بسم الله الرحمن الرحیم-دمکراسی کور-نظریات شخصی است-هرجا دمکراسی بقول معروف استرالیزه شد یعنی موسی به دین خوداش وعیسی به دین خوداش باشد- تاریخ نشان داده که درست مانند ضرب المثل انگلیسی انسانها مانند سرزمینی که باران میخورد انواع گیاهان رشد میکند انواع اندیشه ها ازبی نهایت منفی تا بینهایت مثبت بوجود میاید بهترین شهری که این مسئله را درایران اثابت میکند ابادان بود درانگلستان 600 گروه ثبت شده موجود بود- دوم خرافات رشد عجیبی دارد ومن نمونه انرا درابادان ذکرخواهم کرد که به ظاهر ملت یک دست درباطن چگونه است درابادان من را برای مدارس دخترانه انتخاب کرده بودند من متوجه شدم وقتیکه وارد کلاس میشوم دخترها دکمه ها بالا روپوش میبندند- وبرای یک دبیر بسیار عزیز دیگری ولی برای دبیران باز میگذارند وبعد دبیری ازتهران امد که اصل ایشان ابادانی بود ومدتی هم شهردار ابدان بوده است بهتهران رفته ووارد تئاترشده ئوزن مذهبی خودرا طلاقداده که بیحجاب نشد وهنر پیشه نشده وبا یک هنرپیشه تهرانی ازدواج کردخ بود وسالها درتهران بود ولی به بهانه که خانه سازمانی میدهند وباید درابادان باشد امده بود سرباز گمنامی به من اطلاع داد این سومین خانه ایاست که به این دادهاند مواظب باشد وایشان سرکلاس گف5ته بود خاک برس تان اگر دکمه ر ببیندید این نظر اخوندهای کثیف است که فکر میکنندکه مردان حیوانات پلیدی هستند ما مردان ابادانی این امر اثابت کردیم اروپائی زیباروی اگر لخت هم نشود یک مرد ابادانی به هم نگاه هم نمیکند نه انکه یک مویزن بیرون باشد مردابادانی اوراتیکه تیکه میکند اینجا مشهد نیست مرکز تمدن جهانی ایراناست من با اروپای زیادبحث کردم همه گفتند تنها شهری که درایران کمی ارزش دارد ابادان است گول بعضی نخورید وسصمائل دیگر – درابادان سه گروه بودند گروهی که پدر ومادرعرب وگروهی پدرعرب ومادر فارس که غالبا زن چندم ایشان بود وگروهی پدر ومادر فارس ورابطه بین زنان عرب وفارس زیاد خوب نبوداینهمه بعلت فرهنگ بود کلمه مناسبی رامن پیدا کردم ولی بچه هاانرا به تکبر تفسیر میکردند که زنان عرب ندارند وسخت مطابق میل مردان هستند منوارد یک کلاس شدم یک دختری بود مادر فارس وپدرعرب جلو مینشست وعینک ان شاید نمرهاش چهار بود ردیف اول منشست خیلی درس خوان بودولی ناپلئونی قبول میشد وازیک فرهنگ اصیلی برخوردار بودوارد کلای شدم این خانم نفر اول نیمکت بودمن سرمن به جلوبود به ایشان دکمه بالا ببند دکمه نیمه بسته بود وبعضی دخترها به دیگران تذکرمیدادند دکمه بنند وبعضی هم لج میکردند ورفتم .پشت تریبن نشستم دیدم همه چهره برافروخته است ویکی از دختره مثل ماربخود مییچید وبلند شد وباغضب تمام گفت استاداین دفعه اخرتان باشد ومن گفتم چرا وگفت بعدبه شماخواهم گفت کلاس تمام شد وبیرون امد شرح این دختر داد وگفت دراعراب این قانون وسنت است که اگربه پسری به دختری بگوید دکمه راببند وباید با اردواج کند وگرنه بلائی برای دختر میاید واین بسیار تجربه شده است وحتی ما که فارس هستیم این مسئله بجد قبول داریم--ادامه