بازگشت به اصل های اسلامی-در شیراز در یک مجتمع زندگانی را شروع کردیم- سریدار ما یک تاجیک افغانی بود که لیسانس ادبیاتفارسی از دانشگاه کابل گرفته بود وبهزبان روسی مسلط بود وسه شاگر دایرانی داشتکه یکی ازانها فوقالعاده ژنی میدانستایشان موردتوجه شرکتهای بزرگ قرار گرفت ازجمله هتل هما در شیراز وسرانجام به تهران رفت وبا گروهی بعنوان مترجم به مسکورفت وبعد باز گشت وتعریف میکردمن درمسکوظهرگرسنه شدمولی زمان غذا خوردنبود وبه یک سوپر مارکت فوقالعاده بزرگ رفتم وپخش شکلات را پیدا کردم .بزرگترین وارزان ترین خریدم وخوردم فوقالعاده خوش مزه بود وبه مارک ان توجه کردم که بعد بخرم دیدم که ساخت ایران است ودرایران انرا گیرنیاوردم وایشان پسرخاله اش خواست وجای خوداش گذاشت ایشان دوسال درتاجیکستان درس خواندهبود ودسالهم در دانشگاه مسکو ومدرک را ازنجا گرفته بود وایشان هم ازانجناب تعریف کرد که اگربه مسکوبرودبه راحتی دکتری میگیرد روزی ما به ایشان گفتیم یک کانال روسی بگیر وبرایما ترجمه کن ایشان کانالی که دوست داشت گرفت یک کلیسا بوددردوردیف جمعیت زیادی نشسته بودند .یک خانم دور گه مغولی بالباس خاصی که مغولها درهمه جا میپوشند که یکدامن روشنتر وبایک لباس تیره تر نمونه ایشان من درشیراز مشهد ویزد فراوان دیده بودم وتصورکردم که ایرانی است واصلا من فکر نمیکردم که روسها چنین نژادی داشته باشند- ایشان مادر یک دختری بود خلیی مانند هلندیها قدبلند ودقیقا مانند دختران انگلیسی فقط موی ایشان بور کمرنگ بود من به ایشانگفتم نکند مادرخوانده باشد گفت نه مادر ایشان است در شهرستانی در شیراز ازیک خانمکه رنگ صورت قهوهای سوخته بود یک پسر داشت دقیقا اسکندر مقدونی یک دوست پزشک انجا داشتیم ایشان فرمودندجای تعجب نیست وایشان هیج خطائی نکرده است فقط مشخص میشود سرباز مقدونی اینجا امده است وتوضیحات دیگری هم داد ماننذ ژن شناسی وداماد دقیقا نژاد المانی بود باز رنگ مو کمی روشن تر بود وپنج نفر هم بعنوان هیت ژوری که دقیقا ماشین امضا بودند واینراهم سیاست بوجود اورده است وکیشیش دقیقا مانند ان خانم بودندکه این نژاد بر خلاف نزاد روسی فوقالعاده باریک هستند ایشان با غضب وتند جواب دادند که دختر هرجای که داماد کار میکند ولوبسیار دور باشد بیادبرود من ازجهتی ازایشان خوش امد که جنبهای خاصی رانشان نداد مانند اروپا یک دفعه افراد حزب دختر اهی بلند کشیدند وپشتشانرا به به نیمکت زدند وافسرده وساکت کشیش را تماشا کردند من از روپائی چنین انتظاری نداشتم انگلیسی همین دختر ازدواج میکند کلی خوشحالی میکنندوکاری دیگربه مسائل ندارند که هفته یکبارزنگ بزن وماهی یک نامه بنویس وکریسمس سری به مابزن- واین را علتاش راسیاست گذاشتم وبرخلاف انا حزب داماد بسیار خوشحال شدند درحالیکه بایدترکیبی باشند ومداوم دختر مادر دلداری میداد من گفتم اینها اگر بایک حادثه ربرو شوندچه میشوند خیلی ازمن تعجب کرد که روسها هنوز نشناختم- اینها کوجکترین خراشی پیدا کنند درحال موت میشوند مثل انکه سنکوپ کرده باشند بلافاصله پیش دکتر میروند ودرفیلم های ترسناک همه بودن استثنا زیر صندلی میرونند ومن بارها سینما رفتم وتنها بودم که فیلم رامیدیدم-ادامه دارد