بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-دنبال که مقاله ای میکشتم- سر ازمقاله نقد واید ولوژِی سازمان مجاهدین-شناخت-م-عراقی- بتواند فرد ببلوغی برسد چه کتابی بخواند چه کتابی نخواند زمان گرانبها است- کتاب شاخت اقایان برای خواندن در جهنم است-اول فرموده است همه چیز تغیر میکند اسم شماهم دینامیکی تغیر میکند میز درانبار تغیر میکند- اصل تایثرات ویااصل هبستگی تغیرات وپیشرفت ها حال در ذهن کلمات زیادی است باید متقابل روی هم اثر بگذارند ونام من ونام دیگرات تغیر کند .یامیز اجطا روی هم اثر وپیشرفت ایجادکند اصل تضاد درونی اشیا- ایا اعضا ضدهم باشند سیستم بوجود میاید همدیگر از جهتی تخریب میکنند واز جهتی تغیر وپیشرفت ایجادمیکنند- این تغیرات در جامعه بخصوص غرب معضل هایب که از حل ان عاجز هستند را بوجود اورده است اخیرا فلسفه فمنیستی هم درست شده است نوراعلی نور زنان برعلیه مردان ومردان برعلیه زنان راه حل ان نه جبراست نه اختیار بلکه یک دین ناب الهی است که هم جبراست وهم اختیار است اقای مارکس خواست همای رحمت برسر کارگران بگذارد انهم بصورت جبرمیشود پس چرا تا بحال دربیشتر کشورها نشده است- اگرمی فرمود اختیاری است بهتربود- اصل تغیرات کمی به تغیرات کیفی است خوب میز که تغیرات کمی ندارد حال اهن زنگ میزند علت خارجی است رنگی درست میکنند که دیگر زنگ نزدنور تغیرات دارد وحرکت میکند ولی کیفت نور مثلا رنگ اش سیاه نمیشود- ایشان خواسته بود سرمایه داران قوی رابترساند و کارگزان امیدی ببخشاید راه راهب راستین است وفرنگ قوی مذهب وگرنه مافیا هروز قویتراز گذشته میشود