بسم الله الرحمن الرحیم- اخیرا در امریکا دانشمندان الهی مسیحی با برپا کردن کنفرانسهائی در باره علت ضعف های مردمان ان دیار وپیدا کردن راه نجات انان به نکته اساسی رسیدن که علت این ضعفها درمرحله اول درشناخت خداوند است- 17 شخصیت درمورد 17 جنبه خداوند پس ازتحقیقات ودادن کنفرانسهاومباحثات بامردمان یک کتابی بنام کتاب باز درباره خداوند دراین 17جنبه نوشته اند یکی ار این نویسندگان این کتاب :"اقای فرانسیس چان": است گرچه نویسندگان اصول بدست امده توسط انان که درتمام کتب مذهبی یکسان میدانند ولی بیشتر کد از انجیل اوردهاند که در قران عینا بلکه بامثال های ارزنده تر موجود است وچناچه نیازمند برخی تصحیحات باشد در پرانتز قید گردیده است-عنوان فصل – قدرت خداوند =خداوند بسیار توانا است ودارای صفاتی که انسان را مبهوت ومتحیر میسازد ولی ما انسانها به این صفات توجه دقیقی نداریم—در نتجه مردمانی ضعیف وترسو بار میاییم- به نظر درست نمی اید که با وجود چنین خداوندی ما دارای چنین افراد ضعیفی باشیم-مردمان غالبا خودر بهحد کافی قدرتمند نمیدانند زیرا مردمان خدا پرست من تصور میکنم به ندرت درباره قدرت خداوند تفکر میکنند لذا خود را ضعیف میپندارنند- هرچه قدر درباره قدرت الهی بیشتر تفکر خودتان را تمرکز وکانون دهید بیشتر قدرت مند خواهید شدشهامت وشجاعت بیشتری برای کارکردن مثبت پیدا میکنیدوبتوانید نکات مثبت خودتان را بگوئید- داستانهای کتب دینی نشان دهند مردان(وزنان) با قدرتی هستند که به خداوند با قدرت بسیارایمان اوردند که پیامبران نمونه اعلی انان هستند مانند داستان حضرت داود علیه السلام با جالوت طاغوت هرزه ختنه نشده یا افراد صاحب اتش(اخدود) که گفتند خدایا ما را ازاتش ( به جای رفیعتر انتقال بده)بیرون ببر- پیامبران همیشه خداوند را درکنار خود میدانستند وپیامبران درپیری درست مانند جوانی قدرت خودرادارا بودند- پیامبران دارای – اعتماد به نفس- دلیری- وبسیارتوانا بودند- ماهم دراین سه بخش همچون پیامبران بایدارتقا بدهیم- خداوند به انسانها روحی که بخشیده است نه برای ترسیدن است بلکه برای عشق ورزیدن وقدرتمند بودن وباتقواا بودن است( البته نویسنده بعدا روشن میسازد که این شجاعت برای اجرای دستورات الهی است وگرنه باید درمقابل خداوند خاشع وخاضع وفقر وپرنیاز بود ونسبت به مومنان قروتنی کامل داشت) وتسلیم امرالهی بود در خواندن کتب مذهبی( به شرط کتب راستین مذهبی) انسان به خصوصیات راستین وبارز پیامبران پی میبرد ومیفهمد که نصایح واندرز های کتب دینی در طول وراستای صفات پیامبران است که خصوصیات بسیار متعالی است- میتوان گفت وحی به کسانی نجوا میشود که دارای روحی نیرومند وبرخود بسیاردارای کنترول ومسلط هستند که ازانها بنام فاتحیین نام برده میشود- فاتح هستند چون که خواست الهی رابه کرسی عمل مینشانند وومجرمیت را محکوم میکنند وخذف مینمایند- ودرجهت حدف کامل ان گام میزنند- انان که مومن شدند- میگویند- ما دیگر به توحش باز نمیگردیم – گرذچه مارا شکنجه کنید ویا از گرسنگی تا مرگ ماراازار دهید- وهرگز به انکارها بز نمیگردیم ودران جهت اقدام نمیکنیم- - خداوند میفرماید هرکس میراث منرا پاسدارد من خدای اوهستم .وان فرد پسرمن است(عبد- یا جزو اهلبیت خداوند است)- (باید اضافه کرد که شجاعت وشهامت اول در بعد عقلانی وسپس تقوائی است) بسیاری از گناهکارن مردمانی نامرد هستند که ایمان ومیراث الهی را ازدست میدهند- مردمانی نفرت انگیز مانند-قاتلین وافرادی که دارای روابط نامشروع وغیر اخلاقی جنسی هستند- جادوگران- ودروغگویان حرفهای-که مداوم دورغ میگویند- وسهم زندگانی انان( خداوند) دراتش وگوگرد قرار دارد – که این خود مرگ ثانی است از این مطالعات بر من این مطلب روشن ساخت که مردمانی که درگروه ترسویان قرار دارند- ترسویان؟- درست زمانی که خود من ترسوبودم به ایتعلت بود که انجا خداوند ازمن میخواست که مثلا کاریر میخواست اانجام دهم- انجام نمیدادم- یا خداوند میخواست که من امر به معروف ویانهی از منکر کنم ومن نمی کردم- کتب دینی میگید انچه را خداوند میخواهد بگوئید وما مجبور هستیم که بدنبال درک ان باشیم وانرا انجام دهیم-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم—جناب اقای اوباما -حضرت الیاس علیه السلام- بر بام کوه بابل امد وشروع نیایش ا لهی جل وجلاله االشریف کرد در دامنه کوه بابلیان اطراف بتان بخصوص بت بعل شروه رقصیدن ودست زدن وهورا کشیدن بودن ومیگفتند مرگ برتو الیاس ولعنت برتوالیاس وچوان حضرت الیاس علیه السلام به سجده رفت بتان هم به زانو افتادند- گفتند حضرت الیاس فرموده خداوند مانند کسی نیست وقدرت مطلق است وتمام قدرت ها ازان اواست وبه نزد حضرت الیاس علیهالسلام رفتند
بسم الله الرحمنالرحیم- مبحث خداشناسی- با الهام از فرمایشات امام صادق علیه السلام انسان وموجودات از کره خاکی بوجود امدند که این کره خاکی ا زیک هسته اولیه بوجود امده است مراحل زیادی را طی کرده است چناچه فرض را برتصادف صرف بگذاریم باید درتمام مراحل هیچگونه مسیر انحرافی را رخ ندادهباشد وحیات دراین کره خاکی بوجود امده است که در بسیاری از کرات میتوان گفت بوجود نیامده است زیرا شرایط خاص میطلبیده است شرایط برای حیات بسیار مهم وبسیار حساس است ومیدانیم در عالم ماده هرجزترکیبی باید قبل ازانکه بوجود بیاید اجزا ان باید بوجود امده باشد وشرایط ترکیب هم چنین است درتمام موجودات رنگها دارا ی سبک های هنری خاص هستند سبک هنری امری است که هم به مطالعات وتجربیات زیاد نیازمند است وهر هنرمند باید دارای یک حس غریزی خاصی باشد که اورا به سمت مکتب خاصی هدایت کند- درموجودات خصوصیات رنگهای بسیارمتنوع است که کمتر تقلید شده است وهرگز درانان نیاز به تقلید وتعویض سبک هنری رنگها هم نیست واین رنگها در مسیر زتدگانی انها نقش زیادی دارند چه مثبت وچه منفی ولی ارامش انان را بهم نمیزند ودرحال سبقت گرفتن هم نیستند- شاید اول به نظر بیاید که چون توپ فونبال در میدان زندگی شوت میشوند درحالیکه کارانها ازیکنبوغ بسیار بالائی سرچشمه میگیرد که شاخت انان نیازمند سالها مطالعات سنگین است- چه فردی- چه اجتماعی وچه سیستمی وهمانطر که امام صادق علیه السلام فرمودند با هیچ اسبابی نمیتوان به ا ین زیبائی رسید وهمه شرایط برای پیشرفت انان وحفظ انان فراهم است هرنوع تصاف فقط یک گمان است شعور فوق العاده که بکار فته است جر درک خداوند منان به هیچ دلیل یقینی نخواهد رسید-
بسم الله الرحمن الرحیم-گفتمانی با برادران مسیحی سایت نجات – بخش دوم-برادارن عزیز میفرمایند-حضرت مسیح علیهالسلام دقیقا مصلوب شده است- من نمی خواستم وارد این حوزه شوم ولی مایل شدم چند نکته رابیان کنم- فیلمی که امریکائی ها درباره حضرت مسیح علیهالسلام درست کردهاند درست کرده اند وادعا میکنند که براساس متقن ترین اسناد است مسیح علیه السلام کهوارد زندان میکنند همه باتعجب به اونگاه میکنندوباخود میگویند مسیح علیه السلام است جناب مسیح از نگاه افراد خیلی تعجب میکند وکمی نارحت میشود اززندان بان میپرسد اینها جچراینطوری به من نگاه میکند زندان بان میگویدبرای انکه تومسیح علیهالسلام هستی جناب مسیح با تعجب وکمی ترس میگوید من مسیح هستم؟ زنذان بان اینه یک فرد زندانی که به دیوارزده است میاورد وباخنده به اومیدهد جناب مسیح علیه السلام وفتیکه به اینه نگاه میکند با کمی تعجب و ترس زیادمیگوید من درست شکل مسیح دارم- ایا ح1رت مسیح علیهالسلم اگرخودشان بودند اینطور برخورد میکردند شیر چه لزلد باشد وچه در فقس باشد شیر است ایشان در زمان حیات خوداش در دهان اژدها بود وترسی به خود نمیداد وحال بیاید از خوداش ترس نشان دهد وباورنکند که مسییح است وانهم علامت ترس تلقی شود درتمام دوران وعظ با اقتدار کامل باصلابت مانند کوه وبا رشادت مثال زدنی وبامکتانت کامل درجامعه زیست حال یکصدو وهشتاد درجه چرخیده است ترسو لرزان وذلیل وخوار واز او میپرسند که توفرستاده خدائی هستی مگوید من چنین حرفی نزدم وجالب است ازاو میپرسند تو پسرخدائ هستی باز میگویئ من چنین حرفی نزدم ومیداند که مردم اورامسیح میدانند وحتی چند بار درزندان میگوید من یهودا استخریوطی هستم وانها جواب میدهند تو چومیدانی اوباماست این شگرد میزنی عجب کلکی هستی وافرادی پای صلیب بودند افرادخاصی بودند برخلاف انکه انهاطرفداران مسیح وانمود میکنند جز چند نفر برای شناسائی ومابقیه از افراد یهودی افراطی بودند ودر حالت صلیب ازو می پرسند حرفی بزن بایدایشان از فرصت استفاده میکرد وبهانها هشدار میداد وانها رالعنت میکرد چیزی نمیگوید- اما حسد را یهودیان میخواستند مثله کنند وحسد اشان در غاری درکوه مخفی کردند که بگردان رومی ها نیقتد انهم ازترساتفاقات سماوئی بود که ممکناست رخ دهد- ولی بعدازانکه متوجه شدن یهودا نیست فکر کردن مسیحوین اورا به گروگان گرفتند وخواستند معاوضه کنند وهرچه گشتند او را نیافتند وچون درشهر شایعاتی بودند به این یقین رسیدند که ایشان یهودا است واورا به ده خوداش بردند ودرانجا دفن کردند او بعدها اهمیت زیادی برای قائل شدند که به همین علت طرفداران ازیادی بدست اورد- یهودیان میگفتند چناچه ما حتی رسولان را بکشیم بیشا ز ده روز درجهنم نخواهیم بود وجبرا ما پاک میشویم وجبرا به بهشت میرویم ونکته دیگر ان بود که غالبا بشر معاد را سخت است که بپذیرد برای انکه گاهی به دورغ میگفتند که پدرفلانی که مرده است دیدن توی خیابان بافلان لباس حرکت کرده است ویا حتی درشهر معجزاتی کرده است- بعدا مسیحیون برای انکه مسئله غیبت حضرت مسیح علیه السلامرا توجیه کنند این دانستن زنده شدن را باب کردند درجائی حضرت مسیح علیهالسلام جز دوازده نفر حواری ندارد وافراد مسیحیی شده بسیار کم وپراکنده در شهر ودهات وبسیار میترسیدند که معنا ندارد دوباره به شهری تا بن دندان مسلح وخالف ایشان هست بیاید وبرای افراد هم خطرناک است- تمام افراد شریر از جبر سواستفاده میکنند وعوام الناس از اینکه مفت ومجانیبه بهشت بروند وهیج هزینهای نپردازنند خوششان میاید امد وار تفیسیر شخصی این حکمت راساختند که روح مسیحی چناچه باروح حضرت مسیح علیهالسلام اتحاد پیدا کند وروح فرد مسیحی درقلب حضرت مسیح علیهالسلام قرار بگیرد ذات درذات وبامردن مسیح علیهاا لسلم گناه ا افراد نابود میشود وبا زنده شدن حضرت مسیح علیهالسلام فرد پاک میشود مانندانکه از مادر دوباره متولد میشود اینان پاک شدن ومثل روز اول شدن تجسم مادی داده اند که این عمل اول بایددرحضرت مسیح علیهالسلام رخ دهد وسپس جبری انسان پاک میشود ولی میشود فکر گناه دادشته باشد یعنی یک پارادوکسی را بوجود میاورند وچناچه باز گناه کند ولی مسیحی بمیرد تمام گناه پاک شده است درحالیکه خئاوند از انبیا از حضرت ادم علیهالسلام گرفته تادیگران باید برای گناه های مستحبی یک ادابی را بگذارنند تا پاک شوند جبری درکار نیست تماماین مطالب لامحال غلط است ازلحاظ عقلی چنین امری امکان عقلانی ندارد برای هرگناهی قاعدهای موجود است همانطور که انسان در زندگانی خوداش قوانین تهیه میکند وبخخش گناه بدست خواوند است که یک عامل موثر درشفاعت انبیای گرام هستند که سلام الله اجمعین چناچه واقعا چنین باشد باید دادگستری ها درکشورهای مسیحی بست خوب بود که اقایان درباره شخصیت زن وحقوق زن در صدرمسیحیت مطالبی میکقتند وجای تعجب دارد که تمدن سکولار که اقایان بانها مخالف هستند بعلل خاص تاحدودی درمقام شانزن وحقوق زن پیشرفتهای داشتند وهمچنین درباره علم اموزی وموارد بسیار دیگری بحث میکردند واما باکمال تاسف وقتیکه درباره قران صحبت میکنند به راحتی مطالب انرا رد میکنند ومال خودشان بسیار منطقی ودرجات بالا میداند خوب که اول معجزه بودن قران رارد کنند وسپس با سفسطه وغلو نمیشودیک حقیقت مسلم را ردکرد ومداوم یفرمایند این کاسه خرجی که خداوند کرده است برای انست تنها فرزند خداوند است خوب بوداین مطلب وروح ازلی وابدی خدائی جناب حضرت مسیح علیهاالسلم را عقلانی اثبات کنند-
بسمالله الرحمن الرحیم- - فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها- بخش سیو دوم-نسلی که درکنار دروازه های بهشت بودن انرا به اسانی فراموش کردن عجیب است دکترینی مه همیشه درطول تاریخ تکرار شده است- وبدنبال فرصت های جدید ثروت اندوزی رفتند وانعظمت گذشته را پشت سرش گذاشتند قران ونصایح پیامبراکرم صلوات الله علیه واله والسلم را وندای حضرت علی علیهالسلام وفاطمهسلام الله علیها والها وبعلها وبدنبال همان لابیهای قدرتمند سابق که انروزه اصحاب بانام واوازه شدند که به یکرفاه نسبی برسندولی سرانجام ازنها بی عدالتی وازار ورنج نصیبشان شد- جریانات بودن اندیشه دقیق وغیر عادلانه پیش میرفت انان بدنبال همان بردگانسابق بالقب جدیدی بنام مومنان بودند- ولی عدالت خواهان وحق طلبان مورد بیمهری وغضب ودرمظان اتهام وافترا وتهمت ورنج قرار گرفتند ولی این خاندان استوار چون کوه با قامتی رسا وزبانی اتشین تاریخ را به چالش گرفتند ومورد قضاوت وداوری قرار دادند وسند جنایت جنایتگران بر سینه اسمان زدند وهرگز به زانو درنیامدند- جامعهای که به تنبلی عادت دادندوروح بردگی را درانان رسوخ دادند وانان را گروه گروه کردند وقوم پرستی را درانها نهادینه کردند ودردرک حقایق بیقید وتنبل هستند وزود باور وحال هم روزنهای به سمت ثروت بادامرده باز شده است سر ازپا نمیشناسند کسانیکهدرمنجلاب باطل تا انجا فرو رفتند که همه را برحضرت علی علیه السلام ترجیح میدهند- عوام فریبی بازاری پر رونق دارد وحقایق داروی تلخ است ودین لقلقه دهان است ازانهائی که تا دیروز باانها میجگنیدند وانها راتحقیر میکرد مهربانتر از خاندان اهلبیت مکرم رسول الله اعظم شدند- وبا دادن کمی ازادی ومحایت کردن های مالی تمام تعلیما ت دینی فراموش شد- تا انجا که ازادنه خود را برانها تحمیل میکردند ونمام تحمیلات انان را به راحتی میپذیرفتند ولی تمامبرنامه های لابی قدرت برای نفع خوداش بود .هیشه انان را متکی به قدرت ومطیع اوامر انها بار اوردند با وجود انکه حضرت فاطمه سلامالله الیها والها وبعلها با بیان روشن وصریح فرمودندکه راه نجات وصراط الهی را متعلق به حضرت علی علیهالسلام است ومابقیه راه ها به جهنم ختم میشود ولی گویا دران زمان انان کر وگنگ وکور شده بودندوعقل انان طلسم شده بود وان تمدنی را که بالای سرشان برده بودند بر سر خود خراب کردند- هوا وهوسها وساده لوحی فریب حرفهای چرب وچیلی ومتکی به لابی های قدرت وافراد افسونگر شدند عجیب است که خداوند درز مان فتح مکه پیام خوداش را که جناب ابوبکر برای قریش میبرد رابه حضرت علی علیهالسلام داد که پیام روشنی بود که شخصیتی که صادق ودشمن شناس وموردتائیدالهی وکاردان ومدبر وراهنما ی متعالی است علی علیه السلام میباشد راموردتوجه قرارندادند تا انچه سزاور انان است بر سرشان بیاید وموردعبرت دیگران واقع شوند شاید نسلهای اتی ازانان عبرت تاریخی را بخوبی بگیرنند- انشائاللله
بسم الله الرحمن الرحیم-گفتمانی با برادران مسیحی سایت نجات- بحث ها گاهی علمی است وعقلانی است که مبانی واصول خاص خوداش را دارا است وگاهی هم القائی وانهم بایداصول خوداش راداشته باشد وسعی باید بشود که خلط مبحث نشود وگرنه نتایج نا مطلوبی میگذارد ودرقروت عصر حاضر بخصوص بعداز پعثت مبارک حضرت محمد صلواتالله علیه واله والسلم که بشر مقدمات تفکرات منطقی را طی کرده بود واماده شو با سرعت بیشتری به سمت مطالب عقلانی وعلمی برود توجه علمی وعقلانی بیشتر مورد تاکید قرار گرفته است اصولا اثبات علمی شده است که مذهب راستین مانند دین یهود را روشن عقلانی راطی کردهاند که به بعضی نکات ان اشاره میشود وبرعکس این بت پرستی بوده است که چون مبناعلمی نداشته است ونتایج لازم رانمی گرفته به سمت القا های غلط روانشناسی میرفته است ومتاسفانه به جای انکه روش های علمی وعقلانی دینی اقتباس شود وپی به اصول انها را برنند از روشهای بت پرستان که خیلی ظاهر فریب است استفاده کردن درست برعکس انچه حضزت مسیع علیهالسلام میخواست عمل شده است- اولا انسان نمیتواند خدا شود اولا مخلوق نمیتواند خدا شود اثباتانهم اسان است یک دیالکتک ایجا میشوداثابت شده است یکی از مسائلی هوش را زیاد میکند تاثیرات دیالکتیکی است – اثابت شده است که درنزدیکی غروب زمانیکه انسان روبه خورشید درنزدیکی غروب است مطالعه میکند هوش درحد بالائی کار میکند زیرا از یک طرف میخواهد زیبائی غروب را تماشا کند .از یک طرف وحشت تاریکی دارد وهوش حداکثر استفاده را میکند لذا میگویند بلافاصله یک نورافکن اماده باشید که تاریکی تاثیر منفی میگذارد وسحر علت درس خواندن این است هم زیبا است وهم مداوم نورانی تر میشود و وانسان بیشتر احساس رضایت میکند حالا دیالتیک انسان وخدا پاسخی ندارد وهرچه انسان القا کند ولی ضمیر ناخوداگاه نمیپذیرد وبه ضرر مذهب تمام میشود- دوم شکنجه دیدن وزجر کشیدن- این را اول به یهود نسبت دادند در حالیکه تحقیقات حرف دیگر میزند اثابت علمی شده است چه در انسانشناسی وچه در ازمایشگاهای روانشناسی درمبحث دهنیت وتفکر وخلاقیت که انسان در زمانیک برذای اولین به مسئله ای که هیج گونه اطلاعاتی ازان ندارد مدتها به ان وسیله خیره میشود وهرچه قدر انسان باهوش تر باشد بیشتر خیره میشود تا راه حل را پیدا کند استادان ریاضی مایل هستندمسئله به این سادگی حل نشود ومدتها روی ان فکر کنند وزمانحل میشود میگویند شادی کم .ورنج زیاد واز دوستانشان که یک مسئله پیچیده راحل کرده است طلب میکنند که انرادستکاری کند که حل نشود روح وذهن وشخصیت واخلاق وبسیاری از فاکتور های روح باتفکر حل وبارورمیشود ودرکشف مسادل مادی هم همین روش تاثیر بسزا دارد دریهودیت اساس براین اصل بوده است که فرد به معبد بیاید وتفکر کند درعیوب خوداش وکارهائی که میتواند برای افرادانجام دهد ویا رفع نقص کندچون انزمان علم پیشرفتی نکرده بود راه همین است وبه محض انکه به نتجه ایرسید به انکار مبادرت میکرد وتما خلاقهای یهودی درمسائل مادی اینچین میکردند وخانم استادفرمود گه شواهدی بدست امده است که انبیا علیهم السلام یهود این روشها راسازمان داده بودند وپالایش روح که بخثی مفصلی است مه هم تاثیرات شگرفدارد درفرد که جلوهای خداوند راخود خداوند میداند وهم روح پلایش شده درجوامع تاثیر انکار ناپذیر دارد- اما بلت پرستان هرکار میکردند بهدرجات عالی نمیرسیدند ویا مشکلات انان حل نمیشود لدا متولیان بت انها به زجرکشیدن وادار میکردند گرچه برای فرد جز رنج کشیدن نتجهای نداشت ولی مردم درتعجب وحیرت ویااحساس دلسوزی ویا احساس قهرمانی میکردند وچناچه درکار موفق نمیشدند خودکشی میکردند ومیگفتن که روحاش بابت اتحاد پیدا کرد ودگی همه ذلسوزی میکردند وکسی جرئت نمیکند که ایشان را سرزنش کند- روح های انسانی باهم اتحاد فیزیکی ندارندواین امر براساس مجاز گفته میشود وبرای پاک کردن گناهان همچنان که دراسلام امده است توبه وپشیمانی کافی است وریاضت ها بیتر تعمق وتفکر برگناه وزدودن اعتیاد به لذت ان است مانند گریه کردن وتلافی کردن وعبادت زیادکردن وجبرانهای مادی کردن وبروی اتش جهنم تمرکز دادن است بطوری که کسی متوجه ریاضت های فرد نشود قران خواند ومانند ان است وان ریاضتهائی که درمسیحیت بحز رهبانیت وخدمت به مردم ومابقیه ان حرام است وحضرت مسیح علیه السلام پاک شدن از گناه رااسان کرد ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها- بخش سی ویکم- انتخاب افراد بعلت رای قبیلگی که تنها به کاندید قبیله رای میدهند کار بسیار غلطی است که همیشه کاندیدا از قبیله بزرگتر باشد- اولا رهبری امت مسئول کارهای روزمره محلی ومنطقهای نیست البته اداراه این امور رابه رهبران منتخب محلی داده شود بهتر است وان رهبران هم باید شایستگی لازم راداشته باشند جناب عمروبن عاص زمانیکه فرمان بسیج سپاه اسامه شد که بسیاری منجمله شیوخ ناراحت شده اند درحالیکه ازمایش رزمی ونوع دلگرم کردن جوانان وشرکت درتوزیع مواد خورکی وغیره امتحان خود راپس داده بودند بفکر فرومیرود که نقشه حضرت رسول اکرمصلوات الله علیه واله والسلم چیست با تست کردن اسامه متوجه میشود که برتری او نسبت به خوداش محق است حالا ایشان مشاور ومشیر سلطان مکه است وما بقیه شیوخ راهم تست میکند که همه اقایان از گرما مینالیدند ونبودن اب ومسائل مانند ان متوجه میشود که حضرت درست انتخاب کرده است اقایان شیوخ بازی را شورع میکنند ولی جناب عمرو بن عاص میفرماید من حتما به جنگ میروم واگر جبهه تعطیل شد اخرین نفر هستم به خانه باز میگردم حق با رسول است اگر اتفاقی بیفتد مردم ما را موجب ان میدانند باید دراین موارد مطمن شد جنابان شیوخ اصرار میکند وایشان میگوید اگراجازه موقت دادندمن میایم ومیرود پیش جناب اسماه میفرماید مثل اینکه جبهه تق ولق است ومن یادم رفت حمام بروم اگر اجازه میدهید من برای حمام بروم جناب اسمه میفرماید از طرف رسول الله صلواتالله علیه واله والسلم ستوری برای بازگشت نیامده است وبزودی حرکت میکنیم وچناچه به حمام نیاز دارید اب اینجا هست وایشان باز میگرد وشیوخ مداوم به نق میزدند واصرار میکردند وباز ایشان خدمت جناب اسامه میرود که مردم راتحریک به باز گشت کرده بودند وانهم از راه دلسوزی؟ وجریان به اسامه میگوید ومنتظر جواب می ماند اسامه میفرماید رفتن چند شیوخ ضربه به جبهه نمیزند جنگ جوان ومردان میان سال میخواهد وشماهم بروید ایشان میفرمایدمن حتما برای جنگ میایم وهرکس گفت چرا رفته است بگوئید برای حمام رفته است درست است که من مانند جوان نمیتوانم به جنگم ولی میتوانم جوک بگویم ورحیه بدهم ودر امر توزیع کمک کنم واز تجاربم استفاده کنم ومحل خود را به اسامه میکید واصرار میکن که حتما ایشان را باخبرکنند- دربازگشت روبهجناب ابوبکر میکند وانها را سرزنش میکند ومیگید من دانستم برای چه به شهر باز میگردید مواظب باشید شیطنت نکنید کمترین جبران کردن زحمات پیامبر اکرم صلوالتالله علیه واله والسلم انتخاب داماد اوبه رهبری است که تا امروز ازهمه ما سر است جناب ابوبکر خشمگین میشود وروی خوداش رابرمیگرداند ومیفرامید شما کاری به اینکارها نداشته باشید وباسرعت از ایشان دور میشود- اولا برای خداوند کار کردن اسان نیست بایدمنتهای سعی خوداش را انسان بیاد بکند وبقل قران همانطور که برای پدراش میکند ویاعلاقه دارد که فرزند برای او بکند- جناب مسیحیت از روی کوتاه فکری اول امد فرشتگان مانند بچه های چند ماه با بال کشید کانها مثلا حضرت جبرائیل علیه السلام هستند که به کمک حضرت مسیح علیه السلام وپیروان انها امدهاند که اینکه درفیلم های غرب چند نوجوان کیفی را باز میکنند واشیائی درمیاورند اینان همان فرشتگان هستند که به کمک افرادمیایند بعدا یک شیر پاک خورده فرمودند این فرشتگان درحالت عبوس هستند باید انها را برهنه وشاد ودرحال بازی یعنی درواقع دراند کمک میکنند بکشید وبعد ختران راه به ان اضافه کردند وسپس درکمتر جائی هردو هستند بیشتر دختران کودک صفت هستند بسیاری معتقد هستد برهنگی در مردم مسیحیت ازهمینجا نشات گرفته است ودوم دیدکودکانه نسبت به فرشتگان باز ازاین مسئله نشات گرفته است اعراب هم از مسیحیت تقلید کردند ولی خداوند یک تودهانی محکمی به انها زد که درمسائل الهی شما به هیچ اطلاعات دقیقی دست یازی ندارید وبایدمطیع امر رسولالله اعظم صلواتالله علیه واله والسلم باشید گرچه به نظر میرسد جناب معاویه همچنان به همان دیدگاه خرافی معتقد بوده است-ادامه دارد