بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی- است – جناب اقای ترش ابی- شما بادیگر برادرا ن سنی فرق دارید- انها بسیاری اگر واقعیت راقبول کند تغیر میکنند وکمی هم سخت است که حس احترام بقبیله را کنار بگذارند درجایی که حق نیست ولی شما به مسائل اگاه هستید- اما کافر وناصبی – اگر کسی یک سه روز درنماز در زمان پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم درمسجد نبود پیامبراکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم دستور میدانند درب خانه اشرااش بزنند به اوسلام نکنند وبه اوزن ندهند وبه اوبگویندکافر این کافر یعنیذ کافر نماز جماعت است نه ان که ازدین خارج شده باشد- اگر کسی یک ایه قران راقبول نکند- انهم بهقران کافر است ولی اگر مابقیه ایات راقبول کند او منافق است ولی ازدین خارج نشده است نسبت به قرانمنافق است اگر کسی بگوید که این ایه درست نیست و میبایست اینچنین باشد اهل بدعت است- خوارج ضد ایرانیان هم بودند برادر خانم جعده طرفدار عثمان بود به حکومت تبریز رفت وثروت زیادی بدست ارد واندکی به عثمان داد ومداوم با شاهزادگان ساسانی بساط عیش ونش داشت ومشروب هم میخورد وازانها پول کلان میگرفت وزمینهای اسلامی به انها میبخشید وزکات را کم ازانها میگرفت وبخش عمده را برای خود نگه میداشت وحضرت علی علیه اسلام ایشان عزلکرد واوفکر میکرد کار ایرانیان است ومداوم از حضرت علی علیه السلاممیخواست که بهانها سمت ندهند واز کوفه خارج کنند وحضرت علی علیه السلام درجمع اور ا سخت میکوبید از ایرانیانمخلص بشدت دفاع وتحسین میکرد ایشان هم یک رهبر گروه خوارج شد وهم با معاویه رابطه دوستی ایجادکرد وقرار شدکه جریان ترور امامحسن علیه السلام را طرح ریزی کند یک خواهد داشت بنام جعد جوان بسیار زیبا روی نزد امامحسن علیه السلام امد که خواهر من فقط شماراقبول دارد وباهیجکس ازدواج نمیکند وذکر و فکراش همه اش شما هست وداردمجنون میشود واهل عبادت ودین است امام را شهید کردوقبلا علی علیه السلام با فریب دادن ابنملجم مراد خوارجی اوراحریک کردند که اگر حضرت علی علیه السلام ترور کنی قبیله اباضیه هرچه بخواهی برای تو انها وخوارج انجام میدند وهرزنی که بخواهی به تومیدهند درجنگ کربلا ایشان جزو گروه خوارج درجنگ بود همهجا گفت که حضرت علی علیه السلام عثمانراکشته است ولی امام سجادعلیه السلام کاری به اونداشت-حضرت ابوذر علیه السلام همه مقام اورا میدانند دربالای مدینه یک روستابود یکنفر انجا مسلمان شده بود تنها از طریق حضرت ابوذر علیه سلام اله مسائل دینی را یادمیگرفت ایشانبهان روستامیرفت افرادنمیدانستند که ایشان مسلمان است وپس از مدتی متوجه شدند ووقتیکه خواست وارد روستاشوند چهار جوان بهاوحمله کردند سهتای ایشان توسط نیزه کشته شد وچهارمی از ترس شهادیتن – ایشانفرمودند چون مرگ رادید گفتی وایشان راهم کشت وبعدبه نزد پیامبراکرم صلواته الله علیه والسلم امد وجریا راگفت پیامبراکرم صلواته اله علیه واله والسلم عصبانی شدند وایشان گفت ازترس بوده است وپیامبراکر صلواته الله علیه و اله و ا لسلم فرمودند ما ماور به ظاهر هستیم وفقط امام الزمان صلواته الله علیه والسلم مامور به ظاهر وباطن است- وخداوندمنان ایشان هم ظاهر رامیداند وهم باطن رامیداند—و حضرت ابوذر فرمود جرم من چیست حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم فرمودند باید خداوندمنان تعین کند وخداوندمنان اینباررابخشید چون اطلاع کامل نداشت دوبارحضرت ابوذر علیه السلام انجا رفت باز جوانان گفتند نباید داخل روستا شوی ایشان گوفت که من ازدین اسلام برگشتم – خیلی خوشحال شدند وایشان را تادم خانه مشایعت کردند وهدایایی هم اوردند- ایشان بز گشت باز ا رسول اکرم صلواتها علیه واله السلام ایهای امد که اگر باطن استوار باشد ودر ظاهر برخلاف باشد اشکال ندارد پیامبراکرم صلواته اللهعلیه والسلم خندهای کردند وفرمودند دفعه بعد هم چنین کن اینراقرانتقیه گفته است ایا برای خون خواهی جناب عثمان باید یکصدوبیست هزارنفر کشته شود ایا فرهنگ جاهلی شبیه نیست؟؟!! کمه اقای ترش ابی دقت کنید درمسائل-اماناصبی ناصبی کسانی هستند که به شیعیان فحاشی میکردند واز هارون الرشیدپول میگرفتند تا زمانی که فقط فحاشی زبود دستور گذشت بود ولی اگر کتک کاری میکردند وانهاهم بایدازخوددفاع کنند ومیگفتند اگر گنچ تا ویاهفتا شیعه کشتهشود گناهان انها بخشیده میشود ومسلما اهل بهشت هستند ووجبورمیشدند که دفاع کنند گاهی رکشته میشدند وگاهی هم میکشتند- شماچرا ناصبی دفاع میکنید وازاینکه بگوین رافضی استقبال میکنید یک داستان تعریف کنم درزمان هارون الرشید- اولا اگرمعصوم نباشد دین واقعیر مشخص نمیشو وباید بهخداوندمنان تمیل کردهر مذهبی از اسلام بایدموردقبول واقع شود- یک گودال پهنی ذ درخل میدان درست کرده بودند ودرانجا شیچند شیربود به کتاب علامه مظاهری رحمت اللهعلیه درکتاب دربره دوازه امامئمعصوم مطالب نوشته است وبیشتر مطالب ازنویسندگان سنی هستند درضمن بعضیراکهمیخواستند اعدام کنند داخل انمیانداختند- یکخانمی رقاصه بود ویک اقای هم شعبده بازبرای سرگرمی افراد بود امام موسی بن جعفر علیه السلام امدند از کنار مردم بهخانه بروند ان خانم رقاصه ایشان رادعوت کرکه تزد ایشانبرود وگفتمن خودم ازخاندان حضرت الزهرا علیه السلام هستند ومیگویند خاندان حضرت الزهرا علیهالسلام حیوانات کاری به انهاندارد شما که میگویند بزرگ سادات هستید وارد این گودال شوید امام علیه السلام از نردبانی وارد شدند شیران صورت خودرا به پای ایشانمیمالیدند و صدایرمی درمیاوردندوامامیالوپیشت ایشان رانوازش میکیر ویک شیر پیر شروع کرد باذ امامعلیه السلام صحبتکردن بزبان شیری وامام علیه السلام بزبان شیری پاسخ دادند مردم فهمیدند گفتند امام چی گفت وشماچی گفتید- امام علیه السلامفرمودنداینشیر پیر میگوید ما پیران دندان نداریم واین دوجوان شیر وقتیکه غذا میدهند نرم هرامیخورند وسفتها ربرایرما میگذارند وانها ادب نماید ومنگفتم بهجوانها اواپیرانبخورند وبعد جوانان بخورند وانهاهم قبول کردند گفتند دروز انینهاچیزی نخوردند باید ازمایش شود وغذا اوردند وهمین طورهم شد ایشان بالا امدند بهانخانم امام علیه السلام فرمودند حالا نوبت شما است اگرراست میگویدعمل ذکنید قبول نکردمردم ایشان راهول دادند درقفسه افتاد واورا شیران خوردند اندکی بهامام موسیبنجعفر علیه السلام ایمان اوردند جای شوک است حس رقبلیهگری وحس مذهب گرای دن عقل ودیگر چیزی نگفتند وشیعه هم نشدند چیی هم نگفتندهمان مرض قلبی است خداوندمنان به پیامبراکرم صلواته اللهعلیه والسلم اطمینانمیدهد هرچه انان معجزه بخواهند دمن انجامدهم باز ایمان نیاورند ناراحتد نباش ولی اگر معجزهای دوم راخواستند دایمان دنیاورند همان زمان میسوزندپس بنفع انان نیست- مردم سنیر کمی رکارانها ذمشکل است باید ترک توجهات قبیلهایرنکنند واز بعضی تلقینات دستبردارند وازعقل فقط کمکبگیرنند ودراینباره همهمسئلهستند ایمان عقلی درست راپیدا کنند ولی اینکارهارانمیکنند وشاید دراینده بکنند وازطرفی هم طاغوت جلوی نشر اسلام شبعه که برای انها ضرردارد گرفتند وکتب زیادی بر علیه شیعه نوشتند این همه مسئله سازشده است ولی افرادی مانندشما مسئله فرق دارد سعی کنید حقیقت را پیدا کنید-