بسم الله الرحمن الرحیم- سایت کلمه-که به سیم اخر رسیده است بیان میکندکه مبانی امات را از قران مجید اثابت کنید ونمی توانند ومبانی مذهب شیعه رابیان کنید ونمیتوانند-البته این بحث ها چون بحث ساده ای نیست وکش وکشمکش دارد نباید توقع داشت افراد معمولی بتواند از عهده بر ایند ولی ماکتب زیادی داریم کهنوشته شده است من لجمله کتب مشهور داشنمند گرامی جناب اقای تیجانی است که تحقیقات ایشان باعث شده است از تسنن به شیعه باز گردد وتاکنون نتواستند جواب مستدلی به ایشان بدهند اگر شما واقع انصاف واندکی اگاهی داشتید یکی از کتب معتبر شیعه را دراین باره نقد عالمانه میکردید- حال اگر از شماسئوال شود اثبات کنید که شخصی بنام ابن وهاب بااین خصوصیات از ایشان بیان میکنید وجود داشته است
بسم الله الرحمن الرحیم- جناب استادمعزز-حضرت رضاداوری اردکانی رحمت الله علیهدرکتاب گرانسنگ شان":فلسفه دربحران:" یک اصل استراتژیک دین رامطرح کردند وکشاف درباره ان صحبت نمودند-گرچه این چالش درحد واندازه این حقیر نیست گفته های دیگران تجربه شخصی من هم مایل هستم مطرح شود وموردنقد قرار گیرد-ان اصل این است حقیقت دین ثابت است ولی فهم زمانه از این متغیراست وکجا این تغیر درست است وکجا اینتغیر غلط است واین امر بقول خارجی ها وبقول علما از بایگانی ها وکتابخانه هابیرون امده است وروی میز قرار گرفته است که عن القریب بحث کوچه وخیابان شود با اینهمه متخصص خالق ا لساعه ای که هرروزتولید میشود دراخر رژیم منحوس پهلوی تمام سازمانها وارگانهای رژیم حتی ساواک وزندان وغیره بقول سرگروه معزز اینجانب میفرمودند دستگاه واسلام حساب وکتاب دارد- امروزه ایدولوژی ها حتی سازمانها وشرکتهای مشاورهای مانفیست سفت وسختی دارند ودارای اصول معیاربرای اثبات حقانیت خود ورد دیگر ایدولوژی هستند-در اثبات خود ورد دیگران به علوم شناختی مجهز میشوند- که فرد افق لازم بدست بیاورد وقدرک ودرک ظرفیت استدلال به راحتی درک کند که اسم انرامن ": ز اویه نقد :" گذاشتم این مطلب درغرب درحد اعجاز است چه کمونیست وچه لیبرال دمکراسی حتی درسطح دبیرستاندر دانشگاه شیراز وایراناصلا درباره مانیفیست وبحث معیارها کوچکترین مطلبی گفته نمیشد وکتاب نبود وحتی کتاب خارجی نبود وما چسته وگریخته از استادان خارجی یاد میگرفتیم وندیدهعاشق یکنوع مانفیست غربی میشدیم من اول عاشق منفیست یکی ازدانشگاه کالیفرنیا بودم وسپس عاشق مانفیست دانشگاه کلمبیا شدمویک استادایرانی دراین موردموثربود ودرورد کالیفرینامرحوم استادعلی اکبر حسینی سروی نقشی داست عظمت ایشان اینبود که تا سطح خارج حوزه درس خوانده بود وسپس از غرب دکتری روانشناسی گرفته بود وروزی سرکلاس من ازایشان خواستم که اصول منافیست غربی با اصول اسلامی مقایسه کردند ایشان روییک اصل یک جلسه صحبت کردند وبرتری اسلمی رامطرح کردند ودنشجوئی به ددفتر شکایت کرده بود بحث اسلامی مانع پیشرفت در سروانشناسی میشود وخیلی کم ایاشن اخر زنگ صحبت میکردند وغالبا من وقت اضافی به خدمت ایشان میرفتم ود ردفتر بحث میشد ولی مانیفیستمارکس پیش یکخانم امریکائی تاحدودی یادگرفت روزیدر دبیرسان درلندن متوجه شدم دانش اموزی نقدی به یک فیلم امریکائی براساس زاویه نقد یک کمونیستی خاص نوشته است از ایشان پرسیدم شماحاضر به گفتمان هستید ایباشن فرمودند باکمال میلمنمدتی درجائی درکتابخانه برای همین منظور نشسته ام- هرد دور میز من مقاله انرادیدم من زمانی دردانشگاه شیراز بودم حداقل روزی هشت ساعت لغت انگلیسی درمیاوردم ومقاله انگلیسی از مجلات معتبرعلمیغربی ومداوم از استادانخارجی بریا حل مشکلات کمک میگرفتم کمتراغتی بود درعلوم انسانی یکبارندیده باشم- ولی مقاله عجیب فلسفی وپرازا صطلاحات بود که بگوش من نخورده بود ولی زاویه نقد بسیاربکر وممتاز بود-ن گفتم خلیل اصطلاحات دارد ایشان گفت من کمک میکنم تا شما اصطلاحات یادبگیرد ومن گفتم وقت ندارم ودرثانی این فلسفه رامن اشنائی ندارم- ایشان فرمودند این برامده است پنچاه کتاب که هفده تای ان فرانسوی است بعلاوه جزوات حزبی وبحثهای حزبی است- ومن تمام انها رادراختیار شما میگذارم من گفتم من فرانسه بلدنیستم- ایشان گفت کاری ندارد درهمین مدرسه ظرف دوسال یاد میگرید ومن از ایشان خواستم یک کلیاتی رابگوید وایشان گفت اوائل من بسیار شگفت زده بودم ولی کم کم حس کردم باتمام تفاسیر محدود است افق بالاتری وبازتری ندارد ودرک اسلامی بسیارافق بالاتری دارد وبسیاروسیعتر است بحث ایشان که تمامشد من مطالب خودم بقول خار جیان وعلما درصراط منطقی قراردادم وچنددقیقه ای صحبت کردم ایشان مدتی سکوت کرد وسپس گفت من جوابهای جسته وگریخته دارم ولی اجازه دهید هم مطالعه کنم وهم با اساتید خودم بحثی کنم وسپس واردچالش باشما شوم-ادامه دارد
الله الرحمن الرحیم –-نیم نگاهی به وضعیت کردستان عراق وایران-کردها درکشورهای منطقهدرچار استضعاف بودند وازانها سواستفاده فراوان میشد بخصوص درعراق وترکیه وهمیشه جناحی طرفدارحکومت عراق وترکیه وجود د که چوب درچرخ پیشرفت کرد ها میگذاشت بهترین موقعیت کردهای ایران داشتد ولی داشتن یک کشورمستقل کرد راهم درسر میپروراندند- در زمانی که شاه از کردهای عراق بدستور امریکاحمایت میکرد- صدام هم دمکرات های کردستان تشکیل داد که بر علیه شاه اقدام کندکه مش اصلی ان کمونیستی بود- وانهاادعا داشتند که میخواهند کشورکردستانرابوجوداورند وظیفه انان ازاد کردن کردستان ایران بود وتئوری انها این بودکه با ازاد کردن کردستان ایران وترکیه صدام دل جرئت پیدا میکند که کردستان عراق راهم ازادکنددراین مسئله شکست خوردند ونامه ای به ایت العظمی مرحوم قیاسی نوشتندکه مارا درازاد کردن ایران کمک کنید- ایشان پاسخ دادکه کردستان ایران وترکیه قدرت اقتصادی ندارند که سر پای خودایستادگی کنند به کمک ایران وترکیه نیاز دارند تنها کر دستان عراق است که نفت دارد وممکن است که حتی این نفت دراینده برای اوهم کم باشد-اول باید کردستان عراق ازاد شود-دوم ترکیه بایدازاد شود وسپس ایران بدون زد وخورد کردستان را ازادمیکند این ازادی بهمعنای هچ تغیری نیست مرزی بوجود نمیاید که نگهبان بخواهد درحقیقت کردستان ایران از طرفی یک خودمختاری دارد واز طرفی جزو کردستان کلی است به هیچ وجه اجازه داده نمیشود کشوری ثالث دراین جا حاکم شود وچون ما به کردستان عراق وترکیه اطمینان نداریم رهبری بایدبا کردستان ایران باشد-مسئله دیگردرکشورهای عربی بجز مصرکه اندک هستند کمونیستها دیندارهستند یعنی فقط دربعضی موارد بهاحکام کمونیستی معتقد هستند البتهکمونیست الحادی هم دارند ولی درپاکستان کمونیست مسلمان نداریم ودر کردستان دمکراتها سخت به بعضی علما معتقدهستند این تضاد باعث درگیر ی شدیددمکراتهای کردستان ایران باحزب دمکرات ایران درجنگ تحمیلی شدکه انهامعتقدبودندکه دمکرات ازحزب بایدفرمانبرداری کند نه هماز حرب وهم علما لذا دستوردادند که مثلادرپانزده دهکده شهر سقز که اعلام قبول حزبدمکرات کردند طبق برنامه انها هرچه کار میتوانند بر علیه ایر ان وعلمای طرف ایران بکنند وبرای کمک به صدام هر کاری از دستشان بر میایدبکنند وحتی تمام افرادی از این دستور اطاعت نمیکنند به گلوله ببندند اینامر طبق دستور اقای مارکس واستالین است وچندنفری راترور کردند ومردم بر گشتند وانهاهم موشک وتوپخانه وهواپیما صدام بر سر انها ریختند ومردم میگفتند شما بایداول کمک به کردستان عراق بکنید وجنایات زیادی کردند کم کم درسطوح حزب دمکرات شکاف ایجادشد وهمکاری باسپاه شروع شد که طلبه ها بعناوان افرادی که لومیدهندترور کردند وتاکتیک اس اس المان که بیگناهان میکشت ومیگفت انهاجاسوس دشمن بودندولی کم کم مسائل روشن شد وسرانجام گفتند که سپاه میکشد اینهم روشن شدتمام این دستورات بر اساس رهبری امریکا کردند فقط مائویست زمانی که بدستور امریکا شروه به جنایت کردند چین کمونیست عضویت انهارا لغو کرد وانها شروع به چین فحش دادن وفرمودند افتخار ما این استکه بارهبران سیاسی امریکا عکس داریم-حالادوباره عده ای شروع کردن که اینهمکار امریکا است بدانند- اش همان اش است وکاسه همان کاسه است
بسم الله الرحن الرحیم—بخش دوم استدلال نقدپذیریی- بخش دوم-بهترین عمل در دنیا یادیگری علمی از استادبرجسته است- استادی که تمام مشکلات شناخت را بخوبی حل میکند- بهترین استاد درهستی خداوند منان است وپیامبران صلواته الله علیهم اجمعین همیشه نقش استادی وشاگردی با یاران وطرفداران خود داشتند- وحی بر پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلمدرهمه جا نزول میکرده است یعنی همه جا میبایست تعلیم گرفت وفرمودند از هرکس چیزی یاد گرفتی وبه اوعمل کردی اورا پرستش کردی اگر از جانب الهی باشد الله را پرستش کردی وگرنه ا زجانب شیطان است اورا پرستش کردی- رمودند ایا زمانی بوده استکه بدون دلیل چیزی را قبول کردی-فرمودندبله درعصر جاهلیت فرمودند از زمان شما مانند یهود ومسیحیت بودیدکه معادل بت پرستی هست ازمطالب من جدا نشویدکه باشیطان درجهنم جمع خواهید شد هرگاه درمطالب من دچار تفرقه تفسیری شدید از خداوندمنان ومن سئوال کنید مطابق میل خودتفسیر نکنید وهمه ائمه فرق تسنن فرمودند اهل تحقیق باشید چناچه بحقیقت رسید انرا عمل کنیدجز اهلبیت مکرم رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلمفرمایش رسول اکرم صلواته اله علیه واله والسلم راتکرار کردند کهاز دستورات ماکنارگیری نکیند وگرنه اهل جهنم خواهیدبود- استدلال نقدپذیری جناب اقای کارل پوپر همچنان که منقدین ایشان بیان کردند- ایشان نظریات خودرا مطلق میداند یعنی باقواعد ایشان فرد پرونده تحقیقات را درموردها برای ابد میبندد وضد نسبی گرائی است- بخصوص باپست مدرن ها وتحقیقات نسبی جامعه شناسی درتضاد قرار میگیرد- وعلم به عینیت میرسدواین علم درتمام زمینه هادر روح جمعی است نه فردی- به نظرحقیر اساس اینرای از زمانی که درجوانیدرغرب بخصوص درافکاردست راستی ودست چپی این اندیشه رسوخ داشت بخصوص دراندیشهای کمونیستی که ایشاندرجوانی جزو جوانان کمونیست وین بود حزب کمونیست چون توسط عوامل دولتی بشدتسرکوب میشد دستور تظاهرات جمعی داد وچناچه پلیس مخالفت کند وارد نبرد فیزیکی شود خونریزی زیادی ایجادشد ومردم حزب کمونیست متهم کردند برای ایجادغرور وخودخواهی مردم رابکشتن میدهد وایاشن تحت تاثیر مردم از حزب بیرون امد وبه سمت لیبرال دمکراسی کشیده شد درطول تاریخ روح جمعی ملاک حقیقت شناخته شده است ولی اسلام بخصوص ائمه اطهار علیهم السلام به درک شخصی بهای عظیمی دادند که تفکر مستقل داشته باشدوقران هردونظریه رادقیقا درجای خوداش بیان میکند وبهدرک شخص اهمیت زیادی میدهد کهغرب بعداز طی زمانی زیاد درتحقیقات علمی به اینتجه اسلامی – شیعی رسید که میبایست فرد استقلال فکری داشته باشدوخوداش بادرک عمی دقیق با استنباط برسد که امام صادق علیه السلام تاکید زیادی داشتند استنباط یکی از شاگردانرا شاگرد دیگری استنباط خوداش تلقی نکند انجا مقلد است نه مجتهد وان استنباط راقبول کردن بعنوان مقلد دارای شرایطی است ولی متاسفانه تاریخ تا امروز چنین رقم نخورده است وبسیاری که الگوئی را انتخاب کردند تحت تاثیرات عده ای واقع شدندکه انهاهم به حقیقت واقع مطلب پی نبردند وتحت تاثیرات معجزه کلام واقع شدند وسحرشدند مانندبت پرستان ودر اسلام علم فرد مورد سئوال وجواب وکنکاش قر ارخواهد گرفت ویک دلیل پیشرفت سابق اسلامت ا حدودی به همین علت بوده است-امروزه غرب دربعدی خرافات راتشخیص میدهد ودرابعادی تولیدخرافات میکندمانند داعش وبهائیت ومحافظه کاران وغیره-همه دانشمندان غرب به نسبی بودن علم معتقد هستند وسعی میکنند مداوم باتحقیقات وضعیت علم را روشنتر کنند-متاسفانه درغرب علوم انسانی که تاریخ اثبات کرده است به دلائل زیادیبسیارپیچیده است میخواهند باهمان روش علمی کلی به ان دست پیدا کنندکه درحقیقت از شناخت ظاهر جلوتر نمیروندزیرا به دریای متافیزیک برخوردمیکنند ودران میمانند که واقعیت ان چیست وانرادست نیافتنی میدانند-در غرب برای سه مورد- طلاق- خودکشی – ارتکاب جرایم بیش از هزار فاکتور را ازمایش کردند که مثلا علت طلاق شاید به اب وهوا ارتباط داشته باشد مثلا مردی از شرایط گرم با ز نی از شرایط سردازدواج کرده باشد این مشکل رابوجوداورده باشد وغیره به هیچ نیجه مطلوب نرسیدندقران میفرماید از روح که اساس انسان است اطلاعات کمی دارید-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به استدلال نقدپذیر اقای کارل پوپرایشان این منطق رابهتر ازاستدلال قعطی پوزتویسم میداند؟؟که جهاتی بر ان برتری دارد!! وانرا بعلل الزامی میداند- ایشان میفرماید هرکس که به این استتناج معتقد است وسرکار باتئوری های علمی دارد- یاهرنوع دیگری از سنخ ادعائی که در رابطه باعلم است میتواند وباید-به شرطی که بایک پرونده تحقیقات علمی سرکار دارد بایدموضوعیت ازمایشی که ابطال پذیری تبین میکند مورد ازمایش قراردهد- اولین ایرادی به ایشان گرفتند علم بدنبال اثبات است نه بدنبال ابطال است بعدامتوجه میشویم که ایشان تئوری که نه ردمیشود ونه اثبات میشود هم میپذیرد وباز اشکال کردن خط بین حق وباطل را مشخص نکرده است-درفقه اگر استدلائی با اصول وقوانین فقهای واسلامی مخالف نداشته باشد ودلائل عقلانی نابی هم داشته باشد قابل قبول است- از این بحث ایشان میتوان نتجه گرفتکه یک تئوریمیتواند اختلاف فاحشی باتئوری های مشابه خود ویادرردیف انان قرار بگیرد ومورد ارزیابی واقع شود- بهاین مطلب نیز ایراد گرفته شده است که نمیشود یک تئوری باتئوری های مشابه خود دارای اختلاف زیادی باشندزیرا همه تئوری امروزه از قوانین یکسانی بوجود میایند-درفقه اگر ما مسئله ای را حکم یقینی انرابداینم ویک مسئلهبیش ار 95% نزدیک به ان باشد انحکم راهم بر ان مسئله بار کنیم حتی اگر بداینم که درکدام اقلام کوتاهی دارد دران اقلام ماهم دستکاری کرده کمی کوتاهی ایجاد میکنیم-موضوعاتی که موردتحقیق واقع میشوند- موضوعیت دارند زمانی که بالقوه بتوان انها را ابطال کرد- میتوان انها را جزو بدنه علوم تجربی قرارداد وبعدا انها بدو دسته تقسیم میشوند که بعضی از انها فعلا پذیرفته شدند زیرا هنوز ردنشدند ویا فعلا مورد پذیرش هستند وبعدا امکان رد شدن دارند- انهائی که ردنشدندباز دراینده ممکن استکه دسته بندی شوندبر اساس موضوعیت درجه بندی استدلال نقدپذیری بر اساس ضریب احتمالاتی که در رابطه با ابطال پذیری استیکی از شاخص های ترجیح دادن تئوری ها است – باز ی های عجیب وشگفتی ایشان از خوداش دراورده است- بازی اول- ایشان از لحاظ صحتتئوری درجه بندی میکندبه احتمال زیاد واحتمال کم ولی میفرماید اگر احتمال کم که درست باشدنمونه های زیادی بدست اوردیم که قابل ازمایش بر ای درست بودن ویاغلط بودن است راحتر وبهتر جواب میدهد این تئوری بهتر است از ان تئوری که احتمال درست بودنش زیاد است ولی تعداد نمونه کم است ومشکل است که بتوان تجربه کرد؟؟ که درتجربه درست است ویاغلط است مثلاماحدیثی که بعقل ما جور درماید بهتر از حدیثی است که باعقل ماجوردرنمیاید ولی ووثوق وثقه بودن ان قوی تر است- بیادگفت قانون تجربه کردن ان است تعدادنمونه بهاندازه معین باشد وقابل تجربه باشد موضوعی نمونه کم دارد وامورزه قابل تجربه بطورکامل نیست این مسئله از دایره تجربه خارج است- مسئله دیگر مسئله تعمیم است ایشان میفرماید ما بعنوان مثال فکر میکردیم که همه قو ها سفید هستند-روی انها کار کردیم وپس از مدتی فهمیدم قوه سیاه است ولی تعداد اندک است مثلا نیم درصد است نیازی ندارد بیایم بگویم که قو رنگ دارد ویک سری ازمایش برای قو سیاه بکنیم اما این مسئله اشکال دارد اول بایدتحقیققوه سیاه درچه نسبتی با قوسفید همسانی دارد اگر 95%درصد دارد اشکال ندارد ولی اگر %50 همسانی دارد این غلط است اگر دراسلام میگویئم فطرت همه یکی است وعقل همه یکی است بر اساس ایات قران است که مطلق بیان کرده استماتعمیم اکثریت بر اقلیت نکردیم ویابلعکس یک حقیقت کلی است- بازی سوم این است هرتئوری بدوعلت کلی رد میشود یا با قوانین اساسی مغایر است ویانمونه های دیگری پیدا میشودو یا به سئوالات نمیتواند پاسخ دهد مجموعه ایندوحالت کلی است ایشان گاهی اصول وگاهی سئوالات مطرح کرده است-ادامه دارد
بسم اللهالرحمن الرحیم-نئو پوزتویسیم-بخش دو-اختلاف سیستم نئوپوزتویسیم- باسیستم هیوم- دراین است-درسیستم هیوم ذهنیت هیچ نقشی ندارد- فقط مشاهده حسی بیان ان مشاهد حسی موردی است-ولی درنئوپوزتویسم فراتر از مشاهده تجزیه وتحلیل اجزا واندازه گیری دقیق ان وحل منطقی مسائل متد-وروش که در علوم مدردرصورت سازی نقش دقیقی بازی میکند-در مدل شناخت پوزتویسیم- ازنماده وسمبل هائی برای پدیده هابکاربرده میشود که تفکر علمی رابوجود میاورد-بدنبال یک ذهنیتی برای تبین تبین ساختارکلی پدیده بر میاید که درارتباط بایافته های مادی تجربی پدیده است- که شناخت خصوصیات پدیده وعملکرد ان توسط ریاضی وفرمول شدن شناختبدست میاید-که سعی شده است-توسط صورتبندی های منطقی-بوسیله نمادها واندازه گیری دقیق بسیاراز خصوصیات پدیدهکه بوسیله متدشناسی تبین شود-ولی ذهنیت باید یک درک ایده الی از تجربیات خودرا بدست اورد- این تعریف خاص ایده الیبه یکنوع فلسفه زبانی نزدیک میشود- که یکنوع ریاضی احتمالاتی است که دریک زبان تخصصی علمی بیانگر حقایق پدیده است-درحقیقت نئو پوزتویسیم ترکیبی از یک زبان منطقی وتحلیلی تخصصی که تجربیات عینی راکه بسیارپیچیده هستنددر یک روح ذهنیتی قراردادی قابل شناخت عمومی میباشد-نکته حائز اهمیت ان است که نئوپوزتویسم-یادگیری فلسفه برای بیا ن حقایق تجزیه وتحلیل ازاد از قوانین فلسفی ومتافیزیکی برای بیانیک زبان تجزیه وتحلیل پدیده استکه یک تحول درفلسفه علم میباشد-حلقه وین میخواست کهپوزتویسم را ارتقا دهد وسعی شد که فلسفه تبدیل به مدلهای منطقی شود-واصول تائید پذیری باهرنوع درک ذهنیتی میبایست وام دارتائیدپذیری تجربی باشد- وتفسیرمنطقی وریاضی باید توسط زبان تخصص علمی باشد- وتمام فلسفه ها میبایستاز فیلترانالیز انتقادی عبور کرده باشد- این دیدگاه هااساس -درک وفهمعلمی – وتجربیات علمی وسامازندهیکه باهم به وحدت میرسد اساس نئوپوزتویسم است-کهدرسال 1930 بتکامل رسید-ولی هنوزبه موفقیت دلخواه رسیده بود وتعهد داده شدکه موانع رابراصلاحات بطرف نمایند وپوزتوئسم را ارتقا دهند-درعلوم انسانی بحران درشناخت پدیده هایان رو به افزایش گذاشت-واعتبارنئو پوزتویسم درغرب درفلسفه وایدولوژیروبه کاهش نهاد-دور ی مسائل حیاتی ومهم اجتماعی وایدولوژیاز تنه اصلی ان وتحلیل های غیرفلسفه ایدولوژی از انهاوهمچنین از بحث های خاص اکادمیکی ومطلق کردن منطق ومسائل زبانیباعث افت محبوبیت نئوپوزتیویسمشد-در همان زمانجریان فلسفه های ضدپوزتیویستیمانند اگزیتانسیالیسم وفلسفی انسان شناسی رشد قوی تر پیدا کرد- ودیگاه مارکسیستی فیلسوفان شوروی دراین امرنقش عمده وسهم قابل ملاحظه ای دربی ارزش کردن نئوپوزتویسم بعنوان یک فلسفه مدرنعلم راداشتند—درتحت این شرایط جریان اصلی تحول نئو پوزتویسم به سمت ازاد گذاشتن وضعیت ان وخود داری از وسعت دادن به ان وباریک کردن مسائل فلسفی ان است از سال 1950 مفهوم نئو پوزتویسم به سمت تحلیل فلسفه علمی رفت-ازسال 1960تا1970 فلسفه های جدیدعلمی رشد کردند-گرچه بصورت جامع برای شفاف کردن نئو پوزتیویسم ارتابط تنگاتنگی وجود داشت- ولی جریان ضددرک وظایف تجزیه وتحلیل علمی هم رشد کردپیش اهنگان جریان اخیرمطلق گرائی روش ومتدفرمول سازی منطقی رارد کردند-باتاکید براهمیت تاریخ علم وروش های متدشناسی علمی وهم چنین ارزش درک ومفهومی متافیزیکدرتوسعه علم را بیان کردند- که تاحدودی اقای –ک-پوپردرتاثیر گذاری ان نقش داشت- که ایشان از نئوپوزتویسم ارتدوکسی جدا شد-تمام این مسائل گواهی میدهد که بحران درک عمیقی گربیانگیرنئو پوزتویسم را امروزه شده است که اساسی است- که درزمانینه طولانی بصورت کلی معمول شامل همه مکاتب خواهد شد
بسم الله الرحمن الرحیم-جناب داعش که یک پرستارهندی راکه اسیر کرده بود باسلام وصلوات به هندوستان عودت داد روزنامه اردوزبان هندی که سلفیهستند بیش از مکان های خاصی تقویت وپشتیبانی میشوند وانرابا اب وتاب تمام بخصوص نشانی از اخلاق پسندیده داعش بیان کردند گربه گشته زاهد ومسلمانا مدتی سلفی هادرحوزه دیوبند جولانی پیداکردند وسرکر ده انها به ریاست رسید وشروع بمشرک وبدعت پراکنی کردن ولی دیرینپائیدورق برگشت وموج جدیدبرعلیه انهاکتاب نوشت وانها رااز اسلام خارج دانستند- داعش گچرات راتهدیدبه قربانیگرفتن کرده است که ادارات انهارا منفجر خواهد کرد وپلیس هم اماده باش داده است میگویند افعیدر زمان احتضار سرش بیش از همه وقت بالاتر نگهمیدارد بیادگفت این همه قربانی برای یک سال کافی است وراه هم دور است وبسیار گرم است مطبوعات اسلامی هند وپاکستان جواب ان روزنامه هارادادند وانراشوک اور دانستند ومایه تعجب گرجه این امر درتاریخ یکامر نادرنیست وبه کرارات رخداده است