بسم الله الرحمن الرحیم- به بهانهملاقات پسراقای ترامپ با معارضین سوری طرفدار روسیه0- در زمانی که دیکتاتوری- درغرب سکه رایج بود ودرتحت تاثیرپیشرفتهای
کشورهای اسلامی دراروپا رنسانس بوجودامد- شعار ازادی مطلق مطرح شد که فردازاد استهرکاری که میخواهدوارزودارد بایدانجام دهد بعداهمازجناب اقای فروید اصلی را اجتهاد کردندکه اگرانجام ندهد عقده ایجاد میشود که انسانرا به قهقرا میبرد وپس از مدتی متوجه شدن که کشوربدون قانون به هرج ومرج میرسد- سنگ روی سنگ قرار نمیگیرد وبند نمیشود واین قانون است- که سنگ را روی سنگ بند میکند- حال اینقانون چگونه بدست می اید- به دمکراسی رسیدند که رای اکثریت است- لذا امروزه ازادی را درذهنیت- مطلق میدادند ولی درعمل نسبی میدانند- وباید از این –قوانین -اطاعت کند- منتها- درانتخاب افرادی که قانون گذار هستند دقت لازم بشود وروش های فرعی مورد نیاز که مثلا قانون چگونه ارزیابی شود وچگونه تصحیح شود مشخص شود- بعنوان مثال در انگلستان- درپیشبرد قوانین حقوقی- درشرکتهای حقوقی که مثلا پنچ قاضی دارد که هرکدام- در زمینه ای تخصص دارندکه امروزدربعضی رشته فقط باید دکتری داشته باشد- بعنوان مثال قوانین کشترانی ومسائل حمل ونقل بین انگلستان وکانادا یک تخصص است بعضی موقع بعلت تغیرات زیاد فرد قاضی بایدیکسال به کانادا برود تابتواند مسلط برقوانین کانادا شود وهمچنین بیمه بین انگلستان وکانادا باز یک تخصص است انهم همچنین- از هرمورد قضائی نوزده پروند بوجود میاید- یکی برای وکیل ویکی هم بر ای ارباب رجوع یکی هم برای دادگستری- وکی برای صنف- یک برای کلانتری ویکی برای بانک- تعدادی برای دانشگا ه ها ومراکز تحقیقاتی به نظر حقیر یکی هم برای سازمانهای اطلاعاتی- وغیره مثلابیمه هم امکان دارد ارسال شود-در یکی از این شرکت ها جوانی بود که دکتری درسمائل خانوادگی داشت ودر لندن شهرتی هم بهم زد- توانست برای یک مشکل یک قانون جدیدمطرح کند که باکمی دستکاری تصویب شد- درحدیث داریم هرکس قانونی راقبول کند عبد-ان - قانون شده است وازان قاضی اطاعت کرده است- مسلم است که بهترین قانون گذار خالق هستی است- بشرطی که قانونی که خداوندمنان تعین کرده اند- ملاک قرار گیرد- ئنه بقول مرحوم دکتر شریعتی رحمت الله علیه اخوندیسم( اصطلاح جالبی نیست)- قانونرا بهنفع شخصیتهائی وشایدعوام مسخ کند که حتی ایدولوژی ها در فسف ها حتی علوم وهنر و ورزش وغیره درطول تاریخ بشر رخ داده است- جناب اقای معاویه دراقلیت بود وحضرت علی علیهالسلام دراکثریت بودند مداوم جنگ راه انداخت وعوام فریبی کرد ودین الهی رامسخ کرد وانرا دین واقعی الهی قلمداد کرد که منافق شد ودین حضرت علی علیه السلام منحط معرفی کرد تا اکثریت رابدست اورد وامام حسن علیه السلام حق داشت که جهاد کند چون همین کارا معاویه کرده بود ولی عوام فربیی پیروز شد کهامروز اقایان امریکائی همین تاکتیک را میخواهند بکاربندند درسوریه جنگ راه انداختند که اگرغالب شوند بگویند اکثریت هست ولی انزمان اقلیت حق جنگ افروزی ندارند-ادامه داردبسم اللهالرحمن الرحیم-برگرفته ازمجله منجی سال ششم- شماره 25-نجات اسلام- مظلومیت- امام حسین علیه السلام- به معنای کوچکی وذلت نیست- بلکه ایشان عظیم ترین مبارز ومجاهد وتاریخ اسلام است- چون او چنین مثیدانی ایستاده ونترسید ومجاهدت کرد-اما این بزرگ – به قیمت عظمتش – مظلومیت دارد- همان قدر که بزرگ است- هما قدر هم مظلوم است- وبا غربت هم به شهادت رسید-ن-هرحقیقتی باقیماند وهرچه از اسلام باقی ماندبه خاطر الهام از ایشان بود اعجازی که خون ایشان در زمین کرد- هیج عاملی تا امروز نکرده است سرنوشت انسانراتغیر دادتا به خون خواهان اوکه برگزدیده گان جهان هستند دوباره بهجهان معنای ملکوتی دهد—عشاروا وانتظار- مهدی علیه السلام- ادامه ی امام حسین علیه اسلام است وانتظار ادامهی عاشورا وبر امده از ان است- مهدی علیهالسلام فرزند حسین سلامالله علیه است- وفرهنگ انتظار بر امده از فرهنگ عاشورا – وانتظار حسین علیه السلام دیگری را کشیدن- ایندو پیوندی دیرین ومستحکم با یکدیگر دارند- یکی پشتوانه فرهنگی وزمنیه ساز- بر ای دیگری است یک رمز- حیات شیعه- است- ودیگری رمز - ودیگری رمز- بقای ان- - یک رمز قیام وبه پا خواستن شیعه- است- ودیگری عامل- حفظ واستمرار ان- امام زمان سلام الله علیه وارث عاشور است وهم چنان که حسین - سلام الله علیه وارث پیامبران است-عاشورا- دریچه به انتظار است- وانتظار- تجلی ارزوها وامال کربلا است—عاشورا دست مایه اساسی ومایه شکوفائی وبالندگی منتظران مهدی سلامالله علیه درعصر انتظار است- پیوند- عاشورا وانتظار- وحسین ومهدی – پیوند – والدوما ولد است-ونور علی نور است- انتظار کربلائی است- دیگر است به وسعت همه جهان ومصاف حق وباطل است(-ن- که هنوز یوم عاشورا اش- نیامده است)-در زمان دیگر- با این تقاوت که این بار- جق- پیروز است- چهره باطل برای همیشه دفن میشود-(ن- شیطان هم میمیرد)- انتظار همان کربل است دروسعت همه زمین ودر مقطع دیگری از تاریخ—انتظار ثمره ی کربلا(-ن- وکربلا ثمره بعثت)- بدون کربلا- انتظار بی معنا است- یارانمهدی همه کربلائی اند- ودرفراز وفرود تاریخ غربال شده وابدیدهاند(-_ن- ان خون خدا را امتدادمیدهند)- مگر میتوان بی عاشورا انتظار دیگری داشت- انتظار ادامه ی-عاشورا- غدیر وبعثت است—انتظار- بشارتی است به حق برهمه درده والام شیعهدرکربلا وتاریخ(-ن- که دوای درد ها درکربلا است)-مهدی سلام الله علیه- همان کسی است که باری که راکه حسین علیه السلام درمسیر کوفه درکربلا به زمین گذاشت به کوفه میرساند-مهدی سلام الله علیه- پرچم افتاده حسین علیه السلام ربذخواهدافراشت وارمان های بلند اش را تحقق خواهد بخشید—مهدی السلام الله علیه- بذری راکهحسین سلام الله علیه درکربلا کاشت ودیگرامامان –انرا بارور کرده اند خوداش در دروان غیبت به حراست ونگهبانی ان همت کماشت وبدستان پرتوانش انرا غرس خواهد کرد- اتتظار وعاشورا دوبال پرواز شیعه است- اگر این دونبود چشمه غدیر میخشکید—این پیوند هایروشن وگویا- از نگاه نامحرماننیز مخفی نمانده – تا انجا که میگویند—شیعه بادونگاه همراه است-نگاه سرخ- ونگاه سبز- عاشورا-و- ظهور-ادامه
بسم الله الرحمن الرحیم—نظریات شخصی است-سیاست اقای ترامپ چگونه خواهد-بو د- سیاست امریکا از اغاز برردومحور بوده است- اول کاسبکارانه وبازاری ودوم- زور مداریدر سده های اخیرا مخصوصا بعداز جنگ جهانی دوم یک محور جدیدی که بسیار ضعیف عمل میکرد وکم کم رشد پیدا کرد بعنوان پرسیتژ خواهی یا ابرو مداری مطرح شد که تاحدودی نقاط ضعف امریکارا میپوشاند ومیزانی محبوبیت برای امریکا بوجود میاورد- کهدارای بهره های سیاسی واقتصادی هم بود وامریکاکم کم را متمدن شدن ازطریق مکتب سکولار-مذهبی را درپیش گرفت بعلل زیاد اقتصادامریکا خیلی سریع رشد کرد وجهانگیر شد وتاحدودی مورد رضایت مردم خوداش رافراهم کرد وحکومت کردن انزمان کاری سخت نبود ولی امروز امریکابدوجهت بامشکل اقتصادی روبرو شده است- اول تراکم شرکتهای مشابه کهدرنتجه میزان سوداوری انها بشدت کاهش پیدا کرده است وتمام ایالات امریکا درحهت خود کفائی وسوداوری گام زده است بعنوان مثال ایالت نیوروک فقط دوشرکت معظم دارد که محصولات اش درسراسر امریکا خریدار دارد ومابقیه بجز چند شرکت دیگر که تنها درپنج ایالت خریدار دارد همگی فقط در نیویروک فروش میکنند که همین ها ده شرکت کتشبه باانها تاسیس میشود واز طرفی میزان خرید جهان از امریکا درحال اوفول است- جناب اقای ترامپ این پولی را که بدست اورده است ساده نبوده است متخصصین زیادی به اوکمک کردند ودرهرموردی سود لازم رابدست نمیاورد ابتکاری جدید میکردند کفش تولیدکرده است وپوشاک ساخته کروات ساخته است ومنزل ساخته است ومجتمع تفریحی - بازاری ساخته است که بعدا بارقبای سرسختی مواجه شده است- لذا سیاست اقای ترامپ به هیچ وجه بدنبال پرستیژنیست لذا اوکران رافدای اقتصاد میکند وبا اقای پوتین وارد مسائل اقتصادی میشودودر ضمن سعی میکند بازور که شده است خواسته خودرا دیکته کند اما نشان داده داست جائی که نمیتواندنفوذ کند دور میزند درنیویروک یک سازمانی است بنام خانه وحدت وسعی میکندبین بازرگان وبادولت هماهنگی ایجاد کند دعوای برسر میزان مالیات ایشان رابه سمت این خانه سوق داد وتز ایشان این بودکه درامد زیاد- درمقابل حقوق بالا وتسهیلات بالا برای کارمندان- ومالیات بالا واگر درامد کم شد همه انهاهم کم میشود ولی خانه وحدت بیان میکرد مالیات نباید کم شود- حقوف وتسهیلات هم نبایدکم شود وبایدباسودکم ساخته شودتا وضعیت درست شود ولی اقای ترامپ این سیاست رانپذیرفت وانرا اشتباه دانست که به این سادگی نیست-جریان بهبود شدن بهاین زودی ها امکان پذیرنیست سرانجام ورشکستی بوجود میاید- وازطرفی هر قدرتی که درخارج ضربه سیاست امریکابزنذ ایشان میالاست ضربه ای هم ایشان بزند ولی خاورمیانه بسیار جای خطرناکیاست که میتواند تمام معادلات رابهم بزند لذا دراینده باسیاست های مداوم شگفت انگیز ومبهوت کنده بسیار متغیر وگاهی موقتا هولناک بوجودخواهد امد تا همه بسرعقل بیایند
بسم الله الرحمن الرحیم-بحثی درباره دیالکتیک مارکس- مقدمه اول- تا امروز دونوع منطق مطرح شده است- منطق ضرورتی- که دربارهموضوعاتی بحث میکند که یا ضرورتا هستند ویا ضرورتا نیستند- بقول یونانی ها درمسائل این چنینی- دو دعوا موجود است ویک جدال رخ میدهد- طرفین جدال خودرامحق میداند اول باید فرضیه هائی از محق بودند طرفین بوحود اورد وطرح کرد وسپس ملاکه ای منطق وبصورت پیشرفته ان قوانین منطقی را بردو ادعا حمل کرد ویاسوار کرد تا به نتجه رسید کدام درست است ویا احتمالا هردوغلط است ودرست را پیدا کرد به این متد وروش دیالکتیک سقراطی گفته میشود که غالبا دوطرف دارد ویکطرف برحق است مثلا درریاضایت ویا دراثبات خالق ویااثبات مخلوق بکار میرود- لذا این منطق درمواردی که جزو ممکنات است پاسخگونیست یعنی شایدبشود و شاید نشود- بعنوان مثال گازهیدروژن وگاز اکسیژن تشکیل مایع اب را میدهد ولی گاز هلیوم وگاز هیدروژن تشکیل مایع نمیدهد- برای حل مسئله بیادبه ساخت اتمی رفت وانجا مسله حل میشود- وبعضی ممکنات هیچگاه به مقدامات که بتواند به جزمیت برسد ندارد- جنابی بنام اقای توماس هوف وبر- منطقی برای ممکنات مطرح کرده است که نام انرادرک مسابقه ای منطق نام نهاده است- که از قوانین احتمالات برخوردار میشود- فرض کنید مسابقه فوتبال بین دوتیم- که اظهارنظر نمیتواند همیشه قطعی باشد ایاشن درمنطق جزمی را منطق مستقیم مینامد واین منطق مسابقه ای را منطق غیر مستقیم مینامد زیرر دراین منطق- یکسری الگوهای ازپیش تعین شده مسئله را حل میکند که حالت نسبیت دارد مثلا تیم الف پنجاه درصد از الگوی خاص برخوردار است وتیم دوم سی درصد برخوردار است- درباره انسان جائی میشود گفت که از منطق مستقیم تبعیت میکند ولی بسیلرجاها از منطق عیر مستقیم تبعیت میکند لذا جزمیت درکل نیست شاید باشدوشاید نباشد- جناب افلاطون- میفرماید که انسان همیشه درعقل نیست یکنوع علاقمندی هم در منطق قردتاثیر گذار است- که بصورت عشق وعلاقه وتعصب ولجاجت ظاهر میشود لذا رسیدن به حقیقت هم عقل وهم عشق را بایدلحاظ کرد که جناب اقای مارکس باز این نکته را لحاظ نکرده است-اما جناب هراکلیت که اساس منطق دیاکلتیک اقای مارکس است به نظرحقیر ایشان بخوبی متوجه مطلب ایشان نشده است-ایشان میفرماید این جهان دوبعد دارد یک بعد حرکت ویک بعد ثبات پس قوانین بایدبه هردو بعد را شامل شود- بعنوان مثال- رودخانه یک معنای ثابت است ولی رودخانه یعنی بستری خاص که دران اب جاری است- اگراب حرکت نکند پس رودخانه نیست اما زمانی که اب حرکت میکند رودخانه تشکیل میشود ویک معنای ثابت دارد زمانی که انسان ازرودخانه عبور میکند زمانی است که اب هم هم حرکت میکند- به اب نه باید معنای ثابت داد ولی به رودخانه میتوان معنای ثابت داد حال زمانی که بی عدالتی است نبرد باید باشد ولی این نبرد برای رسیدن به یکمعنای ثابت عدالت است درست مانند رودخانه- جناب هگل که بهترین نظر متعلق به استادعلامه مرحوم ایت الله دکتر مرتضی مطهری رحمت الله علیه است- جناب هگل میفرماید همه چیز متضاد دارد ومتناقض دارد ومیفرماید پیوسته ضدی از ضد دیگری تولید میشود- لاجرم بایدتعبیر کنیم منظور اختلاف است قران میفرماید ما زنده را مرده بوجود اوردیم واز زنده –مرده بوجود اوردیم- – منظور این است که از مواد مرده وخام انسان دارای حیات رابوجوداوردیم واز انسان دارای حیات راتبدیل به مرده کردیم- درحقیقت اختلافات رابیان میکند درطبیعت مداوم درموجودات اختلافات بوجود میاید وتغیرات عامل اش حرکت از وضعی به وضع دیگر است یعنی وضع جدیداز درون وضع قبلی بوجود میاید—که باعث پایداری میشود وتکامل جناب اقای هگل به تکامل معتقداست درحالیکه به ظاهر یک حرکت دورانی است که به خالت اول میرسد واین مطلب را ایشان ازانجیل وتورات گرفته است تنهامذهب است تکامل کلی وعمومی را اثبات میکند- تنها تضادهای واقعی وتناقضهای واقعی درذهن تخیل میشود-اذا میتوان بخوبی اشکالات جناب اقا مارکس را گرفت
بسم الله الرحمن الرحیم-بحثی درباره دیالکتیک مارکس- مقدمه اول- تا امروز دونوع منطق مطرح شده است- منطق ضرورتی- که دربارهموضوعاتی بحث میکند که یا ضرورتا هستند ویا ضرورتا نیستند- بقول یونانی ها درمسائل این چنینی- دو دعوا موجود است ویک جدال رخ میدهد- طرفین جدال خودرامحق میداند اول باید فرضیه هائی از محق بودند طرفین بوحود اورد وطرح کرد وسپس ملاکه ای منطق وبصورت پیشرفته ان قوانین منطقی را بردو ادعا حمل کرد ویاسوار کرد تا به نتجه رسید کدام درست است ویا احتمالا هردوغلط است ودرست را پیدا کرد به این متد وروش دیالکتیک سقراطی گفته میشود که غالبا دوطرف دارد ویکطرف برحق است مثلا درریاضایت ویا دراثبات خالق ویااثبات مخلوق بکار میرود- لذا این منطق درمواردی که جزو ممکنات است پاسخگونیست یعنی شایدبشود و شاید نشود- بعنوان مثال گازهیدروژن وگاز اکسیژن تشکیل مایع اب را میدهد ولی گاز هلیوم وگاز هیدروژن تشکیل مایع نمیدهد- برای حل مسئله بیادبه ساخت اتمی رفت وانجا مسله حل میشود- وبعضی ممکنات هیچگاه به مقدامات که بتواند به جزمیت برسد ندارد- جنابی بنام اقای توماس هوف وبر- منطقی برای ممکنات مطرح کرده است که نام انرادرک مسابقه ای منطق نام نهاده است- که از قوانین احتمالات برخوردار میشود- فرض کنید مسابقه فوتبال بین دوتیم- که اظهارنظر نمیتواند همیشه قطعی باشد ایاشن درمنطق جزمی را منطق مستقیم مینامد واین منطق مسابقه ای را منطق غیر مستقیم مینامد زیرر دراین منطق- یکسری الگوهای ازپیش تعین شده مسئله را حل میکند که حالت نسبیت دارد مثلا تیم الف پنجاه درصد از الگوی خاص برخوردار است وتیم دوم سی درصد برخوردار است- درباره انسان جائی میشود گفت که از منطق مستقیم تبعیت میکند ولی بسیلرجاها از منطق عیر مستقیم تبعیت میکند لذا جزمیت درکل نیست شاید باشدوشاید نباشد- جناب افلاطون- میفرماید که انسان همیشه درعقل نیست یکنوع علاقمندی هم در منطق قردتاثیر گذار است- که بصورت عشق وعلاقه وتعصب ولجاجت ظاهر میشود لذا رسیدن به حقیقت هم عقل وهم عشق را بایدلحاظ کرد که جناب اقای مارکس باز این نکته را لحاظ نکرده است-اما جناب هراکلیت که اساس منطق دیاکلتیک اقای مارکس است به نظرحقیر ایشان بخوبی متوجه مطلب ایشان نشده است-ایشان میفرماید این جهان دوبعد دارد یک بعد حرکت ویک بعد ثبات پس قوانین بایدبه هردو بعد را شامل شود- بعنوان مثال- رودخانه یک معنای ثابت است ولی رودخانه یعنی بستری خاص که دران اب جاری است- اگراب حرکت نکند پس رودخانه نیست اما زمانی که اب حرکت میکند رودخانه تشکیل میشود ویک معنای ثابت دارد زمانی که انسان ازرودخانه عبور میکند زمانی است که اب هم هم حرکت میکند- به اب نه باید معنای ثابت داد ولی به رودخانه میتوان معنای ثابت داد حال زمانی که بی عدالتی است نبرد باید باشد ولی این نبرد برای رسیدن به یکمعنای ثابت عدالت است درست مانند رودخانه- جناب هگل که بهترین نظر متعلق به استادعلامه مرحوم ایت الله دکتر مرتضی مطهری رحمت الله علیه است- جناب هگل میفرماید همه چیز متضاد دارد ومتناقض دارد ومیفرماید پیوسته ضدی از ضد دیگری تولید میشود- لاجرم بایدتعبیر کنیم منظور اختلاف است قران میفرماید ما زنده را مرده بوجود اوردیم واز زنده –مرده بوجود اوردیم- – منظور این است که از مواد مرده وخام انسان دارای حیات رابوجوداوردیم واز انسان دارای حیات راتبدیل به مرده کردیم- درحقیقت اختلافات رابیان میکند درطبیعت مداوم درموجودات اختلافات بوجود میاید وتغیرات عامل اش حرکت از وضعی به وضع دیگر است یعنی وضع جدیداز درون وضع قبلی بوجود میاید—که باعث پایداری میشود وتکامل جناب اقای هگل به تکامل معتقداست درحالیکه به ظاهر یک حرکت دورانی است که به خالت اول میرسد واین مطلب را ایشان ازانجیل وتورات گرفته است تنهامذهب است تکامل کلی وعمومی را اثبات میکند- تنها تضادهای واقعی وتناقضهای واقعی درذهن تخیل میشود-اذا میتوان بخوبی اشکالات جناب اقا مارکس را گرفت
بسم الله الرحمن الرحیم-جناب اقای سناتور جنگی امریکا اقای جان مکین-که درپایگاه دریائی وهوائی امریکادرکنارکانال پاناما بدنیاامده است خلبان هواپیماهای نیروی دریائی بیست وسه بار شهرهانوی رابمباران کرده است ومیبایست بعنوان جنایت چنگی اعدام میشد که ایشان انرا برای حقوق بشر توجیه میکند- وروس ها کمک به ویتنام میکردند جنایت کاران جنگی بودند- پس چرا ملت شماازویتنام عذرخواهی کردند-!!- ایشان دایه دلسوزتر از مادر شدند زمانی که اقای اوباما باصراحت بیان کردن که ما باهمه توان از داعش ومخالفین دولت سوریه حمایت خواهیم کرد- واسرائیل اعلام کرد که جولان پس نخواهیم داد وحناب حضرت اقای دکتر بشاراسد رحمتالله علیه فرمودند- -مااخر جولان را پس میگیرم واقایان امریکائی گفتند ماهم از اسرائیل دفاع وحمایت خواهیم کرد وداعش هم از اسرائیل حمایت کرد- ایشان هم موافق اقای اوباما بودند ولی فرمودند بایدکار معنا دار کرد نه انکه فقط شعار داد- اخیرا- با تاثیرمهلک نیروی هوائی روسیه وسوریهبرسر داعش ایشان بای مردم سوریه دلسوزی کردند که بی گناهان کشته میشوندپس بری نجات مردم بر سر ان شهرها منطقه پرواز ممنوع اعلام شود کهاقای ترتمپ نپذیرفته است چرا ایشان برا مردم یمن ومردم غزه دلسوزی نمیکنند-؟؟!! اقای مکین جناب اقای پوتینرا یک فرد سازمان کا گ-ب نامیده است- درحالیکه سازمان سیا وسازمان اطلاعاتی ارتش امریکابه مرتب پر ونده سیاهترای از سازمان- ک-گ-ب دارند وایشان مسلما جزو این ساز مان ها بوده است- امریکائی خود راخداپرست ومینهودوست وعاشق حقوقبشر میدانند ودیگران همیشه درجبهه مخالف هستند واینهم از شیطنت انها است- مسئله مهم نفوذایران بیشتر درامریکا لاتین است وجناب اقای پویتن باسفربه پرو خشم ایشان ودوست شفیق ایشان سناتور لیند سی که مشترکا اعلامیه میدهند خطرات ایران وروسیه مداوم گوشزد میکند بطوریکه رسانه های امریکا مداوم به ایشان اخطار میدهند- که دست از توهین وقلجماقی ارتشی کله شق دست بر دارید وروابط سیاسی رعایت کنید ولی دیگ ایشان زودجوش میاورد وتصور میکند با این شعبده بازی رای برای ریاست جمهوری اینده خواهد اورد-مداوم میگوید که روزی روسها باهواپیمای امریکائئی برخورد میکنند پس منطقهپرواز ممنوع بایداجرا شود واینهم برای ترس از این است که هواپیمهای ائتلاف امریکا کم کاری اش مشخص شود ویا از طریق داعش اشتباهی سرنگون شود-امریکازور خوداش را در ویتنام زد- ریس جمهورجانسون که کارشناسان گفته بودندبااین وضع امریکادر ویتنام شکست میخورد ایشانفرمودند چه شکستبخوریم وچه پیروز شویم از این راه نمیتوانیم برگردیم ودلیل اش رانگفتند ولی میتوان حدس زد که ما از دوستان خود تااخرین نفس حمایت میکنیم که انهم دروغ ازاب درامد- شایدایشان یک سیاست فریب داد که داعش ومردم دنیارا فریب دهتد
بسم الله الرحمن الرحیم-در اینترنت- جدیدا میخواهم بین دانشمندان ایرانی درعلوم انسانی در دانشگاه ایران با اساتید دانشگاهای خارجی مقایسه کنم-مدتها است روی روحانیون ایران کار کردم- اخیذا به جناب اقای احسان نراقی رسیدم-نمیدانم چر ایشان رابهائی میدانستند- ولی اگر ایشان لیل اش میتوانم حدس بزنم؟؟!! واینان رامن نسل سوخته میدانم-دردانشگاه لندن بودم میخواستم به خانه بیایم- جوانی زیباروی بالباس بسیارباسلیقه زیبا ایرانی نزدمن امدوفرمودند شماره تلفن منزل خودرا به من بده- تلفن عمومی درلندن شماره دارد اطاق ها تلفن نداشتند- درهر راهرو یک تلفن بود که درست کنار اطاق من بود- هرگاه زنگ میزند من تلفن رابرمیداشتم ومیگفتم اندکی مکش کنید .بهدرب اطاق اش دوباره میزدم- روزی ایشان زنگ زد- ومنرا بهخانه اش دعوت کرد- خانه اش تقربیا درجای اشرافی بود وبسیار دور بود ومن نرفتم تا اصرار کرده من به نزدایشان رفتم- ایشان پرسیدن من نه سال که ایران است ایران ئچه خبر؟ خواست نخندند ولی نتوانست خوداش را بگیرد ومن فهمیدم که بخوبی اطلاع دارد-من جریان را گفتم-ایشان گفت شما سیاسی هستید؟ گفتم بله- ایشان فرمودند منبه شمانصیحت میکنم که نباشید-درانگستان درس بخوانید هرجای دنیا ولوشوروی باشدبرای شما کار است- اخر پشیمان میشوید-؟؟من گفتم پشیمانی ندارد- تکلیف الهی است باداباد هرچه میخواهدبشود – پس از مدتی امام الخمینی معمارانقلاب رحمت الله علیه- فرمودند این انقلاب تا چهارده بار ممکن است شکست بخورد هربار ملت فریب بخورد واز انقلاب بر گرددولی مداوم اطلاعات اش زیادمیشود تا سرانجام دیگرباز گشتی نخواعد بود من میخواهم سنگ گوشه ساختمان بگذارم—ایشان فرمودند شماغرب را نمیشناسی-مدتها باید بگذرد درلند باشی تادرک کنی که غرب چیست- شوروی رشد قابل ملاحظه درتمام ابعاد داشت- اتفاقاخانم استادهم همین مطلب را گفت- درساخت یک موشک به پنچاه هزار اصل رسید- که دوهزارتاان مورد استفاده واقع شد امریکادرهمان رابطه به دهزار اصل رسید که باز دوهزارتان بکار رفت ولی جهان ازاد رابسیج کردبه نفع خود بعدبه صدهزار اصل رسید- شوروی را محاصره کردند مداوم از اقلام دیگر زد وتا ارتش اش بتواندباغرب برای کند ولی ازغرب عقب افتاد وقدرت اقتصادی ا در جهان سوم صفراست مگر غرب اجازه دهد-ما قویتراز شوروی نخواهیم شد من جرئت نکردم که بگویم خداوندباما است به شرطها وشروطها- ایشان فرمودن قدرت خریدهمه افراد رادارند افرادی که از شوروی انتخاب میشوند برای بازدید به انگلستان بیایند سفارت شوروی دراینجا سخت مراقب انها است ولی انهارا میخرند وپس ازمدتی روسها متوجه میشوند البته بعدا فهمیدم که حق با ان روس هااست چون یکی از اساتید من اصلاش مال مجارستان بود انگلستان به اروپای شرقی بورس زبان انگلیسی میداد سازمان های اطلاعاتی اروپای شرقی جاسوس خوداش درمیان دانشجویان زبان انگلیسی گذاشته بود که انها میفرستاد تا ازدانشگاه لندن جاسوسی کنند- بسیارجاسوسان مبرز بودند ولی پس از مدتی خودرالومیدادند دلیل این بود که این خانم متوجه شدبود مجلات پزشکی درباره امرض کودکان ونحوی شیردادن وپرورش کودک بهتراز مجلات مجارستان وشوروی است این مجلات برای استاداش ودوستان دختراش میفرستاد انها راپس میفرستادند تاصدباراین کار کرده بودند استادداد بودند استاد نوشته بود لطفا دفعه بعد راجع به زبان انگلیسی بفرستید- ایشان رفتن وخودرالو دادند- ایشان فرمودند زمانی که شما دکتری بگیرید بدنبال شما می ایند- تعدادی زیادی دانشجوی ایرانی کمونیست دو اتیشه امدند تافوق لیسانس داغ بودند در دکتری نزد ما امدند- ماانتخاب شدیم- شما هم میخواهیم باما کار کنید-ازاین سروصداها نترسید هیج اتفاقی نمیافتد- اینها خطرناکترین انسانها هستند-حواس ات جمع باشد-من پایان نامه ام که بچه ها میگفتند چیزی سرسری است دوماه کار کنی شاهکار است- ماهم به همین امید مداوم روی امام حسین علیه السلام خودم تحقیق میکردم- سال سوم یک دانشجوی نابغه رشته تاریخ فارغ التحصیل میشد ایشان به هاروارد بود چهارساعت تست هوش گرفته بودند وبه ایشان گفته بودند- نبوغ درسطح ممتاز- دانشگاه هاورواردبرای دکتری کنکوردارد مدارک رامیفرستند که ایشان میتواند کنکورد دهدیانه خیر- به ایشان گفتند مادانشگاهای ایران را درعلوم انسانی دهشاهی قبول نداریم ولی شماستثنا هستید فقط ما روی پایان نماه شماتکیه میکنیم کهمدتی بود که پایان نامه لیسانس بسیارمهم شد- دانشگاه لندن عدهای میخواستندچنین کنند عدهای موافق عده عده ای مخالف بودند به ایشت گفته بودن سعی زیاد میکنی چهارکتاب رابه شمامعرفی میکنیم که مطابق ان باشد- شما نمی خواهد چیزی جدیداثبات کنید زیرا درایران امکان ندارد دوازده تا موضوعی مادرباره ایران اثبات کردیم شمابه طریق دیگری انرا اثبات کنید- که این روش همدردانشگاه لندن باب شده بودبر ای همه رشته ها- بدانید اگر رد شدید وخواستیددرامریکا اینکارا دردانشگاه هارواردبکنید روی هفت میلیون دلار حساب کنید- وما استاد خاص شمارا قبول داریم تعدادان موضوع چهارده تا بود- ونامه برای استاد ایشان نوشته بودند- ایشان گفته بود درفرانسه حداقل بیست است ومن شش تا اضافه میکنم-ادامهدارد