| ||
|
بسم الله الرحمن الرحیم- - فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها- بخش بیست و هشتم-بیعت یعنی خریدار یک ایدولوژی- شدن است ومیبایست خریدار ان شخصیتی که ان ایدولوژی را هم معرفی میکند شد—جهان بسیار پییچده است- بعنوان مثال این نفتی که در خلیج مکزیک وارد دریا شد هم موجودات خوب را نابود میکند وهم موجودات خطرناک را وهم احتمال دارد ریز موجودات خطرناک را باخوداش به ساحل بیاورد وهم میتواند موجودات خوب را به بد تبدیل کند خلق موجودات خوب قدرت خداوند است خلق موجودات بد هم قدرت خداوند است – خلق موجوداتی که برای بعضی موجودات مفید هستند وبرای بعضی مضر هستند انهم قدرت الهی است شاید دلیل انکه در نماز صبح سوره فلق وناس بخوانند ودر شب هم چهارسوره قل را بخوانند مربوط به همین مسئله باشد- یک روز استادنا= سلامالله علیه ورحمت الله علیه با من خصوصی صحبت میکردند واحادیثی را میخواندند وبا خنده شیرینی میفرمودند": قدرت در دست کی است؟:" واز همه مهمتر خود خدواندجل وجلاله الشریف است پیچیده ترین پرقدرت ترین صفات را دارا است برخورد با خداوند ساده نیست وراهی برای پیروزی موجود نیست مگرانکه تابع محض الهی بود ونباید مغرور وگول خورد از بعضی پیشرفتها وبدست اوردن بعضی امکانات که انها بعد مشخص میشود نقمت است مه نعمت- شناخت حد وحدود حتی درمسائل ساده مادی کاری اسان نیست استاد ما درانگلستان میفرمودند دنبال علم رفتن وکشف ان که خیلی ها انرا ساده وراحت میپندارند- بسیار خطرناک است بطوریکه غرب مایل است که امکانات را به دیگران دهد به شرطی بداند راست میگویند- حتی مایل مثلا در کره مریخ ازمایش شود- حال ازمایش باخداوند چه میزان خطر دارد؟ وقبلا فرموده است سرانجام شکست جهنم است- در اواخر دروان عباسیان که هنوز برای نگارنده مشخص نیست چرا این اتفاق افتاد ولی براساس بیانات استاد صوفی گری خاصی شروع شد- که پنهانی تمام نمازها را باشرایط مختلف میخواندند که کدام حال میدهد ونورانیت ایجاد میکند وبه کسی چیزی نمیگفتند مگر کسانیکه مصر میشدند که از شما وازوجنات شما نور صادر میشود مدتها انکار میکردند وانها میگفتند که شما در بشاشیت هستید واستحکام روح دارید ومن شبها خوابهائی درباره شما میبینیم- پس از مدتها انها به گروه خود میاوردند ومسائل دیگری که دارند- وسپس در باره ان احادیث دقت میکردند وبه رموزی دست پیدا مکردند واز ترس حتی به کوهها نمیتوانستند فرار کنند وچون تحت مراقبت بودند به اسم مسافرت به حج گروه میرفت تا تعلیمات رابدهد وحتی دزدان که به اینها حمله ور میشد بعد رئیس دزدان می امد واموال انها پس میداد وراه نجات میطلبید وچیزی هائی مشاهده میکرد- امریکا پس از انکه شوروی فحشا را ازاد کرد وتوسعه داد وازدواج را اسان کرد ویک نوع بشاشیت در جوانان مشاهده کرد گول خورد- چون میدانست که جهان وبه خصوص اورپا مانند مورچه درعلم واقتصاد پیشرفت دارد وتمام ثروت در دست شاهان وطرفدارثروتمند انان است ونیازی برای پیشرفت وتوسعه اقتصادی ندارنند وثروت وعلم انان بوسیله دانشمندان انان که فقر بودند و وپول انان توسط ثروت مندانی که راهی به جائی نمی برنند به امریکا سرازیر خواهد شد وهمجنین شد پی ان به گارگران زیادی نیاز بود که غالبا مردان میامدند وخانواده را نمی اوردند توسط فحشا وسرگرمی ک ا ولین بار دردنیا به صورت یک صنعتی که سرمایه گذاری کلانشد ودانشمندان وهنرمندان زیادی را بخود جلب کرد بتوانند این مردان ازخستگی وغریب بودن وناراحتی های دیگر ومیل شدید به باز گشت جلوگیری کنند که بیشترین سعی در مردان کوبا شد که هم نزدیک بودند وهم ففیر بودند وهم بسیار پیشرفته بودند وبعدا سعی کردند که باخانواده بیایند وچون نیامدند برای جلب انان از فحشای خود کوبا خواستند استفاده کنند که پس ازمدتی به ازدواج ان مردان دربیا.ورند وبه شغل های دیگر بپردازند وتمام این کارگران را وادار به یادگیری علم وتکنیک کردند کاری شوروی کرد بعد ازمدتی متو.جه شدن که میابیست تمام مراکز انان به سبک سنتهای خودشان باشد تا حدودی از نارحتی انان میکاست ولی پس از مدتی باخود گفتند چرا ما باید اب به اسیاب دیگران بریزیم – وگفتند ما دیگر امریکائی هستیم ونه نژاد اورپائی ونژادهای دیگر وباید تمدن امریکائی داشته باشیم وانرا به جهان معرفی کنیم لذا دستور داداند اول ا ز مسکن وساختمان شروع شود یک سرس ساختمام که نقایص ساختمانهای مطرح دنیا رانداشته باشد علمی باشد وبسیار ساده باشد وارزان بتوان به ان دست پیدا کرد اولا باید بسیار مدرن بشویم وبه روز شویم ایندو اصطلاح باید در دست ما باید باشد ومداو ساختمانها که پیشرفت علمی شد درهم بکوبید وازنوع بسازید ودر کشورهای دیگر هم سرمایه گذاری کنید به شرطی که ساختمان را ما مانند خود بسازیم- کم کم در علوم کاری کنید هم دست از مذهب بردارند وهم از سنت هایشان وعاشق امریکا شوند- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- - فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها- بخش بیست و هفتم- اجماع یعنی افرادی که دارای یک رای دریک مورد خاص هستند- ودر مسائل سیاسی وشهودی دارای اهمیت هستند چناچه اکثریت داشته باشند میتوانند تعین سرنوشت سیاسی بکنند ولی چناچه مشروع از لحاظ مذهبی باشند رای انها دارای اعتبار شرعی هست ولی چناچه از لحاظ شرع مشروع نباشند رای انها اعتبار شرعی ندارد ولی اعتبار عرفی دارد بعناون مثال شیطان دارا افراد ولشگرهای زیادی هست که شخص شیطان ولی امرانها است وپیروان شیطان هم شیطان را بعنوان ولی امر خود قبول دارند ولی این اجماع اعتبار شرعی ندارد- اجماع باید از افرادی که هم مسلمان متعهد وهم عاقل وهم اگاه باشد وهرکس بر اساس اجتهاد خوداش به یک وحدت نظر رسیده باشد که امروزه درتمام علوم ومکاتب علوم عقلی هم به همین نتجه رسیده اند وحتی امروزه به اجماع عرفی را یک اجماع مسکن می نامند- اگر امروز به نظریات های علمی بخصوص در بعد علوم عقلانی وانسانی یک نظربی اندازید یک نظریه سالم پیدانمیکنید وتماما دارای نقص حداقل جزئی شده اند وزمانه با سرعت بسیار زیادی دراین راستا حرکت میکند ولی در صدر اسلام یک نفر میشود جبری اکثریت را جبری میکند ویک نفر میشود معتزلی اقلیتی را معتزلی میکند البته امروزه همه رسانهای غربی بعنوان مثال سعی میکنند چنین رفتاری را داشته باشند وبه مهارت های بسیار زیادی هم دارند ولی عمر انها کوتاه خواهد بود لذا خداوند در بسیاری از احادیث از معصوم سلام الله علیهم اجمعین فرمودند قبول تکالیف براساس میزان عقل است- عبیدالله بن زیاد یکی از پلیدترین فرد زمانه خوداش برای طولانی کردن حکومت یزید العنت الله علیه به شیر بیشه شجاعت وکوه استقامت واقیانوس صبر حضرت زینب سلام الله علیها والها ولعلها میفرماید عملکرد خداوند چگونه دیدی ویا دیدی خداوند مارا پیروز کرد – که نشان از جبری بودن را اشکار میکند- پس باید بپذیرد که قابیل حضرت هابیل راکشت ان هم پیروزی خداوند بوده است وپس چرا قابیل قاتل به جهنم میرود حضرت الزهرا سلام الله علیها والها وبعلها در مسجد در به ابو بکر فرمودند": که میزان واندازه ها که بوجود اورنده حکمت ها است را فقط انبیا عظام میدادند علم یعنی شناخت اندازه ها که درتحت قوانین وسیستم هابه گرداش درمیایند وسیر تکاملی را بوجود میاورنند- ایا جناب ابو بکر به این اندازه تسلط داشت یا تصمیماتایشان بقول بهدچه ها قزل قورتی بوده است این علوم جزعلوم لدنی است که حضرت ان را نور الهی نامیدند وفقط مطهرین دارای این نور هستند مانند نور الهی پیامبراکرم صلوات الله علیه واله والسلم میباشد ودیگران خود سر عمل میکنند وسرانجام به ناامیدی وخزلان دچار خواهند شد ومورد لعنت الهی وبنبالاش به کسب جهنم نائل میشوند وجز سیاه روزی وضخیم کردن پرده در جلوی چشمان انسان نتجه ای ندارد تنها مطهرین سلام الله علیهم اجمعین هستند که میدانند که پایمبر اکرم چه حدیث های فرمودند ومنظور ایشان چه بوده است وچه احادیثی اگر عمر ایشان طولانی میشد میفرمودند وهر نوع ایرادبرمطهرین سلام الله علیهم اجمعین افترائی بیش نیست که برای گمراه کردن عوام الناس پرتاپ میشود- قفران میفرماید هیچ تر وحشکی نیست مگر انکه انرا ما بیان کردهایم یعنی تمام حق ها واندازه وقوانین ها وغیره چه کسی غیر از مطهرین سلامالله علیهم اجمعین میتوانند این ادعا را دشته باشند که به کل ان مطلع هستند وشخص است باید افرادی باشد که ازان مطلع باشند وگرنه این حدیث هم دروغ وهم عبث خواهد بود- ایا انتخاب ولی امر جزو این تر وخشک هست یا نیست مسلما هست وایه هم در این باره امده است چرا نحو تعین ولی امر را مشخص نکرده است ولی در قران هشدار کوبندهای در باره را خطا رفتن را داده است که باید راه همان راهی باشد که خداوند انتخاب کرده است برای انکه رهبران اگاه به این صراط را مشخص کرده است وگرنه پیامبراکرم انقدر سوائل از خداوند منان وجل وجلاله الشریف میکردند تا ابها مها از بین برود- هیچ گاه خداوند رهبران الهی را به عهده مردمان قرار ندادهداست وبه خصوص کسانیکه مایل بودند خود به رهبری برسند وبا پیامبران در ستیز بودند سخت انها را گوشمالی داه است امامت با نبودن اجماع از امامت خلع نمیشود و فقط کاربرد اش محدودتر میشود پس حق با شیعه است که امامت را برگزیده است وانان درمقابل ولی امرهای جور وظلم چون پولاد مقاومت کردند واز حق خداوند وخویش که امامت انان را خداوند منان وجلاله الشریف نصب کرده است به خوبی دفاع کردند سلام الله علیه اجمعین
بسم الله الرحمن الرحیم- فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها- بخش بیست و ششم- مسئله اجتهاد بسیار مسئله مهمی است این اصل فقهی امروزه در کشورهای اهل تسنن مشگلترین مسئله ومشگل ساز شده است- زیرا هیچ گونه مبنای علمی ندارد پیامبر اکرم که فرمودند دربعضی مکانها وموقعیت ها اجتهاد کنید راه اجتهاد هم رانشان دادند- جناب ابوبکر اولین اقدام ایشان اجتهاد کردن که خمس راتعطیل کنید وهیچ دلیل شرعی هم نداشتند ودرحقیقت تفسیر پیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلم رااز ایه خمس نسخ کردند وده سطر هم علت شرعی انرارا ننوشتند که یک بدعت بسیار خطرناکی شد که بعدا کرارا از حاکمان جور وظلم تکرار شد وسپس انفال وخالصه جات به همین نحو جز بیت المال کردند وتمام قوانین بیت المال را که پیمبر اکرم مشخص کرده بودند ملغی کردند وکاملا دست حاکم شرع برای هرنوع استفاده ای باز گذاشتند بعنوان مثال فرض کنیم که فدک جز بیت المال مدینه است یعنی باید برای مردمان مدینه هزینه شود جناب مروان بن حکم که پولش از پارو بالاتر میرود ایا محق است که تمام فدک مال ایشان باشد یا انکه حداکثر یک سهم خواهد د اشت جناب یزید مگر اهل مدینه فقیر است که تمام فدک متعلق به ایشان میشود تا زمانیکه مدینه نیازمند بیتالمال خوداش است حرام است که بیتالمال به شهر دیگری رود وانهم برای کسی ثروتمند است این نوعدمسائل باصرف کلمه اجتهاد حل نمیشود بلکه وزری سنگین بردوش عاملین ان میگذارد- جناب ابوبکر فرمودند پیمبراکرم صلوات الله علیه واله والسلم در دادن فدک به حضرت الزهرا بتول سلام الله علیها والها وبعلها اجتهاد کردند درحالیکه پیمبر اکرم هیچگاه نیازمند اجتهاد نیست وایشان صریح فرمودند که خداوند امر کرد که فدک را به نزدیکان بدهم ومن از جبرائیل علیه السلام پرسیدم نزدیکان من کی ها هستند وایشان از خداوند پرسید وخداوند جل وجلالهالشریف فرمودند منظور حضرت الزهرا سلام الله علیها والها وبعلها هستند وایشان به اصحاب فرمودند ": من مامور هستم که فدک را به حضرت الزهرا سلام الله علیها والها وبعلها به بخششم" ایا این عین نص است یا اجتهاد است دقیقا نص است- اجتهاد همانطور که عرض کردم جایگاه خاص خود رادارد ما مامور به اجرای نص هستیم- جناب اقای ابو بکر پس ازانکه اجتهاد کردن که انفال جزو بیت المال است انرا از اصل جزو بیتالمال گرفتند وفدک را عطف به ماسبق کردند وفرمودند مه فدک دراصل مال بیتالمال بوده است پیمبراکرم اجتهاد کردن که جزو انفالی هست که موقتا خارج از بیتالمال میشوددرنتجه اولا موقتی است وثنایا شخص پیمبراکرم صلواتالله علیه واله والسلم که به ایشان فرموده اند- ان حدیث کذا را که ما پیمبران سلامااله علیهم اجمعین- ارث نمی گذاریم- یعنی که انفال باز گشت به بیتالمال؟ یعنی فدک به بیتالمال باز گشت وسه جور گفتند وچون جناب اقای ابوبکر صدیق هستند یاید حمل کنیم که سه بار با پیمبراکرم صلواتالله علیه واله والسلم ملاقات دراین باره داشتند وبیتالمال صدقه است ونصیب اهلبیت مکرم ایشان وفرزندان ایشان نمیشود- بعدا اجتهاد شمامل فتواهائی شد که در برگیرنده حیله وظلم ونفاق وجنایت وتحریف قران وجعل حدیث تطمیع ودورغ گفتن بلاخره هرنوع فسقی را دربر میگرد وحتی امروزه پای استعمارغرب رابرای چپاول کشورهای اسلامی باز میکند وهرنوع تعلیم وتربیتی که مایل باشند دراین کشورها رواج میدهند- ایا بعضی خلقا شراب میخوردند یانه وایا باخوردن شراب مردن یانه وایاتوبه کردن یانه ایا اجازه امر به معروف ونی از منکر میدادند یانمیدادند- ایا جناب ابوهریره چپ وراست که میرفت حدیث جعلی میساخت یا نمیساخت وایا مداوم اجتهاد باطل میکردیا نمیکرد ایا اورا مجازات وتوبه دادن وسپس اعدام کنند یانکه مداوم بر غرت ایشان اضافه میشد ودیگران هم راه رسیدن به مال ومنال را یاد میگرفتند- اجتهاد تعطیل حدیث گفتن ونوشتن وتفسیر قران کردن دوپایه اساسی علوم اسلامی که دقیقا مخالف قران وسنت است چه مجوز شرعی دارد وچناچه از قران وسنت نتوان حکم را استخراج کرد اجتهاد از کدام منبع میخواهد پاسخگو باشد- ایا نمیدانستند که این امر نتجه اش تششت افکار به همریختن نظم واتحادبین مسلمانان خواهد شذ و دها فتوا برای موضوع بوجود خواهد امد از منهای بینهایت تا بعلاوه بینهایت- وتسلیم افراد سفیه شدن وتنزیل وتاویل وتعطیل ایات قرانی جزحماقت چه نام دارد ایا میشود نامااین ها را اجتهاد گذاشت یاهمان بدعتی است که پایمبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلم فرمودند به زودی بازار بدعت ودورغ بستن برمن رواج پیدا میکند که روزروشن شما را شب تار خواهد کرد وبه تفسیر دقیق قران مراجعه کنید که باید از اهل ذکر بپرسید نها زانهائی که در درک قران مشگل دارند- پس از رحلت پیمبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلم که تعادل دینا واخرت به طرز دقیق وکار سازی ایجاد کرده بودند به جامعه جهت وخط دنیا گرائی داده شد که نمیتوانستند که انرا جمع اش کنند وانهائی که دردل انها مرض وضیق بود به اتش ان افزودن وفرد دنیاپزست نه اهل امر به معروف است نه اهل جهاد وبا مردمان دنیا پرست هم خوی میشود وقلب سلیم را ازدست میدهد وانسان مریض روانی میشودوبه ان هم معتاد میشود- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- - فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها- بخش بیست و پنچم- اولین اصل در شناخت دستورات بر میگردد به اوائل اغازان مذهب میبایست متون مذهبی درهمان اوائل به صورت روشن تدوین شود .این سیر همچنان روشن و واضح به پیش رود- افراد دران زمان مسئولیت عظیمی را بعهده دارند – در این مسیر اشکلاتی میتواند رخ دهد- اول تمام مذاهب در شرایطی بودند که فرهنگ ووسیله انتقال روایت ها ومتون به صورت عمده شفاهی بودهاست کمتر مکتوب وانهم بامهر خاص میبود وسازمانی مسئولیت داشته باشدکه هدایت جریان نشر را بعهده گرفته باشد- دوم درک لغات ان زمان یکی از مشکلات عمده میباشد که باز کمتر بفکر بودند که انها را بخوبی جمع اوری وتدوین نمایند- سوم سبک نگارش وحل مسائل غامض ویا داشتن وجه های مختلف ومطالب پیچیده وشرح وتوضیحاتی که بنام تفسیر ویاحاشیه نویسی لازم را تهیه کرده باشد ومتون ناقص را مشخص کرده باشد وانها از مییدان خارج نمویده باشد وتمام حقایق راهم نگاشته شده باشد القبته این مطالب متعلق به ان بخش است که ارتباطی با پیامبران علیهم السلام نداشتند وازهمه مهمتر عده ای که متعلق به لابی های قدرت بودند که نقل وانتقال روایت نظارت کامل داشتند ودخالتهای یک جانبه وفیلتر کردن ویا دستکاری کردن روایت ها با مهارت انجام میدادند از انجا که فرهنگها انسانها درابعاد زیادی باهم متفاوت است وخصوصیات های روانی وذهنی وعلقهها ونوع تمایلات بسیار متفاوت است- میتواند دراین روایت ها تاثیر گذار باشد- بعنوان مثال درکتب جناب افلاطون وارسط گفتمان جنابان با افرادی که به یکنوع سفسطه دچار بودهاند که درگفتمان خودشان بشدت ازان ها دفاع میکردند مبین این امر است واز همه جالب تر گفتمان خداوند با شیطان وافراد با پیامبران عظام وتاریخ اسلام تا امروزه بخوبی این امر مشخص میکند- تنوع مطالب در موضوع واحد چه درتورات ویا انجیل ویااحادیث ها واحکام در بین مسلمانان بخوبی این امر امبین میسازد- نبرد بین نحله های فلسفی وبین شعرا وتاریخ نویسان ودیگران دلیل روشن دیگری دراین مورد هست وسرانجام نبرد دردرونیک مذهب ومذهب باهم دیگری باز نشانه گویای دیگری است- سرانجام انسان وادار میکند برای رسیدن به اگاهی وعلم ناب دست به کشف طریقهای بزند که بتواند به حقایق را بدست اورد- لذا برای اولین بار جناب افلاطون درکتاب جمهور خود روش شعرا که یک دیگر بدنام میکردند راروش انانرا تکذیب کرد وفرمودروشهای این افراد را باید تکذیب مرد تا زمانی کهبتوانند به صورت مدلل حکم خودشان را اثبات ودرستی انرا مدلل سازند- همچنان ایشان بیان کردند جایگاه موضوعات بیادبخوبی تبین شودزیرا مشگلات به صورت عمده زمانی بوجود میاید که بعنوان مثال نمیداند فلسفه چیست وبه اندیشهای ذهنی غلط خوداش داوری میکند- یهودیان به تشتت افکار وایجاد فرقه ونحله های تفسیری خیلی زودتر از مسیحیت متوجه خطرات این انشعابات شدند- وسنت شفاهی تفسیری که هیچگاه نوشته نشد مشهور به معبد دوم که از سال(515 BCE - 70 CE) رخ داد که بعد به صورت مکتوب درامد بنام تلمود نام گداری شد مشگل در این جا است که میبایست تا تاریخ مشخص تمام نواقص وعیوب شناسی میشد که بعنوان مثال یک روایت باید 13 اصول راداشته باشد تا بعدا اگر از احادیثی استفاده شده است که دارای این این خصوصیات نبوده باشد کنار گذاشته شود ولی شناخت عیوب به تدریج بوجود میاید وبسیار دیرتر کشف میشود- ومداوم این عیوب اضافه میشود مثلا به50 تا میرسد ومتاسقانه تمام حقایق هم نوشته نمیشود واین خصوصیات هم باید اول منطقی بودن خود را بیان کند که میتواند عیوب راتشخیص دهد وبه صورت منطقی ان روایت را ردکند- درمورد لغات نحو کار را به این صورت انجام دادند یک لغت دریک متن باید درتمام متون وروایت همان معنی را بدهد وبه همین نحو تفسیر یک مطلب باید درتمام متون همان تفسیررا باید داشته باشد- ولی بعدا رهبران مذهبی یهود نپذیرفتند که اسناد تساوی اصول در تمام متون متنوع باید یکسان باشد- لذا قوانین برای تشخیص صحیح از غلط میبایست بدون غلط باشد را بوجود اوردند که به ان ":تناخ:" گفته میشود ولی در روش یونانی ان خالی از عیب نمیدانند- نکته بسیار مهم این است قوانین باید بتوان نکات پیچیده وچند وجهی واسرار امیز رابیان کند که لازمه ان این است که به دونوع قوانین لازم است که بعضی محکمات رابیان کند وبعضی متشبهات رابیان کند- اما درمسیحیت که انها روش دیگری را طی کردند وان این است چهار انجیلراپذیرفتند که سرتا پای اندرست است که درحقیقت سیاست بود که انجیلی که بیشاز همه طرفدار داشت وموافق با پاپ ها بود انتخاب شد- اشکالی که روشنفکران اروپائی گرفتند در طول 200 سال تمام حقایق ان گزینش شد ومطابق میل پاپ ها گردید وچناچه تمام حقایق وغلطها اگرجمع میشد وباقی میماند احتمال کشف حقایق شاید امکان پذیر بود-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- - فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها- بخش بیست و چهارم- با وجود انکه خداوند منان وجل وجلاله الشریف- چه در مذهب یهود تا ظهور حضرت مسیح علیه السلام وا ز حضرت مسیح علیه السلام تا ظهمرویعثت میمون ومبارک حضرت محمد سلام الله علیه واله والسلام پیامبران اولیائی قرار داده است ولی جریان کتاب وسنت حضرات علیهم السلام بطور کلی از دست ان سروران خارج شده است ودر دست خاخاهام ها وپاپ وسپس شاگردان انها که ذکر خواهد شد قرار میگیرد ودقیقا انچه دراسلام رخ داده است همانند انان است لذا پیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلم برای . جلوگیری از گمراهی شاخص های مطمئنی در اهلبیت مکرم اش قرارداد وتوسط افرادفوقالعاده مطمئن که عادل دردر جات بسیار عالی بودند بنام افراد بهشتی انها را تائید ودرک کردن انانرا تقویت کرد تا بتوان جلوی هرنوع انحرافات را بگیرد- امروزه در تمام علوم این مسائل مطرح است در علم زمانی انسان فریب نمیخورد که به تمام جوانب ومسائل یک علم ا گاه باشد وبرای اشناخت چنین فردی بهترین امتحان ساده این است دریک موضوع مشخص وریز بتواند به تعداد دقیق سوائل مطرح کند وبرای فریب تعداد اصل بداند وبرای این موضوع در دانشگاه های انگلستان مسابقه میگذارند وجوایز هنگفت میدهند وهمه را تشویق میکنندکه دراین امر شرکت کنند یک دانشجوی شیمی دانشگاه لندن اماده میبشود که دانشمندان را غرب درشیمی فریب دهد زیرا ایشان به یک اصل رسیده بوده است بنام اصل هفدهم مشهور شد وهمه را فریب داد وبعدا کشف شود وثروتمند شد زمانی که شاه به انگلستان میامد اگر جلسه معرفه رسمی بود افراد سرشناس دعوت نمیشد چون سئوال پدر دربیار که قبلا درایران معروف بود واگر میگفتند که جلسه دوستانه است یا اینها کسی به جا خود میفرستادند ویا میگفتند سئوا ما را اخر بگذار که وقت تمام شده است یا اینقدر مقدمه چینی میکردند که مطلب اصلی دیگر وقت انان تمام شده بود البته بودن دشت هم نبودند- همجنان که جناب استادنا رحمت الله علیه واله فرمودند تمام این موارد به خاطر اقتصاد است ولی به ابعاد دیگر هم سرایت میکند وازهمه مهمتر بعد از اقتصاد شان است گرچه شان درخدمت اقتصاداست ولی بستگی دارد که جامعه کدام را مهمتر بعد تلقی کند نظر این حقیر این است که همانطور که جناب استادنا رحمت الله علیها فرمودند وقتیکه وضعیت اقتصادی مردم در اواخر دوره عباسیان بسیار بد وسخت شد واز انطرف هم بریز وبه پاش عباسیان به اوج خود رسیده بودند فقه اقتصادی حضرت علی علیه السلام موردتوجه واقع شد البته تنها فقه اقتصاد به تنهائی نیست پاسخ های عقلانی حضرات ائمه اطهار سلام الله علیهم وگسترش دادن مطالب علمی درتمام ابعاد وحتی بیانات علمی که میفرمودند این علوم بدرد حال شما نمیخورد انها را برای بعد از غیبت امام ولی عصر سلام الله علیه واله والسلم وارواحنا فدا حفظ ونگهداری کنید وهمچنان که استاد میفرمودند علوم غیبی در باره سرنوشت اعراب ومسلمان که حضرت علی علیه السلام یا شخصا فرموده بودند ویا توسط ائمه اطهار از قول حضرت علی علیه السلام فرمودند درست از اب درامد گرچه عباسیان ساکت ننشستند ومیفمودند که چون مسئله حل شده است ساختند ولی کتب هائی که خوداقایان درباره امویان از قول حضرت علی علیه السلام چاپ ونشر داه بودند وشیعیان وبنی امیه وطرفداران انهاهم علوم متعلق به شناخت عباسیان انها نشرداده بودند یک شان پر ابهت .پر تقدس برای امام علی علیهالسلم بوجود امد اما نگارنده معنقد هست که دلیل دیگر که مسئله شان اهمیت زیادی پیداکرد ائلا مسیحیت صلیبی به وحدت رسید درحالیکه بچه ها در کوچه به خاطز مذهب همدیگر ا سنگ میزدند و وافرادهمدیگر ا میگشتند وبا ورود صلبیون که از لحاط نفرات وتجهیزات نظامی بر ارتش اسلامی در منطقه مورد هجوم قوی تر بودن وافراد ازاینکه مخالفین خودشان را توسط صلبیون کشته میشوند خوشحال بودند لدا مسئله وحدت اهمیت زیادی پیدا کرد که هیچگاه به حد کمال خوداش نرسید دوم صلبیون میگفتند شما مورد نفرت حضرت مسیح علیه السلام هستید مورد عقوبت وعذاب واقع میشوید وما سرانجام پیروز میشوید که بعدهمین حرف ها را مغول ها زدند ومسیحیت هم حضرت مسیح علیه السلام را به اوج غلو رساند وهم حواریون را بعنوانمثال پطرس کبیر اگر پرده کنارر ود هزاران فرشته اطراف ایشان هستند تمام کلیدهای اسمان وزمین درجیب ایشان است واگرنوک شصت پارا کمی فشار دهد کره رمین دونصف میشود وشما مسلمان همچنین کسی راندارید وشماها را درقیامت به فرمان خداوند یک میومن هائی بسیار عظیم الجثه میشود که کره زمین را با چند پازدن دور میزنید ومسیحیون سوار شما میشوند وبه بهشت میروند وشما فکر میکنید که شما را وارد بهشت میکنند به محض رسیدن یک لگد به شما میزنند وشما به جهنم میروید- ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها- بخش بیست و سوم-چناچه اقایان میخواستند در مقام خلیفه الرسول اعظم صلوالتالله علیه واله والسلم قراربگیرنند باید متعهد به قران وسنت باشند وبر اساس دستورات وفرامیناندو عمل کنند نه براساس تفسیر به رای گه پایمبر اکرم بخوبی وبه درستی انرا تفسیر نموده بودند وانچه درمتن قران وسنت نیامده است از حضرت علی علیه السلام وحضرت الزهرا علیها السلام درخواست کنند- منطق دین وحی است واصولی که لازمه درک خصوصیات خلافت ورهبری است به علت انکه یک امر کلیدی است قران وسنت بخوبی انرا تبین کرده است که مغایر با ان جز خزعبلالت چیز دیگری نیست- وعدم توجه به ان بسیار بحرانی وخطرناک است از داستان فرشتگان گرفته وشیطان تا شخص پیامبر اکرم صلوات الله علیه واله والسلم مداوم خداوند در این مورد هشدار داده است که نمی بایست ازان غفلت شود- بعنوان مثال خدواند به حضرت رسول مکرم صلوات الله علیه واله والسلم داستان حضرت یونس علیه السلام را گوش زد فرمودند- نمیشود در دستورات قرانی کلمات را به دلخواه معنا کرد ویا از فرمانی به فرمان دیگر ی به جای ان فرمان اتخاذ کرد بخصوص در مسائل حیاتی چند ایه برای روشن کردن بنام ایات فرقانی وجود دارد تا ابهام را بخوبی بر طرف کند وهر دستوری در قران قانونمندی خوداش را به خوبی تبین کرده است که از تفسیر به رای جلوگیری شود وسنت هم درتمام موارد حواشی ان بخوبی نورافکنی بر موضوع انداخته است تا تمام زوایای پنهان ان روشن شود- تا از تفسیر اشتباه ویا درک چند وجهی جلوگیری شود- ویا نکات مبهم وپنهان باقی نماند ودر این مورد پیامبر اکرم سعی بلیغ انجام دادند وحتی بیش از حد کفایت روشنگری نمودند- که چناچه افرادی حجت و بینه الهی را نپذیرد باچشم باز باشد که خود عمدا چشمانش را بسته باشد نه انکه درکوری وکری باقی مانده باشد قران بخوبی خاطر نشان میکند که از اغاز خلقت انسان تا پایان این جهان اولیا ورهبران الهی قبل از بعثت انها مشخصات انان معرفی وبه خوبی تشریح شده اند وجای ابهامی وجود نداشته است وعدم شناخت انان به هردلیل بعلت امراض سیاسی وبازی های شیطانی بوده است- ودراین امر خطیر اجازه هیج نوع اراده ازاد وانتخاب دلخواه داده نشده است وجائی برای تفسیر شخصی وایجاد بدعت نیست وقران هم یک نوع بیشتر نیست که ایجاد سر دگمی کند ومسلما یک فتوا وجود داشته است وپیامبر اکرم صلواتالله علیه واله والسلم مداوم این تذکر راداده است که اراده الهی با فرد علی علیهالسلام وبه همین دلیل است که برخلاف دستورقران که بیعت اجباری نیست اولین فردی که اجبارا دست بسته با زور وغضب به سقیفه بنی ساعده بردن شخص علی علیه السلام است واولین فردی که مورد شتم وضرب قرار گرفت حضرت الزهرا علیها السلم والها وبعلها است- ادامه دارد