بسم الله الرحمن الرحیم-نقدی بر بیانات اقای دکتر بنی صدر-گرچه من به چند لحظه اخر فرمایشات ایشان رسیدم-ایشان بخوبی متوجه نشده است که چرایران به این وضع درامد- ایشان حرف غربی هارا میزندکه مذهب بر اساس چگونه مردن است وبهمین علت مردم ازترس مردن دست بکاری نمیزنندجز عبادت ومانندان وجامعه روزبهرو.ز ضعیف تر میشود تا نابودمیشود ولی سکولاریسم چگونه زیستن استکه میابیست هروز بهتراز دیروزلذا به شکوفائی میرسد وایشان میخواسته است توحید راتعریف کند که چگونه انسان زیست خوب داشته باشد-اماحقیقت اسلام یک پاداش دنیائی داردکه درمقابل اخرت ناچیز است ویک پاداش اخرتی داردکه بسیارعظیم است این پاداش هم ابعاد معرفتی وعبادی دربر میگیرد وهم ابعاد دنیائی ممدوح رادربر میگریدلذاشوق زیادی بر ای دنیابهتر ایجاد میکند واین یک شعارنیست باکمی دقت دراحادیث بخوبی اثبات میشود یک دانه خرما یکدرجه بهشتی وحتی تجربه شده استبعداز رحلت پیامبر اکرم صلواته علیه واله والسلم تحقیقات خارجیان نشان میدهدکهدرتمام مواردگروهی فکر میکردند کهر مشکلی راحل کنند وفقط شب برای خوابیدن به خانه میرفتندوبه سرعت تمام مشکلات راحل کردند وسعی کردندبه جوامع غیر اسلامی انهارا یادبهند وکمک کنند بخصوص مسیحیت را- ومساجد کاری عظیمی کردند که کنبسای یهود وکلیسامسیحیت ومعابد بودائی مات ومبهوت شدند وشر وع به تقلید کردند من چندمثال بیاورم در زبان انگلیسی چهل لغت بر ای فرمانده نیروی در یائی داشتندکه بعضی دزدان دریائی ساخته بودند-ولی لغت": ادمیرال":» که اصل ان از لغت عربی امیرالبحر است- جا افتاد بسیاری معترض بودند چراین لغت بکار میبرید- جواب میدادند کهاین لغت انگلیسی شده امیر البحر است وامیر البحر دارایدابهت وشکوه بود جزو چهارنفر اول سیاسی کشور بودکه هرگاه واردبندر میشد از استقبال بی نظیر بر خورداربود وریس پیشرف ساخت کشتی بود- یا کلمه سیک هندوستانقبلبا سیخ بوده است که همان شیخ است تعداد ان لغات زیاداست وعلما رهبری هم بخش احکام دینی وهم دنیائی اداره میکردند که بهترین انها جناب ابن رشد است بیشتر وقتاش برای مسائل دنیائی بوده است ولی از زمانیکه حکو مت وبدنبال ان اذناب انها مانند شاهزادگان ودربایان وبعضی اشراف اعمال نفوذ میکردند ومیخواستند روحانیت خواسته انها تحقق دهد کم کم از مسائل دنیائی برای انکهوجه خودرا ازدست ندهند کنار کشیدند وبه دلائلی روحیات دینی ضعیف شد ومدیریتی که قبل درصنف ها بوجودامد که درامریکا ده تحقیقبرجسته بوجودامد بخصوص اصفهان بامدل تحقیقات امروزه مونمی زند-عدم توجه به ارتشو وجود مرزهای خاکی کهبه راحتی هجوم به ایران میسر میکرد وجنگ های داخلی وچپاول خوانینمسائل دیگر وعدم شرکت علمادراین وادیوضع بهدرجه ای که شاهد ان بودیم رساند برخلاف غرب که سازمان بزرگ مدیریتیدر مسائل مادی ودنیائی موفق شد که پیشرفت شگرف ایجاد کند امروزه درایران وضع بشکلی است که اگر یک روحانی قیمت یک جنس را که صدتومان تما م شده وقیمت فروش را هشتاد تومان بیان کند فردا کسی به اوسلام هم نمیکندونمونه زیاددارد لذا میبایست یکسری سخنرای ها شفاف انجام شود شخصی به من میگفت کهدرزمالن رژیم منحوس ارد کیلوئی هفت ونیم تومان از امریکا به ایران میامیدکشاورزان امریکائی درنعمت بودند وامروزه ارد پانزده تومان است همه کشاورزان فقر هستند؟؟در هرحال میبایست یک مدیریت قوی در مسائل سکولارسیم ایجادشودکه این تصورراکه مذهبدر مسائل سکولارسیم ذاتا نمیتواندخوب فکر کند بر طرف کند
بسم الله الرحمن الرحیم-بایدهای اخلاقی-یعنی چه کسی بایدتعین تکلیف بر ای اخلاق کند-اولا اخلاقرا چگونه بشناسد وچگونه عمل کند- اقایان درغرب میفرمایند مااخلاق به ظاهر عقلانی ومذهبی ازمایش -ونتجه نگرفته ایم- اخلاق مذهبی برای شروع خوب است ولی پایان هولناکی دارد اسم خداوندومقدس ومسیح علیه السلام راچاشنی میکند وکس حق اعتراض ندارد تا همه غرق شوند- وتنها راه نجات اخلاق سکولار است زیرا دومولفه سازنده – اول رضایت همگان راجلب میکند مانندلیبرال دمکراسی واگر درعمل نتوانست اخلاق موردپسنداکثریت ملاک است ولی سعی میکندکه به اقلیت کمترین ضربه نزند واگر نتوانست مقداری جبران میکند واگر باز نتوا نست میگویدهرجا جهان خواستیدبروید وماشمارا کمک میکنیم- امروزه کم بیش عقلای غرب نسبت بهاخلاق غرب هشدار دادند ولی راه حل باز سکولار میدانند وارد بحث های عقلانی کم میشوند ولی مردم اخلاق سکولار راقبول دارند بیادگفت توبخیر وما به سلامت ولی بقول معمار انقلاب رحمت الله علیه بگوشتان اخلاق ناب بخورد- پنبه درگوشتان نکنید-اما مسئله مهم ان است غرب نمیتواند ایرادبه مذهب بگیرد ولی زمانی که مذهب بر اساس مکتب خودشان بر انها ایراد بگیرد- بخواهد از زیربار مسئولیت بطریقی شانه خالی کند وتوپ رابه زمین حریف بفرست- بعنوان مثال چندی پیش یکمعلول ذهنی کسی اورا ازار داده بود سرشاخ میشود ونمیخواسته است اورابکشد ولی ضربه اوکاری میشود وفرد را میکشد سرانجام ان فرد رااعدام کردند حال درشهر فرگوسن که پلیس فردی سیاه پوست فرض کنیم ازار داده است- ان جناب پلیس ایشان را کشته استدرحالیکه قوانین به ظاهردار سفت وسخت ضد نژادی دارند بقدری بقثول ظریفی درلبنان یک گربه بدون دلیل گشتند واین مسئله حالت جهانی بخود گرفت- من شخصامعتقد هستمکه دستورکشتن از سلسله مراتب امده است- اقایان قبول نمیکنند خوب ایشان را محاکمه وحکم اعدام رابدهید چرا چنین نمیکنید واین بر خلاف دستو رات خودشما استمعلوم میشود زیر کاسه یک نیم کاسه است واگرتصور میکنید که شماحق داریداعتراض کنید ولی دیگران حق اعتراض عقلانی نداشته باشند جمله امام علیه السلام-که فرمودنداقای امریکا ورق بر گشته است یعنی اراده الهی است کهاین مطلبرا بخوبی درک نمیکنند سخت است واولین بار این امر پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم هشدار داد وقران بکرات اشاره کرده است قبل از انقلاب ایران امریکا اسوه علم وصداقت بود اگر میگفت میشود میشد واگر نمی شود نمیشد برایمن مسلم شد حرب دمکراتکردستان وکومله ومنافقین تمام طبق تحلیل امریکاعمل کردند وفکر میکردند دوماه تار چهارماه کار ایران تمام است خیلی هادرایران جا زدند وامام رحمت الله علیه این مطلب گوش زد کردند ولی کسی تا امروزباور نمیکند وبههمین علت بدنبال یک تحلیل سکولار میروند وجواب پیدا نمیکنندسریک کلاس دخترانهدرس دینی میدادم ومنافقین وکمونیست تحلیل میکردمروزی سرکلاس امدم دودانش اموز جدید داشتیم- بچه ها گفتند این دومنافق بودن که اخیرا از زندان خارج شدند واجازه بدهید این ها تحلیل خودشان بدهند من گفتم تحلیل من را شنیده اید گفتند بله- ومن سپس گفتم انهاراهم نقدکنید گفتندکاملا درست وحال ما انر باز میکنیم یکی گفت من دوم دبیرستانباحجاب سخت بودم وعلاقمند به منافقین شدم کهتاحدودی بعدفهمیدم خامی منبود که اطلاعات زیادی درباره اسلام ناب نداشتم وجناب اقای مسعود رجویمیفرمودند بعداز پیروزی ما من حوزه میزنم-خواهید طلبه هانزدحوزه من خواهند امد – افرادی بیسواد هستند کهدرک زماننمیکنند قدرت استباط انهازیر صفر است دانشگاه هاروارد ازمن خواسته است تدریس اسلام کنم ویاجزوات بدهیم منبخاطرانقلاب فرصت ندارم دانشگاه فرانسه همینجورمن باحجاب معتقدهستن نه الان بادلائلی شماخواهید نسل تحصیل کرده جزوات من به انهابرسد پشت پابه حوزه میزنندگردمن جمع میشوند وکم کم اینطور شد من هم کلاس میرفتم وهم کلاس ایدلوژی منافقین میرفتم به من گفتند درس را رها کن وریس یک گروه شد من گفتم من مایل هستم دانشگاه بروم وبعد تمام مدت دراختیارباشم- نکته حائز اهمیت اینجا است- که ایاشن فرمود من نمیگویم انهای میگویند که دنیارا بخوبی تحلیل میکنند ودقت اماری انها فوق العاده است بزودی این رژیم سرنگون میشود- بعدمتوجه میشدیم یک سری اشکلات است- ولی میگفتیم اینها کوچک است تا دختری که زیردست من کارفرهنگی میکرد به اوکلت دادندکسی راترور کند بودن درجریان گذاشتندمن موفق نشد ودستگیرشد ودر بازجوئی گفت مسئول من فلانی است ومن رادستگیر کردندبعداز یک سال ونیم خوداش اعتراف کرد که دستور من نبوده است- ومن در زندان بخوبی فهمیدم اگر فردمذهبی است دم از مذهب میزنند واگر کمونیست است دم از کمونیست میزنند واگر لیبرال است کمونیست لیبرال میشوند ومیگویند اسلام ان راه حلی که درهرعصری بیشتربدرد میخوردباید انتخاب کرد وحی منزلی وجودندارد کهمرغ یکپا داشته باشد نبایدعقب افتاد- کار ایشان این بوده گروه ایان بعدازانکه دورفرهنگی میدیدندبین چهاراه زند وفلکه شهرداری که نزدیک بهم هستند ومرکز شلوغی هست یک سری جزوات پخش میکردند که بسیارفربینده بود ومن یادم امد ازهمین خانم جزوه گرفته بودم وانراتوجیه میکردندوافراد به کلاس ایدولوژی دعوت میکردند بعدازمدتی به ایشان گفته بودند-چادربر دار وبامانتو بگرد ومن گفتم چرا جواب دادند امارهانشان میدهد توجه افرادبیشتر میشود ومن قبول کردم اصرار کردم منهم مانتوئی شدم دیدم راست میگویند وبعداز مدتی گفتند روسری راکمی شل ک نمن مدتی کردم بازنتجه درست بود اینبار ازیک روحانی کردم ایشان مخالف کرد ومن هم قبول نکردم ولذا مسئول کلاس ایدولژی خواهران شدم وفرد دیگری مسئولیت راقبول کرد
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-عشق-خداوندمنان درحداقل درموجودات ذی الشعورعشق بهخود رابوجود اورده است گرچه جناب مولوی درتمام ذرات میبیند که نسبت بهم دارای یکنوع کشش هستند- اخرین موجودی که خداوندمنان خلق کرد انسان استکه بالاترین ظرفیت عشق پیدا کردن دارد اگر به ظاهر این چنین نیست خداوند منان اورامحدود وکنترول میکند تحقیقات درغرب این نوع شیفتگی را امری طبیعی میداننندواگر کسی نداشت مودرد تحقیق واقع میشود-فرق عشق انسانی با ملک در دوامر است یکی انکه انسان از منهای بی نهایت تا بعلاوی بی نهایت میتواند عشق پیدا کند که درملک منفی نیست ومحدود هم هست- دوم عشق درانسان بارنج ومحنت وبلا وسختی همراه است-که درملک نیست-درگذشته ملوانی بسیارسخت بوده است وهوز دریا نوردی سخت است بخصوص ماهیگیری یکی ازسختی ان خیلی زود انرژی فرد را میگیرد وفرد را فرسوده میکندبقدری این سخت بوده است عده زیادیکه علاقمند به دریانوردی بودند دیک سفر شش ماه عطایش رابه لقایش می بخشیدند وبه بندر که میرسیدندفرار میکردند وکشتی معطل میشد تا ملوانی پیدا کندلذا برای ترمیم انرژی وایجادعوامل انگیزه کشتی درهر بندری تاد وماه اطراق میکرد وانواع فحشا ومشروبات وموادمخدر وتائر های مبتذل کمیک سرگرم کنند که اصطلاحان انرا ریکاوری یعنی ترمیم انرژی وروحیه ایجا دمیکردند وافراد یخوب جوک وچرت و.پرت میگویند برای کشتی استخدام میکردندکه این امر باعث که این تفریحات نا سالمکه امروز اثبات شده است فقط نقش یک مسکن موقت دارد وبعدا خوداش مرض ساز است به شهرها هم سرایت کندولی درمراکش صوفیان بر جسته استخدام میکردند که خطبه ها انها هست وبه زیان انگلیسی هم ترجمه شده است که درماه رمضان که سنگ از کوها میاوردندومسجد میساختند ودوماه به دریا میرفتند با ساده ترین کشتی ها درخطبه هائی به از دوماه از دریا امدهدر مسجدخوانده میشده است از ته ل مداوم قهقه میزدندکه نشان میدهد که حتی درشهرچنین خنده ائی وجودنداشته استدر کلیسای سنسبستین واتیکان گنبدی ساخته شده استب بالاترین نوررا میدهد تا حتی نزدیکی غروب دلیل ان اینبوده است که درزیر ان به مطالعه کتب دینی بپردازند ولی اطراف کلیسا سعی شده است که کمترین نوررا داشته باشد بر یا عبادت ومناجات وبعدا زیر زمینی ساخته شدکه مخصوص عبادت است اول بریا همگان رایگان بود وبعدا خصوصی شد وفقط کسانی که مدتهادرعبادت الی غرق بودند بهانها کارت مخصوصی داده میشد که به درانجا به عبادت بپردازند ومردم دربیرون کلیسا جمع میشدندتا زمانی که انهاخارج میشوند انهارا تماشا کنند –ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم—مذهب دربحران-سقیفه بنی ساعده- یک بازیچه ای بود-که هیچ عقل ناب انرا نمیپذیرد- ونمی تواند تائیدی بر درستی مذهب تسنن باشد-بحث هائی که انجامطرح شد هیچگونه ارزش عقلانی وعلمی وشریعتی ندارد واساسا هیچگونهتفکر منطقی دران بحث ها رخ دقیقاتئوری ان بحث ها این است کهانسشان میزان تعین کننده احکاک واعتقادات شریعت است- چه انجا که امری راتاید کردند وچه امری راباطلدانستند همه اش بازیچه بدون تفکر منطقی بود- وهیچ گونه عذری هم نداشتندولودرشناخت حقایق حیران باشند!!!وبه بطلان رای خود نیز بخوبی واقف بودن- وچون اساس رابدست اوردن قدرت ومست حکومت بودن- زندگانی راهم بازیچه میدانستند-بدنبال سیاست منفی یعنی که بدنبالکشف حقایق نبودندبلکه سیاست رقیب کوب که پیروزی بدست میاورد رفتند-که منشامفاسد اخلاقی واعتقادیوشریعتی وایجاد کننده غرور وپر مدعائی گشت- وچون حقایق یاباطل بود ویانسبی بود بادین راستین زاویه پیدا کردشروع به انتقاد از شیعه کردندکه هیچ ارزشی ندارد- وان سیاست منفی ازیک زیر ساخت اعتقادی وایمانی باطلی سرچشمه میگرفت که مجبورمیشد حقایق مذهب راستین راقلع وقم کند ومخالفین خودراتکفیر وسخت ازار دهند- ان اندیشه ها هیچ کمکی به دین نمی کند بلکه برنور دین سایه میاندازد- وسپس بزرگان دین رایکی بعداز دیگری منکوب کردند وریشه هراعتقاد راستین راباتیغ قلمی که زنگ زده وخورده شده است میزند تا شایدوضعی که هست پایداربماندانها بیساری از مبانی واحکام خودرااز مشهورات ومقبولات مردم گرفتندکه خرافات مسلم است وحدیثی چاشنی ان کردندکه:" یدالله مع الجماعه":یعنی دست خداوند بامردم است هیچکس بااین ایه وحدیث مخالفتی ندارد ولی حقایق سترگی درباطن ان است که لحاظ نمیشودکه مخالفرای انان استکه درحقیقت حقایق زیادی ازمذهب رها میشود-درک وفهم خلیفهکه بسیاری جاهامغایر باسنت الله وسنت نبی است باستفاده ایه اولوالامرکه میبایست ازولی امر اطاعت بدون چون چرا کرداستنادمیکنند باز کسی مخالف این ایه نیست ولی حقایقی دربطن این است به ان توجه نمیشود وسرانجام اندیشهای ضذ شریعت حکم شریعت پیدا میکندوحتی تقدس میا بد
بسم الله الرحمن الرحیم-اقا کلینتون- وبحران عمیق سیاسی امریکا- مسئله بحران در بعدی سخت موردتوجه کشورها واقع میشود ودران زمینه تحقیقات زیادی درسطح بالای اکادیمیکی انجام میشود-درزمان اقای کلینتون امریکاوارد بحران شدید شد- ازطرفی امریکا اعلام کردبدنبال پایان دادن به جنگ سرد است که مردم جهان خسته کرده بود بخصوص مردمان غرب را-از طرفی امریکا بیان میکرددیگر درجنگی مانند ویتنام شرکت نمیکند وبدنبال نظامی گری درجهان نخواهد رفت- مشکلات داخلی امریکا شروع رسیدن به نقاط بحرانی بود-من جمله موادمخدر- مسائل جرم وجنایت مسائل اموزش وپروش وغیره- ولی ازهمه مهمتر دومسئله بود یکی بحران خاور میانه که اسلام ایجاد کرده بود ودوم چند قطبی شدن-چند قطبی شدن امری طبیعی بود کهموردپذیرش حتی سازمان ملل بود ولی دوستان امریکا گرچه انها مایل بودن نقشی دراین مورد داشته باشندولی امریکاتحریک میکردند کهاز این امر جلو گیری گند و به اینمعنا بودکه جنگ سرد به رروشی دیگر ادامه پیدا کندتا مسئله حل شودواز طرفی جلوی تغیرات خاورمیانه گرفته شود وخاورمیانه چند قطبی نشود که از همه مهمتر نقش لابی اسرائیل است که نمیخواست کوچکترین تغیراتی در خاور میانه رخ دهد- بعنوان مثال نیروهای امریکادرسومالی فقط حکومترا از سقوط نجات میدادند وباشباب واردجنگ نمیشدند ولی شباب به حدی رسیده بودکهاگرنیروهای امریکا از سومالی خارج میشدند بلا فاصله پیروز میشد که اینرایک نقطه ضعف برای امریکا میگرفتنددر این شرایط غرب برای انکه به رهبران هم طرح واندیشه پیروز کنندبدهد وبا رهبران گفتمان کند تاانها بتواند تصمیمات سختی بگیرند غالبا از نان باهوش وزیباروی سودمیجویند البته درجهان سوم روابط جنسی هم هست ولی درغرب نیت بعنوان مثال میتوان نقش خانم فرح رادراین زمینه بیان کرد- درهمین رابطه هست-که خانم ": خانم منویکا-لونیسکی": کهبقول یک خبرنگار زندانی تحمیلی کاخ سفید نام میبرد برای مشتعل کردن ریس جمهور وارد کاخ سفید میشود واولین اقدام ایاشن دل جرئت دادن اقای کلینتون به حمله کردن به شرکت داروئی شفای سودان است وچون دست امریکاخوانده شدکه بدنبالان کمک به سربازان امریکائی درسومالی برای جنگدین باشباب واغاز نبرد افغانسان وسپس ایران وغیرع یکسری سلسله جنگ ها شروع شدکه ضربه شدیدی بهوجه امریکا وبخصوص دمکراتها شد برای برطرف کردن این مسئله کهحتی مطرح شد جنگ افغانستان یک گوشه برای ان است که امریکاهمچنان بر موادمخدر کنترول داشته باشد-لاذ مسئله سکسی کردن واب وتاب دادن برایان است یک پوششی برای انحراف از برنامه های امریکا ایجاد کنند که اخیرا خبرنگاران فاش کردن که امریکا میخواهد یک بحران شدیدی دیگر بوجوداوردتوسط خانم کلینتون دربحرانی کردن اقیانوس قطب شما ل میباشد
بسم الله الرحمن الرحیم-بعداز رنسانس درغرب-عده ای عاشق دلخسته ایدولوگ شدن داشتند ودارند چون رهبران رنسانس از محبوبیت فوق العاده بر خوردارشدند ومداوم درخانه به مطالعه میپرداختند وبه مسافرت میرفتند وبا بزرگان وبعد بامردم واقشار مختلف تماس میگرفتند- یک عالمی بسیار زیبا انهارا ترسیم کرده استکه عد ه ای مداوم تیشه به اسمان میاندازند مثلا پرنده ای رامیزنند همه به به مکنندمداوم تیشه به اسمان میاندازند ویک دفعه هم اینتیشه برخوردمثیکند به یکفردی که مثلا ثروتمند است وپس حساسی داردقیافه اش ارتیستیک است وباتیشه که سرش راشکسته یک زیبائی خاصی برای عده ای دارد این بازی شروع میشود کم کم فرمودند که قشریت مال اقلیت است هرکس که اندیشه اش فضارا تسخیر کرد این اندیشه ضدقشریت است چون جهانی شده است پس حیات بخش است منطقی است واین بحث تازه ای نیست به پیامبرانصلواته الله علیهم اجمعین همین تز رابیانمیکردند که ما اکثریت هستیم شمایک قشر عقب افتاده که برچسب مودبانه ان است بیشتر نیستید وشمامتحجرو دروغگو هستید وما مدرن هستیم وما برحق هستیم-عالمی میفرمودند خداوندمنان سنت اش بر ان است که تازمانیکه انسانها با پیامبر ان صلواته الله علیهم اجمعین وارد گفتمان وچالش منطقی هستند به انهافرصت میدهد به محض انکه چالش را متوقف کردند و وارد فاز چنگ شدند فرمان عذاب ویا جنگ با ان هارا صادر کرده است نمونه زیادرقران دارد زمانی که چالش را با پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله السلم متوقف کردند وبفکر کشتن پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم که اکثر مسلمانان به حبشه محاجرت کردندومسلمانان از ورود به مسجد الحرام منع کردند وگفتند جنگ با شما حتمی استدرحالیکه پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم درحال فرار است ایه امد هرکدام ازانها که بدنبال جنگ هستندگردن بزنید یعنی هشداردادن اگر تغیر عقیده ندهید برنامه چنین است-عده ای هم خامکه تصور میکنند چون ایده ای فضارا تسخیر کرد حتما پراز حکمت است وباید دین را باصول ان تکامل واحیا کرد وگرنه دین میمیرد ویا منزوی میشود ویابرجسب قشری میخوردونسل جوان را ازدست میدهد ودیگر دین نمیتواند ادعای ازادیخواهی وتفکر منطقی کنددر زمان حضرت موسی علیه السلام یکفردی از قیبله بزرگی یکفردی از قیبله کوچکی کشت ان قیبله به حضرت موسی علیه السلام متوسل شد وحضرت فرمودند گاوی رابیاورید که من ذبح کنم تادمش رابه مقتول بزنم زنده شود وتا ایشان زنده شودو قاتل رامعرفی کنند مخالفین حضرت موسی علیه السلم گفتندچنین چیزی امکان ندارد وحضرت دراین امرشکست میخورد وماخودبه خودتبرئه میشویمسصرانجام انهایئکه بهدین حق برجسب باطل بودوقشری بودن زدند سرانجام باطل بودن وقشریبودن خودرا اشکار کردند ولی باتبلیغات سعیمیکنندانرا پنهان کنند بعدازانکهمقتول زنده شد وقاتل معرفی کرد گفتندماانرا نمیپذریم- .قران میفرماید صبر کنید تاببیند سرانجام کدام ایده حق است وکدام باطل است وباطل چون تار عنکبوت سست است
بسم الله الرحمن الرحیم-تثلیث-پیامبران قبل از حضرت مسیح علیه السلام وبعداز حضرت مسیح علیه السلام به کمک خداوندمنان به کمال میرسیدند بودن انکه نیازمند روح خدای باشند- حال اگر حضرت مسیح علیه السلام بر برا یانکه به کمال برسد نیازمند روح الهی باشد که عقلا محال است معنای ان این است که خداوند منان نقص دارد واین هم محال استحضرت جبرائیل علیه السلام هم به همین نحو نیازمند روح خدائی نیست حضرت مسیحعلیه السلام روح انسانی ایشان مخلوق خداوندمنان- پس عبد الهی است وبه همین طریق روح فرشته ایحضرت جبرائل علیه السلام هم مخلوق خداوندمنان است پس عبدالهی است ولی روح های خدائی چناچه وسیله الهی باشند ومطیع خداوندمنان باشند پس مخلوق هستند واستقلال ندارند وچناچه استقلال داشته باشند ودرامر خلقت شریک خداوندمنان باشندپس خداوندمنان ناقص است که این امرهم محال است وچون حضزت مسیح علیه السلام وحضرت جبرائیل علیه السلام درخلقت هستی نقشی مستقل ندارندپس خدائی انان هم عبودیت وپرستشی بدنبال ندارد واز طرفی روح هاباهم درخلقتی مشترک نمیشوند وروح خدای مستقل از مخلوق است پس نمیتوان تصور کردکه روح کامل خدائی با روح نسبی باهم اشترام درماهیتی پیداکنند واینهم محال است واین شرکت سه خدا یک امر موهوم وشعاری بیش نیست