بسم الله الرحمن الرحیم- نظریا ت شخصی است-درشیراز یک مسجد است بنام مسجد خیرات نزدیک چهاررا ه خیرات از این مسجد نام گرفته است اینمسجد بعداز بارگاه درخشان ابرمردان حضرت شاهچراغ درزمان خود بزرکترین وزیباترین مسجد بوده است چون منطقه اشرافی ومغازه گرانقیمت ها انجا بوده است-ودرزمان دهد اول محرم و اعیاد و زمان های سوگواری واقعا بهتراز رستورانهای درجه اول غذا میداه است وبرایتمام بهترین لباس ها خریده میشده است خیرات ای زیادی داشته است- وازهمه مهمتر مرکز عرفا وتصوف ودرویشان بوده است وهمچنان بود تاجایی من من یادم است ایت الله حسینی رحمت الله علیه انجا میامدند تمامب زرگان ادب وفکر که کمترین افراد انجا فرهنگیان بودند که کلام من عاجز است که ایشان را شرح بدهم مرکز جمع عرفا- درویشانبزرگ و صوفیان به انجا میامدند وایشا قلابی هارا مشخص ورد میکرد ودرست بودن ان خصوصیات بیان وتعریف میکرد- من یکبار انجابودم وقتیکه نماز وصحبت تمام شد- بیرون امد ناگهان باید هم کلاسی دردبیرستان برخورد کردم- ایشان بسیارخوشحال شد وگفتمدتها اس کهدنبال شما میگردم ونتوانستم تلفن شماراپیداکنم ما تغیر منزل داده بودیم-من الان درارتش هستم درمرکز پیاده وفرمانده فرموده است شماراپیدا کنم ودرستمقابل مسجد کهمسجد سر یک کوچه است واین کوچه بعدا اسمت مقابل ادامه پیدامیکنم یکفرد اینخانه ر یا بهمرکز پیده بخشید ویا دراختیار گذاشته است وانجا بنام طرفداران فدایان اسلام یک مرکزومحفلی درست کردند برای ارتشیان است اطاق سالون یک کتابخانه سرتاسری ت اندکی به سقف مانده داشت که میبایست مال همان فرد باشد- ایشانفرمودنداز فردا مطابق برنامه باید بروی وسخنرای کنی همه گروهبان دوم تازه هستند بزودی به جبهه میروندحسابی انهاراشارژ کن-من ازجمله ایشان خیلی تعجب-کردم- وفردا رفتم وصور کردم تازه تاسیس است وگفتم این مرکز که تاسیس شده است فرمودند نه ماه است ومن گفتم این نه ما چه کردید گفتند فردی دوماه امد ودیگرنیامید وافرادی دیگر چهارماه امد وفرمودند کجا میروید وماگقتم مثلا اندیمشک هشت کیلومتر داخل عراق ایشان فرمودند حرام است ادم بکشی اهل جهنم هستی او الان ازسرزمین خود دفاع میکند حق کشتن ندارید ولی میتوانید انرا به ایران بیاورید ومحاکمه کنیدچناچه ادم کشته است کشته میشود واگربزور امده است وکسیرانکشته است تاسیزده سال میتوان اورازندانی کردمارا سرد کرد وماخواستیم استعفا بدهیم ومنگفتم شما چه دجوابی دادید ساکت شدن یکی گفت ما اکوره دهات به شهرستان رفیتم درخرابه ومانبارمغازه میخوابیدیم وکار میکردیم ودرس میخوندیم نه رادیو ونه تلویزیون ونه روزنامه نداشتیم- اطلاعای نداریم هرکاری سازمان میخواهد غربیان بهاین علت جلو هستند زیبا کردن خوب است ولی اگاهی دادند مهمتر است- گفتند بعداز صبح گاه وخوردن صبحانه تاظهر وکمی استراحت تا ساعت یازده شب درس وتمرین داریم ودوماه دیگر به جبهه میرویم ودوروز دوساعت درنزد شما هستیم میبایست نوارپخش کننده روز نامه بدهند نوار های امام علیه السلام رابدهند کتاب ومقاله وسخنرانی هاوغیره درجریان باشند-گفتم میبایست میگفتید نظریافقهی شما برای شامحترم است ولی ما مقلد امام الخمینی رحمت الله علیه والسلم هستیم ایشانمیفرماید جنگ جنگ تارفع فتنه- عراق اولین فتنه است-که خیراهم زدند- که باما میجنگنند بعدا بنر بزرگ انرا زدند واخیراهم بسیار بزگ انرا زدند-ودوم امام عظیم اشانمایل هستند که بیتالمقدس منورا ازشر این غده های سرطانی ساخت غرب را به جحنم روانه کند- ومودند هرکس مظلوم واقع شد ما اگربتوانیم کمک کنیم وظیفه داریم کمک کنیم-دراسلامچند تکلیف سبیر سخت است اول نماز اگرخوانده نشود اهل جهنم است دوم حج اگربتواندبرودنرود چندین سال درحدودسیدهزارسال درجهنم است وبعد امربهامروف ونهی از منکر هرکس بتواندبکند بشرطی کهامکانپذیر باشدنکند انهم همان مقدار درجهنم است -درکتابخانه کتابه او مقالات درباره فدایان اسلام بود وکتاب ها درباره جبهه ملی کهمن برای اولین بار انهارا میدیم- به اقایانگفتم هرپنچ نفر یکتاب فدایان میخوانید وفقط اصل بیرون میاورید انزمان فدایان اسلام بامحمد رضا شاه میجنگیدند حالا ما باصداممیجنگیم اصول یک است واین اصول تا امامالزمان علیه السلام بیاید پابرجا است وازکتابهای جبهه ملی دوری کنید ست به انها نزنید اما مادراعراق رهستیم وعراق درماتصورکنید عراق یک استان ما است او الان فقط بهکمک این ارتش و صدام مانده است این ارتشاو اگرادب رشود صدام رفتنی است پس ضربه محکمی بهارتش عراق بزنید 55 نفرازسادات اییتاللهاعظمی حکیم علیه اسلام درزندانبودند هیجده انها رااعدام کرد و پانزدهنفرانهارازاد کرد که بعداز دوما ه هه انهارا فوت کردند وحضرت الله العظمی حکیم رحمت الله علیه شایعه کشتن ایشان است وهمچنین فرزندبرومند امام الخمینی رحمت الله علیه حضرت ایتالله مصطفی الخمینی رحمت الله علیه رهم اینچنین است- ومقداری درباره اسلام وانقلاب وعلتجنگ باعراق ونقشهایغرب برای ایران صحبتکردم درحدود ده دقیقه به اخرمانده یکیازانه گفتند اجازه بدهید این ده دقیقه برایشهدای ارتش وسپاه وبسیچ عزداری کنیم وایشانخوداش نوحه خواند وهمه سینه زدند
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- امریکا شما اشتباه میکنید که دیگران زحمت بکشند وشما مفت ومجانی باکمترین قیمت استفاده کنیدنمونه تیک تاک-خداوندمنان دوستدارد جهان یکپارچه باهم همکاری کند امت واحده برای همین مسئله است که فقط در اسلام ناب امکان پذیر است وانگاه دست خداوندمنان بالای دستها قرار میگیرد ازعلامه عظمت حضرت اقای محمد حسین طبا طبابی رحمت الله علیه فرمودند من درنجف به استاد خود گفتم که من درس راخوب یادنمیگیرم ولی همه طلاب ازمن بهتر هستند- استادفرمود دوتا کار بکن اول به دیگران انچه میدانید یادبدهد بعدبرو خرابه مدتی دعال کنن وزاری کن وبگو خداوندمنان از اینرشته برای من مفید است باشم ولی اگرمفیدنیست نباشم خداوندمنان اگر درتو علاقه ای بود حتما گشایش میدهد ازان ببعد من عجیب علاوه برانکه درسراخوب میفهمیدند وبسیاری از سئوالات بهتراز دیگران حل میکردم این نیت درهمهموارد صادق است تاجربگوید اگرمن پول دارشدم فلان خیر رانجام میدهم اگرپولدارشد ونکرد انگاه ضرباتی میخورد دست خداوندمنان بالای دست اجتماع است الرزق بالنکاح ازداوج کن پولدارمیشوی این بازی را کناربگذارید سعی برکمک کردن به دیگران است درنماز میت اگرچهل نفر بگویند وما ازایشان همه اش خیر دیدم خداوندمنان اورابهشتی میکند فرشتگان میگویند خداوندمنان اوگناه زیادارد خداوندمنان میفرمایدازان چهل نفر خجالت میکشم که اوراجهنمی کنم شما به تمام اسرار دیجتال دنیادست میاوزید- واوانوقت میفرماید که انها میخواهند جاسوسی کنند؟؟- حدیث است هرکس گناهی رابکند وبهد یگری بگویدان گناه رانکن دوبار عذاب میکشد ولی بعضیازعلما میفرمایند کهاینچنین اگربیانکند کهمن سیگارمیکشم وریه خودرازدست دادم وشما ریهخودرا حفظ کن وسعی کند کهحداقل رابکشد ان اشکال ندارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-بحثی درباره اشاعره-دردر س کلاس ریاضی در دبیرستان یک شاگردی یک مسئله ای پیچیده استادفرمودندیک مسئلهکمی پیچیده را حل کنید یکی ا ز دانش اموز در حل ان مسئله دریاضی انرا دریک کتاب حل المسائل ریاضی پیداکرده بود انکتاب ان حل نمسئله را اشتباه داده بود ایشان هم اشتباه حل کرده بود وبه همان جواب رسیده-بود ایشان سرکلاس قبول نمیکرد که اشتباه کرده است وتاانجا که استاد باخنده فرمود مگرمادرت به شما شیرخر داده است- اشاعره هم همینطور هستند- درکتاب درامدی برفرق تسنن-میفرماید دلیل این ها این است—که-الله خالق کل شی-درست است این ایه مطلق است انها نتجه میگیرند افعال هم جز مخلوقات خداوندمنان است پس بایدجبری باشدد بظاهر بعضی اختیار دارند درنتجه اختیارنیست ظاهر با باطن فرق دارد - به قول علما-خداوندمنان قید زده است درعلم فقه بیان میشود مثلا همه علمای این شهر اشتباه کردن الا فلانی- این راقید میگویند- این درتمام ادبیات جهان هم چنین قانونی دارد خاوندمنان میفرماید من انسانرا به صورت=خصوصیات یاصفات =خود افریدم یعنی خداوندمنان میفرمایدمن انسان رامانند صفات خود الا بعضی صفات ودر مقیاس کمتر افریدم -دلائل زیادی از قران استفادهمیشود که انسان ازاد ی انسان است ترس از براینکه جهنمی شود ومورد غضب الهی قرار گیرد میفرماید چنین نشوید گمراه نباشید وووغیره که نشانه ازادی واختیار است میفرماید این ظاهر قضیه است درظاهر درست است وولی در باطن برمیگردیم به جبر-– واگر کسی خلاف امرالهی کرد قدرت الهی راازمطلق بودن خارج کرده است - قدرت الهی نسبی میشودمیگویم این خارج شدن اولا بااجازه الهی است درثانی درکنترول الهی اوجود دارد وازادی حکمت دارد-اولا همه علمافرمودند یکی از صفات بسیار متعالی وکمک کنده به انسان صفت غفران است یعنی بخشش گناه- درحدیث است که اگرشما گناه کسی را ببخشید-خداوندمنان گناه شمارادرقیامت میبخشد وثواب دوچندان میدهد دراخلاق انسان وجن کاربرد زیادی دارد-دوم انسان غالبا با ازمایش وخطا پیش میرود-بعدا دچاره اشتباه میشود وخطا پیش میاید وسپس متنبه میشود- هم جناب بوعلی سیناه این مطلبرابیان کرده است ومیفرمایدمثلا دانه گندم خطا نمی کند پس کار یک ذیشعور بسیار دانا است-جناب اقای اینشتین علت کشفیات خود تجربه وخطارابیان کرد به اسم اکسیوم- که پساز حل اشتباه مغز کنکاش میکند تجریه بهترمیشود اکسیوم= فرضیه بهتری رادرک میکن د اجرامیکند تا به فرضیه درست برسدبرای انکه بهحقیقت برسد کسی چنین نکند هیچگاه به حقیقت نمیرسد چون هستی پیچیده تراز درک ظاهری ما است انچه ما درحس درک میکنیم غالبا درحقیقت اشتباه است ودانشمندان قبل مثلا چهار بار تجربه کردن به همان نتجه بسنده میکردند وانراحقیقت تصور میکردند وبعدا اشتباه انها روشن شد-یک سطحی نگری ایجاد میشد چناچه در اشاعره ومعتزله رابوجود اورد که هیچکدام نمیتوانند به سئوالات جواب دقیقی بدهند جز رای امام صادق علیه السلام که فرمودندبشرترکیب ازادی وجبراست- اگرجبرنبود بدن انسان ازادبود انسان ازانسان بودن مسلماخارج میشد- باید جبر حاکم باشد وانسان دروح ترکیب عقل ونفس است عقل قوانین ان ونفس ازادی عمل دارد شناخت باید ازادی داشته باشد -بقول عرفا یک راه رسیدن به خداوندمنان را از درون انواع گیاهان معطر وزیبا پیداکند وان همان شراب لاهوتی است-
بسم الله الرحمن الرحیم- الفن الفن کشته میشود فلسطینی-بایدن- اسمان یک قطره اشک نمیریزد بایدن- اینچه بختی است سیاه جزلبخند نمیاورد بایدن -یک تارموی مهسایی عالمی رامیچرخاند-بایدن کس نفهمید رمز وراز عالم را-چون نفهمید رمز ورازعالم راچون بایدن
هر چه درباره مناسبت های مذهبی سروده ام به مناسبت در اختیار دوستان گرامی قرار می دهم. سلام بر فلسطین دوشنبه 102/7/24 , 7:34 ص • فلسطین , اسرائیل , انتفاضه , بیت المقدس , • سیده فرزانه رضوانی نژاد • بدون نظر
ای فلسطین، خاکِ مظلومان، سلام
ای به چنگِ ظالمان ویران، سلام
مهدِ توحید و تمدّن بوده ای
روزِگاری خوش، به چشمت دیده ای
بیتِ مَقدَس، مسجدُ الأقصایِ تو
مسجدُ الصَّخرَه، رُخِ زیبایِ تو
چون سلیمان، در پرستشگاهِ ربّ
مسجدُ الأقصا به پا شد، زین سبب
بابِ توبه،بهرِ داوودِ نبی
در مکانش عفوِ حق، آمد شبی
بابِ دیگر شد سکینه، نامِ آن
بوده مریم را چو محرابی عیان
میوه هایی از بهشتِ ایزدی
سویِ مریم، گاه بیگه آمدی
بوده محرابِ زَکَریا، در آن
مژده ی یحیی شده، آن جا بیان
بس مسلمان و مسیحی و کلیم
بوده در خاکت، به آرامش، مقیم
دوره ای ساکن شده کنعانیان
ابتدا بر خاکِ تو در باستان
چون که ابراهیم، بر خاکت رسید
حق پرستی داده بر مردم نوید
هاجر از بهرش، سِماعیل آوَرَد
ساره، اسحاقش به دامن پَروَرَد
نسلِ اسحاقِ نبی، یعقوب شد
چشمِ او، با بویِ یوسف ، خوب شد
چون که یوسف، پادشاهِ مصر بود
راهِ هجرت، بر برادرها گشود
سال ها بگذشت و، موسی آمده
در فلسطین، خیم? دینش زده
بر بنی اسرائیل او، گشته نبی
تا هدایت سازد این، قومِ شقی
شوکت و مکنت، سلیمان را سزد
چون که نزدِ حق، تواضع آوَرَد
بر بنی اسرائیل او، عزّت دهد
در فلسطین، پای? شوکت نهد
بعدِ ایشان، اختلاف افتاده است
شاهد جنگ و کشاکش بوده است
گاه کوروش، گاه اسکندر در آن
در تصرّف بوده، در دُورِ زمان
بعد ایران و، سپس یونانیان
گَه سلوکی آمده، گَه رومیان
تا که عیسایِ مسیحی می رسد
روحِ تازه، بر فلسطین می دمد
باز هم شد تفرقه، شد اختلاف
بین عیسی و یهودی شد شکاف
توطئه بنموده اسرائیلیان
تا که مصلوبش نموده در عیان
خائن امّا، همچو عیسی شد چنان
تا عروجی کرده عیسی، آسِمان
رومیان گشته مسیحی زآن میان
ساخته دیر و کلیسایی کلان
عصرِ عِبرانی و، فصلِ کشمکش
باز هم اُفتَد فلسطین، در تَنِش
روم فاتح گشته و، امّا یهود
راهِ خود را، سویِ هر جایی گشود
گشته آواره یهودی در جهان
چون فلسطین فتح شد، با رومیان
خسرو پرویز آمده، در جنگِ روم
شد فلسطین فتحِ او، با این هجوم
بعدِ مرگِ او دوباره این زمین
بر مسیحیان رسد،این سرزمین
تا رسالت بر محمّد می رسد
یادِ آن بر ذهنِ احمد می رسد
خاطراتش زنده می گردد در آن
پاره هایی از وجودش، زین مکان
در مسیرِ شام و مکّه بوده است
لحظه هایی را درآن آسوده است
هاشمِ عبدِ مناف در غزّه خُفت
پیکرِ پاکش، به خاکِ آن نهفت
هم پدر ، هم جدّ او در آن مقام
حضرت عبدلّه شد، مدفونِ شام
در نمازش، سویِ آن دارد قیام
مسجد الأقصا، سپس بیت الحرام
قبل? اوّل برایِ مسلمین
گشته یادش، با رسولُ لَّه، عجین
تا که در عصرِ عُمَر، فاتح بر آن
قدرت اسلام شد، در آن عیان
مسجد الصخره بنا شد آن زمان
مسجد الاقصا و پیرامونِ آن
هم اُمَویان و، هم عبّاسیان
احترامی داشته، بر این مکان
بعدِ آن، فاطِمیون آمد به کار
بعد، صلیبی ها گرفتند آن دیار
بعد آمد دور? ایوبیان
فاتحِ آن گشته اند، مملوکیان
بعدِ ایشان، آمده عثمانیان
چهار قرن، حاکم شده بر این مکان
قرن ها مردم خداجو بوده اند
سر به خاکِ بندگی سائیده اند
در فتوحاتِ مسلمانان به آن
مردمش مسلم شده، در آن زمان
صهیونیسم امّا چه کرد با این دیار
تا درآوَردِه ز مظلومان، دَمار
سال ها آوارگیِّ خویش را
انتقام از، مردمِ این کیش را
قرن ها سرگشته بود، قومِ یهود
تحتِ زور حاکمانِ عصر بود
این زمین، آن قطع? موعود بود
بهرِ برگشتش، چه بد راهی گشود
گفته اند، باید بکوچد این یهود
بر همان جایی که، اوّل رانده بود
انگلیس آمد میان و، با فریب
بس عرب شورانده با مکری عجیب
بین عثمانی و اعراب اختلاف
تا که افکنده به این وحدت شکاف
با فرانسه متّحد، روباهِ پیر
تا که عثمانی شکسته، ناگزیر
عهد کرده با شریفِ مکه او
بهره گیرد از فلسطین، رو به رو
گر به چنگ آرد به جنگ این تکّه را
بر شریف بخشد، زمامِ خِطّه را
عهد کرده با شریف ، بر این کمک
تا زَنَد با وعده، بر ایشان کلک
زین روش، با یاریِ این مردِ پست
خورده عثمانی، شرنگِ این شکست
مصر و اردن، هم فلسطین و عراق
گشته سهمِ انگلیسِ پُر نفاق
سوریه، لبنان، رسیده زین میان
بر فرانسه، تا ثمر گیرد از آن
هر دو روباهِ ستمگر، اینچنین
کرده حرّاج، این زمینِ نازنین
با بهانه، با فریب و، بذلِ پول
سلط? آنان رسیده بر حصول
سرزمین مادریشان را خرید
بعد با زور و طمع، لانه گزید
چمبره زد همچو ماری، گِردِ آن
مردم مظلوم، در رنج و فغان
قطعه ای کوچک شده، سهمِ همه
دائماً در ترس و بغض و واهمه
تا که مُلزم گشته، آواره شوند
از فلسطین رفته، بیچاره شوند
آفرین بر این همه، صبر و قیام
خونتان دارد نتیجه، والسلام
مُشتتان خالی، ولی اسطوره اید
بهر اُمّت، قهرمان و اُسوه اید
مای? فخرِ مسلمانان شدید
قطره قطره،واردِ جریان شُدید
هشت دهه، از این جنایت ها گذشت
این سَرَطان، غُدّه ای پُر ریشه گشت
مردمی با سنگ و بی یار و پناه
طفل هایی، کُشته گشته بی گناه
در میانِ آتشِ ظلمِ یهود
کرده ویران، آنچه را بود و نبود
مرگ بر صهیون و بغض وکینه اش
خود پرستی هایِ بس دیرینه اش
دیگران افسوس و گاهی یک نگاه
اشک هایی ریخته با سوز و آه
گر به حقی، جانبِ حق را بگیر
گر به ناحق، حرفِ وجدان را پذیر
بهرِ یاریّ اش بیا کاری بکن
با حمایت، یا کمک، یاری بکن
آخر این، کِش آمدن از بهرِ چیست؟
هیچ کس یاریگرِ این قصّه نیست؟
مردمش بر یک عقیده نیستند؟
مقطعی جنگ و زمانی زیستند؟
رهبرِ واحد ندارد این قیام؟
یا که تنها گشته بر این انتقام؟
باید این دستان، گره بر هم زَنَد
ریش? صهیون از این میهن کَنَد
آنچه پیروزی دهد بر این جهاد
اتّحاد است، اتّحاد است، اتّحاد
رهبری آزاده از خود برگزید
تحتِ امرِ او، به پیروزی رسید
قومِ صهیونی به افکارِ پلید
باید این هرزه، ز بنیانش بُرید
این خلایق بردگانش نیستند
همچو او دارایِ حقِّ زیستند
بس جنایت کرده، این دیوِ پلید
گشته شیطان در کنارش، رو سپید
حد ندارد این جنایت هایشان
الأمان از ظلمِ آن ها، الأمان
خونِ مظلومان بگیرد جانشان
کوهِ طاقت، می کُنَد آتشفشان
این تلاشِ آخَرت را هم بُکُن
هر تبهکاری به نامت ثبت کن
گورِ خود را، با دو دستِ خود، بِکَن
کور خواندی، دست و پایت را بزن
گشته بیدار این جماعت، ای دغل
شد ندا: حی علی خیر العمل
یادِ آن سردارِ جانِ ما، به خیر
آن شجاعِ بی امانِ ما، به خیر
حاج قاسم ، تحتِ امرِ رهبری
اتّحادی داد و، کَردَش یاوری
حیف او رفت و، نچید این حاصلش
او به این نهضت، که گشته عاملش
خونِ او، همچون چراغی روشن است
راهِ او، بر جانِ ما، چون جوشن است
گر چه آمریکا و صهیون با همند
در قبالِ مسلمین، خوار و کمند
گر چه سفیانی، به قدرت غرّه است
لیک مهدی، آرمانش غزّه است
می دمد خورشیدِ عالمتابِ ما
می رسد آن تک سوارِ آشنا
بس شجاعان در رکابش می شوند
بزدلان، در هر سوراخی می خزند
حرفِ حق، آخر به سامان می رسد
حق عیان، باطل به خزلان می رسد
حضرت عیسی به یاری می رسد
صوتِ پیغامِ بهاری می رسد
متّحد گشته، تمامِ مردمان
شیعه گشته، مردمِ کلّ جهان
راهِ ایمان، روشنی بخشد به جان
رویِ ماهِ شمسِ مهدی، شد عیان
عاقبت پایان بگیرد، هجرِ او
با دو چشمِ خود ببینم، چهرِ او
هر چه هجران و غم است، او سَر کند
هر که مشکوک است، به جِدّ باور کند
ای خدا، بهرِ فلسطین و غمش
بهرِ مظلومیِ خلق و، ماتمش
یا الهی، عَجِّل، عَجِّل فی فَرَج
رفع بنما، اینهمه عُسر و حَرَج
یاری و نصرت بده، فائق شویم
در قیامِ حق، به حق واثق شویم
سیده فرزانه رضوانی نژاد از سن 20 سالگی به سرودن شعر پرداختم. دارای مدرک کارشناسی الهیات و معارف اسلامی و کارشناسی ارشد علوم نهج البلاغه می باشم.تمام اشعارم مذهبی هستند. تا کنون هجده اثر به آستان دوست تقدیم شده است.در سال 1379 کتاب مجموعه غزلیات« کوثر ولایت» از بنده به چاپ رسیده. در سال 1398 و 1399 مجموعه سروده های « خلوتکد? عشق الهی» و « شمس رسالت» و « امیر ولایت» و « مادر ولایت » و « کریم ولایت » و « سید الشهداء ولایت » و «دختران ولایت» و « سید الساجدین ولایت» و « باقر العلوم ولایت» و « صادق ولایت» و « کاظم ولایت» و «شمس الشموس ولایت» و « جواد ولایت» و « هادی ولایت» و « زکی ولایت» و « وارث ولایت» و « خاندان ولایت» به لطف الهی ، به چاپ رسیده است. تگ ها اسرائیل ( 1 ) انتفاضه ( 1 ) بیت المقدس ( 1 ) فلسطین ( 1 )س
درخواست تضمین از سوی زلنسکی با هدف حفظ همینه ناتو در برابر روسیه است
· ایرانتازه ترین رویدادهای ایران و جهان را از صفحه تلگرام Sputnik Iran Media دنبال کنیداشتراک
آیا انتقال هماهنگ شده قدرت در سوریه می تواند این کشور را نجات دهد؟
© Sputnik / Michael Klimentyev
/
اشتراک
دکتر عماد آبشناس
چند ساعت پس از پایان جلسه ایران و روسیه وترکیه و پنج کشور عربی در دوحه بشار الاسد تصمیم گرفت تا قدرت را واگذار کند و سوریه را ترک کند.
علیرغم اینکه مخالفین بشار الاسد چند موفقیت تاکتیکی به دست آوردند اما همه ناظران متفق القول بودند که ارتش سوریه دستور مقابله با آنها را نداشت و داشت مواضع خود را یکی یکی و با آرامش تحویل می داد.
بدیهی است اگر ارتش سوریه دستور مقابله داشت اوضاع به این شکل رقم نمی خود و سوریه میتوانست با شرایط بسیار بحرانی ای که غیر قابل تصور بود مواجه شود و تبدیل به مرکز بحران برای کل منطقه گردد.
بر کسی هم پوشیده نبود که ایالات متحده و اسرائیل به دنبال آن بودند که سوریه را وارد یک بحران طولانی مدت کنند.
هدف این بود که سوریه به چیزی شبیه افغانستان، لیبی و یا یمن تبدیل شود و گروه های متخاصم تا ابد الدهر با هم درگیر بمانند.
به نظر می رسد به همین دلیل کشورهای منطقه و کشورهای ذینفع در سوریه تصمیم گرفتند تا به دنبال راهکاری باشند تا این توطئه آمریکایی اسرائیلی را خنثی کنند و تنها راه این بود که بشار الاسد از قدرت کناره گیری کند و نخست وزیر قدرت را دست بگیرد و انتخابات در این کشور برگزار شود و هر شخصی که توسط مردم انتخاب شود در این کشور حکومت کند.
اصلی ترین مشکل بشار الاسد این بود که از ابتدا خودش تصمیم به حکومت کردن نداشت و تصمیم داشت که به عنوان یک چشم پزشک در جایی خارج از سوریه ( انگلیس یا فرانسه) زندگی کند و قضا و قدر موجب آن شد که وی مجبور شود به سوریه برگردد و در حالی که تجربه ای در سیاست نداشت بخواهد در سیاست کشوری پر تلاطم طبابت سیاسی کند.
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است اقای گاوجران بایدن هنوز میخواهد جنایات کند وپرودن سیاه خودرا تکمیل کند ازخداوندمنان بترسید که شما دمگور هستید بزودی باید جواب گو باشید-با قلب این سگ زنجیرتان را درجلوی سگ خواهیم اندخت-!!