بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-ما درشیرازدرخبابان اردبیهشت- زندگانی میکردیم- وپدر من درخرید همه چیز بخصوص خانه وساوس زیادی داشت-با افراد زیادی مشورت میکرد-اما درخرید خانه جدید برق اسا عمل کرد که مورد اتراض خانواده ودوستان واقع شد که با این پول شما خانه بهتری میخریدید-صاحب خانه موضوع را فمید مقداری تخفیف رداد وبخشراهم گفت سهمته بدهیدمقداری لاستیگ نو ماشین دادما همسایه جناب اقای حاج غلام حسین کسرائی شدیم- دین کوچه بعدا چند اهل الله پیدا شد- ویک مدیر کل ساواک-من دانشجو بودم اولین بر خود من با ایشانمنر اجذب کردباخنده ملیح وصورت نورانی بیانات ساده شیرین- جوان درمراحل اول کم جذب میشود حتی درشهوات انتظارنباید داشت که تاثیرانچنانی باشد- ایشان تاسطح نزدیک به اجتهاد پیشرذفت وجزو گروه سر- حضرت ایت الله العظمی مرحوم شیخ بهالد ین محلاتی بود- ایشان یکگروه داشت که مسائل پیچیده فقه پید میکردند ومطرح میکردند وانجمع بافکر جمعی حل میکردند- ودرضمن درجریان سیاسی کشورهم بودند-مخارج ایشان برادرا یشان میپرداخت بشرط انکه به ایشان هم درس دهد- روز حضرت ایت الله العظمی رحمت الله علیه به ایشان میفرماد وضع دبیرستانها زیادخوب نیست وانها نیرویکاربلد ندارند برشما وجاب است به دببرستان بروید ومن سعی میکنم که وقت را تغیر دهم وبه دسوتان میگیم نوار ویا دست نوشته برای شماتهیه کنند ومن دیروقت میخوابم وزود وزود بدار میشوم دراین مدت وهروقت که داشتیدمیتوانید نزدمن بیائید ومباحثه کنیم- وایشام صبح زود میرفته است- بیمارستان نماز یدراصل بیمارستان ارتش امریکا بود وقتیکه امریکائی ها از ایران میخواستندبروند- مرحوم نماز یانرا خرید بسیارمچهز بود کارگاه مدرن نجاری واهنگری ودرب ساز وبلوک سازی لوله کشی برق کشی ومهنر از همه تصفیه اب که بعدا اقای نماز ی بها مریکائی-هائی که درتفسفه ولوله کشی وبرق کشی بود گفت مزد هنگفت میدهم این مهارت هابه ایرانیان یادبدهید وانها این مهارت ها به هنرستان نمازی که ایشان ساخت یاد دادند وسپس انتصفیه خانه را گسترش داد واب لوله کشی مجانی برای شیراز ساخت- اما زمانی که ایشان رحلت کرد ورثه ایشان ان کمک های فراوانی که ایشان به این بیمارستان کرد قطع شدوبودجه دولت تا پانزده روز برای بیمارها وکارمندان کشش داشت-لذا از انبار عظیمی موادخوراکی بود مداوم دزدی میشد- وا واین بیمارستان درجنوب یگانه بود واز جنوب راهی میشدندوپول باز گشت نداشتند درضمن جنابان دکترها ونرس هاهمه تحصیل کرده امریگائی هابودند وعلنا ازسکولاریسیم حمایت میکردند—حرت ایت الله العظمی رحمت الله علیه ایشان را میخواهد ومیفرماید یک طلبه جوان از عهده بر نمی اید ومن شمارا انتخاب کردم وقول دادن شمارا استخدام کنند وشما برویدان جا وسعی راخودابکنید من زوری ندارم وسعی میکنم خیرین را تشویق کنم به شماتاحدی کمک کنند ایشان برق اسا حسابداری را میخواند وبعنوان کمک حسابدار استخدام میشود ودوره مالی ومدیریت را نزد کسی تخصص دراین زمینه داشت ودربیمارستان کار میکرد یادمیگیرد- وایشان اعلام میکند هرکس از انبار دزد یکرده است به من گوید ومن بهاندازه دزدی ایشان جنس میخرم درانبار میگذارم تا کالای ایشان حلال شود بشرطی تکرار نکند وسعی میکنم وضع شما بهبود بخشم ومداوم با استاندار درچالش بوده است وایشان میفرمود ومن هرقت از خانه بیرون میایم که به بیمارستان میروم میگویم من به کمک شما امام زمان علیه السلام پا به بیمارستان میگذارم وگرنه جرئت اش را ندارم بقدری اتفاقات افتاده است که هردفعه وضع جور شده است یک دفعه یک هندی را این بیمارستان معالجه کرذدپولی هنگفت داد—یک خانمی اینجا معالجه شد یک باب خانه داد- ارتکازی من نکته بگویم خداوندمنان تو چیدمان دارد یکیکی برای مومنین از زیرزمین یک برج شروع میشود وبه انتهای طبقه اخر که طبقه صدم است میرسد- ویک چیدمان بریا غیرمومن داراد از طبقه صدم می ایدتا به زیرزمین میرسد که انسان درهردو حیرت زده است فی انسان تعجب- ولذا به جنبان گفتم این داستان سکولار راهم برای من بیان کنید—هیچاه خنده ملیح از ایشان قطع نمیشد شخص مسجدی ساخت درشیراز بنام مسجد ایرانی دوشرط داشت اول انکه مداوم از ایت الله حقیقت دعوت به سخنرانی شود ودوم از ایشان بعدازنما زمسئال بگویند وسخنرانی کنند- وجزو هیت امنا مسجد کیبر حضرت الزهرا علیها السلام هستند ویک خیریه برای خرید گوسفندوتقسیم بین مستصعفین بودند ایشان از کنار ما رفتند وفرزند ایشان که سپاهی بودند وشمیائی شدن جای ایشان هستندچندبارمن از ایشانخواستم که یک وقت ملاقاتی خدمت ایشان برسم قبلا از اایشان مداوم از علما بیشتراز قم وتهران ومشهد بزرگاوران می امدندودرمنزل ایشات روضه بود ومن پشت دیواریک صندلی میگذاشتم درحالیکه درس میخواندم به روضه گوش میکردم و.بسیار مطلب یادگرفتم- فرزند مبارک ایشان میفرمودند پدرمن کمداوم درختخواب است وبه خواب میرود وفقط برای نماز به مسجد ایرانی میرود من نمیدانم این انرژی صحبت کردن از کجا میاوربد؟؟ دیشب به من گفتند ایشان فوت کرده است من قبلاز ان درخانه بودم گفتم حضرت علی علیه السلام اگر عزاداری من راقبولداری مب به مسجدبروم وگرنه درداخل عزاداری کنم- به دلم افتادکه بروم- به من گفتند ساعت نه در استانه مبارک حضرت سید علا الدینحسین رحمت الله باشید وانجاهم دفن میشودمن ساعات هشت از خانه خارج شدمم اتوبو تا حضرت شاه چراغ رحمت الله علیه میاید از حضرت صحن حضرت شاه چراغ علیه السلام از یک خیابان فرعی درحدود شصدمتر با سیاعلا الدین حسین علیه السلام فاصله است- این محله کهن که شیراز است- جز یک باریکه بقیه را به زمین زدند سرتاسر بازار دارند درست مکینند چند طبقه که حضرت استادایت الله مرحوم زبرجد رحمت اللهد علیه سخت ناراحت بودند که این امر پول هدر دادن است ولی اقایانمیگفتنداین بازارها بری پنچاه سال ببعد است وهمیشه از کنار همین جاده فرعی به سید اعلا الدین حسین میرفتم- امروز وارد حضرت شاه چراغ رحمت الله علیه شدم واز زحمات ایشان قدردانی کردم از نگهبان دم در پرسیدم درب مسج عتیق که چسبیده به حضرت شاه چراغ رحمت الله باز است فرمودندبااز است وخلیل التماس دعا گفت ویکبسته کوچک شکولات به من داد- من بدرب رسیدم دیدم بسته کنار درب یک سالن است برا یایجاد نمایشکاه ومختلف از جمله کتاب وکاردستی وسخنرانی ویک دختر خانمی انجا است پرسیدم من چکار کنم ایشان گفت نزدیک در درب درمانگاه شفاخانه است از انجا شما وارد خیبان فرعی میشوید ومن تصور میکردم که این درب بسته است ومن از صحن وارد درب شفاخانه شدم دیوار جلورا دیدم لحظه بعدخودرا دروسط میدان سید علا دین حسین رحمت الله علیه بودم حال کمتوجه نیستم کف زمین سایه بود شجها ماشین بیشتر دراطراف میدان پارکنبود درحالی که انجتاب اوجودانکه پارکینگ ساختند غلیغله استوهوا بارخنک بود؟؟ ومن باخودگفتم عجب خلوت است-نماز میت توسل ایت الله حضرت سید علی اصغر دستغیب رحمت الله برپا شد من اول صف ب.ودم نمیدانم ایشان چی میگفت ناگهان بعضی از گریه میترکیدند مخصوصا فردی که کنار من بود من یک دفعه درنماز بفکر فرو رفتم من چگونه به میدان رسیدم بعداز نماز بیرون امدم متوجه شدم که هوابسیار گرم است کف زمین از نور میدرخشد- ماشینهای زیادی پارک است وان جاده را باز گشتم-=
بسم الله االرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-تجزیه وتحلیل نبردشورشیان غرب گرا در عراق وسوریه—یکی از علوم مهم امروزه درهر علمی – علم تجزیه وتحلیل است- بخصوص درارتش – بالاخص درنیروهای متحرک مانند زرهی -در ارتش ایران این علم ممنوع بود وامریکا هرگز این علم اجازه تدریس نمیداد واصلا متخصص تربیت نمیکرد ومقدار کمی بالاجبار درس داده میشد وهرچه ااقایان به شاه فشار میاوردند جواب شاه این بود که امریکائی شمانیاز ندارید درجنگ ما انجام میدهیم- یعنی جنگی که امریکا قبول داشته باشد وما مانند ربات عمل کنیم- پس از فشارهای زیاد به یکنفراز دانشجویان افسری که ریاضیانت بسیارقوی داشت ایشان را پذیرفتند وبه امریکا رفت وان علم را یاد گرفت وبه ایران بازگشت وبه مرکز زرهی امد زمانی که من انجا بودم- لول گفته بودندبالباس شخصی باش- درثانی با هیچ کس حق صحبت دراین مورد نداری وحق تدریس نداری ایشان هرچند روز دریک بخشی مستمع ازاد مینشست که از ان کار سر دربیاورد من به معون دانشکده عرض کردم ایشان بانام مستعار در روزنامه ها ایران یک سری مسائل ساده رابنویسد- وایشانفرمودند ماهم قبلا بریا مجله ارتش به ایشان گفتم وفرمودنداز بالا باید دستورداده شود من شخصا به اطاق ایشان رفتم مسئول ان بخش ازمنپرسید چکار دارید ومن گفتم با ایشان کاردارم باکمی خشم فرمودندبفرمائید بیرون؟؟- با این مقدمه حال وارد تجزیه وتحلیل جنگ عراق وسوریه بشویم شورشیانکه درمرحله اول بعنوان ازادی خواه وحقوق بشر وخودمختاری ودفاع از حقوق برادران سنی وغیره مقداری کم اسلحه درتکریت بود ومقداری کم هم در سامرا بود مثلا موشک ضدهوائی نداشتندجمعیتی عظیم روانه بغداد کردن—که بغداد محاصره کنند باریختن توپ وکمی موشک ها کوتاه برد وفرستاندن ماشین های انفجاری وافراد انتحاری مردم بغداد رارتسان کنند وانهارابه زانو دربیاروند انها میدانستند که ارتش بغداد بسیارقوی است نمیتوانند این ارتش راشکست دهند- محاصره بغداد بشرطی کامل میشد که کاظمین دردخال محاصره باشد کاظمین درحدودبیست کیلومتردرحومه بغداد است ولی متصل به بغداد است- زیرا کاظمین اول بزرگ راه جنوب است تابصره پیش میرود وجندین استان درطول راه است مانند- بابل – میسان واسط نجف وکربلا وبصره درنتجه اسلحه انها مردم شیعیان درحدودیک میلیونی میامدند لذا مجبور بودند که کاظمین را محاصره کنند ولی نیروها ممدند ومیزانی هم اسلحه سبک اوردند وبی محاب حمله کردن- شورشیان دونقطه ضعف شدید- داشتند اول پزشکی مجروح را باید تاسامرا میبردند- دوم حمل ونقل که زیر اتش نیروی هوائی بودلذا مجبور شدن تا سی کیلومتری بغدادعقب نشینی کنند-درحدود هر چهل تا پنجاه کیلومتر یک اطاق روی کی سکو درحدود هفت متر درچهار متر بعنوان هلال احمذ برای مجروحین درست کنند- ویک خط ممتد جبهه تا سامرا تشکیل دهند- به نظر حقیر از شواهد این طور میتوان استنباط کرد به تمام شهرستان های عراق نیروی جاسوس فرستادن که بادوستان خودشان دران شهرستان ها تماس بگیرنند که بیشتر حزب بعث اینکار کرده است که چندنمونه ان-که باتلفن انهارا اغوا کردند واین ها رمز شان درخانه دوکیسه زباله سمت راست ودوکیسه زباله سمت چپ ومابین خانه که چسبده به هم است پلاستیک کوچک کردن وریختن=- انها به موقع ماشین زباله تراکتور کمباین بلدوزر انوبوس دزدیند بردند-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-سری به سایت رهیافتگان-بزنید-(rafhyafteha.irبزنید-
بسم الله الرحمن الرحیم نظریات شخصی است-درنزد برادران اهل سنت—ثقلین به معنای قران وسنت گرفته شده است ودرحدیث شیعه-قران وعترت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- گرفته شده است-درحدیت است این دو باهم هستند وباهم به نزد رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم درکنارحوض کوثروارد میشوند- سنت قران را گویا میکند- اگرسنت متعلق به رسول اکرم صلواته علیه واله والسلم نباشد- نمیتواندهمراه قران باشدحضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم فرمودند-من وعلی ازنوری واحد هستیم ودیگران از نوری دیگر نور سمبل صفات است پس علم وسنت علی علیه السلام باسنت پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم یکی است- درایه مباهله علی علیه السلام به منزل جان ونفس پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم است باز به همین معنا است- هردو عظمت یکنوع نفس وجان دارند- ومشخص است سنتی که مخالف سنت علی علیه السلام باشد قابل قبول نیست زیرا تضاد دارند نه انکه اختلاف دارند یک زمان میتوانیم بگویم فلانی درمجلس دانشمند است ودانشمندفیزیک است- ول این جمله به این معنا نیست-که دانشمندی دیگری نمیتواند درمجلس باشد ممکن است که دانشمند قیزیک ویا علمی دیگری هم باشد- ولی نمی توانیم بگوئیم-که روز وشب باهم ظاهر شدند- چون متناقض یک دیگرهستند- خداوند منان چند سنت مختلف راقبول نکرده است یک سنت را قبول کرده است- متضاد ومختلف کنار میروند-اما درتشخیص حدیث باز ملاک حضرت علی علیه السلام بارهاافراد انتقادی نسبت به حضرت علی علیه السلام گرفتند وحضرت رسول اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم برانها خشم گرفت ومقام حضرت را با شان بالا متذکر شد وجائی فرمودند حضرت درقرب الهی است رسیدن به این مقام اوج نائل شدن به رضایت الهی وداشت کمالات عظیمه است-چگونه ممکن است کسیدراوج باشد ولی فردی پائین تربرایشان برتری پیدا کند- باب الله وباب الرسول هستند-ذکر حدیث ثقلین به معنای کمالات وارزش های که درترازوی الهی بسیار سنگین هستند—کلمه سنگین برای عموم بهتراز کلمه گرانبها است زیرا درتشخیص اسان تراست فرض کنید یک شی درباستان شناسی پیدا شود-چون یکتا است ارزشش زیادمیشود وگاهی مثلا از طلای یک پارچه این گردن بند ساخته شده است کهنزمان بعلت نداشتن دستگاه کاری بس سخت بوده است که هنوز رمزاش پیدا نشده است ولی اگربگویند یک گنچنیه صدکلیلوئی از طلا پیدا شده است ویک گنچینه نیم کیلوئی از طلا پیداشده است- تشخیص راحتر است- وخداوندمنان هم از همین روش استفاده کرده است کدام کار سنگین است وکدام کارسبک است منظوردرترازوی الهی است
بسم الله الرحمن الرحیم نظریات شخصی است-درنزد برادران اهل سنت—ثقلین به معنای قران وسنت گرفته شده است ودرحدیث شیعه-قران وعترت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- گرفته شده است-درحدیت است این دو باهم هستند وباهم به نزد رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم درکنارحوض کوثروارد میشوند- سنت قران را گویا میکند- اگرسنت متعلق به رسول اکرم صلواته علیه واله والسلم نباشد- نمیتواندهمراه قران باشدحضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم فرمودند-من وعلی ازنوری واحد هستیم ودیگران از نوری دیگر نور سمبل صفات است پس علم وسنت علی علیه السلام باسنت پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم یکی است- درایه مباهله علی علیه السلام به منزل جان ونفس پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم است باز به همین معنا است- هردو عظمت یکنوع نفس وجان دارند- ومشخص است سنتی که مخالف سنت علی علیه السلام باشد قابل قبول نیست زیرا تضاد دارند نه انکه اختلاف دارند یک زمان میتوانیم بگویم فلانی درمجلس دانشمند است ودانشمندفیزیک است- ول این جمله به این معنا نیست-که دانشمندی دیگری نمیتواند درمجلس باشد ممکن است که دانشمند قیزیک ویا علمی دیگری هم باشد- ولی نمی توانیم بگوئیم-که روز وشب باهم ظاهر شدند- چون متناقض یک دیگرهستند- خداوند منان چند سنت مختلف راقبول نکرده است یک سنت را قبول کرده است- متضاد ومختلف کنار میروند-اما درتشخیص حدیث باز ملاک حضرت علی علیه السلام بارهاافراد انتقادی نسبت به حضرت علی علیه السلام گرفتند وحضرت رسول اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم برانها خشم گرفت ومقام حضرت را با شان بالا متذکر شد وجائی فرمودند حضرت درقرب الهی است رسیدن به این مقام اوج نائل شدن به رضایت الهی وداشت کمالات عظیمه است-چگونه ممکن است کسیدراوج باشد ولی فردی پائین تربرایشان برتری پیدا کند- باب الله وباب الرسول هستند-ذکر حدیث ثقلین به معنای کمالات وارزش های که درترازوی الهی بسیار سنگین هستند—کلمه سنگین برای عموم بهتراز کلمه گرانبها است زیرا درتشخیص اسان تراست فرض کنید یک شی درباستان شناسی پیدا شود-چون یکتا است ارزشش زیادمیشود وگاهی مثلا از طلای یک پارچه این گردن بند ساخته شده است کهنزمان بعلت نداشتن دستگاه کاری بس سخت بوده است که هنوز رمزاش پیدا نشده است ولی اگربگویند یک گنچنیه صدکلیلوئی از طلا پیدا شده است ویک گنچینه نیم کیلوئی از طلا پیداشده است- تشخیص راحتر است- وخداوندمنان هم از همین روش استفاده کرده است کدام کار سنگین است وکدام کارسبک است منظوردرترازوی الهی است
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-من یک کلیپی دیدم- که بارها دیدم-که یکی از علمای سنی ما از اینکه ایرانیان-باجناب خلیفه دوم زیاد مهربان نیستند- میفرمیاند شما ارزش جناب خلیفه دوم نمیدانید – ایمان شما-از جناب خلیفه دوم است وگرنه شما بی ایمان میشدید-این یک تهمت بزرگ است- زیرا حضرت رسول اکرم اگرضعیفترین شما حمله به سه کشوربکند بقدرت الهی قتح میکند—یک قضای محتوم الهی بوده است – اگرحضرت علی علیه السلام به اجماع مسلمانان شجاع ترین وبالاترین ایمان راداشت وقتیکه بین خلیفه دوم وخالدبن ولید اختلاف افتاد وعمرخودراسیاس یجنکی اعلام کرد خالدگفتاگرمن درنبردباایران نبودتم شمت شکست میخوردید وتمام تنقشه شماخراب بود- ودرشام نقشه ااقیب عمر شکست خرلد خالئدبود که پیروز شد درکتاب که علمای کردستان راجع به خلیفه دوم نوشتند ذکر کردند همه جا عمر از جنگ فرار میکرد وقتیکه به اومیگفتندچرا فرار میکنی مفرموئ که اسلام به شخصیت های سیاسی نیا ز مند است-من شیخ شما هستم-دذرزمان عمر براساس گفته براردان سنی کهاخیرا شیعاین قبول ندارند جنایات زیادی ارتش عمرانجام داد که اصلا خلیفه دوم اعتنائی کرد وانها میدانستنداگرحضرعلی علیه السلام بود چنین اتفاقی نمیافتاد وهمین عمل باعث ضشد که زردتشیان نیرو بگیرنند ومداوم با ارتش اسلام بجنگند و.عده ای زیادطرفدارپیدا کرد واز ارتش اسلام زیادگشتن بخصوص شهرهای شمالی ایران کهتوسط علویان ازاد شدندودرزمان امامرضا علیه السلام قیام سرتاسری زردتشیان شروع شدکه باوجد امام رضا علیه السلام به خاموش پگرائید وبسیار ا زاافرادان شیعه شدن-جنابخلیفه دوم درمخالفت باایرانیان بسیارمشهمور است وجلوی ایشان را حضرت علی علیه السلام گرفت وفرمودند انهاروزی شمارا بشمشیر ادب میکنند که دراسلام باقی بمانید- امروز دبین اعراب فرقه های تکفیری شروع ده است که ضد خلفای راشیدن هستند ولی درمقام علی علیه السلام قدرت اشکال ندارند- ومیزلانی زاید دربین انها تا قبلاز انقلاب ایران کمونیست بودندوعلی علیه السلام را سوسیالیست میدانستند- درهمین کتاب نقل میکند که استانداران ایشان برای حل مسائل درخواست کمک کردند ایشان چهل حدیث فرستادوفرمودندبا این چهل حدیث مسائل حل کنید-من دقت کردم تمام چهل حدیت اصل ان مال علی علیه السلام است که عینا از ایبشان نقل شده است ومعلوم میشود که جعلی است- بهترین دلیل این است الازهر علوم غربی رمواردمثلا اقتصادمجبوراست یاد دهد وازانها استفاده کند ودوگروه ایجاد شده است عده ای از شرق به اصطاح چپ وعدهای ازغرب به اصطلاح راست بوجودامده است وهردو براساس ایه قران وحدیث استدلال میکنند- وهردو درالازهر درس میدهند ایران حضرت علی علیه السلام وامام خسین علیه السلام واهلبیت علیم السلام اجمعن نجات دادند-شما اگر به حدیت ثقلین عمل نکنید مشکل است که راه نجاتی برای شماباشد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-من یک کلیپی دیدم- که بارها دیدم-که یکی از علمای سنی ما از اینکه ایرانیان-باجناب خلیفه دوم زیاد مهربان نیستند- میفرمیاند شما ارزش جناب خلیفه دوم نمیدانید – ایمان شما-از جناب خلیفه دوم است وگرنه شما بی ایمان میشدید-این یک تهمت بزرگ است- زیرا حضرت رسول اکرم اگرضعیفترین شما حمله به سه کشوربکند بقدرت الهی قتح میکند—یک قضای محتوم الهی بوده است – اگرحضرت علی علیه السلام به اجماع مسلمانان شجاع ترین وبالاترین ایمان راداشت وقتیکه بین خلیفه دوم وخالدبن ولید اختلاف افتاد وعمرخودراسیاس یجنکی اعلام کرد خالدگفتاگرمن درنبردباایران نبودتم شمت شکست میخوردید وتمام تنقشه شماخراب بود- ودرشام نقشه ااقیب عمر شکست خرلد خالئدبود که پیروز شد درکتاب که علمای کردستان راجع به خلیفه دوم نوشتند ذکر کردند همه جا عمر از جنگ فرار میکرد وقتیکه به اومیگفتندچرا فرار میکنی مفرموئ که اسلام به شخصیت های سیاسی نیا ز مند است-من شیخ شما هستم-دذرزمان عمر براساس گفته براردان سنی کهاخیرا شیعاین قبول ندارند جنایات زیادی ارتش عمرانجام داد که اصلا خلیفه دوم اعتنائی کرد وانها میدانستنداگرحضرعلی علیه السلام بود چنین اتفاقی نمیافتاد وهمین عمل باعث ضشد که زردتشیان نیرو بگیرنند ومداوم با ارتش اسلام بجنگند و.عده ای زیادطرفدارپیدا کرد واز ارتش اسلام زیادگشتن بخصوص شهرهای شمالی ایران کهتوسط علویان ازاد شدندودرزمان امامرضا علیه السلام قیام سرتاسری زردتشیان شروع شدکه باوجد امام رضا علیه السلام به خاموش پگرائید وبسیار ا زاافرادان شیعه شدن-جنابخلیفه دوم درمخالفت باایرانیان بسیارمشهمور است وجلوی ایشان را حضرت علی علیه السلام گرفت وفرمودند انهاروزی شمارا بشمشیر ادب میکنند که دراسلام باقی بمانید- امروز دبین اعراب فرقه های تکفیری شروع ده است که ضد خلفای راشیدن هستند ولی درمقام علی علیه السلام قدرت اشکال ندارند- ومیزلانی زاید دربین انها تا قبلاز انقلاب ایران کمونیست بودندوعلی علیه السلام را سوسیالیست میدانستند- درهمین کتاب نقل میکند که استانداران ایشان برای حل مسائل درخواست کمک کردند ایشان چهل حدیث فرستادوفرمودندبا این چهل حدیث مسائل حل کنید-من دقت کردم تمام چهل حدیت اصل ان مال علی علیه السلام است که عینا از ایبشان نقل شده است ومعلوم میشود که جعلی است- بهترین دلیل این است الازهر علوم غربی رمواردمثلا اقتصادمجبوراست یاد دهد وازانها استفاده کند ودوگروه ایجاد شده است عده ای از شرق به اصطاح چپ وعدهای ازغرب به اصطلاح راست بوجودامده است وهردو براساس ایه قران وحدیث استدلال میکنند- وهردو درالازهر درس میدهند ایران حضرت علی علیه السلام وامام خسین علیه السلام واهلبیت علیم السلام اجمعن نجات دادند-شما اگر به حدیت ثقلین عمل نکنید مشکل است که راه نجاتی برای شماباشد