بسم الله الرحمن الرحیم-تو خاکساری-توخاکساری-توپدر این سرزمین هستی-تو نسخه دیگر رسول اللهی- دستار عشق بر سربستی- امات تور را به محاق بردند-تودر زندان هم چون ماه درخشیدی –نور انان به محاق بردی حلم تورا تحمل نمیتواستند کرد- توخاکساری تو پدر این سرزمین هستی- محل بقعه تومحل ادای نیاز زمینان واسمانیان است تو خاکساران رابه عرش میرسانی-توچون نسخه دیگری علی علیه السلام هستی وچون علی پدر این سرزمین هست -چون علی علیه السلام توراهم تحمل نتوانند کرد- بی تو به عرش رفتن میسر نمیشود- توخاکساری تو پدراین سرزمین هستی-توهستی که اشتتیاق به بهشت رفت رادراین خاک میسرمیکنی ردای علم –حلم- گذشت بردوش داری –تو پدراین سرزمین هستی –توپدر این زمین هستی
بسم الله الرحمن الرحیم—حدیث منفرد- شیعیان- سعی وافر کردندکه به حقایق ودرستی احکام الهی نائل شوند وکمترموردی است دوبار از سوراخی گزیده شوند وامام معصوم علیه السلام رهنمودهای دقیقی داده اند- ودر طولروند علم فقه مداوم شروط تشخیص را زیادتر کرده اندملاک های متعددی را مداوم اضافه کردند- بعنوان مثال مقوله توارتر موردبحث اجمالی قرار میدهیم- تواتر یعنی نمونهای های فراوانی از یک حدیث باشد که افرادی که ان حدیث رابیان کردند افراد زیادی باشند یعنی شاهدان زیاد باشند- علم رجال یعنی ناقلان حدیت یا روایانمورد اعتماد واطمینان و موثق باشند وثوق انان تائید شود-یک سری حدیث است که به ان مرسل میگویند یعنی فردی که از معصوم علیه السلام شخصا سئوال وجواب کرده است مشخص نیست بقیه روایان موردوثوق باشندمثلا از کسی روایت شده است-این حدیث بعضی انها درست است ولی بعضی از انها انسانرا فریب میدهدلذا ملاک وثوق نداردبرای انکه فریب نخوریم مرسل به شرطی قابل اطمنیان است که یک حدیت موثق انرا تائید کند تعداد خط ویاسلسله روات مثلا اقای الف از قبیله عدیکهموردوثوق است به اقای ب- از قبیله عدی انهم موردوثوق است الی اخرروایت کرده باشددرحالیکه شخص اقای الف چهره به چهرهمعصوم علیه السلام باشد این سلسله ویاخط است وسپس اقی جیم از قبیله تیم به همین طریق واین افراد نبایدهمدیگرا بشناسند تعداد این خط هابراساس دوعامل تعین میشود یکی حساسایتموضوع که اول نماز وسپس عبادات وبعدحقوق الهی وحقوق مردم وغیره تقسیم بندی میشود مجتهدین درطول علم فقه به عددی میرسند- مثلا حضرت اقای ایت الله العظمی خوئی رحمت الله علیه بر ای نماز 54 خط ویا سلسله قبول دارد یعنی درتا 53 امکان اشتباه است که دراین نگارش از روش ایشان اقتباس شده است- شرط دیگر درسه امام معصوم علیه السلامکه پشت سرهم باشند مورد سوئال واقع شده است وبرای نماز فتوا دادشده باشد وکل فقهای مسلم شیعه درطول تاریخ چنین فتوائی داده باشند- وهیچکس برخلاف ان فتوائی نداده باشد- مگر دوگر وه- یکسری افراد معلوم الحال دوم افرادیکه به انها اشتباه گفته باشندوبعد تصحیح شده باشد- درکتب معتبر باشد وبا وپنج ملاک مانند قران سنت مسلم –عقل وغیره هماهنگی داشته باشد اگر درکتب غیر شیعه افرد موثقی از شیعیان چنین نقل کرده باشند انهم تاثیرمثبت دارد با قوانین کلی که معصوم علیه بخاطر رشدی که درمسلمان احساس میکرد جواب یک فرع ویا مصداق توسط یک قانون کلی بیان کرده اند وان فرع درشکم ان قانون هم قرا بگیرد وباشروط ان قانون کلی هماهنگ باشد- وبعد ازطریق فراتواتر بیان شود درفراتواتر یعنی همه بگویند – یزید بگوید –معاویه بگوید همه افرادبگویند دراینمورد قوانین تواتر لحاظ نمیشود به هیج وجه فردی یک فرعی را بیان کند ولومیلیونها ازافراد به ان عمل کنند دلیلی بر تواتران نخواهد بود-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم- باتبریک وتهنیت از ارتش نیرومند وپر ابهت وپیروز ایران- بسیار زیبابود و": دک و پز": امریکا فرو-ریخت چهار لشگر با موشک های کمر شکن به تنگه هرمز اعازم شوند تا قدرت حمل ونقل ایران بخوبی مشخص شود ونقشه جنگی یمن وبحرین در دست اقدام قرار گیرد- پیمان شکن ترسو ومنحط وتارعنکبوتی هستند- بااسلام ومسلمانان شوخی نیمشود کر د پیروزی بعنون الله با ما است انشا الله
بسم الله الرحمن الرحیم-دیالوگ- یا گفتمان بین دونفر ویاچند نفر امروزه در ادبیات نقش خاص دارد ودرحال تبدیل شدن به یک تخصص است-امروزه-جهان رسیده است روش مذهب درست است- که میبایست مثلا در سیب شناسی جزییات زیادی از سیب بودست وارد وسپس ا زدرون این جزئیات زیاد قوانین کلی های مختلف بود اورد وسپس ان قوانین کلی های مختلف اگربتواند درشکم یک قانون کلی بزرگتر قرر دادکه میتوان به قوانین کلی ":اصل": گفت .مصداق ها رافرع گفت واصل نهائی را اصل مطلق گفت ویا اصل ام گفت-اثبات شده است سخت ترین کارعلمی – شناخت دقیق جزییات است کلی استخراج کردن اسانتر است به میزانی که شناخت جزییات دقیق باشد کلی دقیق میشود وجز ":وحی": هیچگاه کاردقیقی بخصوص در موردانسان شناسی رخ نمیدهد-در دیالوگ هم باید شناختدقیق از جزییات داشت ویاانرافراهم کرد- یک شخصیت دراینترنت میفرماید برای افرادی که بسیارمبتدی هستند-دیالوگ باشیطانرا خلق کنند-مثلا شیطان میفرماید- اقا محترم چراخداوندمنان راستایش میکنی – میفرمایدخالق من است ونعمتهای دنیائی واخروی من راخداوندمنان میدهد- شیطان میگوید- خداوندهیچگونه خیری ونعمتی ندارد وبه کسی هم نداده است- جناب جواب میدهد-خفه شو- باز شیطان میپرسد چرا عبادت میکنی-جناب جواب میدهدکه به خداوندمنان نزدیک شوم- نعمتهای خداوندمنان را شکر کنم وبه ارامش برسم-شیطان جواب میدهد –تمام انها اوهام است و-زن ات ابستن است واز این عبادت وحشت میکند- الی اخر-دوم تصور کنید درمتروی لندن نشسته هستید- جوانی را میبنید چشمانش ازحدقه بیرونزده است وبه چپ وراست نگاه میکندخانمیجوان الامد میاید ودردست اش یک ساک کوچگ است-جلوی صندلی ان جوان فضای خالی دارد- میفرماید اجازه میدهید که این ساک را دراین فضارقرار دهم- جوان باخشم میگوید-خیر ان خانم گوشی بدست اش میاید فورا به پائین مترومیرود- جوان دست اش را مثل مار بالا وپائین وصحبت ان دختر خانم را با بیان مسخرهای ده بارتکرار میکند—اول علت چیست-1- مقدمه سادسیم—2-واپسگرای شدیدمسائل جنسی-3- افراط درمسائل جنسی- 4- به سمت تعادل رفتن—5- گذشتن از بچگی—-6عدم اخلاق برجسته تاثیر گذار-7- عدم کمالات تاثیر گذار- ناگهان یک فردی کهکمی چاق است –اباس شیکی پوشیده است- ازروی صندلی بیرون میاید- وبه کنار جوان میرود وکارتی رانشان میدهد که دکتر فوق تخصص در روانپزشکی دارد ونشان ان جوان میدهد که در بیمارستان مریم مقدس سلام الله علیها کار میکند به جوان میگوید شما ادرس این بیمارستان را یاداشت کنید وشنبه ساعت ده منتظرجنابعالی هستم جون به ادرس نگاه میکند ومیگوید درذهنم یادا شت کردم ومن انجارا بلدهستم وساکت تا اخرباقی میماند- علت ساکت شدن- به تعادل رسیدن- به ارامش رسیده- از دکتر ترسیدن- ازمردم ترسیدن-از کاراکاه هی مترو ترسیدن به بچگی باز گشتن- بهندامت وتاثیر وجودان نائل شده- یک گفتمان بسازید
بسم الله الرحمن الرحیم-حدیث فرد- حدیث از وجهی دوحالت دارد- یا اصل است یعنی مبین یک قانون است مثلا تمام حیواناتی چنگال دارد وداندان نیش بلندی دارند وباسبعیت حیوانیرا میکشند- انها حرام گوشت وبدن انها اگرتر باشد نجس هستند واین امر بالذات است – ک0 پانزده یاهیچده حذیث تردید ازمن است داریم- یا تمام حیوانات دریائی بدن انها پاک است یا هرموجود دریائی فلس داشته باشد حلال گوشت است وغیره- وبعضی مصداق هستند که به انهافرع گفته میشود- مثلا ببر حرام گوشت وبالذات نجس است- که هشت حدیث داریم- اما شناخت حدیث- سه حالت دارد- یاحدیث مفرد است یعنی متواتر نیست ویامتواتراست ویافرا متواتر است- اگر شناخت حدیث متحیر شدیم باید به رسول اکرمصلواته الله علیه واله والسلمدر زمان قید حیات ودرزمانهای دیگربه دوازده امام قریشی مراجعت کنیم- چنانچه امکان نداشته باشد- دوحالت رخ میدهد- یااجماع علمای عاقل یک نظر میدهند ویا علاوه ان یک نابغه هم یکنظر دیگر میدهد که اجماع علما انظرهم میتوان درست باشد که دراینده امکان حل ممکناست داشته باشد هردو گروه معذور هستند ولو اشتباه کنند گناهی برانهانیست- بعنوان مثال اگرپوست ببرر ابسوزانیم-خاکستر انچه حالت دارد یک حدیث داریم اتش هرچه را سوزاند- پاک میشود اجماع علما بر پاک بودند این خاکستراست ولی عدهای نظر میدهند ان برای شی است که ذات اش پاک باشد ونجاست عارض بر ان شده باشدیعنی مخلوط بانجاست باشد چون درسوختن نجاست سوخته میشود وازبین میرود وذات هم پاک است پس خاکستر پاک است ولی درپوست حیوان ببر چون بالذات نجس است معلوم نیست ذات تغیر کرده باشد- پس نجس است ولی عده ای هم- احتیاط واجب میدهند یعنی احتیاط اگرخاکستر بااب بیادمخلوط شود دردست یک دستکش نایلونی باشد وان ظرف که باخاکستر شده بعدا ابکشی کنند چون مواجه باکمبود حدیث هستند وامام علیه السلام دردسترس نیست- تواتردرشیعه بابراداران اهل سنت اختلاف ماهوی زیادیدارند که بیشترتواتر انان درحقیقت فرد است تواتر نیست-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-حدیث مفرد-قبلاز بحث اصلی- این نکته امام زمان علیه السلامفرمودند که کتاب جناب اقای کلینی رحمت اللعیه- کافی است- جریان بدین قرار است- که تمام کتب معتبر شیعه طاغوتیان چاپ مجدد میکردند وبعضی احادیث انرا تغیرمیدادند لذا شیعیان در مراکزی که امام معصوم علیه السلام استقرار داشتند کتاب های حدیثهای مختلف وحتی معتبرشیعه خودمت ایشان میبردند وامام معصومعلیه السلام انهارا تصیحح میکردند واین کتب منبع امت شیعه بودند وحتی احایثی اضافه میشد ویاتغیرات درحکم بود کتب های سابق را پاره میکردند وبر اساس کتب جدید نگارش مجدد میکردند- البته دور دست ها امکان وجود کتب تقلبی بود ئبه همین علت فرمودند که درشهرهای بزگ باشید ویادرحواشی شهرهای بزرگ باشید که امکان فریب دادن کمتر است درنتجه شیعیانی که دردوردستبودند نمایندگانی درشهربزرگ داشتند یاچند ابادی یک نماینده درشهرهای بزرگ داشت وامام میفرمودند این کتب برای شما کافی است تاامام زمان علیه السلام درغیب صغری این وضعیت ادامه داشت وازجناب اقای کلینی نامه های هستکه به امام زمان علیه درباره کتب که موثق است نوشته است وان منابع درخواست کرده است لذا از این کتب استفاده کرده است ولی یکسری احادیث دربغداد خریداری کرده است باوجودانکه میدانسته است اهل تقلب هستند به این امید که خواهدتوانست حدیث موثق را پیدا کند واین جا ممکن است شاگرانش به اشتباه افتاده باشند چون ایشان فرصت پیدانکرد همه را نقد کند-لذا علمای شیعه این اصطلاح رابکاربردند که این کتاب کافی است بای شیعان بنابر قول امازمان علیه السلام-ادامه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم-باتسلیتبرای یک سرباز اهلبیت علیهم سلام الله احمعین حضرت حجت السلام-پیردیرمرحوم سید مجدالدین مصباحی که دادار روزگارحتی بنابقول ان مرحوم سرنوشت وتکالیف خاصی قرارداده بود به رحمت الهی رفتند جایگاه بس رفیعبرایشان بلطف الهی و واهلبیت الهی رحمت الله علیهم اجمعین باد همیشه اهنگ بیان ونوع نگاه وسبک گفتار بخصوص بیان نکات کلیدی مرا مسحور میکردکه میبایست جبهه ملی ونهضت ازادی از ایشان الگو میگرفتند تا چنان درو نشوند وعجیب است شب قبلاز رحلت ایشان دخترخانم نوه ایشان به خواب دختر خانمی امد که ایشان به رحمت الهی رفته است- من از انگلستان بهتهران وپس از مدتی به شیراز امدم روزی درخیابان قاانی رد میشدم ایشان داخل یک مغازه کوچک الکتریکی پشت دخل درحال تلفن زدن بودن من واردشدم ایشان سری تکان داد من دردلم گفتم جناب حضرتمصباحی یک علمتیاز امامحسن وحسین صوالته الله علیهما نشان بده لبخندی ملیحبرلب اوردند سری بهعناوان بله کمی فرود اوردتلفن تمام ایاشن یک برگ کلینکس از جیب بیرون اورد بردوگونه سرخ خودگذاشت ومداوم لبخند برلب ایشان بودمن گفتم مدتی درشیراز نبودم امکانداردشما سخنرانی ها خودتان دراختیار من بگذارید وحیف است انهارا چاب کنید ایاشن شخصی رافرمودذند که چنیندرخواستی داشته است ومنهنوز بفکر سازمان دادن وتهیه انها نیافتادم وقت زیادی میطلبد ومن خداحافظی کردم رفتم انشاالله حسنین صلواته الله علیهما ایشان بحضوربطلبند- انشالله