بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به سخنرانی اقای – ایمانوئل مکرون- ریس جمهور فرانسه—ریس جمهور فرانسه- اقای ایمونئل مکروندر انتظارات بالا اوپائین شده حتی درسخنرانی اخیراش مشهود بود- این هفته ایشان مردم فرانسه را گیچ ومبهوت کرد-با مراجعه غیر منتظرانه که ریشه ای فلسفی خود را اشکار کرد- در سوم جولای اقای مکرون-یک سخنرانی داشت در جمع نمایندگان مجلس فرانسه-که بندرت تشکیل میشود- در کاخ ورسای ترتیب داده شده بود- که دربر گیرنده با یاد فلیسوف-خانم سیمون-ویل- که اشکال کوچکی نداشت-زیرا نام ایشان با حرف دبلیو شروع میشود ولی اقای ماکرون با -وی - نوشته بودند- فرمودند- گیچ نشوید- درباره چشن یابودنا شناخته ای برای کسی که در سال1943 فوت کرد- وزیر معزول شده –خانم – سیمون –ویل- که اخرین فوت ایشان سی ام جون گذشته بود-هشداری به مجله فلسفی فرانسه بنام مجله فلسفه-که درفرانسه تولید میشود—که درمقاله ای با عنوان- زمانی که اقای مکرون درباره خانم سیمون -ویل- صحبت کرد- هیچکس انتظاراش رانداشت- مقاله شرح داده بود- که ریس جمهور هدف اش خانم سیمون- ویل- با حرف –وی- قاضی--فمنیست- نبود که جامعه را اتشین کرد-وبرای خود دست وپای اعتبار کرد- برای پیشرفت سقط جنین- در فرانسه- که ایشان درسی ام ماه جون فوت کردند-ترجیحا اقای مکرون ارجاعدادند به نویسنده وصوفی عرفانی خانم ویل –باحرف دبلیو- که مجله در الیسیکه سخنرانی اقای مکرون در اینترنت قرارداد وبسیار زیبا است که هرکس بتواند دیگری را تصور کند—شاید درمرحله اول همه فکر کنند که منظور- ریس جمهمور خانم که با-وی- شروع میشود است—خان – سیمون- وی- با- دبلیو- کیست- یک فعال سیاسی- نویسنده ویک صوفی عرفانی- ایشان درسن سی وچهار سلالگی- درسال 1943 فوت کرد- وایشان بوجوداورنده -نوشتار با ارزش بود- که بیشتر شهرت اش به خاطر کار فوق العاده سنگین با ارزش اش که درسال 1949 به چاپ رسید باعنوان نیاز به ریشه ها( به ریشه بازگشتن) که امراض جامعه قرن بیستم را تحلیل کرده است واستعمار مورد انتقاد شدید قرار داده است وسرزنش ازانکه وطن فراموش شده است- همچنین جامعه- وکار کردن برای رفع مشکلات عدیده ای که جامعه را دربر گرفته است- پیشنهاد داده است- یکسری اصول های کاربردی راهبردی – که تاکید برانسانیت عمومی تا هویت خرد شده- در زندگانی کوتاه خود انرا به عمل دراورد- وانرا موعظه کرد- ایشان از یک بستر معنوی مذهبی وارد جامعه شد- ودریک کارخانه کار کرد- تلاش زیادی برای دفاع از حقوق کارگران کرد- باوجود انکه یهودی بود- تحقیقات مذهبی اش- بی طرفانه است- وتمایل داشت درچشن روز ششم تولد مسیح علیه السلام- شرکت کند- ایشان صلح طلب بود- ودرجنگ اسپانیا برای ازادی درسال1936 جنگید- وسپس به نیروی مقاومت ملی فرانسه پیوست- ودرلندن درزمان جنگ جهانی دوم بعلت مرض سینه پهلو فوت کرد درحالیکه میتونست درامریکا در ارامش باشد زیرا خانواده ایشان به امریکا مهاجرت کرده بودند-اقای البرت کامو- خطاب به ایشان فرمودند-تنها روح بزرگ زمانه- دعوت اقای مکرون برای توجهبه عمل وروح—این روحی بود که اقای مکرون الگوقرارداددرسخنرانی خود- وبسیاربادقت به نمانیدگان گفت—": مردم فرانسه از ما کار نمیخواهند –کار وتاثیرات – ابزار هستند- ممکن است کار ما وتاثیرات ما- درباطن برای اهداف شیطانی باشد- نه اینرا نمیخواهند- انها درخواستشان انچه خانم فیلسوف سیمون – ویل- تاثیرات نام گذاشته است میخواهند—که میشود گفت- درخواست های جمع انسجام یافته ومستحکم- -ملموس- وشفاف وقابل رویت- دراصول راهبردی ما مشاهد شود-درجمع بندی اقای مکرون همکاران سیاسی خودرا تشویق کرد- که عمل کنند بالحاظ کردن انسانیت عمومی –بل مرجعیت خانم –ویل- مصمم باشید ولو اثریت انر احمقانه بدانند- اصرار داشته باشید که گام بزنید وگام ها ی مهم بردارید- نه انکه مداوم درباره تساوی سخنرانی کنید-فلسفه اقای ریس جمهور-مراجعه –به خانم وی- -ازروی ناشناخته گی نیست-یک تحقیقات فوقالعادهای در دانشگاه کالگری- کانادا-در حدود2500 کار عالمانه درباره ایشانبین سال 1995-تا2012-انجام گرفته است-ااقای مکرون عادت نداردکه زیاد افراد را شگفت زده کند- ایشان فلسفه رادر دانشگاه در نزد –اقای فیلسوف- پوئل- ریکئور- مطالعه کرده است- و-فلسفه مورد نیازهرعمل وخواست است-که به ان ایمان دارد- در کتاب اس که درسال 2017- باعنوان شناخت مکرون بوسیله مکرون—گفته است- انسان زمانی که حتی روزنامه میخواند-تمریت فلسفه میکند- بنابراینمردم فرانسه انتظار از ریس جمهور دارند-که- مکتب اش را باعنوانی که بیان کرده است انهارا هدایت کند
بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به سخنرانی اقای – ایمانوئل مکرون- ریس جمهور فرانسه—ریس جمهور فرانسه- اقای ایمونئل مکروندر انتظارات بالا اوپائین شده حتی درسخنرانی اخیراش مشهود بود- این هفته ایشان مردم فرانسه را گیچ ومبهوت کرد-با مراجعه غیر منتظرانه که ریشه ای فلسفی خود را اشکار کرد- در سوم جولای اقای مکرون-یک سخنرانی داشت در جمع نمایندگان مجلس فرانسه-که بندرت تشکیل میشود- در کاخ ورسای ترتیب داده شده بود- که دربر گیرنده با یاد فلیسوف-خانم سیمون-ویل- که اشکال کوچکی نداشت-زیرا نام ایشان با حرف دبلیو شروع میشود ولی اقای ماکرون با -وی - نوشته بودند- فرمودند- گیچ نشوید- درباره چشن یابودنا شناخته ای برای کسی که در سال1943 فوت کرد- وزیر معزول شده –خانم – سیمون –ویل- که اخرین فوت ایشان سی ام جون گذشته بود-هشداری به مجله فلسفی فرانسه بنام مجله فلسفه-که درفرانسه تولید میشود—که درمقاله ای با عنوان- زمانی که اقای مکرون درباره خانم سیمون -ویل- صحبت کرد- هیچکس انتظاراش رانداشت- مقاله شرح داده بود- که ریس جمهور هدف اش خانم سیمون- ویل- با حرف –وی- قاضی--فمنیست- نبود که جامعه را اتشین کرد-وبرای خود دست وپای اعتبار کرد- برای پیشرفت سقط جنین- در فرانسه- که ایشان درسی ام ماه جون فوت کردند-ترجیحا اقای مکرون ارجاعدادند به نویسنده وصوفی عرفانی خانم ویل –باحرف دبلیو- که مجله در الیسیکه سخنرانی اقای مکرون در اینترنت قرارداد وبسیار زیبا است که هرکس بتواند دیگری را تصور کند—شاید درمرحله اول همه فکر کنند که منظور- ریس جمهمور خانم که با-وی- شروع میشود است—خان – سیمون- وی- با- دبلیو- کیست- یک فعال سیاسی- نویسنده ویک صوفی عرفانی- ایشان درسن سی وچهار سلالگی- درسال 1943 فوت کرد- وایشان بوجوداورنده -نوشتار با ارزش بود- که بیشتر شهرت اش به خاطر کار فوق العاده سنگین با ارزش اش که درسال 1949 به چاپ رسید باعنوان نیاز به ریشه ها( به ریشه بازگشتن) که امراض جامعه قرن بیستم را تحلیل کرده است واستعمار مورد انتقاد شدید قرار داده است وسرزنش ازانکه وطن فراموش شده است- همچنین جامعه- وکار کردن برای رفع مشکلات عدیده ای که جامعه را دربر گرفته است- پیشنهاد داده است- یکسری اصول های کاربردی راهبردی – که تاکید برانسانیت عمومی تا هویت خرد شده- در زندگانی کوتاه خود انرا به عمل دراورد- وانرا موعظه کرد- ایشان از یک بستر معنوی مذهبی وارد جامعه شد- ودریک کارخانه کار کرد- تلاش زیادی برای دفاع از حقوق کارگران کرد- باوجود انکه یهودی بود- تحقیقات مذهبی اش- بی طرفانه است- وتمایل داشت درچشن روز ششم تولد مسیح علیه السلام- شرکت کند- ایشان صلح طلب بود- ودرجنگ اسپانیا برای ازادی درسال1936 جنگید- وسپس به نیروی مقاومت ملی فرانسه پیوست- ودرلندن درزمان جنگ جهانی دوم بعلت مرض سینه پهلو فوت کرد درحالیکه میتونست درامریکا در ارامش باشد زیرا خانواده ایشان به امریکا مهاجرت کرده بودند-اقای البرت کامو- خطاب به ایشان فرمودند-تنها روح بزرگ زمانه- دعوت اقای مکرون برای توجهبه عمل وروح—این روحی بود که اقای مکرون الگوقرارداددرسخنرانی خود- وبسیاربادقت به نمانیدگان گفت—": مردم فرانسه از ما کار نمیخواهند –کار وتاثیرات – ابزار هستند- ممکن است کار ما وتاثیرات ما- درباطن برای اهداف شیطانی باشد- نه اینرا نمیخواهند- انها درخواستشان انچه خانم فیلسوف سیمون – ویل- تاثیرات نام گذاشته است میخواهند—که میشود گفت- درخواست های جمع انسجام یافته ومستحکم- -ملموس- وشفاف وقابل رویت- دراصول راهبردی ما مشاهد شود-درجمع بندی اقای مکرون همکاران سیاسی خودرا تشویق کرد- که عمل کنند بالحاظ کردن انسانیت عمومی –بل مرجعیت خانم –ویل- مصمم باشید ولو اثریت انر احمقانه بدانند- اصرار داشته باشید که گام بزنید وگام ها ی مهم بردارید- نه انکه مداوم درباره تساوی سخنرانی کنید-فلسفه اقای ریس جمهور-مراجعه –به خانم وی- -ازروی ناشناخته گی نیست-یک تحقیقات فوقالعادهای در دانشگاه کالگری- کانادا-در حدود2500 کار عالمانه درباره ایشانبین سال 1995-تا2012-انجام گرفته است-ااقای مکرون عادت نداردکه زیاد افراد را شگفت زده کند- ایشان فلسفه رادر دانشگاه در نزد –اقای فیلسوف- پوئل- ریکئور- مطالعه کرده است- و-فلسفه مورد نیازهرعمل وخواست است-که به ان ایمان دارد- در کتاب اس که درسال 2017- باعنوان شناخت مکرون بوسیله مکرون—گفته است- انسان زمانی که حتی روزنامه میخواند-تمریت فلسفه میکند- بنابراینمردم فرانسه انتظار از ریس جمهور دارند-که- مکتب اش را باعنوانی که بیان کرده است انهارا هدایت کند
بسم الله الرحمن الرحیم- بخش -پنجم احادیث- رسول الله صلواته الله علیه واله والسلم-ازخدا بترسید بین فرزندان خود-به عدالت رفتار کنید-2—خدا رحمت کند کسی فرزنداَ را به نیکی کردن- برخودیاری رساند-بدین گونه که از گناه وخطای او بگذرد- ودر درگاه خداوندمنان برایش دعا کند—هرکس کودک خردسالی را از نسل خود راضی کند تا خشنود شود- خداوند در روز قیامت درپی خشنودی او باشد تا که خشنود شود—هرکس کودکی دارد – باید با او کودکانه رفتار کند(حضرت امام صادق علیه السلام درخانه شاگردان خاصرا داشتند تعلیم میدادند فردی در زد وارد اطاق شد-به امام علیه السلام صلواته الله علیه واله والسلم –گفت من بسیار فکر کردم به این نتجه رسیدم- که خودستاره خداوندمنان نمیتواندباشدبلکه خداوند منان دریکی از این ستاره گان نشسته است- حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند انخدا همان خدای الله است که همه هستی خلق کرده است وما را خلق کرده است وانبیا رافرستاده است!!؟؟ گفت بله- ایشان فرمودند اشکالی ندارد- بعدکه ان فرد رفت- شاگردان بسیارمتعجب شدند که شما به ما توحید خاصی یاد دادید اجازه میدادید که ما توی دهان ایشان بزنیم- ایشان صلواته الله علیه واله والسلم- فرمودند کن تشخیص دادم راست میگوید بیشاز این قدرت وکششعقلانی ندارد اگرتوی دهانش میزدید مسلما دین رارها میکرد- ولی دراینده متوجه ایراد خود خواهد شد-= دربحث درک- دونظر است یک درک عقلانی بوسیله معیار عقلانیاگر معیار عقلانی نداشته باشد درک نمیکند-به این میگویند درک متصل که بیشتر دانشمندان امریکائی به این تئوری معتقد هستند- وروش دوم اشراق است ناگهان نور میزند ودرک میکند که بیشتر دانشمندان روسی به این روش معتقد هستند که روش گسسته نامیده میشود تجربه شخص امروزه اشراق راقبول دارد زیرا کدام معیار بیاورد اشراق است البته درعادت واسان شدن اشراق سریعاتر عمل میکند- درمورد عقل یا انسان یک معیارمیسازد وانرا بکار میبرد- ویا اشراق حاصل میشودسپس ازدرون ان اگرتوانست معیاربیرون میکشد درموردخداوند که بینهایت معیاردارد این امکتنپذیر نیست مگرهروقت خواست معیارمیسازد اینهم براساس اشراق است
بسم الله الرحمن الرحیم- بخش -پنجم احادیث- رسول الله صلواته الله علیه واله والسلم-ازخدا بترسید بین فرزندان خود-به عدالت رفتار کنید-2—خدا رحمت کند کسی فرزنداَ را به نیکی کردن- برخودیاری رساند-بدین گونه که از گناه وخطای او بگذرد- ودر درگاه خداوندمنان برایش دعا کند—هرکس کودک خردسالی را از نسل خود راضی کند تا خشنود شود- خداوند در روز قیامت درپی خشنودی او باشد تا که خشنود شود—هرکس کودکی دارد – باید با او کودکانه رفتار کند(حضرت امام صادق علیه السلام درخانه شاگردان خاصرا داشتند تعلیم میدادند فردی در زد وارد اطاق شد-به امام علیه السلام صلواته الله علیه واله والسلم –گفت من بسیار فکر کردم به این نتجه رسیدم- که خودستاره خداوندمنان نمیتواندباشدبلکه خداوند منان دریکی از این ستاره گان نشسته است- حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند انخدا همان خدای الله است که همه هستی خلق کرده است وما را خلق کرده است وانبیا رافرستاده است!!؟؟ گفت بله- ایشان فرمودند اشکالی ندارد- بعدکه ان فرد رفت- شاگردان بسیارمتعجب شدند که شما به ما توحید خاصی یاد دادید اجازه میدادید که ما توی دهان ایشان بزنیم- ایشان صلواته الله علیه واله والسلم- فرمودند کن تشخیص دادم راست میگوید بیشاز این قدرت وکششعقلانی ندارد اگرتوی دهانش میزدید مسلما دین رارها میکرد- ولی دراینده متوجه ایراد خود خواهد شد-= دربحث درک- دونظر است یک درک عقلانی بوسیله معیار عقلانیاگر معیار عقلانی نداشته باشد درک نمیکند-به این میگویند درک متصل که بیشتر دانشمندان امریکائی به این تئوری معتقد هستند- وروش دوم اشراق است ناگهان نور میزند ودرک میکند که بیشتر دانشمندان روسی به این روش معتقد هستند که روش گسسته نامیده میشود تجربه شخص امروزه اشراق راقبول دارد زیرا کدام معیار بیاورد اشراق است البته درعادت واسان شدن اشراق سریعاتر عمل میکند- درمورد عقل یا انسان یک معیارمیسازد وانرا بکار میبرد- ویا اشراق حاصل میشودسپس ازدرون ان اگرتوانست معیاربیرون میکشد درموردخداوند که بینهایت معیاردارد این امکتنپذیر نیست مگرهروقت خواست معیارمیسازد اینهم براساس اشراق است
بسم الله الرحمن الرحیم- بخش چهارم- احادیث- رسول الله صلواته الله علیه واله والسلم-ازخدا بترسید بین فرزندان خود-به عدالت رفتار کنید-2—خدا رحمت کند کسی فرزنداَ را به نیکی کردن- برخودیاری رساند-بدین گونه که از گناه وخطای او بگذرد- ودر درگاه خداوندمنان برایش دعا کند—هرکس کودک خردسالی را از نسل خود راضی کند تا خشنود شود- خداوند در روز قیامت درپی خشنودی او باشد تا که خشنود شود—هرکس کودکی دارد – باید با او کودکانه رفتار کند(حضرت امام صادق علیه السلام درخانه شاگردان خاصرا داشتند تعلیم میدادند فردی در زد وارد اطاق شد-به امام علیه السلام صلواته الله علیه واله والسلم –گفت من بسیار فکر کردم به این نتجه رسیدم- که خودستاره خداوندمنان نمیتواندباشدبلکه خداوند منان دریکی از این ستاره گان نشسته است- حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند انخدا همان خدای الله است که همه هستی خلق کرده است وما را خلق کرده است وانبیا رافرستاده است!!؟؟ گفت بله- ایشان فرمودند اشکالی ندارد- بعدکه ان فرد رفت- شاگردان بسیارمتعجب شدند که شما به ما توحید خاصی یاد دادید اجازه میدادید که ما توی دهان ایشان بزنیم- ایشان صلواته الله علیه واله والسلم- فرمودند کن تشخیص دادم راست میگوید بیشاز این قدرت وکششعقلانی ندارد اگرتوی دهانش میزدید مسلما دین رارها میکرد- ولی دراینده متوجه ایراد خود خواهد شد-= دربحث درک- دونظر است یک درک عقلانی بوسیله معیار عقلانیاگر معیار عقلانی نداشته باشد درک نمیکند-به این میگویند درک متصل که بیشتر دانشمندان امریکائی به این تئوری معتقد هستند- وروش دوم اشراق است ناگهان نور میزند ودرک میکند که بیشتر دانشمندان روسی به این روش معتقد هستند که روش گسسته نامیده میشود تجربه شخص امروزه اشراق راقبول دارد زیرا کدام معیار بیاورد اشراق است البته درعادت واسان شدن اشراق سریعاتر عمل میکند- درمورد عقل یا انسان یک معیارمیسازد وانرا بکار میبرد- ویا اشراق حاصل میشودسپس ازدرون ان اگرتوانست معیاربیرون میکشد درموردخداوند که بینهایت معیاردارد این امکتنپذیر نیست مگرهروقت خواست معیارمیسازد اینهم براساس اشراق است
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-جناب اقا ی فیلسوف- از یک نظر بی وطن است- زمانی که درباره متافیزک عام وکلی تحقیق میکند چون عقل یکی است لاجرم باید جواب هم یکی باشد ولی شیوه تحقیق به ا صطلاح شیوه نگریستن وفرمول بندی کردند به قول علما صورت بندی کردن- میتوانند متفاوت باشد ولی نتچه یکی است-مانند مسئله جبر واختیار یک جواب صحیح دارد- در اورپا درسابق غذا خوردن بعضی دها تمام کار خداوند منان میدانستند که انسان نقش نمادی داشت- یعنی نقش ظاهری داشت بعدا عدهای معتقد شدند کار فیزیکی ومادی است- وخداوندمنان نقشی ندارد- درباره زنان معتقد بودند اصلا درتمام ابعادبا مردان مختلف هستند وبعدا زنان درتمام ابعاد مساوی مردان هستند بقول استادمعزز حضرت ایت الله مرحوم زبرجد رحمت الله علیه اشکال در درک سهم است که بایدرابعادهای مختلف میزان سهمرا دقیقا مشخص کرد که امروزه تاحدی علم دارد به این سهم بندی نزدیک میشود ودرنتجه به اسلام عزیزنزدیک میشود این که بگویئ خاکستری نه سیاه ونه سفید – فایده ای – زیادندارد-اما درمتافیزیک خاص گرچه شعله از متافیزیک عام گرفته است- ولی برای یک هدف خاص است اینجا است که فلیسوف وطن پیدا میکند مثلا نقاط ضعف فرهنگی کشورخودرا برطرف کند فلسفه دراینجا بقول استادمرحوم علی اکبر حسینی سروری جاده صاف کن وراهنما است- میگوید از این فسمت بایدجاده ساخت وحال دراینجا بایدطونل زد مثال بیاوریم جنب مهندس طرح را در ذهنیت میکشدکه از معلومات خو داستفاده میکند ان معلومات سوژه هستند- زمانی ککه طرح کامل شد تبدل به ابژه میشود یعنی بایدعینت پیدا کند-حال این ابژه مهنسرا درساخت ساختمان راهنمائی میکند وبوجود میاورد- حال بحرانی بنام متافیزیک عام وخاص نداریم ولی درغرب بوجود اماده است بقول یک استاد سابق دانشگاه شیراز این بحران عمومی است- زیرا متافیزک عام سرانجانم به خداوندمیرسد-در نتجه خدا شناسی بوجوداوردن فرد درویش وصوفی است-که- دلائل زیادی دارد اوج ان در مسیحیت است وکمترین ان دریهو دیت به همین خاطر فیلسوفان ماننداقای راسل بامتافزیک الهی سخت مخالف بودند خیلی چای تعجب دارد که قطب دراویش حضرت علی علیه السلام است-درهرحال بسیارسخت است که انسان رابراساس سهمی بندی دقیق بار اورد که تنها از مذهب راستین قابل عمل اجرا است
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-جناب اقا ی فیلسوف- از یک نظر بی وطن است- زمانی که درباره متافیزک عام وکلی تحقیق میکند چون عقل یکی است لاجرم باید جواب هم یکی باشد ولی شیوه تحقیق به ا صطلاح شیوه نگریستن وفرمول بندی کردند به قول علما صورت بندی کردن- میتوانند متفاوت باشد ولی نتچه یکی است-مانند مسئله جبر واختیار یک جواب صحیح دارد- در اورپا درسابق غذا خوردن بعضی دها تمام کار خداوند منان میدانستند که انسان نقش نمادی داشت- یعنی نقش ظاهری داشت بعدا عدهای معتقد شدند کار فیزیکی ومادی است- وخداوندمنان نقشی ندارد- درباره زنان معتقد بودند اصلا درتمام ابعادبا مردان مختلف هستند وبعدا زنان درتمام ابعاد مساوی مردان هستند بقول استادمعزز حضرت ایت الله مرحوم زبرجد رحمت الله علیه اشکال در درک سهم است که بایدرابعادهای مختلف میزان سهمرا دقیقا مشخص کرد که امروزه تاحدی علم دارد به این سهم بندی نزدیک میشود ودرنتجه به اسلام عزیزنزدیک میشود این که بگویئ خاکستری نه سیاه ونه سفید – فایده ای – زیادندارد-اما درمتافیزیک خاص گرچه شعله از متافیزیک عام گرفته است- ولی برای یک هدف خاص است اینجا است که فلیسوف وطن پیدا میکند مثلا نقاط ضعف فرهنگی کشورخودرا برطرف کند فلسفه دراینجا بقول استادمرحوم علی اکبر حسینی سروری جاده صاف کن وراهنما است- میگوید از این فسمت بایدجاده ساخت وحال دراینجا بایدطونل زد مثال بیاوریم جنب مهندس طرح را در ذهنیت میکشدکه از معلومات خو داستفاده میکند ان معلومات سوژه هستند- زمانی ککه طرح کامل شد تبدل به ابژه میشود یعنی بایدعینت پیدا کند-حال این ابژه مهنسرا درساخت ساختمان راهنمائی میکند وبوجود میاورد- حال بحرانی بنام متافیزیک عام وخاص نداریم ولی درغرب بوجود اماده است بقول یک استاد سابق دانشگاه شیراز این بحران عمومی است- زیرا متافیزک عام سرانجانم به خداوندمیرسد-در نتجه خدا شناسی بوجوداوردن فرد درویش وصوفی است-که- دلائل زیادی دارد اوج ان در مسیحیت است وکمترین ان دریهو دیت به همین خاطر فیلسوفان ماننداقای راسل بامتافزیک الهی سخت مخالف بودند خیلی چای تعجب دارد که قطب دراویش حضرت علی علیه السلام است-درهرحال بسیارسخت است که انسان رابراساس سهمی بندی دقیق بار اورد که تنها از مذهب راستین قابل عمل اجرا است