بسم الله الرحمن الرحیم- فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها –بخش- هفتم- مذهب تاریخ اثبات کرده است که درک وپذیرش ان برای جامعه مقداری مشکل است- وشخصیت های مذهبی که عنوان رهبری الهی دارند که انهاهم چون در شرایط خاصی هستند ویا یک شبه صاحب علوم ودانش میشوند واز مرزهای جهانی گذشته به ماوراها وارتباط با ماورا دارند انهم دارای مشکلات خاص خوداش است وهمیشه مومنین افراد بودهاند که هوش وعقل زیادی داشتند وبه هوش وعقل خود اطمینان کامل دارند البته به این معنا نیست که مذهب تنها متعلق به افرادبسیار باهوش است ولی مسلما متغلق به افراد عاقلی هستند که به عقل خود اطمنیان کامل دارند- وعلاوه بر عقل داری تقوا کامل هستند که حاضر به معامله دراین مورد نیستند نکته حائز اهمیت دیگر این است که کسی فدرت هم وزن شدن با رهبران مذهبی را ندارد ونمیتواندوارد بحثهاشود باید تسلیم محض باشد وراهی برای اثبات شخصی ندارد که خوداش هم به همان تجربه برسد- ونکته دیگر حائز اهمیت این است دراوائل که مذهب افراد راهی متفاوت رفته اند وبه ان عادت کردهاند وان راه رابرای خود شیرین ومفید وکار امد ساخته اند وحال که باید برگردند به قوانین مذهبی جاده ومسیر مذهب برای انها چون مو باریک وچون شمشیر تیز است ولی اگر تازه وارد مسیر زندگانی شده باشند ویا به راه ادامه بدهند وراه هم گسترده میشود وهم بسیار فرحناک وشیرین خواهد شد- بعنوا ن مثال سه حکم قابل بحث اسلام یکی بریدن دست دزد در شرایط بسیار خاص- دوم رجم کردن وسوم قصاص وقتل برای قاتل- در دنیا عده ای هستند انسان دوست وحقوق بشر هم بیشتر خواسته است ژست انسان دوستی خالص بگیرد که سرپوش روی جنایتهائی که افتاده بود ویک ابی بروی انسانهای ماتم زده که زندگانی دیگر برای انها جهنم شده بود بریزد- ولی از یک سیاست مدار اروپادی سوائل کنید چرا شما دربلوک شرق جاسوسی میکنید مگویند چاره نداریم مجبورهستیم- چرا از بمب شیمیائی امریکا برروی ویتنام سکوت میکنید میگویند امریکا چاره ای دیگر نداشت- چرا در انگلستان شکنجه وجود دارد باز همین جواب را میدهند ومداوم جرم کسی که تکرارمیشود مجازات زیادتر میشود باز میگویند چاره ای نیست عدد ونرخ جنایت باید حداقل ثابت باشد-در باره دزدی اساتید دانشگاه معتقد هستند بهترین جا برای دزدی به دلائل مختلف عربستان است ولی دردی بسیار کم رخ میدهد وانهم بعلت دست بریدن است ودرانگلستان نبوغ هم وارد دزدی شده است به رتبه تبهکار حرفهای رسیده است وپس از شناخت که میداند دفعه بعد کار بسیار مشکل تر میشود مربی واستاد دزد سازی میشود وفرد بسیار مناسب را مدتها تعلیم میدهد و هرد وبعد تحقیقات بسیار زیاد وارد یک سوپر مارکت میشود بدون انکه ارتباط با هم داشته باشند وفرد مربی دراخر شب فروشنده که بیشتر خانم هستند گیچ میکند که مجبور میشود برود از رئیس بپرسد وفتیکه برمیگردد وجراین را میگوید وجناب مربی پشیمان میشود ازخریدن وجنس را روی میز میگدارد وبه سمت درمیرود ودزد همان موقع دزدی میکند وسریع برمیگرد ویک تنه هم به جناب مربی میزند ویک درگیری لفظی هم پیدا میشودوبعدا هم واقعا به کمک پلیس میاید چناچه ان فرد را درخیابان ببنید دستگیر میکند این افراد را نمیشود زندانی انفرادی کرد حتی کنار انها هم پلیس باشد که ناراحت زاید نشوند پلیسها را منحرف میکند وروانشانسان با زندان انفرادی زیاد موافق نیستند ودر زندان هم بعضی تاکتیک های خوداش را یاد میدهد که پلیس را مشغول کنند ودر دزدی هابعدی پلیس را مشکوک کند ودرجنایات راهمبه همین ترتیب تاکتیکهای بسیار پیچیده بکار میرودکه من از ان صرف نظرمیکنم واما تجاوز به عنف ریشهایش هنوز روشن مشئه است ولی نظر دانشمندان غرب بخصوص امریکا این است که ما به جوانان پسر علامت بدی دادهایم که با هردختری که خواستند باید ان دختر روابط جنسی بان فرد داشته باشد واگر قبول نکرد سرخورده میشود وبفکرانتقام میافتند- وچناچه بدام بیفتند البته انسان خطا کار است واگر قابل اصلاح باشد صرفنظر از قتل میتواند هم برای قاتل وهم برای مقتول مفید واقع شود ولی چناچه ترحم باعث ازدیاد جنایت شود وفرد اصلاح پذیر نیست اعدام تاثیرات خوداش راقطعا خواهد گذاشت- ادامه دارد