بسم الله الرحمن الرحیم-مقاله ازمجله نیویورک تایمز امریکائی-کشور زندانها-امریکا 3/2 ملیونافراد پشت میله های زندان داردتقریبایکنفر از صدنفر جمعیت زندانیهاظرف پانزده سال بیش از دوبرابر شده است ویک از نه نفرپدریکی از بچه های سیاه در زندان هستند- ازلحاظ نسبیت اماری امریکاچهار برابراسرائیل وشش برابرکانادا وشیلی وهشت برابرالمان وسیزده برابرژاپن میباشد جمعیت ما کمی بیش از چهار درصدجمعیت جهان است- رقم جمعیت زندانی ما میزان ان یک چهارم جمعیت زندانی این کره جهانی است وبیش ازمجموع سی وپنچ کشورهای سر شناس اورپا است.- وتقریبا ازاکثریت کشورهای درحال پیشرفت جهان به نسبت جمعیت بیشتر است-بزودی انتخابات ملی درپیش است- واین موضوع جزو اقلام انتخاباتی قرار ندارد- غالبا هیچگاه کاندیدای ریاست جمهوری جمهوری خواهاندراین مورد کاری لازم برای بهترموقعیت بهتری دراین مورد بوجود بیاید نکرده اند- بجز چند عددمعدود که درمناظرهدرماه سپتامبرزمانی که بحث اعدام درتکزاس مطرح شد فریاد خوشحالی سر دادند- اقای اوباما اولین رئیس جمهور سیاه پوست کمتر دراین باره مطلبی را متذکر شده است- وچگونه این نسبت غیر منطقی در اقلیتها بوجود امده وتاثیر گذار شده است- بیش از 60% د رصد زندانی ها سیاه پوست ویا متعلق به امریکای لاتین هستند .- با وجود انکه این افراد کمتر از سی درصدجمعیت این کشور را تشکیل میدهند-پرفسورمیشله الکساندر استادحقوق در دانشگاه اوهایوفرمودند"مایک نسل را درزندان داریم که نشات گرفته ازسیاستهای کد دار ونژاد پرستیکه نتجه قهری ان(شاید مورد خواست هم بوده است)در شرایط سخت بوجود میاید( مغزهای اتلجنت سرویس وسیا انرا درجهان سوم بخصوص تسری میدهند به عملکرد معاویه دقت کنید) ایشان این مطلب را در مقالهای بنام :"سیاه پوست مطرب دوره گرد-انبوه زندانی در عصر کور رنگی:"نوشته است پس از پیروزی انقلاب درایران تعداد قتلها درشیراز وجهرم به هشتاد عدد وگاهی به سیصدعدد من همان زمان برای من محقق بودکه اکثریت انان کار ساواک است ودلیل روشن داشت که غرب نمیخواست –اولا ارامش باشد ودم سازمانهای رژیم شاه اطلاعاتی ازانها بع دبیرون درز کند زطیرابعث میشود مردم رادیکالیزه شوند وباز گشت شاه مشکل میشد ودرجات انقلابی شدن مردم بالا میرفت وفشرده میشد وسه مصداق انرا اثبات میکند- که اولی دزدماهری بوده است که قبل از انقلاب به شهرستان مرودشت که درچهل وپنچ کلیومتری شیراز است تبعید شده بود ودرانجا دریکتعمیرگاه ماشین به اوکار داده بودند وکمکهائی از شهربانی ومردم محل زندگانی اش واز محل های دیگر برای اوفراهم میشد ومیابیست هرروز به خانه فردی نزدیکی خانه برود ووالان کند به سرکار میرود ودر بازگشت چنین کاری کند وهمچنین به شهربانی برود ودرانجا هم خودرا معرفلی کند ودران کوچه ایشان افرادی مراقب ایشان بودند ساواک پیش میرود واورا وسوسه میکند واونمپذیرد تا مبلغ به پنچاه هزارتومان میرساند کهبه خانه یک اقای دکتر پزشکی انقلابی دستبرد بزند وهرچه جواهرات داشت باخود ببردوچناچه ان دکتر مقاومت کرد بکشد وصورت خودرا پنهان کند وتاکتیک خروج یک نسخه قلابی بوده است که ساواک تصور میکرده است که درمرودشت گیر نمیاید دومی یک جوان اهل اقلید که هرگز دزدی نکرده بوده است وهرگز هم به شیراز نیامده بوده است انتخاب میکندکه فرد دیگری هم سال خود انتخاب کند وبه هرکدام بیست وپنچهزار تومان بدهد که درمانگاه والفجر درشضیراز دست برد بزند که تا انزمان دستبرد به ادارات نادربوده است وسرایدار هم به انها کمک کند وبه انها چگونه صنودق قفل دار باز کند یاد میدهد که مهرها راباخود بیرون اورد وطبق یک تاکیتک حساب شده داروهای گران قیمت وفرمه وفرمت ها ومیکروسکوپ های بسیار گران قیمت واعمال دیگر انجام دهد انها نمیتواند درب صندقوباز کنند ولی یک مهر پیدا میکنند وبه انها فردی که میکرو وسکوپ انها را به قیمت بسیار زیاد بخرد معرفی میکند وانها بعدا مدام روی فرم ها شیر خشک یک مهر دیگری برداشته بوده بودند میزدند ویا مجانی به دوستان میدادند ویا نیمه بها میفروختند عومال خبر چنین ساواک با انقلابیون همکاری میکردند به قتل میرساندند وزنان بدنام که خبرچین ساواک بودن وانها هم همکاری میکردند ویا عدم همکاری باساواک داشتند بقتل میرساندند وعوامل قاچاق مواد مخدر که بچه ها همکاری میکردند بقتل میرساندند البته تعدادمعدوی افرادی وجود داش که ازموقعیت سواستفاده میکردند بعنوان مثال فردی که به دادگاه قبلا اطلاعاتی دادبود تا فردیرا قاتل تشخیص دهند توسط فامیل مقتول بقتل رسید وچون دیدند این قتل ها تاثیرندارد برنامه ترور رهبران وارد دستور کردند-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به امارگیری نظریات سیاسی- حزبی مجله الاهرام مصر- نتایج امارگیریکه توسط سازمان ا مارگیری مشکات وشخصیت برجسته امار اقای نادر فرغانی(فرقانی) گرفته شده است نتایج بسیار جالب ومنطقی علم جامعه شناسی جهان سوم را دارا است بخصوص ازبعد اسلامی حائز اهمیت است- مقدمتا چند نکته باید اول عرض کنم- غربیان بدرستی بیان کردند که اسلام درصدر اسلام حزبی شدوجنگ بین احزاب بود ونه بین مردمان وریاست این سه حزب علی علیه السلام بقول قران حزب حزب الله ومعاویه رئیس حزب اموی وعبدالله بن زبیر ریئس حزب زبیری واحزاب مردمان به اطاعت بدون چون وچرا از خود دعوت کردند واجازه اندیشه مستقل رانداند واین امر به منجمد شدن افکار مردمان تبدیل شد شاید ظاهر امر چننین باشد ولی درحقیقت حضرت علی علیه السلام حزباش متعلق فقط به به بنی هاشم نبود وبسیاری از افرادبنی هاشم مقام جناب سلمان رحمتالله علیه وجناب ابوذر رحمتالله علیه مقداد رحمت الله جنابان بلال وعماریاسرودیگران که خداوند همه انها راغریق رحمت خود کندنمیرسیدند – امام علی علیه السلام بالاترین حساسیت د رتمام ابعاد که امروزه درغرب اثابت شده است تنها عامل اساسی برای پیشرفت است برای جامعه بشری زمان خود داشته است وجامعه را میخواسته است که تکان دهد وبسوی پیشرفت بکشاند نه انکه فقط سران حزب اش رابه مال ومنالی برساند ودیگران چنین بودند وجامعه زاهد وعابد ومسلمانا باشند وبکار خودشان سرگرم ومداوم از سران حزب تمجیدکنند کارگران بدون مزد ومواجب باشند- خوشبختانه امروزه غرب فرهیتخگانشان ضد خلیفه شدند ونقاظ ضعف فراوانی پیدا کردند وتحت تاثیر شدید ابن عربی هستند ونظریات ایشان درضد خلافت دقیق ومنطقی میدانند وبخصوص اقای هانری کربن دراین موردتحقیقات ارزنده داشته است وتا مروز همان روال حزبی درجهان اسلام حاکم بوده است- اکثریت خاموش چه کسانی بوجود اوردند؟نه امروزه در طول تاریخ چه کسانی مسئول این جنایت هستند حزب بیاد بالاترین بینش که بصورت مستقل درفرد بوجود میاید به جامعه بدهد اگر اکثریت جامعه سکوت کرد ان جامعه قطعا فرو میکشد وسرانجام نابود میشود-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- ولی نور-میخواستندخاموش کنندامام را که ازپستان کوثر حق را نوشیده بود- مجبورش کنند که رضایت بدهد به انچه میدید وحس میکرد-تخم فکر را امام میپاشیددرکویرباطلی که فریب میداد- میدرخشید حس نیکی درعمق تاریکی افسون شدهای- حافظه ها تکان میخورد در دل زمان- گوئی زنده میشدندپس از مرگی که انان رافرا گرفته بود- ابر غفلت خزان را اورده بود ومرکب شهوات تمام کتاب دین را لکه دار کرده بود- هرچه ساخته شده بود ویرانه گشته بود- رنج های گذشته چیزی ازانها نمانده بود- بایدازنو ساختن شروع میشد- اندیشه های گذشته دوباره احیا میشد- میتوانست دوباره زندگانی راسرحال دید- بشرطی که روح مسح شد خداوند ی ولایت را بردوش گیرد—امید ها را دزیده بودندجرئتی سخت میخواست-برای بیکسان شب تار با روزهیچ فرقی نداشت-زمانی که شیطان جهان را ناامن ترسناک کرده بود-غریزه وفطرت ترس وجنایت ببار میاورد- یتیمان ازخانه راندهشده سر به بیابان گذارده بودند- بیچارگی ودر بدری هیچگونه شگفتی ساز نبود-سایه بانی شاید از بهشت می باید میامد-ناگهان یک لمعهای از بهشت معجزه ساز در دل تاریکی چهره خویش را ارام اشکار ساخت-تا تکانی دهد که نشان دهد ایه تجلی یوم الله را- باوری برانگیزاند تاروح هائی که درتاریکی ارام گرفته اند برخیزند-تازیبائی وشگفتی به سرزمینهای خداوند باز گردد- با دست شگفت ساز خورشیدی که ملکوت رابه زمین میاورد-جاده سرنوشتخشکیده بیروح بر کنار ه زمان را نوروجلالی تازه بخشد-در روز رسالتش در دروازه اروزهایش درزمان حضور حماسی اش- دوت لوح طلا ونقره ایاتش درسینه نیم بازش اشکار میشود-دران گوشهتابناک وپرجلال دریچه ای بسوی جهان مخفی شده باز میکند- جهان کورشده به زور تا بیکرانه روشن میکند- رخت ظلمات راشل کرده وچون پشم زده باز میکند-دین وخداوند را دوباره برعرش پرجلالاش مستقرمیکند-امت پاره پاره شده جدا ازهم کم خون وبیروح رفته بسوی تاریکی-چقدر سخت وطاقت گیراست که ببر ندش بسوی یک اشعه خورشید-میگدازد ومیریز دکهکشان وحی و شعلهای عظیم عشق را- ان روز مختصر جاودانه میکند ان ارزوی رسالت حضرت محمد را-ان عشق دست نیافتنی که برتری برا ن نمیتوان یافت-رنگین کمان بهشتی که دران شکوه نادیدنی را میتوان دید
بسم الله الرحمن الرحیم-جهالت امویان وریشهای ان- تحقیقات در دین شناسی نشان میدهد- که انسان بیشتر تحت تاثیر فرنگ بومی وذاتی وفرهنگی که با ان رشد کرده است ومیخواهد ان فرهنگ را گسترش دهد وبراساس هم معیارها حقایق ببیند وتفسیر کند- بعناومثال در هند نام خدا در دین هندو کریشنابوده است وسپس نامهای مختلف بخود گرفتمانند ویشنوو هری وسپس به هزاران نام وتجلیلات به حدی پیدا کرد یک خدا درتجلی هزاران خداتئوریزه شد مانند مذهب زردشت درایران که نشان از منشا گرفتن از فرهنگ های مختلف بوده است در توجیه یک خدا درمجموعه خدایان الول دارای چه ذات وصفات هست وچه ارتباطی با خدایان دیگر دارد ویا ندارد انواع واقسام گفته شده است- تا انجا که فلیسوف فرانسوی اقای میشل هنری برای ایجاد وحدت وعلمی فکرکردن از متد پیدار شناسی برای رسیدن به شناخت خداوند را مطرح میکند وانهم به این طریق که هر انسانی معنی حیات خود را درک میکند پس خالق او هم حیات دارد و علم وحکمت الهی را درخود درک میکند پس خداوند صاحب حکمت است وقدرت الهی راهم درخلقت خوداش درک میکند پس خداوند صاحب قدرت است وبراین اصول همگی کمتحد شود ومانندان صفات دیگر الهی را درک کند که خداوند را جوهر حیات بنامند- عامل دوم – رقابت درانسانها بوجود میاید و همه بدنبال ان هستند حداقل از دیگران عقب نمانند- لذا تقلید وسر سپردگی بخصوص برای نجبا وبزرگان یک قوم وجامعه از دیگر اقوام وجوامع کاری مشکل است بعنوان مثال یهودیان زمانی که متوجه شدند که صفات جدیدی برای خداوند وجود دارد که کتب انان نیست یک لغت را ربطی به ان صفت نداشت ان معنا را بران حمل کردند که بسیار قابل بحث ومبهم است ومسلم است هرچقدر جامعه ای عواملی که باعث افتخار وبرتری وایجاد نام ونشان کند کم داشته باشند بیشتر حریص هستند که بدنبال ان باشند که به طریقی برای خود افتخار ونام نشان بدست اورنند بخصوص که سود دنیائی هم دران ملحوظ باشد- نمونه دیگرانکه بودائیان در رقابت بامسیحیان کم کم بودا بدوانکه ازخدا صفاتی را گرفته باشد خود به مقام خدائی رسیده است ودرعصر حاظر دربعضی کشورها هم این موضوع اخیرا شایعه شده است ودر ایران مانند دین بهائی یک نمونه ان است که امروزه بیشتر سعی بران است که صفات مجرد وکلی را به خداوند نسبت داشته شود ک.ه انهم تنها درجوامع بسیار روشنفکر انهم تعدادمحدودی درپی ان هستند- ازطرفی دین وتوحید دربعضی مواردشاختی از ان برای انسان قابل شناخت ویا تعاریفی که متضاد با درک انسان است انسان نمیتواندانراتجربه کند ویا ازراه تجربه به ان برسد تحلیلی هائی از خوداش به اصطلاح برای اسان کردن فهم ان وقابل قبول و.پذیرش بیشتری بیابد توجیهاتی را بوجود میاورد وگاهی تا انجا پیش میرود که بودن ویا نبودن خداوند قابل اثبات نیست- جامعه عربستان یک جامعه عقب افتاد واز افتخارات بقول خارجیان پشم چیده بود- لذا مداوم بدنبال پیداکردن اقلام افتخار بیار بودند وبقول قران مجید تعداد مردگان وحتی حاضر نبودند به هیج وجه انرا ازدست بدهند ویک چشم وهم چشمی شدید درابین انها موجود بود ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم استراتژی سیاسی- نظامی فوتبال-در طول تاریخ اندیشه وایده های ملل همیشه میخواستند بازوربردیگر ملل وبخصوص همسایگان تحمیل کنند واقلیت ها همیشه زمانی که به یکقدرت نسبی میرسیدند سر به شورش بر داشته با کشورهای قدرت مند همسایه همدست شده ودم از استقلال میزدند امروزه هم تاحدودی همین قانون حاکم هست که کشوری وگروهی وصاحبان ایدلوژی ها میخواهند به طرف مقابل گل بزنند درحایکه پیامبران اعظام درباره ترویج وتوسعه دین دستورات منطقی دادند- هرگز حضرت مسیح علیه السلام دستورنبردهای صلیبی راندادند وحضرت روسول اکرم صلولته الله علیه واله والسلم بجز ان سه کشورهای بزرگ ایران شام وعراق رافرامان ندادند که انهم نشانی از معجزه بزرگ واطلاع از علم غیب ایشان میدهد که به راحتی پذیرفتند وازان دین مواظبت کردند- زمانیکه کاروان عاشورائی وارد مدینه شد مدینه ایکه اکثر انان جیره خواره شام بودند استقبال باشکوهی از ان کاروان کردند یزید علیه العنت فرمان قطع مواجب راداد ویک گوشمالی بزرگ راهم فرمان داد- اهل مدینه نه توبه کردند ونه کسی برای دلجوئی فرستادند وسرانجام دراواخرعمر شریف امام سجاد علیه السلام 400 شاگرد هم داشتند وامویان مجبورشدند برای حفظ عراق به عراق مهاجرت کنند عجیباست که حضرت زینب علیها السلام به شام رفتند ودرانجا به ترویج دین اهلبیت مکرم پرداختند- ولی متاسفانه تا امروز تسلیم ویا شمشمیر حاکم بوده است چه درمسائل داخلی وچه درمسائل خارجی عباسیان به زور شمشیر میخواستند ارامنه مسلمان کنند وارامنه هم درحلقه عیسویان صلببی میخواستند عباسیان را مسیحی کنند ولی امروزه متاسفانه کشور ابر قدرتی دم از ازادی انسانها وفرقه وگروه ها میزنند ظرفیت تحمل عدم پذیرش انهم بعلت حماقت خوداش راندارد ودست به جنایت میزنند ولی تاریخ اثبات کرده است کسانی منطقی فکر میکنند وانسانی هستند سرانجام برنده تاریخ خواهند بود
بسم الله الرحمن الرحیم-یک خاطره- درمتروی درلندن نشسته بودم- دونفر کنار من بودند-قیافه انها به مربی ورزشی ویا مسئول مثلابخش موتوری یک شرکت میخورد- نفردوم که مسن تربود وبسیار چهر شانه ومستحکم پرسیدکه امروز چرا نیم ساعت متروی دیر حرکت کرد- رفیقاش گفت برق میفرستند داخل ریل که ببینند سر دو ریل چقدر ازهم فاصله دارد ایشان گفت وسیله پیچیده ای است ایشان گفت اتفاقا وسیله ساده ای است ساخت پسر فلانی است ایشان باز پرسید که براساس سانتیمر محاسبه میشود ان جناب جوابداد باسانتیمتر شروع کرد الان با میلمتر است- باز پرسید داستان سیاه پوست با دوربین اش درقطار چی بوده است- ایشان گفت که ان دوربین مادن قرمز است ومیخواهد دیوارهای چک کند که ایا سوراخی هست که روسها دران پیام گذاشته باشند زیرا عوامل روسیه ومتقابلا روسها درانجا پیام میگذارند ویک سیمان مخصوصی هم روی ان میشکند ایشان گفت چگونه میشودانجا پیام گذاشت درحالیکه فاصله قطار با دیوار ده سانتمتر است ایشان گفت انکه میگذارد بلد است چکار کند ساعات قطار را میداند ازطرفین میرود ومیگذارد ویک لباس سیاه هم وپوشیده است وروی ریل میخوابد تا قطار از روی ان ردشود بعد اضافه کرد نکته جالبی هم کشف شده است موشها از سروصدا خوششان نمیاید نقل مکان میکنند ولی متوجه شدند که موشها درتونل نقل مکان نکردند وبا ارمش زندگی میکنند ایشان گفت مسلما صدا قطار انجا کم است ایشان گفت بله کم است ولی باز صدا دارد دارند روی علت انهم تحقیق میکنند
بسم الله الرحمن الرحیم-طمع- یک ارزو وخواسته است که فرد مایل استکه ثروت وکالای زیادی رابدست اورد وبصورت مطالق هرانچه که برای اوارزمند هساتند تنها برای خوداش اکتساب کند- که تنها برای اوباشد- طمع یک انتظار نامعقول است- به هرحال طمع یکازوی وسیع وگاهی غارتگر است وانسان را مداوم بدنبال مقام وموقعیت وثروت میکشاند-ازنظ ذهنیت شناسی روانشناسی مادی طمع یک اروزی نامعقول وناهماهنگ است- که باعدم تعادل در بدست اوردن انچه که به ان نیاز ندارد- یا شایستگی انرا ندارد- که میتواندیک موقعیت اجتماعی-یا روحانی یاکسب قدرتی باشد که بخواهد خودرابالاتر ازدیگران نشان دهد- جناب طوماس اکینیوس مینویسد طمع گناهی است که انسان را درمقابل خداوند قرارمیدهد مانند گناه های دنیائی است که انسان دنیای جاودان رافدای دنیا فانی میکند وخود ملزم فقط به اشیائ وموقعیتهای دنیائی میداند- دانته در کتاب پالایش مغفرت طمع ان استکه وخم شده وخاک را سجده کندبرای انکه همه فکرش درباره اینجهان خاکی بوده است البته طمع دراشکالو رفتارهای مختلف خودنمائی میکند منجمله بی فائی- خیانت نارو زدن ماهرانه از قدرت سو استفاده کردن حیله زدن رشوه گرفتن تنها نظریه مثبت که مشهور است مطلق به اقای ایوان بئواسکی:" است که دردانشکده مدیریت بازرگانی دانشگاه برکلی کهدرانجا فرمودند-طمع درست است وایرادی نداردبه هرحال من میخواهم شما بدانیدکه منفکر میکنم طمع سلامت دارد شما میتوانید طمع داشته باشید وازخودتان هم راضی باشید این سخنرانی باعث الهام ساختن فیلم " وال استریت :"شد که جمله طلائی وشاخص ان این بود طمع بعلت کمبود لغت خوب برای تشریح ان خوب است طمع اشکالی ندارد وصحیح است وطمع کار میکند طمع کارش روشن است وطمع میانبر میزند وطمع باعث تسخیر هسته انقلابی وایجاد جهش در روح میشود وطمع انواعی دارد مانندطمع برای حیات برای پول- برای عشق- برای علم اموزی که منجر به تحرکت شدید میگردد وباعث ترقی انسان میشود باید من اضافه کنم طمع بیشتردرمورد منفی بکار میرود که ایشان درنگرش مثبت انرادیده اند که ان را سعی مشکور گفته میشود طمع باعث الهام که ثروتی که ازراه حلال بدست امده وذخیره شده را از راه دزدی به چنگ اورنند که یا از طریق طغیان ویا حیله ویا ازطریق سوئاستفاده مهرانه ازقدرت وشامل کردار زشت ازراه کلاه شرعی که درکلیسا مانند خریدن وفروختن بهشت وجهنم ویا مقامات روحانی ویا اشیای مقدس که تنها از طریق کلیسا بدست میاید نمونه مشهوران دزد دریائی اقای هندریک لوسیفر" پس از ساعاتهای جنگیدن برای طلاهای کوبائی که توانست انها را به چنگ اورد وبه کشتی منتقل سازد بعلت جراحات بسیار عمیق وزیاد مرد- اقای "ان دریو گرییلی:" درمقالخ و بنام مرض امریکائی ها طمع است مینویسد مشکل اساسی وجدی این کشور امروزه طمع بی پروا ونامحدوداست طمع به رسمیت شناخته شده باعث ایجاد افتضاح غیر منطقی افراد حقوقی میشود که روزنامه های مارا پر کرده است طمع باعث خم شدن پلیسها وسیاستمدران شده است طمع باعث یک جریان مداوم وثابت برای نابودی اقدامات مثبت اتحادیه ها بشود که مایل هستند که براساس کار مثبت عمل کنند- طمع باعث میشود از ایجاد مالیات زیادتری راقطع بشود که از فقر گرفته شده است وسرانجام به جیب ثروتمندان سرازیر میشود که مفصل دراین مورد بحث کرده است- خانم جولیلان ادنی درمقاله ای بنام طمع مینویسد- این اولین باری نیست که ملت یک اقتصاددراماتیک نابرابر ونامتعادل رابوجود اورده اند این ملت ثروتمند چگونه اینچنین شدند؟ هر روزه جهان کار همراه با ارزش دمکراسی بکارش ادامه میداد چگونه می شود تصور کرد که منافع فردی باعث ترس ونابهنجاری شود- ازادی وتصورمبهم از ازادی –اجبار- بهره کشی- کارت اعتباری-شایسته سالاری براساس قدرت وثروت.شرکتها عدالتاقتصادیهمه انها به تخریبکردن انجامیدند- من در سرزمینی رشد کردیم که ایدولوژی روشنی نداشت اما درهمین دروان دران ماترلیست وبازرگانی توسعه قدرتمند وجهانی یافت در مطلق خلا ودو ایدولوژی بی اعتبار- اقتصاد ازادبی بندبار وجامعه داروینی درحایکه چهره منافق بخود گرفته است دوباره رشد کرده است واین ایدلوژی ها درحال اشوب وکاستن هستند- که دردر دروان لیبرالیسم مدرن که به صورت وحشتناکی ازادی را رشد میدهند از عدالت وبرابری بسوی دمکراسی غفلت میکنند دوم انکه علم را رشد میدهند وعلاقهای به ارزشهای انسانی ندارند( وبایدمن اضافه کنم تحقیقات نشان میدهد که درغرب محصول علم را فورا بکار نمیبندند درحالیکه مخارج عظیمی انجام شده است دنبال یک فن اوری شاهکار یک شبه انها میلیادر کنند میگردند که هم زمانرا ازدست میدهند وهم سرمایه را چناچه بفوریت عمل میکردنازپول درامده علاوه برانکه از مشکلات اجتماعی سریع خارج میشدند میتوانستند ان محصول راتکامل بخشند وبه همان ارزو سریع تر برسند) ومیبایست بهره کشی را اصلاح کنند- که این جزو طبیعت دنیا است- در جستجو برای یک اقتصاد مدرن که به قوانین واقعی نزدیک باشد ایا این نیست که جامعهکه ازافراد تشکیل یافته ست عقلا ومنطقاا از حداکثر خوشحالی برخوردار باشند علی علیه السلام واله والسلم میفرماید-": هرکس که طمع را برای خود پذیرفت وان را شعار خوداش قرار داد- نفس خود را معیوب کرده است:"