بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-کسی که اعجاز قرانقبول نکند هیچ چیزیرا کهمذهبی باشد وناب باشد قبول نمی کند وبهترین استدلال اعجاز قران درخود قران است- یک بحث مهم مسئله روح است- روح د و خاصیت مهم دارد یکی مادی نیست پس قابل رویت نیست دوم عملکرد اش حس نمیشودپس به راحتی میتواند انکار شود عمکر بدن انسان فیزیولوژِی انسان دراصول کلی دربین انسانها یکی است درجزیئات فقط بغضی دو درصد اختلاف دارندپس همه مغزها یکسان عمل میکنند پسچرا ادبیات وروحیات اینهم اختلاف دارد نمبتواند ما ل مغز باشد دوم ادراک هرکاری که انسان میکند اول ادراک میکند این ادراک ها حس کردنی نیست ولی عامل انجام کار است موتور حرکت است دو موضوع را بدست اوردندوبدست اوردن فاعلیت وقابلیت- فاعلیت همان درک است واگر ایجاد انگیزه کرد انجام میشود قابلیت ان است که انفاعلیت دربیرون باید انچه میخواهد قابلیت ان را داشته باشد- مثال سیب وجود دارد شی است برای ان نامی را خلق میکند بنام سیب- این خلق فاعلیت دارد وسیب قابلیت دارد- سیب لفظ است که ساخته شده است سیب اصلی معنا است این لفظ برای این معنا است- بحث صورت قوانین که سیستمی هستند یعنی نظم دارند ومنظم هستند که تشکیل از چند عامل است این معناها دریک ترکیب بکاررود یک صورت است که انواع خاص دارد که به ان وضع تعیینی گفته میشود حال مثلادردستور زبان هر زبانی بنحوی است درحالیکه اگرمادی بود همه یکسان بودند براینکه مغزها همه یکنوع کار میکنند در ماده جبر است جزو صورت ماده است دارای حد است ویکجریان جبری راعمل میکند درحایکه روح ازاد است وداری تفکر است و وبهیکسری قوانینمیرسد کهمادی نیست وبان نحوی تفکر میگویند برای هرکس میتواند خاص باشد-فرومول ها یکساننیست عرب برای بزگواری فردی را مشخص کند از ضمیر هو- برای شخص سوم عایب استفاده میکند وتفسیر ان این است بقدری عظیم است که درک ان س اقایانمادی سامکان نداردکه برای خداوندمنان درران بکار رفته است- برای ایران ضمیرجمع ایشان- درانگلیسی ضمیر فردسوم ویا اکسنلسی یعنی فردبسیار محترم یابزرگوار مجسطی کلمهمصری است به کتاب بسیار قطور گفته میشد المجسطی بعدا شد- که هم سوم شخص ایرانیان ازانگلیسی ها تلید کرد وهم اکسلنسی -عالی جناب ساختند- المجسطی اعلحضرت شد-ولی عرب به جوانمرد بخشنده بسیار ارزش میداد به ان میگفتند سماحه وبعد کلیت پیدا کرد به بزرگان این لقب میدانند درانگستان هرک س صاحب انگش زدن میشد یعنی به اصطلاح چاپ میزد مقامی عالی داشت دراوچ پنچ انگشت حق چاپ داشد این فرد دراوج است حال برای هرموردی بکار میرود بخصوص هنرپیشه هاچرابراینکه مردم ازانهاامضا میخواهند وو- امروزه ریشه سلول دی ان ا- وار-ان ا- است از لفظ ومعنا چیزی درک میکنند وتفکر وادراک صورتهای بسیارمختلف دارند- ومحدودهم نییستند وقابل تغیرهم هستند-پس ریشه مادی ندارند- ریشه غیرمادی دارند-پس اقایان مادی ازاینکه روح دیده نمیشود سوئ استفاده نکنید اگر انسان مادی بود هرکس ارتباطی باخداوندمنان نداشت ارتباط توسط روح است وصفات الهی همه غیرمادی است پس اگر قرار باشد بعضی از صفات الهی ماتقلید کنیم بامادی بودن امکان ندارد-خیلی سخت است که ما روح نداشتیم صفات ماچگونه میشد بعضی گفتند مانندسنگ میشدیم- با استفاده از بیانات ایت الله عاملی بزرگوار وعزیر ودانشمند کم نظیر دربخش عرفان وروح- میفرماید انسان دوصورت دارد یکی جسم که باید سالم باشد وبرای سالم بودانش گاهی ریاضت خاص دارد- ویک روح که صورت خاص دارد وریاضت خاص داردکهدرقران راه حل های داده است تزکیه تطهیر -خلوص -اگر یکی بود سلامت تن کافی بود فردی که عاشق خداوندمنان است قدراش درغیرماده است نه درماده انبیا چنین بودن واوصیا چنین بودند البته لذت حلال هم است تانجاکه انسانرا ازلذتمعنویات جاکن نکندوگرنه حرام است زیرامانع تکامل بشرمیشود-