ببسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- مومن خود را ابر خشک نبیند- ومومن دیگر را ابر خشک نبیند- مومن هم در تلویزیون عالمی را بینند ثواب عظیمی دارد- واگر جایی است که مومنی را نبیند خودرا در اینه ببیند- خداوندمنان باران زیادی رادرخانه حضرت مرحوم شهید مومن مدینه حضرت ایت الله نمیر انشاالله ببارد
بسم الله -الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- بقول فیلسوف فرانسوی- اقای مارسل اگزیستان سیالسیم همان مفوضه اسلامی است که انسانی رها درازادی مطلق بندبه یک عقل ضعیف- که هنوز واقعیت وجود مطلق ونسبی را بخوبی درک نکرده است گر چه بعضی مشکلات را درک میکند وبقول امام صادق علیه السلام درپیله کرم مانده است ومداوم میبافد تا خفه شود وراه پروانه شدن را بلد نیست- وانرا یک تکنیک مخالفت با دین وبدنام کردن دین قلمداد میکند که هنوز دین راستین را نمی شناسد- فلسفه برای درک حقیقت های نهایی است که هنوز در غرب به ان حد نرسیده است که کرم پروانه شود- ونمیتواند هنوز یک نظاممند راستین برای بشر رابوجود اورد- پیشرفت ریاضی واردرعلوم مسائل دیانی ومادی را راتاحدی حل میکند ولی انسان را از خفه شدن درپیلهنجات نمیدهد و از فلسفه برای حل مسائل علم سقوط فلسفه است وهنوز در غرب فلسفه راه شناخت رسیدن به حقیقت نهای ونظامند کردن برنماه انسنای عاجز است وباید راه جستجوی رسیدن به حقایق نهایی را پیدا کند وایران درجریان حضرت حقیقیاب حضرت قاسم سیلمانی رحمت الله علیه بخوبی پروانه شدن را نشان داد
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- کار وعمل انسان بسیارجاها همیشه ارمانی نیست درطول تجربیات کم کم بهتر میشود وهر کار جدیدباز مسائل دارد- وینودوز ایکس ده گاهی بازدن یک رف در- نرم افزار وردword- پاک میشود ویا یکبنامه دیگر سوار میکند نایزی نیست وینودوز از نوع بوت کنید یعنی سودمند کنید ویعنی از نو سوار کنید در سایت گردو -نت- gerdoo.net- یک برنماه وجود دارد درهمین رابطه بنام که با- وین زیپ- ارشیو باز میشود واین مشکلرا رفع میشکند زیپ همام زیپ ما است یعنی شیعی که باسرعت وانرژی تکان بخورد یک صدای خاص دارد ارشیواز ظاق گرفته شده است انطمان پرونده های روزامها یوکتابهای مهمدر طاقچه های که بصورت طاق درست میکردند قر ار میدادند- کلمه رر- یعنی قابلمه حمل گوشت خام وین رر یعنی قابله بسیار خوب چون زیپ رر میتوادیک فیلم را درظرف ده دقیقه ارسال کند که اول بصورت خام است وبهتد باز که میشود پخته میشود- انر سوار کنید یکنوارسبز رنگ که امد کافی است- گاهی نوار تحتانی یا نوار وظیفه یا نوار برنامهای مهم باز نمیشود اگر در درام سی دی دارید انرا باز کنید وبعد مدیت اگردرست نشد ببنید وباز کنید تا د نوار عومال مهم باز شود وحتی اگردردام سیدی هم ندارید این کارابکنید گاهی حرف -ژ کار پ میکند شما با گرفت شیفت وحرف ز حرف ژ درست میشود وگاهی حرف ژ علامت خط کج میدهد باگرفتن شیفتوحرف انگلیسی -ام - ح رف پ ر امیزند
بسم الله الرحمن الرحیم نظریات شخصی است- عظمت امام الخمینی رحمت الله علیه والسلم- وقتیکه انقلاب پیروز شد- بعضی بزرگان نزد ایشان امدند وگفتند که همه کشورهای اسلامی یک مذهبرا قبول کردند ومابقیه حرام است وماهم چنین - بایدکنیم - ومذهب شیعه حاکم شود ایشان فرمودند کهمن مسلمانان بعد حتی کمونیستهارا اقل و اکثر نمیکنم این یک اصطلاح فقهی است که معنا های مختلف دارد بعدا شرح میدهم انطور که اقایان سنی کردند دیگران درحد احشام -گوسفند وگاو هستند- کارمندان دولت بر اساس قوانین مجلس خواهند بود-ولی دادگستری برا اساس- فقه شیعه است چون اکثریت شیعه هستند بردران سنی ودیگر مذاهب وحتی کمونیستهای ایران ویا کمنویستهایی که درایران مثلا بکاری مشغول هستند میتوانند براساس قوانین خود دربین خود عمل کنند حتی یک شیعه مثلا یکاختلاف مالی با یک برادر سنی کردستانی پیدا کرد بر اساس دین شافعی بهنفع اوبود عمل کند- این یک جسارت عظیم فقهی است - فرض کنید فدی خلاف کرده است یک مرجعیت ده ضربه شلاق برای جرمی تعین کند ودیگرمرجعیتهای معزز اعدادی رابیان کنند مثلا امام علیه السلام شانزده ضربه فرموده است اقل یعنی ده ضربه را قبول کنید- ولی اگر شخصی دزدی کرد مرجعیت معزز فرمود هشت شر ط پیدا شد دست ایشان راببرید بنظر میرسد غالب مرجعیت های معزز شانزده شرط است برفرض امام علیه السلام فرموده باشد هفده شرط دارد یکی هم فرموده باشد بیست شرط دارد حضرت شیخ ایتالله العظمی بهاالدین محلاتی رحمت اللهعلیه درشرایط خاصی مثلا در مسئله موادمخدره میتواند تا چهل شرط باشدبه جناب مرجعیتمعزز حضرت مرحوم خلخالی عظیم علیه السلام هرکس بدون انکه فتوا ایشان رابداند به ایشان تهمت بزند در درجات عظیم جهنم خواهد بود-دراینجا امم راحل بی عظیم الشان امام الخمینی رحمت اللهعلیه ئالسلم فرمودند اکثر یعنی شرط بیشتر- هیچ جادردنیا چنین چیزی وجودندارد واهل تسنن بداند تا امام معصوم نباشد وحدت بشری به هیچ وجه من الوجوه رخ نخواهد دادوپی امدهای وحشتناکی خواهد داشت حتی دربین و فرق وهابیت امروز اختلاف بین قطر وعربستان وامارات ودست نشانده ایشان در عدن انفرد زمانی که چند کلانتری ایشان را یمن زد گفت مردم را به عربستان ببر وشهر را یک شهر نظامی بکن وعربستان قبول نکرد
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-سلیمانی ابهت نگاه تو-چه میدانی که چنین تلو تلوی چشمان توازعرش به فرش- با ارواح مخلصان چه میکنى- اقل نبودندر کنار تو حسرتی است-که کل مریدانت را افسرده است گرچه درخواب ورویای صادقه دربیداری تا حدی جبران خسارت العظمی را میکند- کلام تو روضه ونصایح کهخوشهای از عطر کلمات امام حسین علیه السلام درتو چون خورشید روز محشر درتو تجلی کرده است ازمنبر هزار پله هستی به سمت عرشیان تاریخ پراکنده شده است حبلی چون حبل فاطمی دستگیر تو است که از الله تا الله راه رو چون روز محشر روشن اگاه میسازد- درجذبه ای که چنین مجذوب میکنی- از گلوتو - امام سجاد علیه السلام سخن میگوید- اشک ریختی که گودال عاشور گم نشود- طومار نیت تو در روز محشر ده هزار متر استکه کیلات عبادات وخیر درهروز ان ثبت است دشت حقیقت را تو پوشش دادی-تو سبز کردی عاشقان با گل وریحان چه فرودی وچه عروجی در جایگاه فرود - عاشقان- محبت به ولایت با محبت به خلق را ترکیب کردی سیاسیت با اخلاص باجهادفقه وجهاد معنویت وطلوع ان در دشت خون-کلام عاجز است وروح درتب وتاب جرعهای ازانچه نوشیدی بر خلایق بی فشان ودعایت بدرقه نسلی که داودی میخواند وسلیمانی میرزمد-
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- تسلیت امت بشری برای شهادت جان سوز مادر امت بشری برای همه ذی الشعور هستی باد- درجببه جنگ درشرهانی در لشگرنوزده الفجر در توپخانه پانزده خرداد بودم درانجا چادر بزرگی بعنوان مسجد داشت- که درموقع نمازواحدهای بالا دست افرادی برای نماز میامدند- یکدفعه جوانی امد وداستانی برای من تعریف کرد- کهجوانی است که دشمن اورا نمیبیند وبالای تپه یاکوه می ایستد ومارا ازوضعیت دشمن اگا ه میکند وهیچگونه تیری به سمت او زده نمیشود - سمت راست ما کوه های بلندی بود وپشت کوه یک بیایان ستگلاخ بود که دران یک رودخانه خشک قرارداشت اگر حافظه درست بیاد اورم درجلوی لردگان بود- دران اطراف نه ما واحدی داشتیم ونه عراق ومن به جناب عزیز شهید مهندس حسین ظل النوار رحمت اله علیه پیشنهاد دادم یک گروه چریگی شبانه ازان جهت حمله ورشود وصثبح گاه سپاه وارتش ان منطقه را فتح کنند-ایشان فرمودنددر انجا عراق مینهای فراوان کاشته است وامکان پاک سازی بسیارسخت است- روبروی ما شهر العماره بود این شهر درنقطه وصل ارتش شمال عراق وارتش مرکزی بود وپایگاه لوجستگی واردنانس وپشتیانی وتدارکات ارتش مرکزی بود- تسخیر ان بسیر مهم بود وما بادوربین از جایگاه دیده بانی بخوبی ان شهر را میدیدم - عراق درانجا یک بیسیم بسیارقوی که باشهر العماره درارتباط بود مستقر کرده بود- ویک واحد ارتشی عده ای داوطلب که همان ئجوان همبین انها بود تعیم داده بود که بروند وان بیسیم رابزنند انها درشب درفاصله زیاد اولین سنگرها درست کردهبودند البته شبانه زمانی که هوا بشدت تاریک بوده است وپس از چند روز سنگر دوم را در جنب یک تپه درست کرده بودند وبعد از چند روز سنگرسوم بافاصله درست کرده بودند ومهمات درانها دپو یعنی انبار کرده بودند- بعد چادرهای مانندعراقی درجلو گذاشتهبودند ولباس عراقی هم پوشیده بودند وداخل چادرها گودالهای که بهم وصل میشدند واز زیرا چادربه خارج را ه داشت ود ر شب به اولین تپه نزدیک به بیسیم میروند ودرصبح حملات خودرا شروع میکنند البته فاصله تاحدی زیاد بوده است وان جوان بالای تپه هدایت میکرده لست وکم کم اتش زیادی رو یانهاریختهمیشد کهمداوم جابجا میشدند ومتوجه میشوند یک تانک از فاصله زیادی به سمت انها میاید وانها عقب نشنینی به سنگر اولی و لی ان جوان باقی میماند وبیرون چادر میاید وتانک ارام ارام از او عبور میکند واو بسرعت به چادر میرود وارپی چی برمیدارد وتانک را میزند بچه ها برمیگردند همراه خودیک سری ازگل وسنگ مسطیلی ر اکه بصورت سه خانه که داخل انرا خالی کرده بودند وداخل خانه مین ضد تانک قرارداده بودنددرعرضی تانک امذهبود قرار میدهند باز به سمت بی سیم تیراندازی میکند و عقب نشنیبنی میکنند وتانک بعدی منفجر میشود وبه واحد بر میگردند لباس ان جوان قطعه قطعه میکنند وبه لباس خودمیدوزندواز وحد میخواهند یک لباس به ایشان بدهد ویک درجه هم بدهد-ان جوان به واحد ما امد - وبنزد من امد ومن گفتم درباره شما مطالبی اینچنین بیان میکنند ایادرست است؟؟ایشان تصدیق کرد ومن گفتم علت ان واساس وریشه ان بنظر شما چیست؟ ایشان گفت تصور میکنم که کارمادرمن در برزخ است- فرمود من ومادرم تنهادرخانه مومن بودیم ومادرم بهمن درشش سالگی قران اموخت ومن رانرا خفظ کردن وداستاهای مذهبی وقرانی یامن می داد ومن از شش سالگی نماز خواندم وبه بهمسجد میرفتم واذان تکبیر میگفتم مادرمن اهل خیربود وبه جلسات مذهبی میرفت وجلسات مذهبی درخانه داشت-زمانی که من در کلاس سوم راهنمایی بودم روزی سینه ایشان درد گرفت پدرم گفت چیزی مهم نیست ولی برادر بزرگمن گفت بسیارمهم است وبه بیمارستان نماز رفتیم وگفتند سرطان پیشرفته سینه دارد- وشش ما ه هم بیشتر زنده نیست- ایشان زیادگریه میکرد وقتیکه علت انرا پرسیدم فرمود من از خداوندمنان میترسم وبعدبیشتر بخاطر میترسم که برادران وخواهران تو بهتو توجه نکنند وخواسته ها وامیال تورا اجابت نکنند وبعدایشان فوت کرد ولی بعداز مدتی من متوجه شدم هر مشکلی برا ی من رخ میدهد بطرز عجیبی حل میشود بعد بفکرافتادم درجبهه هم انرا ازمایش کنم وحال تنها کاری میتوانم برای انقلاب بکنم این است که درجبهه باشم- هرملتی وگروهی وفردی یک قلق دارد بیانش طولانی است ولی چهارده مصوم علیم السلام الا جمعین وخاندان طرازاول انها تنها قلق بشری را میدادنند ولاغیره واین از معجزات الهی است- دردانشگاه لندن بودم یک دانشجوی ایرانی بهمن یکی دانشمندان دررشته فیزیک وراضی که دهم دنیا است شمارامیخواهد ببیند- ایشان ویلای دردانشگاهدارد علت ان این است تحقیقات درانجا باشد وگاهی دوماه به خانه نیمی رود- ومن نزدیک غروب بهمنزل ایشان رفتم ودربالکن ان دوتا صندلی گذاشته بود ومنظره جلوهم جالب بود- ازمن پرسید انگلستان ودانشگاه را چگونه دیدی من گفتم تازه به انگلستان امدم-ولی مذهب رنگ وبویی ندارد- ایشان فرمودند من از مذهب نفرت دارم وانرا تمدن نمیدانم ئگفتم شما حاظر هستیدکه به دانشگاه شیراز بیاید وتدریس کنید وایشان گفت غیر چون درایران تمدنی نیست وبعدگفتم شماحاظر هستیدبه امریکا بروید باز ایشان گفت درامریکاهم تمدنی نیست اندکی کمی بیشتر فقط درفرانسه است- گفتم نظرشما درباره شرق چیست ایشان فرمودند کهدفقط ریاضی دانهای روسیه افرادی افتخار امیز هستتد وازما جلوتر هستند باعث افتخارمن خواهدبود باانها گفتمانی داشته باشم وبعد من برگشتم ان دوست من جر یان راپرسید ومنهم پاسخ دادم ودربهت فرو رفت وگفت من گیچ شدم
بسم الله الرحمن الرحیم- بیایم دراین دهر فاطمی بشویم-= برای چه اینجا امدهایم- حیف نبود که دربهشت سکنی کنیم- یک نکته است که منرا حیران کرده است- بیایم دراین دهر فاطمی بشویم- حسن خلقت بشر وفرشته دران است- یکشب رویت ودیدن نماز فاطمه است- دران بستری که اوجمال الهی درکمال رنجوری- دراوج کمال تام تمام شکوه صبر وبندگی- یک لحظه درخلوت عرفانی خودم در دنیا- نمیارزد این دنیا که جداشوم از حوری- عمردررنج وسختی درکشاش وقوس حرمانی- گریه مداوم-لبخند ونشاط گاه گاه -و- زود گذری- -فلسفه کلام -تفسیر حدیث- یار-ان است که در ورطه خون بخواند بالبخند نوحه جانفشان برای جانانی- دست به کرامت دامن زهرا بزن- وعجز ونالان باش چون علی- که فیاض هستی براورد دعایت ازروی مهر ومهربانی