بسم الله الرحمن الرحیم- فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها –بخش-نهم- تعابیر شخصی است چند مقدمه دیگر- اول شوک سیاسی درقران دارای چند شوک سیاسی- درمسئله جنگ بنی نظیر که بدون جنگ به پایان رسید همه فکر میکردند که بدون چنگ کردن صاحب ثروت زیادی میشوند وحی امد که تمام این ثروت مال پیامبر اکرم است وشما فقط به اندازه مخارجی که کردهاید حق دارید وبدنبالش اکثریت ثروت دنیا بنام انفال مال ییامبر اکرم است دیگر بدون فکر وسئوال کردن دلتان را صابون نزنید وشوک دوم را پیامبر اکرم ایجاد دراین رابطه که همه فکر میکردند خدواند اجازه یک زندگانی بسیار مرفه به پیامبر اکرم را داده است ولی ایشان بسیار زاهدانه تر زندگی کرد در مورد فدک شوک شدیدترشد درست مانند بنی نضیر بدون جنگ یهودیان تسلیم شدند وپیامبر اجازه دادند که ان یهودیان بمانند که خود این امر پیام دارد درغرب برای انکه به یهودیان تفهیم کنند که برعلیه انها کاری صورت نمیگیرد درسازمان های مهم افرادی ازانها هستند ومسلمان ها باید این درخواست داشته باشند-عقلای یهود وفتیکه یهودیان از خیبر وجاهای دیگر عربستان به شام امدند علت امدند راجستجو کردند فهمیدند هم کیشان کمی خورده شیشه دارند پیامبر اخر زمان امده است یکراست به خیبر میامدند وانجا اطلاعات لازم را درک میکردند وبدنبال خلیفه وجانشنین پیامبر اکرم بر میامدند- یک نکته بسیار اساسی این است هرچه خداوند دراین دنیا خلق کرده است مانند اب ونفت وغیره بشر اول ارزش انرا بسیار کم میداند ولی بعدا پی به عظمت ان میبرد وعقلای دنیا میفرمایند در مسائل معنوی که باید شدیدتر از مادیت باشد اتفاقا هست چه کسی تصور میکرد که روزی ذو میلیارد مسیحی در دنیا باشد ویا اسلام بتواند ار عربستان خارج شود بسیاری از اروپائی که معتقد هستند که جایگاه پیامبران بالاترین قدرت معنوی ولطف الهی درانجا است به بیتالمقدس رفتند ودرمسجد حضرت مسیح علیه السلام درخواست هدایت کردند بدون استثنا حضرت فرمودند مسلمان شوید ولی اقایان فرمودند مسیح علیه السلام با منش ما جور درنمیاید وحتی اعجاز هائی دراین مورد هم دیده اند- پیامبر اکرم دراه باز گشت در راه از فدک سنگینی رخداد وجناب ابوکر علت انرا سئوال مردایشان فرمودند وحی رسیده است که فدک را به حضرت زهرا علیها السلام بدهند این شوک دوقبضه شد شاید فکر کردند که پایمبر شنیده است که درمورد انفال وفی ومسئله بنی نضیر چه میگویند تاکتیک جدیدی زده است درمشورتی که با ابو سفیان کردهاند به این نتجه رسیدهاند که این روش متعالی نفوذ درمردم است وجناب معاویه فطعا از این روش خواسته بود تقلید کند واقایان شاید خواسته بودند این روش را تقلید کند ولی منشهای انها کار را خراب کرد وحضرت زهرا درعسرت کامل بسر بردند یانکه اقایان مداوم میخواستند رهبری را دردست بگیرنند وپیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسم شنوائی عجیبی داشتند نه تنها برای انها بلکه برای کل افراد ودلسوزی عجیب وتواضع عجیب ولی خداوند مدوام هشدار میداد ولی پیامبر اکرم توجه ای نمی کردند نمونه ان درمورد زنان است که بر کولت سورا نشوند وپیامبر اکرم مداوم کولی میداد- نمونه زیاد است اینها پیش ابوسفیان رفتند از اینهمه بخشش همه مات بودند وانرا حق قریش میدانستند وابوسفیان قسم میخورد دها مرتبه هوش من بیش ا زپیامبراکرم صلواتالله علیه است از طرفی قران بیان میگرد که بسیار کتاب عمیق وعظیمی است ولی از طرفی پیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلام بسیار ساده صحبت میکنند- حال دوراه بیتشتر نیست یا هر دو دستور شخص خداوند فرموده است ویا هرد و دستور را ساخته وپرداخته پیامبر اکرم وصلوالالله علیه واله والسلام است با یپش فزض های احمقانه به این نتجه رسیدند که هردو کار شخص پیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلم است- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها –بخش-هشتم-چند نکته ضروزی-علم انسانی که دراول به نظر میرسد که بسیار ساده وراحتالحلقوم است به راحتی پیش میرود .علم تجربی بسیار سخت وبسیار دیر پا است بدین نحونیست بلکه درست برعکس در علوم انسانی پنهان کاری یک اصل است اصلی به علت هیج کس به دیگری اعتماد ندارد ودرسیاست اصل مادر است ورکن ورکین است بطوریکه درمسائل بسیار کوچک سعی میشود هیچگونه اطلاعات کلیدی که طرف بعد پی به مسائلی ببرد داده نمیشود که بعدیک پله یا بلندی ویا عقبه جدیدی برای طرف بوجود اورد- درحالیکه درغوم تجربی هرک سعی میکند یک اصل جدیدی را کشف کرده بیان کند ومافی الضمیر خودرابیان کند که انرا به نفع همه میداند وسعی میشود پنهانکاری دران بحث ها نباشد- درغلوم انسانی مداوم به عقب بازمیگردند وببیند که چه مسیری را طی کرده اند وبه اصولی برسند وبه شناخت دقیق تری نائل شوند وبفهند کجا کاسه ای زیرنیم کاسه بوده است- فورمول هائی را کشف کردهاند- بعنوان مثال اگر موضوعی شیوع دارد فرض کنید که غیبت زنان در زمان خلیفه دوم اگر موردی برخورد شود وتمام شود نشان کاسه است که زیر نیم کاسه است وباید درباره ان گروه ها تشکیل میشد ومسئله را بصورت قطعی حل میشود کاملا نشان میدهد که خلیفه دوم بعللی قدرت حل انرا ندارد ویا نقطه ضعفی دارد ویا ترسی دارد ویا دادوستدی شده است در علوم انسانی مداوم انسان باز گشت میکند به جای اولش ودباره باید طرح ریزی کند وبیاید جلو اگر بعضی اطلاعات کلیدی نباشد باید بتوان انهارا حدس درست بزند که به ان شم میگویند که این شم پس از مطلعات همه جانبه وبا سختی بدست میاید وبسیاری هم به راحتی میتوانند انرا نپذیرنند واین جا است که علم انسانی بیشتر به شخصیتهای علمی متکی است تا فورومول های کشف شده وحداقل سه شم همیشه موجود است- وبه همین علت ها است که بسیاری از غلوم انسانی کناره میگیرنند- دوم علوم انسانی در شرایطی که ازادی نسبی بیشتری وجود دارد رشد بیشتری دارد چالش ها بیشتر میشود وهرفرد ازادی بیشتری دارد وبهتر خودرا نشان میدهد وازادانه تر بیان میکند وترس کمتری دارد - بعنوان مثال در انگلستان هم مردم وهم حکومت دارای یک ازادی نسبی هستند ولی درهند طبقات مردم شاید ازادی بیشتری نسبت به انگلستان داشته باشند ولی حکومتی بسیار مدار بسته دارند روزنامه های انگلیسی بیشتر مورد اعتماد هستند تا روزنامه هندی زیرا فرد نمیفهمد که فلان روزنامه هندی که مداوم از وزیر امورخارجه انکلستان درحقیقت پشتیبانی میکند به خصوص درمورد ایران بیطرف است ویا موافق با ایشان است ویا پول گرفته است چه ایده ای دارد ولی درانگلستان تا حدود زیادی مشخص است واین مسئله هم یکی از مشکلات جامعه فرهیخته هند است وبیشتر عاشق سیستم انگلیسی هستند تا سیستم هندی- دراین موارد اول تیپ شناسی کرد وبه اصول متقن رسید- قران یک مثال دقیق درباره جناب بلعم باعورادارد که اول مومن شد وسپس مثال بسیاز زیبائی قران میزد که مانند سگ ی است که دهانش را باز کرده است که درواقع خنک شود ولی مردم ان زمان فکر میکردند که غذا میخواهد وهرکس به اوغذا داد دم برای اوتکان میدهد یعنی افرادی که قابل خریدهستند برای انها حلال وحرام معنا ندارد دوست ودشمن هم معنائی نمیدهد واین خصوصیات درجامعه اعراب ان زمان یک خصلت شناخت شده است ودرهمه جامعه ای به نسبتی وجود دارد- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها –بخش- هفتم- مذهب تاریخ اثبات کرده است که درک وپذیرش ان برای جامعه مقداری مشکل است- وشخصیت های مذهبی که عنوان رهبری الهی دارند که انهاهم چون در شرایط خاصی هستند ویا یک شبه صاحب علوم ودانش میشوند واز مرزهای جهانی گذشته به ماوراها وارتباط با ماورا دارند انهم دارای مشکلات خاص خوداش است وهمیشه مومنین افراد بودهاند که هوش وعقل زیادی داشتند وبه هوش وعقل خود اطمینان کامل دارند البته به این معنا نیست که مذهب تنها متعلق به افرادبسیار باهوش است ولی مسلما متغلق به افراد عاقلی هستند که به عقل خود اطمنیان کامل دارند- وعلاوه بر عقل داری تقوا کامل هستند که حاضر به معامله دراین مورد نیستند نکته حائز اهمیت دیگر این است که کسی فدرت هم وزن شدن با رهبران مذهبی را ندارد ونمیتواندوارد بحثهاشود باید تسلیم محض باشد وراهی برای اثبات شخصی ندارد که خوداش هم به همان تجربه برسد- ونکته دیگر حائز اهمیت این است دراوائل که مذهب افراد راهی متفاوت رفته اند وبه ان عادت کردهاند وان راه رابرای خود شیرین ومفید وکار امد ساخته اند وحال که باید برگردند به قوانین مذهبی جاده ومسیر مذهب برای انها چون مو باریک وچون شمشیر تیز است ولی اگر تازه وارد مسیر زندگانی شده باشند ویا به راه ادامه بدهند وراه هم گسترده میشود وهم بسیار فرحناک وشیرین خواهد شد- بعنوا ن مثال سه حکم قابل بحث اسلام یکی بریدن دست دزد در شرایط بسیار خاص- دوم رجم کردن وسوم قصاص وقتل برای قاتل- در دنیا عده ای هستند انسان دوست وحقوق بشر هم بیشتر خواسته است ژست انسان دوستی خالص بگیرد که سرپوش روی جنایتهائی که افتاده بود ویک ابی بروی انسانهای ماتم زده که زندگانی دیگر برای انها جهنم شده بود بریزد- ولی از یک سیاست مدار اروپادی سوائل کنید چرا شما دربلوک شرق جاسوسی میکنید مگویند چاره نداریم مجبورهستیم- چرا از بمب شیمیائی امریکا برروی ویتنام سکوت میکنید میگویند امریکا چاره ای دیگر نداشت- چرا در انگلستان شکنجه وجود دارد باز همین جواب را میدهند ومداوم جرم کسی که تکرارمیشود مجازات زیادتر میشود باز میگویند چاره ای نیست عدد ونرخ جنایت باید حداقل ثابت باشد-در باره دزدی اساتید دانشگاه معتقد هستند بهترین جا برای دزدی به دلائل مختلف عربستان است ولی دردی بسیار کم رخ میدهد وانهم بعلت دست بریدن است ودرانگلستان نبوغ هم وارد دزدی شده است به رتبه تبهکار حرفهای رسیده است وپس از شناخت که میداند دفعه بعد کار بسیار مشکل تر میشود مربی واستاد دزد سازی میشود وفرد بسیار مناسب را مدتها تعلیم میدهد و هرد وبعد تحقیقات بسیار زیاد وارد یک سوپر مارکت میشود بدون انکه ارتباط با هم داشته باشند وفرد مربی دراخر شب فروشنده که بیشتر خانم هستند گیچ میکند که مجبور میشود برود از رئیس بپرسد وفتیکه برمیگردد وجراین را میگوید وجناب مربی پشیمان میشود ازخریدن وجنس را روی میز میگدارد وبه سمت درمیرود ودزد همان موقع دزدی میکند وسریع برمیگرد ویک تنه هم به جناب مربی میزند ویک درگیری لفظی هم پیدا میشودوبعدا هم واقعا به کمک پلیس میاید چناچه ان فرد را درخیابان ببنید دستگیر میکند این افراد را نمیشود زندانی انفرادی کرد حتی کنار انها هم پلیس باشد که ناراحت زاید نشوند پلیسها را منحرف میکند وروانشانسان با زندان انفرادی زیاد موافق نیستند ودر زندان هم بعضی تاکتیک های خوداش را یاد میدهد که پلیس را مشغول کنند ودر دزدی هابعدی پلیس را مشکوک کند ودرجنایات راهمبه همین ترتیب تاکتیکهای بسیار پیچیده بکار میرودکه من از ان صرف نظرمیکنم واما تجاوز به عنف ریشهایش هنوز روشن مشئه است ولی نظر دانشمندان غرب بخصوص امریکا این است که ما به جوانان پسر علامت بدی دادهایم که با هردختری که خواستند باید ان دختر روابط جنسی بان فرد داشته باشد واگر قبول نکرد سرخورده میشود وبفکرانتقام میافتند- وچناچه بدام بیفتند البته انسان خطا کار است واگر قابل اصلاح باشد صرفنظر از قتل میتواند هم برای قاتل وهم برای مقتول مفید واقع شود ولی چناچه ترحم باعث ازدیاد جنایت شود وفرد اصلاح پذیر نیست اعدام تاثیرات خوداش راقطعا خواهد گذاشت- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها الر حمن الرحیم-بخش –ششم- در طول تاریخ بشر درک کرده است- مهمترین وبرنده ترین وپرنفوذ ترین عامل که مثل اسید قلب ها را سوراخ میکند- علم است- یک خانم استاد انکلیسی دردانشگاه لندن میگفت من ار اینکه بلوک شرق ویاهندوستان وچین به ثزوت وقدرت نظامی برسند وحشتی نداریم وهرگز بین ماوانها جنگی رخ نخواهد داد ولی ازاینکهدرعلم جلو بیفتند وحشت داریم زیرا جوانان ما به سمت انها متمایل میشوند وتحت تاثیر منش ورفتار انان قرار میگیرنند لذا من نمیگویم که انگلیسیها در وز پول یک وعده غذارا به امریکائی ها بدهند تا در رقابت درفضا پیروز شوند بلکه میتواند با چند ساعت اضافه کاری ویا کمی امساک این کاررا بکنند- حناب اقای یوری گا گارین برا یشوروی تبدیل به یک حربه تبلیغاتی شده بود وبرای غرب یک مصبیت عظمی غربی مداوم فشار میاوردند که با جناب پوری مصاحبه کنند که ایشان را به پیر وپیغمبر قسم بدهند که ایا درشوروی کم وکاستی وجودندارد ومعایبی دیده نمیشود واز انطرف ایشان هم تحت فشار حزب کمونیست بود- دروطرف توریست به کشورهای متقابل میفرستادند وهردو طرف یا چیزی نمینوشتند یا منفی مینوشتند- بماند ماجراهایبین این دو طرف که هرکدام سعی میکردند که بگویند طرف متقابل از ما دارد تقلید میکند وهمین وضع البته بادرجات بسیار پائین تر بین مذهبیون وسکولار بود من گاهی یک کلسیا خاصی را میرفتم- یک روزی داشتم به سمت کلیسا میرفتم یک جناب بسیار با انرژی روانی قوی پیش من امد ومن تصورکردم از امنا کلسیا است رو کرد به من باخشم متوسطی گفت درحالیکه چشمانش براق شده بود که حضرت مسیح علیه السلام همینکه دید کار دارد مشگل میشود فلنگ بست وبه اسمان رفت تا باخدا وحوری ها خوش باشد ومردم در سرگردانی رها کرد- رد شد رفت من به دم در کلیسا که رسیدم یک خانم انهم مانند ایشانبود که من را میپائید به من گفت هرکس دفعه دیگر این حرف رازد بگو حضر ن مسیح علیه السلام تمام کارها راردیف کرد وجانشین معین کرد وفرمود من دراسمان شمارا نظاره میکنم وبه شما دعا میکنم وامدادها وکمک من به شما میرسد- نکته اول مسئله شناخت ما از خداوند است که بسیار حساس است کوچکترین اشتباه بقول بچه ها چائیدن دارد شوخی بردار نیست وبسیار سئوالات درباره اوضاع واحوال وبسیار مسائل را پلسخ راستین ان خداوند میداند همانطور که بعدا خواهم گفت خانمی نزد حضرت فاطمه سلام الله علیها امد که مسائل زنانه را یادبگیرد سئوال کرد اینهمه ستاره خلقت اش برای چه است وچنانچه مشکلاتی بوجود بیاید وانوقت بشر طبق معمل اول کاسه .کوزه سر خداوند میشکند وسپس سر رسول اش هعچنان در طول تاریخ ازطرفی این سیاست مزورانه داشتند که گناه رابه گردن خداوند ورسول اش میانداختند واز طرفی منع میکردند که مردم با اولیا ی الله الهی ارتباط پیدا کنند- تا نواقص کارهای خودشان راتوجیه کنند- حضرت زهرا علیها السلام فرمودند که خانمها پیش من بیایند ومسائل خودشان را یاد بگیرنند وهر سئوالی که دارند بپرسند ویکی از عظمت های رسول اعظم صلواتالله علیه واله والسلم درهمین بعد علم است که اعراب جاهلی پول میدادند ویک حدیث رسول راکه مکتوب شده میخریدند ودراطاق میگذاشتد وهمه را تشویق میکردند که نزد رسول الله بروند وقتیکه میگفتن انجا برویم چه سئوالی بکنیم میگفتند هرچه دلت خواست—که امروزه تقریبا غرب میخواهد این رل را بازی کند ولی هر سئوال که دربار سکولار باشد من روزی دم در دانشگاه لندن داشتم بیرون میامدم ویک دختر خانمی میخواست وارد شود وربه من کرد وگفت شما اهل کجا هستید من گفتم ایران ایشان فکری کرد .گفت مسلمان هستید من گفتم بله ایشان باز فکری کرد وگفت شما گوشت خوک وشراب نمینوشید ورفت انگلیسی که به مستعمرات رفتند مثلا هند شروع به تحقیق گسترده در همه چیز کردن که بی نظیر است الا مسائل معنوی بعنوان مثال از تمام قایقرانهائیکه که به وسط اوقیانوس هند به جزایر میرفتند علوم انها یاداشت میکردند مردم هند مسخره میکردند وانها میگفتند ما کشتی ساختیم که ازان سر دنیا میاید به هند ومامیفهیم که انها دارای علم عظیمی هستند ویا ما مدتها درجنگل ها زندگانی کردهایم ومیدانیم افراد هندی که درچنگل ها زندگانی میکنند چه تجربیات ارزندهای دارند -ادامه دارد
بسم الله الر حضرت فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها حمن الرحیم-بخش پنجم- موضوع لذت های جنسی یکی از قویترین لذت های بشری است که فشار ورنج روانی دارد وهم فشار ورنج فیزیکی دارد- که هم درضمیر خود اگاه وهم درضمیر ناخود اگاه جایگاه خاصی دارد ودر خارج هم عوامل زیادی موجود است که بهمحص ارتباط باروان انسان انرافعال میکند بطوریکه درشخصیت واخلاق ومنش ورفتار انسان دارای نقش است این دوجنس نسبت به هم دارا ی تمایلات وکشش وکنش همیشگی هستند- روانشناسان همگی به صورت وسیع واجمالی به تمایلات که ریشه درغریزه دارد بخصوص لذت های جنسی را که ایجاد کننده انگیزه های بسیار قوی وعمیق وریشه دار درانسان معتقد هستند- و از اقلامی که درشناخت مسائل ومشکلات انسان به ان توجه عمیق ودقیق میشود همین تمایلات است- هم درسیر طبیعی ان وهم زمانی که ایجاد مشکل میکنند – حتی امروزه تمایلات عقلانی واحساساتی- اخلاقی وایدولوژیکی هم به ان اضافه شده است- این تمایلات چه در ضمیر ناخود اگاه مچه درضمیر خوداگاه ":گره:": بخورد ویا مانع برای ان ایجاد شود فرد دارای " عقده:" میشود حا ل ممکن است که حالات مشخص واشکار ورفتارهای بیین از خود نشان دهد که به ان رفتار های مستقیم میگویند ویا دارای رفتارهای غیر مستقیم که ناشی ازهمین موضوع است ظهور کند که تشخیص ان به صورت یک معما است ونیازمند تخصص است تا ریشه های انرا کشف کند- جامعه از بدو خلقت تا کنون با درک این تمایلات درمقابل ان تسلیم شده است وهمیشه سعی کرده است که راه حل طبیعی انرابدست اورد ولی بعلل فراوانی به خطا رفته است که از دلائل وجود شیاطین سیاسی واقتصادی بوده است راه غلط بقول روانشناسان از جهتی ارضائ بدل است واز جهتی زخمی شدید بر روان است یکی ار بهترین دلیل ها خدایانی که همیشه جوان میمانند همیشه در جریانهائی جنسی قراردارند- تمام ادیان سعی کرده اند که هم به تمایلات غریزی را پاسخ مناسب بدهند وانرا به خوبی مدیریت کنند وهم به اعتقادات وعلوم عقلانی واخلاقی واحساسات انسان یاسخ مناسب بدهند وانرا به خوبی مدیریت کنند ولی همانطور که روانشناسان کشف کردند فرد باید ازجهتی مقداری از ازادی خود را ازدست بدهد- تاا زجهتی دیگر به ارامش وکمال ونجات دست پیدا کند واز رنجهائیکه میبرد نجات پیدا کند ولی شیاطین چون میدانند که انسان دراین رابطه هم باید دارای مسئولیت مناسبی باشد وهم هزینه مناسبی کند یکرا میان بر ایجاد میکنند که با کمترین مسئولیت وکم ترین هرینه بالاترین لذت وارضا را ببرند باز روانشناسان اثبات کردهاند که انسانها چندوجهی هستند ممکناست فردی سریع متوجه شود که این نوع ارضا ارامش وکمال ونجات درپی ندارد وبدنبال اخته کردن خود برونند وعدهای مداوم خود را گول بزنند ول. به نتایج بدتری هم برسند همچنان معتاد این روش شوند وحتی درک نکنند که بعضی بحرانهای روحی انان ازهمین موضوع سرچشمه میگیرد ولی مسلم است درطول زمان من کم وبیش به نتاجی خواهند رسید جناب یونگ بر خلاف استاداش جناب فروید معتقد است که تعلیم وتربیت نقش سازندهای دارد تا ان حد که ممکن است که فرد به عقده همدچارنشود جبری انچنان که جناب فروید بیان میکند نیست- دوم نقش زنان- روانشناسان معتقد هستند که بعضی تمایلات درانسانها به ساخت ضمیر خود اگاه وناخوداگاه هرفرد وابسته است که این استعداد بدنبال ظهور وبروز خود هستند وچناچه مانعی بر سر روانشدن انها بوجود اید عقده ابوجود میاید دغدغه ها ووسواسها از همین جا وبه همین علت بوجو میاید این تمایلات برای فرد انگیزه وارزش وعلاقه ایجاد میکند ومسیر فرد را مشخص میسازد ولذا در طول تاریخ جامعه متوجه این موضوع شده است واز این استعدادها خواسته است برای برطرف کردن نیازها ومشگلات خود بهره بگیرد وسپس درهمان جهت انها را تربیت کند ولی متاسفانه دیدگاه بسیار سطحی وساده وبدون دقت داشته است وبیتر به مسائل محسوس مانند خصوصیات قیزیکی وبعضی خصوصیات روانی بسنده کرده است وهمیشه ترس داشته است که چناچه برخلاف این قوانین عمل کند باعث شکست وناکامی ولوث کردن مسئولیت گردد وبرهمان اساس انسانها طبقه بندی وارزش گذاری کرده است- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- حضرت فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها- بخش سوم- برای شناخت حقایق مقداری به عقب برمیگردیم- چرا قران به قبیله امویان شجره خبیثه نامیده است - معاویه را میمون عنوان داده است-سیاست امویان سرمایه داری افراطی بود ولی افراد را تا حدودی دراین کار سهیم کرده بود-بت رابرای مطیع کردن افراد وسرگرم کردن انها باب کرده بود وبرای نسل جوان برای انکه انقلابی نشوند امکانات شهوترانی را فراهم کرده بود وتا حدودی که بتواند گلیم خوداش رااز اب بیرون اورد زندگانی انها را تامین کرد ومردم را حریص دنیا بار میاورد هرکس تک ومنفرد باشد اتحادی دربین انها بوجود نیاید وبسیار سعی کرد که حداقل دربین قریش اتحاد باشد ومردان مسلط برزنان بودند ولی کم کم اتحاد مداوم شکننده میشد وجریانات فکری کم وبیش درجامعه مطرح میشد با ظهور اسلام وایجاد وحدت بی نظیری که بوجود امد وقناعت وتوزیع بهتر ثروت همکاری ثروتمندان تا حدودی بافقرا ودرراس شخصیتی که در زهد اسوه بود وفرصت باری دیگران درشرکت کردن درتولید و استفاده ازمنافع ثروت مندان تا حدودی اختلاف طبقاتی به سمت تعادل حرکت میکرد ویک روح جمعی درحال بوجود امدن شد که بسیار هم نیرومند بودوزنان ازادی های بیشتریبدست اوردند وان اقتدار یک طرفه مردان نسبت به زنان به سمت تعدیل پیش رفت وازهمه مهمتر فساد بطور کلی ریشه کن شد وجای انرا تمایل به اخرت ورفتن بسوی عبادت اغازشروع ورهبر مذهب جایگاه همه چیز را بخوبی تعین میکرد وجامعه به سمت تعادل حرکت میکرد ومیبایست همهان راه باهمان اسلوب پیش میرفت که جامعه از همه لحاظ به توسعه لازم برسد متاسفانه خلیفه اول درک دقیق از مسائل نداشت وامویان وباند لابی ان شروع به احیا خود پرداختند وشروع کردن که سلطه مردان را بر زنان دوباره احیا کنندعمر خلیفه اول کم بود خلیفه دوم که روی کار امد لابی امویان به پیش خلیفه دوم امدند از اینکه قدرت مردان بر زنان کم شده است اظهار ناراحتی کردند وسرانجام ایشان پذیرفت برا اساس رای انها اولین ضربه را که برداشتن نماز طواف زنان است برداشته شود وایشان پذیرفت اویان به هرجا که دست انداختند سیاست خودشان را که ذکر شد اجرا کردند تنها جا که مانده بود مدینه بودجناب خلیفه دوم علاقمند به زهد بود وانرا تشویق میکرد ولی کاری به اطراف نداشت وفقط کسانی که مردم را به ستوه میاوردند وتعذیراش بحرانی را بوجود نمیاورد ایاشن رامجازات میکرد امویان پس ازمدتی به این نتجه رسیدند که مدینه باید توسط فردی از امویان انرا هدایت کند که اجازه اختلاف بین مدینه وامویان از بین برود ولذا باید شخصی از امیان برانحکومت کند بهترین فرد هم جناب معاویه بود لذا برای تحت فشار قراردادن جناب خلیفه دوم که به صورت ازاد از کار کنارگیری کند مالیات اسلامی را به مدینه با اوردن دلائلی کم کردند تا حالات انقلابی دربین انها بوجود بیاید واین خبر برای عمر اوردند ایشان که از سیاست چیزی نمیداسنت تصور میکرد با چند تا تهدید وشعار دادن ابوسفیان جا میزند درحالیکه انها بدنبال این عکسالعمل بودند واحتمالا باند ابوسفیان درمدینه خودرا اماده کرده بود که پاسخ ایشان جنبه شرعی وقانونی وعرفی پیدا کند وجناب عبدالارحمن بن عوف طرح را خیلی ماهرانه ریخت که علاوه بر اعراب عجم وشیعیان هم ناراحت هستند- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- حضرت فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها- بخش سوم- برای شناخت حقایق مقداری به عقب برمیگردیم- چرا قران به قبیله امویان شجره خبیثه نامیده است - معاویه را میمون عنوان داده است-سیاست امویان سرمایه داری افراطی بود ولی افراد را تا حدودی دراین کار سهیم کرده بود-بت رابرای مطیع کردن افراد وسرگرم کردن انها باب کرده بود وبرای نسل جوان برای انکه انقلابی نشوند امکانات شهوترانی را فراهم کرده بود وتا حدودی که بتواند گلیم خوداش رااز اب بیرون اورد زندگانی انها را تامین کرد ومردم را حریص دنیا بار میاورد هرکس تک ومنفرد باشد اتحادی دربین انها بوجود نیاید وبسیار سعی کرد که حداقل دربین قریش اتحاد باشد ومردان مسلط برزنان بودند ولی کم کم اتحاد مداوم شکننده میشد وجریانات فکری کم وبیش درجامعه مطرح میشد با ظهور اسلام وایجاد وحدت بی نظیری که بوجود امد وقناعت وتوزیع بهتر ثروت همکاری ثروتمندان تا حدودی بافقرا ودرراس شخصیتی که در زهد اسوه بود وفرصت باری دیگران درشرکت کردن درتولید و استفاده ازمنافع ثروت مندان تا حدودی اختلاف طبقاتی به سمت تعادل حرکت میکرد ویک روح جمعی درحال بوجود امدن شد که بسیار هم نیرومند بودوزنان ازادی های بیشتریبدست اوردند وان اقتدار یک طرفه مردان نسبت به زنان به سمت تعدیل پیش رفت وازهمه مهمتر فساد بطور کلی ریشه کن شد وجای انرا تمایل به اخرت ورفتن بسوی عبادت اغازشروع ورهبر مذهب جایگاه همه چیز را بخوبی تعین میکرد وجامعه به سمت تعادل حرکت میکرد ومیبایست همهان راه باهمان اسلوب پیش میرفت که جامعه از همه لحاظ به توسعه لازم برسد متاسفانه خلیفه اول درک دقیق از مسائل نداشت وامویان وباند لابی ان شروع به احیا خود پرداختند وشروع کردن که سلطه مردان را بر زنان دوباره احیا کنندعمر خلیفه اول کم بود خلیفه دوم که روی کار امد لابی امویان به پیش خلیفه دوم امدند از اینکه قدرت مردان بر زنان کم شده است اظهار ناراحتی کردند وسرانجام ایشان پذیرفت برا اساس رای انها اولین ضربه را که برداشتن نماز طواف زنان است برداشته شود وایشان پذیرفت اویان به هرجا که دست انداختند سیاست خودشان را که ذکر شد اجرا کردند تنها جا که مانده بود مدینه بودجناب خلیفه دوم علاقمند به زهد بود وانرا تشویق میکرد ولی کاری به اطراف نداشت وفقط کسانی که مردم را به ستوه میاوردند وتعذیراش بحرانی را بوجود نمیاورد ایاشن رامجازات میکرد امویان پس ازمدتی به این نتجه رسیدند که مدینه باید توسط فردی از امویان انرا هدایت کند که اجازه اختلاف بین مدینه وامویان از بین برود ولذا باید شخصی از امیان برانحکومت کند بهترین فرد هم جناب معاویه بود لذا برای تحت فشار قراردادن جناب خلیفه دوم که به صورت ازاد از کار کنارگیری کند مالیات اسلامی را به مدینه با اوردن دلائلی کم کردند تا حالات انقلابی دربین انها بوجود بیاید واین خبر برای عمر اوردند ایشان که از سیاست چیزی نمیداسنت تصور میکرد با چند تا تهدید وشعار دادن ابوسفیان جا میزند درحالیکه انها بدنبال این عکسالعمل بودند واحتمالا باند ابوسفیان درمدینه خودرا اماده کرده بود که پاسخ ایشان جنبه شرعی وقانونی وعرفی پیدا کند وجناب عبدالارحمن بن عوف طرح را خیلی ماهرانه ریخت که علاوه بر اعراب عجم وشیعیان هم ناراحت هستند- ادامه دارد