بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-نیم نگاهی به زندگانی و حوزه فکری فیلسوف مشهور اتیا لیانی موسس حزب فاشسیت ایتالیا- وسیاست مدار مکتب فاشسیت- بی اندازیم--- اقای جیوانی در سال 1875-تا سال 1944- زندگانی کرد- ایشان اول جز گروه فیلسوفان نئو هگلی ایده الیسم بود وسپ در درباره فلسفه اموزش کار کرد- وسپ درک علمی دانش اموزان دبیرستان چگونه باید باشد تحقیق کرد ویک تحول ماندگار در ایتالیا بوجود اورد- این مطلب حائز اهمیت است واسلام وائمه اطهار علیهمالسلام در درک علمی درابعاد های مختلف بخصوص امم صادق علیه السلام کار زیادی انجام دادندولی ان
ین روش بعدها در عمومیت رنگی نداشت- بسیار ساده لوحانی در اسلام پدیدار شدند چه درفلسفه ویا روش علمی-فکری انحرافات زیادی ایجاد کردند- ومتاسفانه در غرب باوجودانکه بیش از چهار صدسال-دردانشگاه ها روی این زمینه کار کردند- ولی متاسفانه بسیاراندک به حقایقی رسیدند- ودر فلسفه به انحراف های قابل توجه منجر شد- وبعدا ایشان منشی جناب اقای موسولینی شد- باهمکاری یک دیگر حزب فاشیست اقای بنیتو موسولینی دکترین اش را - بنویسند- ایشان خودر درگیر کرد- که ایده السیم هگلی تصحیح وازنو بسازد که ممتاز تراز قبل باشد- ومکتب ایشان- بنام ایده السیم واقعی استویا واقع گرا- ایشان به فیلسوفان سابق اشکال میگرد که یا فلیسوف بودن ولی هیچ اثری در زندگانی انها نداشت- ویادروموقع زنذدگانی اصلا فیلسوف نبودند- ایشانمعتقد به یگانگی ذهن وعین هستند ومیبایست ان ذهنیت گرچه مجرد از ماده است درماده تبلورداشته باشد لذا مغز مادی درک ذهنیت نمیکند- روح درک ذهنیت میکند- ایدهال میتواند وجود داشته باشد-ولی میابیست در خارج ان عینتی که از ایده ال انتظارمیرود بایدوجود داشته باشد- واز لحاظ ذهنیت بایدتوسط منطق- این ذهنیت-را که در عینیت کشف کند-که اینامر درمارکس پیدا نمیشود- ایشان خارج وعینت راباذهنیت خیالی خود شرح داده است یک دیاکتیک خیالی است-وذهنیت ایشان درباره ایده السیم بسیار قویتراز ایده السیم- سنتی است- ایشان دراوائل تابع روشنفکران منطقه ریسورگی مینتو- بودند مانند مازینی- روس مینی-جیو برتی- اسپاونتا که فلسوف وروشنفکر مکتب خودرا بوجود میاورد- وبعدا تحت تاثیر مکتب های- ایده الیستهای المانی- وکتب های مادی منجمله مارکسیسم شد- بطور مشخص مارکس هگل وفیچته-بطور کلی دیدگاه او وروش او اینبوده است مکتبهای مختلف را مطالعه میکرده است وسپسدریک جمعبندی انها به سبک خود ترقی میداده است بعنوان مثال مذهب او کاتولیک بوده استولی مکتب خاص اوبوده است کهخارج ازانواع مذهب های کاتولیک بوده است وماتریالیسم را ارتقا داده است لا بعضی ها ایشان ملحد میدانستند-درحالیکه فیلسوف معروف ایتالیا انتونی-جی پسه اورا کاتولیک بافرهنگ کاتو لیکی خاص خود میداند-مثلا عقاید نیه راتغیرات خاص بخود داده است-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- توحید درقران هم درافعال الهی وهم درصفات وهم درذات مورد استدلال واقع شده است به ترتیب خاصی – استقامت برتوحید- مورد توجه قرار میدهیم-درطول-تاریخ- تلقین کردند-که-بت پرستی درست است-وعقلهارا دفن میکردند وپیامبران سعی میکردند-عقول را اشکارکنند-حرف انها اینبود که اجداد-ما- منیع عقل بودندوتمدن امروز نتجه عقل بزرگ انان است- قران فرمودند هرکس به اجداد-وافراد- بیسواد گذشتگان مباهات کند عذاب سخت خواهد دید که درزمان پیامبر اکرم صلواته الله علیه چشیدن ضربات شمشیر است- ولی بعدا عذاب های دیگرهم اضافه میشود-درقبلاز بعثت دزدان فهمیده بودند-که این بت ها هیچ خاصیتی ندارند- یک بت را در دخل راهروردی دریک طاقجه بالای درب ورودی راهرو قرارمیدانند-که مواظب خانه باشد-دزدان انراپایئن میاوردند- ود دراخلاطاقی که گنچینه طلاوجواهرات انجا وجوداشت روبر و ان گنچینه-قرار میدادند صبح انها متوجه میشدندبت را به مغازه برمیگردادند ویک بت دیگر میگرفتند- وگاهی دزدان ابن بت باخود میاوردند وبه نصف قیم میفروختندوصاحابانها شکایت به مغازه دار میکرد –وا انمغازه دار بت رانشان میداد وانفرد میگفت همین است ومغازه دارحاضربود به همان نصف قیمت-بفروشد—ولی فرد قبول نمیکرد وبت های کوچک میفروخت که داخل اطاقها وگنجنیه قرار بگیرید وگاهی بین مغازهدارو فرد زدوخوردی میشد وچند بت شکسته میشد تعقل نمیکردند که سیصد وسی اله دارند وبیش از سه هزاربت ساختند یعنی قربیا هراله یاخدایان در چند بت قراردارد--- ایه امد پیامبر اکرم بگومن بشری مثل شماهستمیعنی در درک عقلانی وقدرت عقلی مثل شما هستم اگرمن توحیدرادرک میکنم شما میتوانید درک کنید- بعضی علما معتقدهستند این ایه بهاینعلت گفته است من بشری مثل شماهستم- یعنی فرشته نیستم کهاگرفرشتهبود میگفتند ماعقل شمارادرک نمیکینم- درظاهر برعکس است که اگرفرشته بودن انها ذی العقل قوی میدانستند واطاعت میکردند-ولی ایرادهائی متواستند داشته باشند شمافرشته نیستید جن هستید شماهم مثل ما کم عقل هستید یعنی پیامبر اکرم صلواته علیه واله والسلم درحد عقل انهااثبات میکند-انها براساس ان تلقینات میگفتند قلب قفل است ویا دل ما درپارچه ضخیم بستبندی و پوشیده شده است وگوش ما کر شده است ومیان ما وتو حجابی مثل دیوار است پس تو کارخود کن وماهم کارخودراانجام میدهیم اگرواردجنگ باما شدید ماهم باشماوارد جنگ میشویم-قران این تلقیانات درطول تاریخ برایانهاروشن کرد ودرمقابل توحید از بانهای مختلف من جمله انبیا اعظام رحمت الله علیم اجمعین عبادالرحمان – وافراد وفرشتگان وشخص خداوندمنان بیان کرد وعذاب را به انها یاداوری کرد-ولی سخت ترین عذاب نسل جوان وبعضی زنان ودختران وبعضی بردگان بودند که ابهت انهارا درهم ریخت- حتی فسادهاراهم به گذشتگان نسبت میدادند کهانهااز روی عقل وتجربه پذیرفته بودند-
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- توحید درقران هم درافعال الهی وهم درصفات وهم درذات مورد استدلال واقع شده است به ترتیب خاصی – استقامت برتوحید- مورد توجه قرار میدهیم-درطول-تاریخ- تلقین کردند-که-بت پرستی درست است-وعقلهارا دفن میکردند وپیامبران سعی میکردند-عقول را اشکارکنند-حرف انها اینبود که اجداد-ما- منیع عقل بودندوتمدن امروز نتجه عقل بزرگ انان است- قران فرمودند هرکس به اجداد-وافراد- بیسواد گذشتگان مباهات کند عذاب سخت خواهد دید که درزمان پیامبر اکرم صلواته الله علیه چشیدن ضربات شمشیر است- ولی بعدا عذاب های دیگرهم اضافه میشود-درقبلاز بعثت دزدان فهمیده بودند-که این بت ها هیچ خاصیتی ندارند- یک بت را در دخل راهروردی دریک طاقجه بالای درب ورودی راهرو قرارمیدانند-که مواظب خانه باشد-دزدان انراپایئن میاوردند- ود دراخلاطاقی که گنچینه طلاوجواهرات انجا وجوداشت روبر و ان گنچینه-قرار میدادند صبح انها متوجه میشدندبت را به مغازه برمیگردادند ویک بت دیگر میگرفتند- وگاهی دزدان ابن بت باخود میاوردند وبه نصف قیم میفروختندوصاحابانها شکایت به مغازه دار میکرد –وا انمغازه دار بت رانشان میداد وانفرد میگفت همین است ومغازه دارحاضربود به همان نصف قیمت-بفروشد—ولی فرد قبول نمیکرد وبت های کوچک میفروخت که داخل اطاقها وگنجنیه قرار بگیرید وگاهی بین مغازهدارو فرد زدوخوردی میشد وچند بت شکسته میشد تعقل نمیکردند که سیصد وسی اله دارند وبیش از سه هزاربت ساختند یعنی قربیا هراله یاخدایان در چند بت قراردارد--- ایه امد پیامبر اکرم بگومن بشری مثل شماهستمیعنی در درک عقلانی وقدرت عقلی مثل شما هستم اگرمن توحیدرادرک میکنم شما میتوانید درک کنید- بعضی علما معتقدهستند این ایه بهاینعلت گفته است من بشری مثل شماهستم- یعنی فرشته نیستم کهاگرفرشتهبود میگفتند ماعقل شمارادرک نمیکینم- درظاهر برعکس است که اگرفرشته بودن انها ذی العقل قوی میدانستند واطاعت میکردند-ولی ایرادهائی متواستند داشته باشند شمافرشته نیستید جن هستید شماهم مثل ما کم عقل هستید یعنی پیامبر اکرم صلواته علیه واله والسلم درحد عقل انهااثبات میکند-انها براساس ان تلقینات میگفتند قلب قفل است ویا دل ما درپارچه ضخیم بستبندی و پوشیده شده است وگوش ما کر شده است ومیان ما وتو حجابی مثل دیوار است پس تو کارخود کن وماهم کارخودراانجام میدهیم اگرواردجنگ باما شدید ماهم باشماوارد جنگ میشویم-قران این تلقیانات درطول تاریخ برایانهاروشن کرد ودرمقابل توحید از بانهای مختلف من جمله انبیا اعظام رحمت الله علیم اجمعین عبادالرحمان – وافراد وفرشتگان وشخص خداوندمنان بیان کرد وعذاب را به انها یاداوری کرد-ولی سخت ترین عذاب نسل جوان وبعضی زنان ودختران وبعضی بردگان بودند که ابهت انهارا درهم ریخت- حتی فسادهاراهم به گذشتگان نسبت میدادند کهانهااز روی عقل وتجربه پذیرفته بودند-
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-مقاله ای با در مجله سترگ چشم انداز ایران شماره 96-با عنوان-اخرت- وخدا- هدف بعثت انبیا که حضرت شادروان دانشمند عزز مرحوم دکتر مهندس بارزگان – رحمت الله روی این تز کاری زیادی کرد- حتی از جناب دکتری که فرمودد ان عظمت دین را به دنیای دگر-اخرت سپردند ایشان رابخوبی درک نکردند جناب اقای باوند صادقی درباره این عنوان که روشنفکران بهدودسته موافق ومخالف تقسیم شدن- درحالیکه حق با ایشان است- جمله طلائی ایشان عظمت این است--- وقتی ما درباره مسئله احیای فکر دینی صحبت میکنیم—مشخصا دست به تعین نشبت بین امور واقع درجهان –پیرامون خود- بامعارف و وحی می زنیم- مرحوم استاد رضویه رحمت الهعلیه فرمودند اگر علمی من به شما یادمیدهم بهان عمل کنید وازن حمایت نکنید دراین دنیاشماراعاق میکنم ودربرزخ- حساب شما را میرسم- جناب ایت الله مرحوم مجاهد-حضرت محمود طالقانی- رحمت الله علیه فرمودند بعداز بحث های فراوان با دانشمندان رسیدیم به این بحث که مردم توحید ومعاد راکنار گذاشتند- وما تنها میتوانیم شعاربدهیم- دیگر هیچ قدرتی را نداریم ولی چشم این مردم- به غرب است راه حل غربی راقبول دارد- یک مثال بیاورم-غرب تحقیق گسترده کرده است- که فرزندان پسر اگر درخانواده محبت نبیند ازهمه تواقع محبتدارند وهیچگونه بلد نیستند که به دیگران محبت کنند- وقتیکه ازدواج میکنند خانم از دست انها نراحت است زیرانها هم نیاز به محبت دارند- دریک دامنه وسیع این ازمایش شده است ولی حلن بسثیارسخت است تمام سعی غرب نتجه بسیاراندک داده است- پس با شعار درست نمیشود اگر توحید ومعاد درفرد قوی شود که دینای ما عالی خواهد شد-چر پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم-درجواب فردی که گفت مت همیشه فقیر خواهیم بود فرمودند شما ایران وعراق وشام را فتح میکیند وبه ثروت باداورده- بدست میاورید انزمان دینخودراخوب حفظ کنید گفتند حفظ میکنیم فرمودندخیر انزمانمیفهمید که این شرایط امروزر برای دین شما بهتر است- اینسئوال همیشه درطول تاریخ مطرح است- راه معالجه راسکولار تاحدی طی کرده اسپس اقای مرحوم عظمت بازرگان رحمت الله علیه هم بیانات علمای انروز پذیرفت وهم روش غرب رد دجائی که نتایج وسیعی رسیده است- چند درصد ایرانیان مطابق دستور وحی درخانواده عمل کردند-؟چند درصد مردمان ان زمان به اسلام برای پیشرفت معتقد بودند ؟ چند درصد با شعار اسلامی توانتستند مسئله راحل کنند-؟؟ ایشان میخواست اولا اثبات کرد غرب ماندحوضی که از یک طرف لجن میاید واز طرفی دیگراب شیرین میاید لذا همیشه به سمت لجن متمایل است ولی بزرگانی دارند که بدنبال تصفیه این اب هستند-شخص پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- وقتیکه درجنگ احد شکست خوردند سخت ناراحت شدند وقران علت شکست بیان کردکه به سمت جهالت حرکت میکردید- ما برا ی تنبه تنبیه شما اینچنین عمل کردیم- پیامبر اکرم صلواته الله وعلیه واله والسلم فرمودند دلیل رافهمیدید انرافراموش کنید ازحالا درست عمل کنید انهاهم انرافراموش کردند- اساس تربیت منشا اصلی ان رهبر مملکت است- وسپس علما وغیره درحالیکه تعاد زیادی از بچه جببه دررنج هستند چراشکست خوردیم ومداوم درحال جنگیدن بادشمن هستند-اما بعدا ازانقلاب- مسئله تغیر کرد حال حلمشکلات به گردن ایدولوژی اسلامی بود- علما دوگروه شدند- یکدسته میگفتند شرایط بسیارپیچیده است وما مدیریت کشورداری اسلامی علم بسیاراندک داریم انهم متعلق بهزمانی بوده است شرایط چنیبن پیچیده نبده است درمجموع سی سال- بله تعدادی حکم درقران واحادیث است- . تعدادی هممیتوان استخراج کرد ولی کافی نیست- امام راحل علیه السلام فرمودند تقیه یعنی دین تعطیل- ودستور است از طاغوات وشیاطین دورشوید مسلم بوده است که انها مسئله میساختند- پس خداوند منان راه حل دارد- انچنان که زمان رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم راهحل نشان داد- البته بشرطی که مردم- باحکومت باشند- اولا
افرادحکومتی انسانها مومن ونیک هستند ودثانی احکام اولیه داریم ولو اندک باشد که اندک هم نیست- وپس حکم ثانویه که عقلی است درغرب حکم عقلی به ان دربسیاری موارد لحاظ نمیکنند- ولی دراسلام عمل میشود خودگناه باعث عذاب است این عذاب هم برداشته میشود- بعضی معنی بعضی احادیث را درک نمیکنند- درحدیث است که اخر الزمان خانه های محکم وبرج ها ساخته میشود- این کاری خوب است اما ار فکر کنند که میتوانند گناه کنند وهم اسیبی از زلزله نداشته باشند متوجه حقایق نشدند خداوندمنان زلزله وسونامی قویتر میاورد ولی اگر مومن باشند درخانه های گلی هم زلزله ویرانگر نخواهد امد درهرحال انشاالله ماراهحل عقل وحی به جان بخریم واز معایب غرب وشرق بری باشیم واز نعمتهای درست انان بهره مند- انشاالله
-
بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- قران مجید میفرماید شماها یعنی عصر جاهلیت جهانی مرده هستید وغافل هستید وبه سمت دین ناب الهی بیائید تا رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- شمارا زنده کند انسان تا زندهبودن درمعنویت ودرک معرفتاله وعقلانی بودن درک نکند تصور میکند علامه الدهر است-ماندابوجهل در قران یک دفعه تزکیه جلو است ویکدفعه تعلیم جلوی است تزکیه بعدی است مشخص است- که درمرحله جهالت- فرد باید همه علم خود را بکناری بزند- وبعد که عالم شد نوبت نفسانیت می اید وبقول حضرت علامه الدهر- ایت الله محمد حسین طبا طبائی – زحمت الله فرمودندمن حاضر نیستم که علم فروشی کنم- که نمونه- بارز ان فردمرتد است-حیات معنوی انسان عقلانی انسان نورانی انسنی که به سمت کمالات و ارزشهای واقعی سیر میکند دردنیا جنبه نازله وساده اخروی است در برزخ وقیامت وبهشت این ارزشهای نازله وحکمت ها نازله ضریب بسیاربالا میخورد بشدت اوج میگیذد ماندکسی کلاس اولاست وبعد به تخصص بالامیرسد-یدا نمیکند بلکیک حیات نازله است ومداوم رشد میکند تا به حیات اخروی میرسید- حیات اخروی تکامل یافته این حیات نازله است- قران میفرماید دربهشت میگویند این درخت سیب وپذتقال درست مانند درخت سیب وپرتقال دنیا –است- قران میفرمیادبه لنها گفته میشود این درختان متشابه با دنیا هستند ولی یعنی شبیه هستند ولی هزاران بار عالی تر هستند انسانها هم بدین نحو هستند همه چیز هیمنطور است- دروس کلاس اول که نمیتواند درعرض مطالب سالهای بعد باشد- فقط بدرد سال اول بخورد بلکه نازله سالهای بعد است- این سیر تکامل رادین میدهد وغیراز دین ناب نه تنها انسان تکامل پیدا نمی کند بلکه سقوط میکند درسیر تکامل چهره انسان هزاران بار از حالا زیبا تر است- ودرسقوط هزاران بار- زشت تر است ودرجه تکاملبهخودانسان مربوط است چه میزان تکامل پیدا کند که دراحادیث ماتوشه بردارید به میزان توشه تکامل پیدا میشود-بخشیدردنیا وبخش اعظم ان دراخرت- جسم باید تا حدتعادل اشباع شود- عرفا برای جسم دردنیا تکامل فائل نیستند به تعادل برسد ولی دراخرت به تکامل معتقد هستند- ولی اساس روح است که حدی برایانمتصور نیستند- قران اشاره- کلی میکند که همه مرده هستند-درصدر اسلام ومیبایست زنده شوند توسط تعلیمات-دین راستین- تا انسان توسط دین- زنده نشود- زنده بودن ومردن رادرک نمیکند- یک بحثی درباره تزکیه ا.ل است ویاتعلیم درجائی قرا اول تزکیه اورده است ودرجائی اول تعلیم رااورده است- روشن است انسان جاهل از نظر اسلام جاهل است- ازنظر خوداش پرفسور است- علامه است مانندابوجهل-و ابولهب- قرا ن میفرماید- شما مرده هستید یعنی جاهل هستید علم خودرا بکناری بزنید وخود رانادان تصور کنید پس تزکیه اول است که انها حاضر به تزکیه نبودند ولی بعداز علم- نفسانیت می اید به اصطلاح علامه ایت الله محمد حسین طباطبائی رحمت الله علیه-فرمودند من حاضر به علم فروشی نیستم- این امر بسیارخطرناکتر ازقبلی است- تزکیه بعداز علم است- نبایداین سررا بگویم- ولی ناچار هستم- اوائل انقلاب اعلام کردن که حضرت بهرام پور رحمت الله امده است جماعتی پر شد من هم رفتم- ایشان سخنرانی کردن یک جوان ترکه لاغر شلوار سیاه پیراهن سفید وبسیار زیباروی ولباسص دانشجو فقیرولی پیراهن شیک سخنرانی کرد تمام مطالب عمیقبود ولی ساده همه درک میکنند- وقت سئوالت رسید کسی چیز نه نوشت- من بشدت تحت تاثیراواقع شدم کهکتاب ایشان پیدا کنم وانرا مطالعه کنم جمعیت دریک سکوت مرگباری فرو رفته بود ایشانداخل حیاط شد وخانمی از ایشان درخواست شب به یک جلسه بیاند وایشان فرمودندمن بلیط هواپیما دارم- دس تشان بااب حوض شست- خانمی فمود ایا دربهشت همین اباست یا اب دیگری است فرمودند همین اب استولی درتکامل خوداش – رفت پساز مدتی کوتاه جنابی تفسیر قران کرد- من گفتم ایشان کیب بود فرموذند اقای بهرامپور من گفتم اشتباه کردیدمن چندی پیش نزداقای بهرامپوربودم ایشان کسی دیگری است اخر جلسه مجری از اقای بهرم پورر تشکرکرد- ومن فهمیدم که ایشان حضرت عظمت امام الزمان- علیه السلام بوده است- استفاده این است که درادبیات زمانی که بخصوص لغات معنوی واخلاقی کم است لغات معنائی کم است- انسان از ستعاره وضرب المثل استفاده میکند- بعدا لغت میسازد- بعنوان مثال هرچه بعقب برمیگردم استعاره وضرب المثل زیاد است در نوشتجات جناب شکسپیر بسیار ضرب المثل واستعاره بکار رفته است- مثلا درفارس ی میخواهند بگویند این فردی شایسته این پست نیست میگویند قورباغه ابوعطا میخواند- بعد کلمه شایسته جا میافتد- وشایسته سالاری مطرح میشود- یا ایشان بلوف میزند نمیتواند این کارا انجام دهد- میگفتند مگراب سربالائی میرود- در زمان پادشاه انگلستان- شاه میپرسید فلانی کجا است- مثلا ایشان پشت درب است وارد میشود نمی گوید من اینجا هستم از ضمیر که برای شی یا حیوانات بکارمیرود- = ایت- بکار میبرید که این شی اینجا است بعد کلمه طرفدار بکار میبرند وپادشاه میگیئد خوش امدی ینی تشکر میکند حال این روش جنبه عام پیدا کرده است- درجملات متشابه قرانی درباره خداوندمنان بکار رفته است هیچ کس ان زمان هیچ فکر غلط نکرد اگر تصثور میکرد خداوندمنان مانند بشراست ده ها سئوال میکرد این تشبیه خداوندمنان به انسان منجر بههزران سئوال میشد ولی هیچونه سئوالی نکردند چون با ادبیات زمان- بسیار روشن بود که مطلب چیست ولی لعدا چون ازان ادبیات جداشدند مثل بغرنج شد وعاده ای شیطان صفت ا ظاهر سازی کردند-
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- اعراض کنندکان از توحید= دوری از توحید=- بخش سه – بخش دوم – عذاب اخروی اعراض کنندکان از توحید-سوره فرقان-ایه -68-وکسانیمعبود دیگری را با خداوند- نمی خوانند وانسانی را که خداوند- خونش را حرام شمرده بجز حق نمی کشند و- زنا نمی کنندو- هرکسچنین کند مجازات سختی خواهد دید-سوره شعرا – ایه – 213- ای پیامبرهیچ معبودی را با خدا مخوان که از معذبین خواهی بود- احقاف(سرزمینی در یمن نزدیک بیابان ربع الخالی عربستان ایه-21 و22- سرگذشت حضرت هود –ص-برادر قوم عاد را یاد کن- ان زمانی که قومش را در در سرزمین—احقاف- بیم داد- در حالی که پیامبران زیادی قبلاز اودر گذشته ای دور و نزدیک امده بودند- کهجز یگانخ را نپرسدید- و گفت-من برشما از عذاب روزی بزرگ-می ترسم- انها گفتند—ایا امده ای که مارا- با دورغهایت از معبودانمان- باز گردانی—اگر راست میگوئی- عذابی را کهکه به ما وعده میدهی- بیاور-( اهل شعر ورومان)- ق-ایه 26-همان کسی که معبودی با خدا قرار داده- اری اورا در عذابی-فرشتگان- بی افکنید--
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- سلام بر بردار کشیش- سلام من را بر بردار حمید هم برسانید سلام برهمه که یک بهشت مفت ومجانی نصیب شان میشود- سلام من را برسانید- بفرماید در مینستری ثبت کنند که مسیح علیه السلام از خداوندمنان تمام شدن اتش وکرونا بخواهد—وبردل ان جنابی یک روز پانزده ملیارد دلار بی حساب بدست میاورد یکمیلیون ونیم دلار به شما بدهد که ازاینجا به جای دیگربروئید—کهکمی بهشت به ایشان بچسبد—حال خداوندمنان روی کدام سکه اسا که دوست دارد که پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلام مایل است همه جهنمی باشند- ویا همه بهشتی باشند لطفا ازقران انرا اثبات کنید وسری هم به احادیث بزنید -متشکرم
خانه » مشکلات دین مسیحیت
1389/10/26 17:24شناسه مطلب: 24612
به نام خدا
مشکلات دین مسیحیت رو لطفا به طور کامل توضیح دهید.
پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مرکز
کاش معلوم می نمودید که مقصود شما از مشکلات دین مسیح (ع) چیست و کدام بخشاز این دین دچار مشکل شده است، در عین حالبه برخی از مشکلات دین مسیحاشاره می شود. در ضمنمشکلات مربوط به دین واقعی مسیحیت نیست ، زیرا ادیانالهی مشکل ندارد ، بلکه این امر مربوط به مسیحیت تحریف شده می باشد. مشکلات در عرصه های اعتقادی ، سیاسی ، اخلاقی و... وجود دارد ، منتهی بیشتر مشکلات این دین در عرصه مسایل اعتقادی است ، یعنی اعتقادات آن به گونهای است که با دین توحیدیهمسوی ندارد، مثلا در آئین تحریف شده مسیح باورعامه بر این است که : خداى پدر، خداى قادر و توانا است که آفریدگار آسمان وزمین و موجودات است . خداى پسر (عیسى ) در دست راست پدرو در بین این پدرو پسر، روح القدس قرار دارد(اب + ابن + روح القدس تثلیث). خداى پسر ازآسمان به زمین آمد تا انسان را نجات دهد و خود را قربانى این کار کرد. روحالقدس در اعتقادات یهودیان نفحه اى ازیهوهبود. مسیحیان این اعتقاد ازیهودیان به ارث برده اند. در باور آنان روح القدس گروهى از انسان هاىبرگزیده را رهبرى مى کند. برخى اعتقاد داشتند که روح القدس ساخته خداى پدر وپسر است . این باور کار را به اختلاف بین مسیحیان کشاند. (1)، این در حالیاست که این اعتقاد شرک محسوب می گردد و با آموزه های دینی همسویی ندارد . در اسلام حضرت عیسی (ع) به بنده و عبد صالح و پیامبر خدا معرفی شده است: «عیسى جز بندهای نبود که ما به او نعمت دادیم . او را مثال و نشانه خودبرای بنی اسرائیل قرار دادیم (تا هدایت شوند).(2)
«من بنده خدا هستم که خداوند به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است».(3)
یکی از مشکلات این دین، تحریف کتاب آن است،یعنی آنچه امروز به نام تورات وانجیل در دست است، ساخته و پرداختهاحبار و رهبان و یهودیت و مسیحیت است. اناجیل موجود نوشته هائی است که در طی ادوار مختلف گذشته به دست افرادنوشته شده است و منشا وحیانی ندارد. در قرن چهارم میلادی امپراطوری روم کهدین عیسی را پذیرفت، از میان یکصد و شصت انجیل و رساله و کتب تاریخ که درمیان مسیحیان رواج داشت، فقط بیست و هفت کتاب و رساله را انتخاب کرد که بهنامعهد جدیددر برابرعهد عتیق قرار گرفت. در سال1046 میلادی انجمنمسیحیان کاتولیک هر گونه شک تردید در آسمانی بودن این کتب را تحریم کرد. (4)
همچنین یکی از مشکلات دین مسیح آن است که برخی مسیحیان تصور نمودند حضرتعیسی (ع) با آمدنش گناه همه انسان را پاک نموده است. آنان معتقدند چون آدمدر بهشت از درخت ممنوعه خورد و مرتکب گناه گردید و از جنت بیرون شد، اینگناه پدر دامنگیر تمام فرزندانش شد. بار این گناه بر دوش فرزندان آدمسنگینی میکرد تا آن که مسیح ظهور کرد . با خون خود آن گناه ازلی را ازدامان انسانیت پاک نمود. (5) در حالی که این گونه نیست ،زیراحضرت بهمنظور هدایت انسان مبعوث شد . بزرگترین عمل در توان انسان را انجام داد . خود را در راه انجام رسالت و هدایت مردم فدا کرد . همه دارایی از جمله جانشرا بر سر پیمان گذارد، ولی این بدان معنا نیست که وی فدای گناه دیگران شدهباشد.
همچنین یکی از مشکلات مسیحیت این است که آموزه های آن تضاد دارد، یعنی بادقت در مضامین کتاب مقدس به موارد بسیاری از تناقضات واضح و آشکار برمیخوریم که نشانگر وجود دستهای جاعلان است که ناشیانه به این امر اقدامنمودهاند. تضاد در محتوای این دین موجب گردیده است که عملا این دینپاسخگوی نیاز های مردم نباشد و مردم نسبت به آن بد بین شوند. آیت اللهخوئی بعد از ذکر تناقضات و مطالب خلاف موجود در تورات و انجیل و اثباتتحریف آن دو، میفرماید:
شگفت و تعجب از مللی متمدن و مردان عصر فضا و... است که این گونه خرافات رادر کتب عهدین میخوانند و باز هم به چنین مطالبی و بر چنین کتابهاییایمان دارند . آن ها را وحی الهی و راهنمای آسمانی و راهنمای انسانهامیپندارند.(6)
در مجموع مشکلات این دین سبب گردید که دنیای مسیحیت با علم وتمدن مخالفتنماید . بعضی را به جرم مسایل اعتقادی و علمی شکنجه و برخی را به قتلبرساند. مهم تر از همه برخی مسیحیان به اسم دین جنایات هولناک را مر تکبشوند. کلیسا در دوره قرون وسطی و پس از به دست گرفتن قدرت از هر وسیله ودست آویزی بهره می گرفتند تا قدرت و اقتدارشان را حفظ نمایند. آنان بعد ازآن که مظلومیت چند قرن اول کلیسا را پشت سر گذاشتند، همان کلیسای مظلوم رابه کلیسای ستمگر و زورگو تبدیل کردند . کلیسای شکنجه شده شکنجهگر شد . جنگهای متعدد را راه انداختند . جنگهای صلیبی به وجود آمده توسط اربابانکلیسا نمونه ای از ستمگری است. این جنگ ها که در سال 1096 با فرمان پاپاوربان دوم آغاز گردید و تا سال 1291 م طی هشت مرحله ادامه یافت، به میلیونها تن از دو ملت اسلامی و مسیحی ستم روا داشته شد.
پی نوشت ها :
1.تاریخ ادیان ، عبدالله مبلغی ، ج2، ص738، انتشارات منطق ، قم،1373.
2. زخرف (43) آیه 59.
3. مریم(19) آیه 30.
4. عبد الله مبلغی ، همان ، ج 2، ص 747.
5 .همان، ص 745.
6.بیان ،آیت الله خویی،ج1،ص97 ، بی نام.
*