کتاب التوحید 23
و کار ندارند بلکه بر پروردگارشان توکل میکنند. عکاشه بن محصن
برخاست و گفت: از االله بخواه که مرا از جمله آنان قرار دهد. رسول االله ص
فرمود: تو از آنانی. فرد دیگری بلند شد و گفت: از االله بخواه که مرا نیز از
آنان بگرداند. رسول االلهصفرمود: عکاشه، از تو سبقت گرفت».
خلاصه آنچه در این باب بیان شد:
1ـ بیان تفاوت درجات مردم در توحید.
2ـ معنی توحید حقیقی.
3ـ خداوند یکی از امتیازات ابراهیم را چنین بیان کرد: ]>=<
? Z. یعنی از مشرکان نبود.
4ـ یکی از صفات اولیاء االله این است که: ]ßÞÝÜ Z یعنی
هیچ کس را با پروردگارشان شریک نمیسازد.
5ـ از علامات توحید حقیقی اینست که افسون و داغ ترک داده شود.
6ـ جامع تمام خصلتهای نیک، توکل نام دارد.
7ـ درک واقعی اصحاب پیامبر که دانستند بدون عمل نمیتوان به این
مقام رسید.
8ـ اصحاب چقدر شیفتهی ابواب خیر بودند.
9ـ فضیلت این امت بر دیگران هم از نظر کم و هم از نظر کیف.
10ـ فضیلت پیروان موسی.
11ـ سایر امتها بر رسول االله عرضه گردیدند.
24 کتاب التوحید
12ـ هر امتی جداگانه با پیامبرش حشر میشود.
13ـ کسانی که از پیامبران حرف شنوی داشتهاند، همیشه از دیگران کمتر
بودهاند.
14ـ برخی از انبیاء بخاطر اینکه کسی گوش به حرف آنها نبوده، تنها
حشر میشوند.
15ـ نه از کثرت تعداد، باید مغرور شد و نه از قلت مأیوس گشت.
16ـ جواز رقیه خواندن برای چشم زخم و گزیدگی.
17ـ عمق فهم گذشتگان نیک آنجا که سعید فرمود: «کار خوبی کرده
کسیکه فقط آنچه را که شنیده بیان کردهاست». پس معلوم میشود که این دو
حدیث با هم تعارضی ندارند.
18ـ گذشتگان نیک امت، هرگز کسی را به آنچه که نداشت تعریف و
تمجید نمیکردند.
19ـ اینکه رسول االله ص فرمود: «تو از آنانی» یکی از علامتهای نبوت
ایشان است.
20ـ منزلت عکاشه بن محصن.
21ـ جواز استفاده از سخنان کنایهآمیز.
22ـ اخلاق نیکوی رسول االلهص. کتاب التوحید 23
و کار ندارند بلکه بر پروردگارشان توکل میکنند. عکاشه بن محصن
برخاست و گفت: از االله بخواه که مرا از جمله آنان قرار دهد. رسول االله ص
فرمود: تو از آنانی. فرد دیگری بلند شد و گفت: از االله بخواه که مرا نیز از
آنان بگرداند. رسول االلهصفرمود: عکاشه، از تو سبقت گرفت».
خلاصه آنچه در این باب بیان شد:
1ـ بیان تفاوت درجات مردم در توحید.
2ـ معنی توحید حقیقی.
3ـ خداوند یکی از امتیازات ابراهیم را چنین بیان کرد: ]>=<
? Z. یعنی از مشرکان نبود.
4ـ یکی از صفات اولیاء االله این است که: ]ßÞÝÜ Z یعنی
هیچ کس را با پروردگارشان شریک نمیسازد.
5ـ از علامات توحید حقیقی اینست که افسون و داغ ترک داده شود.
6ـ جامع تمام خصلتهای نیک، توکل نام دارد.
7ـ درک واقعی اصحاب پیامبر که دانستند بدون عمل نمیتوان به این
مقام رسید.
8ـ اصحاب چقدر شیفتهی ابواب خیر بودند.
9ـ فضیلت این امت بر دیگران هم از نظر کم و هم از نظر کیف.
10ـ فضیلت پیروان موسی.
11ـ سایر امتها بر رسول االله عرضه گردیدند.
24 کتاب التوحید
12ـ هر امتی جداگانه با پیامبرش حشر میشود.
13ـ کسانی که از پیامبران حرف شنوی داشتهاند، همیشه از دیگران کمتر
بودهاند.
14ـ برخی از انبیاء بخاطر اینکه کسی گوش به حرف آنها نبوده، تنها
حشر میشوند.
15ـ نه از کثرت تعداد، باید مغرور شد و نه از قلت مأیوس گشت.
16ـ جواز رقیه خواندن برای چشم زخم و گزیدگی.
17ـ عمق فهم گذشتگان نیک آنجا که سعید فرمود: «کار خوبی کرده
کسیکه فقط آنچه را که شنیده بیان کردهاست». پس معلوم میشود که این دو
حدیث با هم تعارضی ندارند.
18ـ گذشتگان نیک امت، هرگز کسی را به آنچه که نداشت تعریف و
تمجید نمیکردند.
19ـ اینکه رسول االله ص فرمود: «تو از آنانی» یکی از علامتهای نبوت
ایشان است.
20ـ منزلت عکاشه بن محصن.
21ـ جواز استفاده از سخنان کنایهآمیز.
22ـ اخلاق نیکوی رسول االلهص. باب (3): موحد واقعی بدون حساب وارد بهشت خواهد شد
االله? میفرماید: ]65 7 :98;>=<? @Z.
[نحل: 120]. «ابراهیم (به تنهایى) امتى بود مطیع فرمان خدا; خالى از هر گونه
انحراف; و از مشرکان نبود».
همچنین فرموده است: ]ßÞÝÜÛÚ Z] مؤمنون59:].
«و آنها که به پروردگارشان شرک نمىورزند».
از حصین بن عبدالرحمن روایت است که گفت: من نزد سعید بن جبیر
بودم که گفت: چه کسی از شما، پاره ستارهای را که دیشب سقوط کرد دیده
است؟ گفتم: من دیدهام. البته من در حال ادای نماز نبودم بلکه حشرهای
زهرآگین به من نیش زده بود. گفت: آنگاه چه کردی؟ گفتم: رقیه خواندم.
گفت: چرا رقیه خواندی؟ گفتم: بخاطر حدیثی که از شعبی شنیده بودم.
گفت: چه حدیثی؟ گفتم: او از بریده بن حصیب نقل میکرد که گفته است:
رقیه خواندن جایز نیست مگر در دو مورد، در چشم زخم و در گزیدن
حشرات. سعید گفت: کار خوبی است که انسان چیزی را که شنیده است،
بدون کم و کاست بیان کند. ولی ما روایتی از ابن عباس داریم که رسول االله
شد. آنگاه فرمود: اینها کسانی هستند که با افسون خواندن و داغ و فال بد، سر«(در شب معراج) امتها بر من عرضه شد. میدیدم که با هر یک از انبیا،
گروهی از پیروانشان است و با بعضی یک نفر و دو نفر بود و با بعضی هیچ
کس نبود. آنگاه جمعیت انبوهی به من نشان داده شد. فکر کردم که امت من
هستند. به من گفتند: این موسی است با قومش، دوباره نگاه کردم دیدم
جمعیت انبوه دیگری است. به من گفتند: اینها امت تو میباشند. و همراه آنان
هفتاد هزار چنیناند که بدون اینکه از آنها حسابی گرفته شود یا عذاب داده
شوند، وارد بهشت، میشوند. پیامبر ص اینرا گفت و برخاست و به خانه
تشریف برد. حاضران به اظهارنظر پیرامون این گروه پرداختند. بعضی گفتند:
اینها اصحاب پیامبر ص خواهند بود. عدهای میگفت: شاید کسانی باشند
که در اسلام متولد شده و اصلاً شرک نورزیدهاند. خلاصه اینکه هر کس
چیزی گفت، تا اینکه رسول االله ص دوباره تشریف آورد و از ماجرا باخبر
شد. آنگاه فرمود: اینها کسانی هستند که با افسون خواندن و داغ و فال بد، سرشد. -رقیه یعنی افسون یاسحر ویا دفتر افسون وسحر-بسم الله الرحمن الرحیم ازکتاب توحید ابن وهاب
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است –روش تحقیق- روشهای امریکایی سر امد دنیا هستند- یکاز روش براسا تعلیمات استاد عظیم الشان مرحوم دکتر رضویه وتحقیقات من دراینترنت در ساختن دارو دریک دانشگاه درجه سه امریکا که برای سرطان ساخته است-دو روش باید باهم ترکیب شود یکی سیستماتیک ومکتبی ودومی – اگر این دارو سیستماتیک ومکتبی تحقیق میکردند پانصد سال طول میکشید ولی با ترکیب درحدودپانزده سال درمکتبی ازکجا اغاز کنیم ومرحله اول چه بکنیم شروع میشود بعضی پله ها راحت است وبعضی پله ها سخت است پیچیدگی امراض وبدن انسان وضعفهای ادراکی انسان- درمرحله ازاد دارویهای گذشته تاریخ بشریت بدست میاوریم تما داروهای که برای امراض بودن را هم کلاسه میکنیم اسامی کشورها روی یک کاغذ مینویسیم انهار زیر متکی میکنیم در ادارت در داخل یک کشومیگذاریم کشورا جابجا میکنیم وچشم بسته یک کاغذارابیرن میاوریم مثلا ایران ویازیرمتکی(ا) میکنیم وان دروهارا میسازیم و بکارمیبندیم اگر ترکیبان پاسخ داد احتمال ان است یاگیاهان تغیر کرده اندویامشکل دراسمایانها است سعی میکنیم درست انهارابدست اوریم سه حالت است یامثبت یامنفی ویاخنثی دو هرسه مورد مفید است زیار باید تور راباید بسیارتنگ کرد تا ماهی گرفت- یک استادمعزز در شیراز فرهنگی عزیز هم درقبل فوق لیسانس زبان انگلیسی گرفته است وهم فوق لیسانس علوم تربیتی- ریک جلسه دعوت شدم که جوانان انقلابی گذشته وحال درگذشتهکمتر فردی چنینبود ولی الحمد الله الان سهتافوق لیسانس گرفته است درعلوم قضایی وسیاست وتربیت وفرمودند بیکارالدوله هستم وعاشق دانشگاه واقعا عمر باید درحوزه ودانشگاه سپری شودکههرساعت یک صفحه ا-4 مطلب سیتماتیک یادمیگیرد ولیازاد ماعای طول میکشد دریک موضوع یک صفحه دیتا بدست اورد-وزیادهم شدند- انجناب مداوم پاین تنه جوش میزد پیش هر دکتری رفت یامعالجه نشد ویا مرض باز گشت وازطریق اینگلیسی داورهای از دوبی خرید زیادموثرنبود گفتند دراصفهان فردی است که امراض با داروهای گیاهی معالجه میکند تلفنمیزند بعداز ششماه وقت میدهد ومیفرماید صابون هیچگونه نزن نزد ایشان میرودمیفرماید تره راخورد کن درماست بریز انرادریخچال بگذار که خوب ابدهد وسپسان اب را خمیر کن یا مستقیم به پیایتنه بزند و بگذار خشکشود ایشان دوبار انجامیدهد مسئله برای ابد فیصله پیدامیکند وقتیکه تمامکشوره تمام شد ترکیباتی مختلف که میتواندبرای درو مفید باشد بصور الف تای میسازند و تحقیقمیکند یک دفعه دریک مورد جواب کمی مثبت است روی انواع انترکیبات عمل میکند وجواب قطعی بدست میایدوبهخش روش مکتبی گفته میشود والسلام
نقد شیعه دوازدهامامی از زمان اولین شکاف میان جناحهای اصلی اسلام، سنی و شیعه قدمت دارد. مسئله جانشینی محمد، ماهیت امامت، وضعیت دوازدهمین امام شیعه و دیگر حوزههایی که در آنها اسلام شیعی از اسلام سنی متفاوت است، توسط علمای اهل سنت مورد نقد واقع شدهاست.[1] فرقههای سنی مذهب به ویژه سلفیها بسیاری از جنبههای اعتقادی شیعه را غلط یا بدعتآمیز و کفرآمیز میدانند. در بین خود جوامع شیعه، مفسران و محققانی چون موسی الموسوی و علی شریعتی با هدف اصلاح مذهبی، برخی اعمال و عقاید رایج در جامعه را نقد کردهاند.[2]
"); background-color: rgb(84, 89, 93); transform: scaleY(-1); margin-left: 6px; max-height: 32px;">
ویرایشمقاله? اصلی: غیبت امام زمانجمکران، مکانی که گفته میشود به گفته حجت بن الحسن ساخته شدهاست.
به اعتقاد شیعیان حجت بن الحسن، امام دوازدهم شیعیان، به عنوان آخرین امام از سال 873 در غیبت به سر میبرد و همان مهدی موعود است. این اعتقاد از زمانهای دور توسط محققان سنی مذهب مورد انتقاد بودهاست؛ و عقیده دارند امام دوازدهم هرگز وجود نداشتهاست و شیعیان این افسانه را خلق کردهاند تا مکتب شیعه را سرپا نگه دارند.[3] محققان غربی هم وجود امام غایب را مورد تشکیک قرار دادهاند. به عقیده رابرت گلیو، دکترین غیبت امام دوازدهم وقتی غالب شد که هیچیک از نظریههای رقیب موفق نشدند مسئله جانشینی امام یازدهم، با وجود نداشتن فرزند را توجیه کنند.[4] به عقیده برنارد لوئیس، پس از قیامها و سرکوبهای فراوان که هر بار رهبر قیام ناپدید میشد، و پیروانش میگفتند غایب شدهاست، غیبت امام و برگشت دوباره? او مشخصه? ویژه? شیعه شد. با هر رهبری که ناپدید شد و برنگشت، این دیدگاه به عنوان مشخصه? شیعه، اجزای بیشتری پیدا کرد.[5] در مقابل ویلفرد مادلونگ در دانشنامه اسلام، تأکید دارد دکترین غیبت پیش از غیبت امام دوازدهم به اندازه کافی بهوسیله? روایات ائمه? پیشین مورد تصدیق قرار گرفتهاست، طوریکه پس از مرگ امام یازدهم اکثریت امامیه به وجود مهدی موعود عقیده داشتند. بعلاوه مادلونگ چندین محقق مذهبی غیر شیعه را نام میبرد که اعتقادات مشابهی دارند.[6] در یکی از احادیث شیعه، محمد گفتهاست: "اگر تنها یک روز از عمر زمین باقی باشد، خداوند آن روز را آنقدر طولانی خواهد کرد تا خداوند مردی از خاندان من خواهد فرستاد که همنام من است. او زمین را را از عدالت پر خواهد کرد همانطور که از بیعدالتی پر شدهاست."[الف][7][8] با این حال اکثریت اهل سنت، پسر امام یازدهم را مهدی موعود نمیدانند. به اعتقاد شیعیان تنها صحنهای که پسر امام یازدهم در انظار عمومی ظاهر شد، زمان مرگ پدرش بود.[7][8] به اعتقاد شیعه تولد مهدی همانند تولد موسی، بنا به ضرورت زمانه مخفی شدهاست. بخاطر رواج این اعتقاد که او مهدی موعود است، خلیفه? زمان قصد داشت یک بار و برای همیشه به کار امامت شیعه خاتمه دهد.[9
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-جناب اقای مدی ریاست محترم هند فریب امریکا واروپارانخورید- اقای نهرو به انگلستان گفت ماکارخانه مونتاژنمیخواهیم ما کارانهای کارخانه بسازد میخواهیم نکردند خانم ایندراگاندی بسمت روسیه رفت بخصوص درمونتاژ وسپس تولید وسایل جنگی دران شرایط انها امریکا وانگلستان ضد هند شدند یکشرکت بسیارمعظم درهند بنام تاتا مال زردتشتیان است که سود ماهانه 104 میلیون دلارو تمام وسایل برقی و وسایل حمل ونقل وپالیشگاهی وغیره اومیسازد وسالی دوهزارنابغه به غرب میفرستدگفتندما یک بئوینگ میسازیم که امریکا حض کندپیشرفته ترین هواپیمای یک ملخ را ساخت امریکا وانگلستان فهمیدند میتواند بکند ورفتند گفتند اگربسازی ما ورشکست میشویم واگرنسازید مادرصدمورد به شماکمک میکنیم اخیرا اقای مدی گفته است- تنها هجده مورد کمک کرده اندگفتند چرا مستقل نمیشوید ایشان گفته است ما ازامریکا تنها بخاطر تبلیغات میترسیم
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- درعلوم چه اسلامی وچه غیر اسلامی-دونوع تعریف داریم یکی عمومی ودرحدیث چند مورد را سطحی مطلبی وحکمی را بیان میکند ووبعضی مطلب ر عمیق وعمقی بیان میکندحضرت مرحوم ایت الله العظمی خوئی علیه السلام در فقه خودمیفرماید که حدیث عمومی مسئله راحل میکند ولی حدیث عمقی درک قویتر میدهد ایناصل درتمام علوم هم بدین نحو است مثلا حیوانات درنده که شکارا بادندان نیش پاره میکنندحرام گوشت هستند سگ وخوک هم بههمین علت حرام گوشت هستند ولی لعاب دهان انها باید یازه یاسیزدهمرتبه ریگ شور ویا شن شور شوند ولی مثلابرای عقاب نگفتند وبرای بعضی حیوانات دیگرنگفتند یک نکته راعرض کنم حضرت علامه خوئی رحمت اللهعلیه از هوش بسیار زیادی برخورداربود میتوان جزو نابغه بیان کرد ایشان شاگرد حضرت ایت الله العظمی ناینیرحمت الله علیه بوده است میفرماید هوش ایشان بدیل نداشت وبخاطر انکه وارد سیلست شدهبود و بنفع مشروطیت کار میکرد دو شاگر بیشتر نگرفتهبود که یکی ازانها من بودم مدتها فقه ایشانتایئد میکردم وبعدمتوجه شدم دربیشتر موارد از حدیث سطحی استفاده کرده است-نکته اول همین است باید خصوصیات کتاب های فقهی رامشخص کرد درکتاب پنچم ایشان درباب رکوع یک نمونه اورده است من دانش اموز تصور میکنم شاید مابقیه هم داشته باشد بایدکتاب اخرین درک واستدلال فقیه باشد ایشانگوی کتابی دارند که سیر علم را خودرا نوشته اند انجا باید اینمطلب اورده شودچون کتاب را شاگردان برجسته ایشان نوشتند- یک بحثی است درباره حدیثی که فقط یک مورد دارد این امر درعلم تاریخ امکان ندارد بخصوص پیامبراکرم صلواته الله علیه واله والسلم درموردی خانمیاز شوهراش گله داشت مداوم زیج میشنید-زیج برای رصد ستاره است فرمودند به مسجد بیا تا من درجمع اینموضوع را بیان کنم فقط به خاندان خود مطالبی بیان کرد که بعدا اشکارشود که به ان احادیث سلسله ذهب سلسله طلا شهرت پیداکرد وهمه امامانهم صلواته الله علیهم الاجمعین دارند بخصوص امام باقرعلیه السلام وامام صادق علیه السلام وبعدحضرت علی علیه السلام حال چراین یکمورد است به این دلیل که ان حدیث رانابودکردند- حضرت استاد ایت الله عزیزرحمت الله علیه اقای عبدالله زبرجد علیه السلام-فرمودند از این حدیث بشرطی که خلاف عقل نباشد خلاف سنت نباشد خلاف احادیث مشهور وناب نباشد نمونه های متنوع داشته باشدمیشود قبول کرد زیرا ماغیرازانحدیث نمونه خاص نداریم باید حکم ثانویه بدهیم یعنیحکم عقلی باشد میگویم این همان حکم عقلی ما است- ومیباید به ان عمل کنیم اگر الهی باشد علائمی ظاهر میشود فردنورنیت میکند شواهدی پیدامیشود کهنورانی است وگرنه ان شواهدنخواهد داشتچنین امری برای حضر ایتالله العظمی خویی علیه السلام رخ داد ایشانحکم کرد وبه طلاب محترم فرمودند چیزی دربارهان به خارج نگوید طلاب ایشان بههیچکس اجازه که بنزد ایشانبروند نمیدانند ومیگفتند ما انراحل میکنیم تا ایشافراقت پیداکند مسائلراحل کنند ونانها نمیتواستندمانند ایشان مسائل راحل کنند یک سید روحانی امد ولی اقایان اجازه ندادند فرمود من پنچ دقیقه بیشتر وقت ایشان رانمیگیرم وپنچاه هزار درهم میدهم ایشان به داخل رفت فرمودند کتابی را بهنزدمن اوردند که دران درانموضوع پنچاه تواتر دارد اجازهمیدهد که من بران اساس حکم کنم فرمودندزودانرا بیاور که درباره همان حدیث منفرد بود قبلازانکه احایث اهل تسنن درباره حضرت فاطمه الزهرا علیهاالسلام بنویسیم کهجنابی بهاسم اقای محمد با حضرت ایت الله ابوالقاسمی رحمت الله علیه یک اشکالی از حضرت فاطمه سلام الله علیها وحضرت علی علیه السلام- یک نظر علمی هم در اسلام وهم درغرب کفته است ان مسئله ریاضی اصلاحل ندارد یکدخترخانم ایتالیا انراحل کرده است که درغرب بشدت است ازبس انسان گفته است به این سادگی قابل قبول نیست وممکن است یک دلیل عقلی داشته باشد که داردکه استاد تصور میکنم دانشگا شیکاگو به ایشان یک بنز ششصدهزار دلاری دادوگفت ماشین رویز رویزطلببتان که ارزانترین یکمیلیون دلار بود شایع است تجربهمنهم نشانمیدهد دختران ایتالیا بسارجدی وفکور واهل علم وپسران سربه هوا اهل عیاشی هستند- ایشان اشکال گرفته است دومورد است که برخلاف احادیث شیعه است یکی حضرت فاطمه سلام اللهعلیه وحضرت علی علیه السلام نزد پیامبراکرمصلواته الله علیه واله والسلم علم اموختندپس چر امیگید کهانها همینکهمتولدشد صاحب همه علوم هستند پس معصوم نیست-سنتخداوندمنان هادیان باید معصوم باشند واگر نباشند ایرادبهخداوندمنانبرمیگرد چون جز انها کسی چنین ادعایی نداشت-اما قران میفرماید به پیامبراکرم صلواته الله علیه واله والسلم بگو ربی زدنی علما هرلحظه بهمن علم بیاموز این کدام علم است علم عالمممخلوق نیست ان علمی عظیم نیست درنزد الهی بسیار علم اندکی است علومی دیگر است وفقط به این خاندان خداوند امر کرده است واین علوم پایانی ندارد-گاهی بصورت وحی است وگاهی توسط حضرت جبرایل است که معنای انرانمیداند پیامبراکرم صلواته اللهعلیه والسلام مقداری بیان میکنندحبیب الله است خیلیمطلب عمق داردمونس خداوندمنان است ولی دربهشت مومنینخاص مطالبی ازعلوم الهی یادمیگیرنند که فرشتگان به انه میگویند مابه شماخدمت میکنیم وشمامقداری ازان علوم بهمایادبدهید با اشاره مثبت الهی چنین میکنند-دوم فرمودند حضرت علی علیه السلام روزی به حضرت فاطمه سلام الله-فرمودند-من درموردی شک پیداکردم وبایدبنزد رسول اکرم صلواته اللهعلیه والسلم بروم در احادیث شیعه نیست یکنفرمثلا انجابوده است هیچگاه حضرت علیه السلام جلوی فردی نخواهد گفت مگر حکمتی داشته باشد- کهافراد که مسلما نسبت احکام درشک ونگرانی بودند چون بقول حضرت ایت الله اراکی فرزند حضرت ایت اللهالعظمی اراکی علیه السلام که بهپدر ایشان شیخ العلمابخاطر سن زیاد شان درسایت اپارات درس پنچم فقه که هر حدیثی ازعقل انسان دراینجا عقل یعنی علم دورباشد ان درستچون عقل خداوندمنان عقل ما انرادرک نمیکند فقط درک میکند که وحی است یانیست تماممشکلات در ادیان بهمین دلیل است که میخواهند دین رامطابق عقل خود کنند-درسور ناس سهمورد میفرماید بیانکنید وپناه بهخداوندمنان بخاط ان سه صفت انجام دهید مه وسواس الخناس کهوسوسه میکنند درامان باشید البته علم ودانش وتزکیه هم باشد- من شر والوسواس الخناس الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنته والناس-واسوسه یا واسواسا- درلفت بیخردی پراکندهگویی پرت وپلا گویی و اند یشه ای که اخر پشیمانی میاورد یعنی غیاز مذهب شیعه مابقه الوسواس است وانسانی خطرناک از جنی ان است جنی دیدهنمیشود وانسانی دیدهمیشود وتهدید میکند ومیکشد کهدرعصر حاظر بخوبیمشخص است امروز دریکساعت علوم شیعه کسی بهاهلبیت فرمودند منشیعه شدم فرمودند ما میترسیم کهکشتهشویم یعنیتوحاظر هستی که کشته شوی اونفرد قبول کرد-ادامهدارد
می(1)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز! چه حجّاج و چه خدمتگزاران. به همهی شما تبریک عرض میکنم؛ هم به کسانی که عازم حجّید ــ توفیق بزرگی است، نعمت بزرگی است، عطیّهی الهی است به شما، باید قدر بدانید و انشاءالله این سفر بر شما مبارک باشد ــ و هم به خدمتگزاران حج؛ چه دستگاههای دولتی که اسم آوردند، وزارتخانهها، دستگاهها، سازمانها، بخشهای مختلف کشور که هر کدام به نحوی در این کار بزرگ شرکت دارند، و چه مسئولین کاروانها و دستگاههای اجرائی و سازمان حج و بعثه و دیگران؛ به شما هم تبریک عرض میکنم به خاطر اینکه خداوند متعال نعمت خدمت به حجّاج را به شما ارزانی داشته؛ این را هم باید قدر بدانید و انشاءالله آن را به بهترین وجهی انجام بدهید.
حالا قبل از آنکه شروع کنم در آن مطلبی که آماده کردهام برای اینکه به شما عرض بکنم، لازم میدانم یک بار دیگر به حادثهی تلخ بندرعبّاس(2) اشاره کنم و به خانوادههای جانباختگان و آسیبدیدگان تسلیت عرض کنم. حقیقتاً حادثهی تلخی بود و مصیبتی شد برای همهی ما به خاطر خانوادهها. خب، حوادث گوناگون برای دستگاهها پیش میآید؛ زلزله، آتشسوزی، تخریب، عمدی، سهوی، همهجور پیش میآید، [امّا] جبران میشود. اینجا هم اگر مشکلی برای دستگاهها پیش آمده باشد، انشاءالله با فوریّت، با قدرت، با تواناییِ دستگاههای اجرائی سرحال و توانا و جوان ما جبران خواهد شد؛ آنچه دل انسان را میسوزاند، خانوادهها هستند؛ خانوادهی جانباختگان که عزیزانشان از دستشان رفتهاند. به آنها تسلیت عرض میکنیم؛ و عرض میکنیم که اگر ماها در مصائب گوناگون زندگی صبر کنیم، ارزش و اهمّیّت اجری که خدای متعال به خاطر این صبر به ما خواهد داد، هزاران برابر بیشتر است از تلخی آن مصیبت. اُول?ئِکَ عَلَیهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم؛(3) آنهایی که صبر میکنند، خدای متعال بر آنها صلوات میفرستد؛ این خیلی مهم است. و انشاءالله خدای متعال دلهایشان را آرام کند و سکینه و آرامش به آنها بدهد.
و امّا راجع به حج؛ خب ما توصیههایی داریم در مورد برگزاری حج، چه آنهایی که مربوط به حاجی است، چه آنهایی که مربوط به کارگزاران است؛ بارها اینها را گفتهایم و باز هم انشاءالله تکرار خواهیم کرد. آنچه من امروز میخواهم عرض بکنم، اینها نیست؛ معرفت به این عملی است که میخواهید انجام بدهید: شناخت خود حج. شما که حاجی هستید و حاجی میشوید انشاءالله، بدانید چه کار دارید میکنید.
این یک سفر زیارتیِ معمولی نیست؛ این یک سفر گردشی نیست. این مسافرت شما برای حج و عمل حجّ شما، مشارکت در یک اقدام بسیار مهمّی است که خدای متعال برای ادارهی بشریّت ــ نهفقط ادارهی مؤمنین و مسلمین ــ این دستگاه را، این تشکیلات را مقرّر کرده. حج برای ادارهی بشریّت است. لذا میبینید در قرآن خطاب به ابراهیم میفرماید: وَ اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ؛(4) «فِی النّاس»، همهی مردم، مردم عالم؛ اکثر آنها آن روز ایمان به ابراهیم نداشتند امّا اَذان حج، اعلام حج، دعوت به حج، مال همهی بشریّت است. جَعَلَ اللَهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قِیاماً لِلنّاس؛(5) خدای متعال این خانهی شریف را محلّ قوام و قیام بشریّت قرار داده؛ این[جور] است. یا آن آیهی شریفهی دیگر: اِنَّ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّة؛(6) این خانهای که ما در مکّه قرار دادیم، در بکّه قرار دادیم، «وُضِعَ لِلنّاس»، مال بشریّت است. با این چشم نگاه کنید. عمل شما، رفتن شما، طواف شما، زیارت شما نسبت به این خانه، عملی است که سود آن و عایدی آن به بشریّت برمیگردد؛ البتّه به شرط اینکه درست انجام بگیرد، به شرط اینکه با شرایطش انجام بگیرد، که در این پیامها مکرّر در مکرّر این شرایط را عرض کردهایم. حجّ درست، خدمت به بشریّت است؛ فقط خدمت به خودتان نیست، خدمت به کشورتان نیست، خدمت به امّت اسلامی فقط نیست؛ خدمت به بشریّت است. حالا ببینید حج چقدر مهم است. شما دارید در این کار شرکت میکنید. این یک.
اه ادییوس - گناه تو نبود- که شهر را بیماری شخم زد میبوسم دست های تورا که ازحدقه چشمهایت را بیرون کشید- اما این انفجار این اتش این دریا سوختن این گامبرون عباسی را بندر میسوزدبه کدامین کس گمان برم- کسی بود که ادیب بود اه انتیگونه-شاعر اقای سیروس رومی