بسم الله الرحمن الرحیم-سند شماره 3
طاهر حبوش: سلام معاون رئیس جمهور را به شما ابلاغ می کنم. درخواست ها و موضوعاتی که مطرح کرده بودید را یادداشت کردم:
1-زاغه مهمات موافقت آن حاصل شد
2-شبکه و کابل فیبر نوری موافقت حاصل شد، و مبلغ یک میلیارد و نهصد هزار دینار بود
رجوی: آیا این مبلغ قیمت تمام شده است؟
منشی حبوش: قرار شد که خالص مبلغی را بپردازند و مابقی را ما بپردازیم
حبوش: بقیه صد میلیون و هشتصد هزار دینار را ما می پردازیم مشکلی نیست
3- بازگرداندن مجدد سلاح های ارسالی به وزارت دفاع
4- مجهز کردن مجاهدین خلق به 25 دستگاه تانک (چیفتن) ظاهرا تعدادی از تانک ها نقص فنی داشتند و تنها 25 دستگاه سالم است.
5- مجهز کردن مجاهدین خلق به 10 دستگاه خودرو شناسایی اسکورپین (موافقت حاصل شد) از طرف رئیس جمهور ابلاغ شده که تمامی هزینه ها را ما بپردازیم. توضیح اینکه مجاهدین خلق همیشه تبلیغ می کردند که تانک های چیفتن را به هنگام تصرف مهران بدست آورده اند.
حبوش: چنانچه مطلب خاص یا مهمی دارید به ما بگویید؟
رجوی: ما باید بدانیم چگونه با رژیم (ایران) باید مبارزه کنیم؟
حبوش: این مسئله مهمی است. روی آن کار شده بعد از عید یک جلسه خصوصی راجع به این موضوع خواهیم داشت. شما باید طرح خودتان را به ما ارائه دهید بعد بروید سراغ ایران. پریروز در جلسه فرماندهی حزب بعث استاد قصی (پسرصدام) و عزت ابراهیم و برخی از مسئولین از من سوال کردند حال استاد مسعود چطور است؟ من گفتم هرچه دیرتر مسعود را ببینم امتیاز بیشتری از او می گیرم، اطلاعات بیشتری دارد. الان که نیروهای بدر(نیروهای مخالف صدام) دارند وارد خاک عراق میشوند مسعود باید نیروهای سازمان را آماده کند. من بعد از عید منتظر طرح های عملیاتی شما هستم.
سند شماره 4
رجوی: توافق ما راجع به کار(عملیات) در شهرها (ایران) به قوت خود باقی است؟
حبوش: داخل شهرها و خارج شهرها چیست؟
ابواحمد: قربان منظورشان از بحث داخلی شهرهایی هستند که در عمق ایران هستند
رجوی: مثلا ما دوتا هدف در شهر موسیان داشتیم. یکی مربوط به نیروهای 9 بدر که شما به ما ماموریت داده بودید! ودیگری مقر نیروهای انتظامی موسیان. یک نفر نظامی آمد به ما گفت کمک تان می کنیم ماهم انجام دادیم.
حبوش: نام سوژه هایی که ما برای عملیات به شما داده بودیم چی بود؟
رجوی: یکی نیروهای 9 بدر در موسیان. قرار بود به مقر 9 بدر در موسیان ضربه بزنیم.
حبوش: من به شما در اینجا می گویم اگر عملیات شما انتحاری باشد اشکالی ندارد، ولی درگیری نظامی خیر. میان ما و ایران یک درگیری نظامی پیش می آید که ما در این وضعیت از آن استقبال نمی کنیم.
رجوی: ما نفوذ می کنیم شهر را دور می زنیم، نقطه مناسبی پیدا می کنیم واز آنجا شلیک می کنیم. بهرحال ما قبل از هرگونه عملیات شما را در جریان قرار می دهیم.
اظهارات رجوی در این ملاقات با رئیس اطلاعات صدام بخوبی مشخص می کند که تمامی اقدامات تروریستی که مجاهدین خلق در ایران انجام داده اند طراحی، سفارش و برنامه ریزی آن با سرویس های اطلاعاتی صدام بوده است و مجاهدین خلق فقط مجری اجرای آن بوده اند. نکته حائز اهمیت و البته جنایتکارانه در حق اعضا که در خلال این ملاقات مشخص میشود این است که رئیس سرویس اطلاعات صدام حبوش علنا بخاطر اینکه روابط عادیش با ایران بهم نخورد و توان و قدرت درگیری و جنگ دیگری را با ایران در توان خودشان نمی بیند از رجوی می خواهد که نیروهایش بجای درگیری نظامی با نیروهای ایرانی که ممکن است منشا آن که در داخل عراق است لو برود از رجوی می خواهد که اعضای مجاهدین خلق برای اهداف و منافع عراق دست به عملیات انتحاری بزنند. این مشخص می کند که جان اعضا برای رجوی تا چه اندازه بی ارزش است. این نمونه از مزدوری و خودفروشی را نمی توان در تاریخچه هیچ حزب و یا گروهی خواند و یا مشاهده کرد. سازمانی که اعضای جداشده اش را که به افشای روابط خائنانه اش با صدام اقدام کرده اند را مزدور می نامد خودش تا کجا در عمق لجنزار خیانت آن هم دشمن متجاوز مردم ایران فرو رفته بودند...
ادامه دارد
علی اکرامی