پر می کشد مرغ دل من در هوایت
پیچیده در پس کوچه های دل صدایت
حتی نشد باران حریف رد پایت
گرچه صنوبر پیش پایت ایستاده
هر بید مجنون قامتش خم شد برایت
بلبل غزل خوان شکرخند لب تو
چشمان آهو اسیر چشم هایت
هر کوی وبرزن عطر گیسوی تو دارد
ای وسعت آغوش تو تا بی نهایت
هر صبح آدینه به شوق صبح وصلت
پر می کشد مرغ دل من در هوایت
حسین علاءالدین