بسم الله الرحمن الرحیم-خاطره از انگلستان-درکلاس زبان یک خانم گرگ انگلیسی استادما بود- روش تدریس درغرب تقریبا هماهنگ است که ژاپن را درهم میگیرد وخیلی عجیب است که هرچه کد درانگلستان درهر موضوعی بحث شود عینا حتی باشدت زیادی درسوئد هم تدر یس شده است- روسها که دانشجو به انگلستان میفرستادند که در درسی درحدود 5000 سال مقاله بایدمیخواند همان بازبان روسی وهم با زبان انگلیسی روی انها کار شده بود حتی مدارج بالاتری هم داشتند- ژاپنی ها همین طور یک دانشجوی ژاپونی به من میگفت که مسئله جدیدی درمیکانیکزیر دریائی یاد گرفتم که قبلا ژاپن اطلاعاتی به من داده بود ژاپن دستور داده بود هرچه قدر وطل میکشد یادبگیروسپس درس را ادامه بده واستادان انگلیسی میگفتند که ژاپن مداوم به ما میگوید به دروغ که چین درفلان مورد ازما جلو افتاده است وما سعی میکنیم که اورا جلو نگهداریم ومداوم بقول سوئدی ها دانشمندان غرب مسئله میساختند که لاینحل بود بخصوص استادان دانشگاه روم درمسائل ریاضی به ظاهر اسن وساده بود ولی همه میگفتند استادان ما نتوانستند انراحل کنند وسعی میکردند که دستجمعی انراحل کنند وخوب بود اصلا علم با سئوال بخصوص سئوال مشکل پیشرفت میکند وتنها دانشجویان جهان سوم بود که دربهت وحیرت بودند که چیزی به انها نگفته بودند وبه ایننتجه میرسیدند یک فیلتر بزرگ بین غرب وشرق هست در ایران تنها دانشجویانی با خارجیان درس زبان میخواندند وانها مثلا دانشجوی رشته تاریخ بودندکه دردانشگاه شهید بهشتی درس میخواندند ودو زبان باید میخواندند یک زبان ان المانی بود درتهران استادالمانی به انها بعنواندرخارج ازدانشگاه درس میداد این کدهای سیاسی وانقلابی وکدهای تجربیات تاریخ المان به خواست ایشان یاد میداد ومنافقین اینها راجذب میکردند وهم در مورد علما مطالب به دروغ میگفتند وهم کدهای خارجی به صورت الم شنگه درمیاوردند که انها با کدهای المانی وتجربیات اسلامی وتاریخی بومی کنند که جذب کنند که شرح ان خواهد امد ومیگفتند لنین هم چنین کاری کرده است وبعد از پیروزی کدهای درست غربی پیاده میشود وما با اخوند لجوج ربرو هستیمواینرا حدس زده بودم چون خوشبختانه میدانستم که اصل کد خارجی که انگلیسی باشد چیستواین مطلب یک سرکرده مهم انان درشیراز بعد از جدائی برای من شرح دادکه دستور مستقیم مسعود رجوی بوده است- درس زبان مشگل بود بصورت پازل بود حتی برای دانشجویان برجسته اروپای شرقی همه گیچ میزدند یک دانشجوئی از نروژ بود قدی بلند خیلی سینمائی ووایکینگی من پلوئی زیاد وارد میشدم ایشان تنها کسی بود که هرچه استاد وادارش میکرد وارد بحث نمیشد ولی همیشه ریلکس بود ودرارامش بود ومداوم استادروی زوم میکرد که باطنش رابفهمد ومن مداوم درتعجب بودم وبه انگاه میکردم ودرحیرت بودم چون استادبع بعضی ها میگفتند لول پائین برو وبه بعضی میگفت لول بالابرو کم کم حس وقتیکه من ایشان رانگاه میکنم خنده ملیحی میکند وسرخ میشود جریان از این قیبل بود که انگلیسی ها فهمیده بودند که این یک فرد نابغه است وانها را دارد رنگ میکند ایشان درحقیقت دوتا فوق لیسانس داشت که درهردو ممتاز بوده است ولی خودرا لیسانس معرفی کرده است درمیخواسته با دیپلم بیاید وانگلیسی ها سعی کرده بودند با جور کردن دختر به اصطلاح بچه ها گل بیاندازند(احتمالا_گله ) واین بنده خدا فکر میکرده است من یکی از ا نالیز کنندهها هستم- من را صدا کرد وجریان را گفت وادامه داد که وجدان من معذب شده است ومیخواهم ششماه در نروژ باشم وششماه درانگلستان اگر مسلمان بود راهنمائی اش میکردم وبعد فهمید که تیراش به سنگ خورده است