«روح راستی که از طرف پدر میآید، درباره من شهادت خواهد داد».
[ویرایش] سایت اندیشه، برگرفته از مقاله «بشارت مسیح به آمدن پیامبر اسلام(ص)» تاریخ بازیابی 95/02/25. ردههای این صفحه : انجیل | بشارت به آمدن پیامبر اسلام | کلام | مقالات اندیشه قم | نبوت خاصه
|
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شضخصی است- جنابان نو کشیش شده ایرانی لطفا به این مقاله- توجه کنند-
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شضخصی است- جنابان نو کشیش شده ایرانی لطفا به این مقاله- توجه کنند- -
بشارت مسیح به آمدن پیامبر اسلام
در قرآن مجید میخوانیم که حضرت مسیح (علیهالسّلام ) به آمدن پیامبر پس از خود به نام «احمد» که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ) است گزارش داده است؛ آیا این جمله در اناجیل کنونی وجود دارد .
فهرست مندرجات
1 - آیه بشارت بر آمدن پیامبر
1.1 - بشارت در انجیل
1.2 - مراد از فارقلیط
1.3 - منظور مسیح از فارقلیط
2 - مطلب قابل توجه
3 - عناوین مرتبط
4 - پانویس
5 - منبع
[ویرایش ]
آیهای که در قرآن در این باره وارد شده است به قرار زیر میباشد :
«...و مبشرا برسول یاتی من بعدی اسمه احمد فلما جاهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین؛
و بشارت دهنده به رسولی که بعد از من میآید و نام او احمد است! هنگامی که او (احمد) با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: این سحری آشکار است...»
بشارتی که اینآیه ازحضرت مسیح نقل میکند، درانجیل یوحنا در بابهای 14 و 15 و 16 وارد شده است و حضرت مسیح به نقل انجیل «یوحنا» از آمدن شخصی پس از خود به نام «فارقلیط» خبر داده است و قراین زیادی گواهی میدهد که مقصود از آن پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میباشد و ما برای روشن شدن مطلب ناچاریم متونآیات را با تعیین باب و شماره از انجیل یاد شده نقل نماییم، اینک متون عبارات انجیل:
«اگر شما مرادوست دارید،احکام مرا نگاه دارید و من ازپدر خواهم خواست تا «فار قلیط» دیگری به شما بدهد، تا ابد با شما خواهد ماند. او روح حق و راستی است کهجهان نمیتواند او را قبول کند: زیرا که او را نمیبیند و نمیشناسد، اما شما را میشناسد، زیرا که نزد شما میماند و در شما خواهد بود».
«من این سخنها را به شما گفتهام وقتی که با شما بودم، لکن آن «فارقلیط» که پدر او را به اسم من خواهد فرستاد، شما را هر چیز خواهد آموخت و هر چیز من به شما گفتهام به یاد شما خواهد آورد».
«حالا قبل از وقوع به شما خبر دادم تا وقتی که واقع گرددایمان آورید.»
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است—نقدی بر فلسفه فرنسه- اریک متیوز- بخش بعدی-فلسفه مستق خاص که برخلاف فلسفه عام کلی است به معنای مکتب-خاص نه عناوین خاص زیر فلسفه-عناوین مختلف دارد- بهنظر صحیح نمیاید- زیرا برهان ها درعرض هم هستند- نه درطول هم- مثلا شخص بگوید – 2+2 میشودچهار ودیگربگوید میشود پنچ این دو درعرض یک دیگر هستند-نه درطول درطول چهارتا یک میشود-=چهار- پس وجه اشتراک ندارند-چگونههمدیگرا درک میکنند؟؟ وقضاوت میکند به اصطلاح ریاضی دانها-مخرج مشترک ندارند- پس دیدگاه- وملاک ها وارزیابی ها وچه اشتراکندارد وقابل نقد نیست پس چگونه است که میفرماید- انجام این کار مستلزم جدی گرفتن برهان انها است فرض کنیم درعلم پزشگی کتابی نوئشته شود که با اصول کلی پزشکی درعرض باشد-بازبعنوان مثال تکامل و طبقات ازنظر سرمایه داری ومارکسیسم- واسلام به برداشت ودیگاه وچشم انداز یکسانی نمیرسد ولی سئوال بسیارمهم است زمانی میشودنقلکرد یک وجه اشتراک دراصول عقلانی وجود داشته باشد- فرض کنید از شیطان خارج از شیطنت سئوال شود نقد وتحلیل تواز منش ورفتار الهی چه بوده است- ان میشود مکتب خاص شیطان که ازنظرما غلط است- که عقلانی نیست ومکتب فلسفی هم نیست—فلسفه محمد رضا شاه-حول محور سکولاریسیم ومنافع شخصی بوده است ورفتار سیاسیذاش گاهی ماندمحمد علی شاه(گرگ) وگاهثی ماننداحمد شاه(روباه) بوده است زمانی قونیان وفورمول بندی ها قابل ارزش ونقد است دیدگاه فیلسوف با عقل محض قابل درک باشد- البته اجزا قوانین مهم است- واین اجزا درحالیکه واقعیت دارند-خارج ازتجربه وذوق وسلیقه وضرر ومنافع- مورد بحث عقلانیقرابگیرنند که بامعیارعقل محض اندیشه شوند وارزیابی شوند-عقل الهی حداش بی حدی است وعقل انسان حدی دارد ولی عقل انسان درطول عقل اهی اسن نهدرعرض عقل الهی است لذا مخرج مشترک دارد بقول علما هرچقدر عقل انسانی تقویت شود به عقل الهی نزدیک میشود مانندشعیه یکبریت نسبت وبه شعله خورشید هرچقدرتعاد کبریتها بیشترشود بهنورخورشید نزدیکتر میشود--ادامهدارد
بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم- اعراض از توحید( دوری از توحید – بخش دوم-عذاب اخروی اعراض کنندگان از توحید—اعراض از توحید-موجب عذاب در قیامت میشود-سوره مائده-ایه -71 و73- انها گفتند-خداوند منان -همان مسیح علیه السلام فرزند مریم-ص- است- بیقین –کافر شدند—با اینکه- خود مسیح علیه السلام –فرمودند- ای بنی اسرائیل-!- ای بنی اسرائیل- خداوند منان یگانه را که پروردگار من وشما است – پرستش کنید- زیرا هرکس شریکی برای خدا قرارداد—خداوندمنان بهشت را بر او حرام کرده است-و- جایگاه اش دو زخ است وستمکران—یار ویاوری ندارد—73- مانده- انها گفتند خداوند اصلی یکی از سه خدا است—یعنی دو خدای فرعی هم است—نیز بیقین کافر شدند—معبودی جز معبود یگانه نیست—اگر از انچه میگویند—دست برندارند- عذاب درد ناک ای به انها- اگر روی این عقیده ایستادگی کنند- خواهد رسید-اعراف- ایه 59—ما نوح را به سوی قومش فرستادیم- او به انان گفت- ای قوم من- تنها خداوند یگانه را پرستش کنید که معبودی جز او برای شما نیست- واگر غیره اورا عبادت کنید- من برشما از عذاب روز بزرگی میترسم- سره حجر- ایه 96- همانا- که معبود دیگری – با خدا قرار دادند—اما بزودی میفهمند-ال اسرا- ایه 39- این احکام- از حکمتهائی است-که پروردگا رت—به تو وحی فرستاده است –وهرگزمعبودی- با خداوند منان قرارمده- که درجهنم افکنده می شوی- درحالی که سرزنش شده رانده درگاه خداوند منان خواهید بود- انبیا ایه 108-109-مقام انبیا صلواته الله علیهم اجمعین—ما ارسلناک الا رحمت للعلمین-ماتورا جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم- دلسوزترین مربی ها انبیا اعظام صلواته الله علیهم الاجمعین هستند که انسان به نعمت بهشت وبهشت نعمت ها هدایت میکنند- واز عذاب جهنم وجهنم عذاب ها دور میسازنند—بگو- تنها چیزی که به من- وحی میشود این است- که معبودی شما خدای یگانه است—ایا- بااین حال تسلیم حقمیشوید وبت هارا کنار میگذارید- اگر- باز روی گردان شوند—بگو –من به همه شما یکسان اعلام خطر میکنم---ونمی دانم- ونمی دانم- ایا وعده عذاب خاوند منان که به شما داده میشود- نزدیک است ویا دور است- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است –اعراض از توحید- اعراض به معنای دور شدن-فاصله گرفتن- اگر مثلاسرسفره باز کنید –گشودن- انهم اعراض است بهنظر میرسد از عرض گرفته شده است عرض یعنی پهنا—که مخصوص کافرین ومشرکین ومنافقین است- شامل- اعراض اشراف وملا کافر واعراض مشرکین—وعذاب اخروی اعراض کنندگان- ازتوحید—و وهلاکت وعذاب دنیائی اعراض کنندگان از توحید- و –نکوهش اعراض کنندکان از توحید- مشکل همیشگی جوامع بشری رادربر میگیرد- حال فصل اول- سوره الاعراف ایات- 59 و60 – مقدمتا با الهام از رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلام- که خداوند منان و وحی وایشان را تشبیه به باران -کرده است در االسرزمین خوش طینت—اثارخوب وشیرین ظاهر میکند- در زمین بد طینت-جزکارهای زشت وپلید از ان بیرون نمی اید جز اندکی مانند خار- ود ر سرزمین سنگی هیچ اثری ندارد -- مقدمه دوم اشراف افراد درصدر حکومت هستند ویاز طرف حکومت والی هستند- ولی ملا – یک طبقه ای است که وابسته به اشراف هستند وبه دلائل مختلف درجامعه تاثیر گذار هستند حال ازجهت ثروت – یامقام و علم ویاشاعری وونظامی بودن وروحانی درباری بودن—ایه- ما حضرت نوح علیه السلام - را به سوی قوم اش فرستادیم - او به انان-گفت—ای قوم من – تنها خداوندمنان یگاته را پرستش کنید که معبودی جز او برای شمانیست واگرغیر او را عبادت کنید؟؟ -من برشما از عذاب روز بزرگی میترسم—ولی اشراف قوم اش به او گفتند—ما-تورا- درگمراهی اشکار میبینم - -گفت ای قوم من هیچگونه گمراهی در من نیست ولی من فرستاده -ای از جانب پروردگار جهانیانم - البته درایات بعد انها نشانه ای یقینی خواستند وایشان هم نشانه یقینی - نشان دادند-ولی پذیرفته نشد ومثلا گفتند سحر است ولی برای بتهای خود وربوبیت خود- نشانه یقینی نشان نداند –درجلئی میگویند هدایت کاربشر نیست ولی هدایت اشراف را لحاظ نمیکنند – سوره اعراف- ایه65-66 - 70- 73- به سوی قوم عاد برادرشان- هود را فرستادیم- کلمه برادر دومعنا دارد یکی به معنای نژادی است-که درقران همینمعنا لحاظ شده است ویکی برادر غیر نژادی ولی روحانی است—گفت –ای قوم من- تنها –خداوندمنان را ستایش کنیدکه جز او معبودی- برای شما نیست- ایا پرهیز کاری پیشه نمی کنید—اشراف کافر قوم او گفتند—ما تورا درسفاهت ونادانی وسبک مغزی میبینیم- وما تورا از دوغگویان میدانیم-درایات بعد افترا وبهتان بودن دلیل گناه کبیره است—گفت ای قوم من هیچگونهسفاهتی درمن نیست سفاهت هم باید اثبات علمی شود—گفت- ای قوم من- هیچونه سفاهتی درمن نیست- ولی فرستاده ای از طرف پروردگار جهانیانم است-درایات بعد اشکارمیسازد لطف الهی منظورعلم الهی =وحی= بصورت مخفی به من رسیده است-ایا به سراغ ما امده ای –که- تنهاخدای یگانه را بپرستیم- وانچه را پدران ما پرستیدند—رها کنیم؟اینجا است که یک قاعده کلی است که فرهنگ گذشته باید مداوم تصحیح شود—پس اگر راست میگوئی—انچه از بلا وعذاب الهی- به ما وعده ای میدهی بیاور-به سوی قوم ثمود—برادرشان صاح فرستادیم—گفت ای قوم- من- تنها خدارا می پرستم- مقام اش قبلا اشکار شده بود—که جز او معبودی برای شما نیست- دلیل روشنی از طرف پرودگار تان- برای شما مده ا- این ناقه الهی یعنی شتر ماده- این اعجاز راهم خود قوم-خواستند- برای شما معجزه ای است اورا بحال خود واگذارید- که در زمین خدا از علفهای بیابان بخورد وانرا ازار نرسانید- که عذاب دردنکای شمارا خواهد گرفت اشراف گفتند صالح دروغ میگوید باید با کشتن شتر روی ایشان وافراداش راکم کنیم وهمان روش قبلرا پیاده کنیم-خوب ای تشتر سالها-هممعچزهبود وهممنافع دنیائی داشت مندرجائی خواندم امراض راخوب میکرد-حضرت علی علیه السلام فرمودند کهمن شتر وناقع رسول اکرم هستم- ادامهدارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است –اعراض از توحید- اعراض به معنای دور شدن-فاصله گرفتن- اگر مثلاسرسفره باز کنید –گشودن- انهم اعراض است بهنظر میرسد از عرض گرفته شده است عرض یعنی پهنا—که مخصوص کافرین ومشرکین ومنافقین است- شامل- اعراض اشراف وملا کافر واعراض مشرکین—وعذاب اخروی اعراض کنندگان- ازتوحید—و وهلاکت وعذاب دنیائی اعراض کنندگان از توحید- و –نکوهش اعراض کنندکان از توحید- مشکل همیشگی جوامع بشری رادربر میگیرد- حال فصل اول- سوره الاعراف ایات- 59 و60 – مقدمتا با الهام از رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلام- که خداوند منان و وحی وایشان را تشبیه به باران -کرده است در سرزمین خوش طینت—اثارخوب وشیرین ظاهر میکند- در زمین بد طینت-جزکارهای زشت وپلید از ان بیرون نمی اید جز اندکی مانند خار- ود ر سرزمین سنگی هیچ اثری ندارد -- مقدمه دوم اشراف افراد درصدر حکومت هستند ویاز طرف حکومت والی هستند- ولی ملا – یک طبقه ای است که وابسته به اشراف هستند وبه دلائل مختلف درجامعه تاثیر گذار هستند حال ازجهت ثروت – یامقام و علم ویاشاعری وونظامی بودن وروحانی درباری بودن—ایه- ما حضرت نوح علیه السلام - را به سوی قوم اش فرستادیم - او به انان-گفت—ای قوم من – تنها خداوندمنان یگاته را پرستش کنید که معبودی جز او برای شمانیست واگرغیر او را عبادت کنید؟؟ -من برشما از عذاب روز بزرگی میترسم—ولی اشراف قوم اش به او گفتند—ما-تورا- درگمراهی اشکار میبینم - -گفت ای قوم من هیچگونه گمراهی در من نیست ولی من فرستاده -ای از جانب پروردگار جهانیانم - البته درایات بعد انها نشانه ای یقینی خواستند وایشان هم نشانه یقینی - نشان دادند-ولی پذیرفته نشد ومثلا گفتند سحر است ولی برای بتهای خود وربوبیت خود- نشانه یقینی نشان نداند –درجلئی میگویند هدایت کاربشر نیست ولی هدایت اشراف را لحاظ نمیکنند – سوره اعراف- ایه65-66 - 70- 73- به سوی قوم عاد برادرشان- هود را فرستادیم- کلمه برادر دومعنا دارد یکی به معنای نژادی است-که درقران همینمعنا لحاظ شده است ویکی برادر غیر نژادی ولی روحانی است—گفت –ای قوم من- تنها –خداوندمنان را ستایش کنیدکه جز او معبودی- برای شما نیست- ایا پرهیز کاری پیشه نمی کنید—اشراف کافر قوم او گفتند—ما تورا درسفاهت ونادانی وسبک مغزی میبینیم- وما تورا از دوغگویان میدانیم-درایات بعد افترا وبهتان بودن دلیل گناه کبیره است—گفت ای قوم من هیچگونهسفاهتی درمن نیست سفاهت هم باید اثبات علمی شود—گفت- ای قوم من- هیچونه سفاهتی درمن نیست- ولی فرستاده ای از طرف پروردگار جهانیانم است-درایات بعد اشکارمیسازد لطف الهی منظورعلم الهی =وحی= بصورت مخفی به من رسیده است-ایا به سراغ ما امده ای –که- تنهاخدای یگانه را بپرستیم- وانچه را پدران ما پرستیدند—رها کنیم؟اینجا است که یک قاعده کلی است که فرهنگ گذشته باید مداوم تصحیح شود—پس اگر راست میگوئی—انچه از بلا وعذاب الهی- به ما وعده ای میدهی بیاور-به سوی قوم ثمود—برادرشان صاح فرستادیم—گفت ای قوم- من- تنها خدارا می پرستم- مقام اش قبلا اشکار شده بود—که جز او معبودی برای شما نیست- دلیل روشنی از طرف پرودگار تان- برای شما مده ا- این ناقه الهی یعنی شتر ماده- این اعجاز راهم خود قوم-خواستند- برای شما معجزه ای است اورا بحال خود واگذارید- که در زمین خدا از علفهای بیابان بخورد وانرا ازار نرسانید- که عذاب دردنکای شمارا خواهد گرفت اشراف گفتند صالح دروغ میگوید باید با کشتن شتر روی ایشان وافراداش راکم کنیم وهمان روش قبلرا پیاده کنیم-خوب ای تشتر سالها-هممعچزهبود وهممنافع دنیائی داشت مندرجائی خواندم امراض راخوب میکرد-حضرت علی علیه السلام فرمودند کهمن شتر وناقع رسول اکرم هستم- ادامهدارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- رحلت جانسوز ایت الله العضمی حضرت جناب اقای یوسف صانعی رحمت الله علیه بعلت شکستکی استخوان ران که هنوز مادرحل ان مشکل داریم-به همه عاشقان فقه اسلامی تعزیت وتلیت عرض میکنم ایشان در تعادل دادن دیه خانم ها بامردان- وگرفتن غرامت از کسی مثلا برای کخانم جراح-که بدست ایشان ضربه زده تا بهبودی باید حقوق ایشان پرداخت شود واوازه ایشان درغرب بسیر گستردهبود کهدراخبار متخصین از سوئد برای درک ایشان به قم میامدند- ایشان درشناخت ظرفتهای معمارانقلاب رحمته الله علیه مثلا دقیود لزوم والزام-درتسلیم به اسلام معمار انقلاب ان عظمت رحمت الله علیه انا بودند- وتمام مراجع اعظام رحمت الله علیهم اجمعین روشنفکر هستند وپیشرو هستندولی دربعضی احکام حضرت ایت الله العظمی جناب عظمت ایتالله ناصرالمکارم به نظر روشنفکران پیشتاز بودند کهازنظر طلاب عزیز رحمت الله علیهم الجمعین دراوج نهایی خوداش است وبیشاز ان افراطی است ولذا فتوا های ایشان برنمیتابیدند-من که از مقالات ایشان لذت زیادیمیبردم امد است برروی نظریات ایشان کارتحقیقی شود ونتجه نهائی ابراز شود امیداست این سرباز تمام وقت انقلاب امروزه درارامش کامل درجوار استادخود واساتیدخود وائمه اطهارعلیهم السلام الله اجمعین از زحمتخود بخوبی قدردانیشده ودراو شعف وشادی بگذارنند انشالله وب بیت نعزز معظم ایشن ودوستداران ایشان تسلیت مجدد عرض میکنم