بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است انسان به سه وچهار خصلت غلط کاردست خوداش ودیگران میدهد- متاسفانه حاضر به تغیر نیست-مانند شیطان- همین ها هستند که مسیر حق راتغیر میدهند- سرسلسله انها امویان است- یک لغت عرب دارد- بنام فله درشیراز هم میگویندفله ای فروشی ویا فله کاری - یعنی بدون قاعده و قوانین مثلا سرکه خودشان درست کردند درشیشه با باندرول 0 باند =نوار-رول- حلقه زدن) یعنی سرش محکم و چسب دارد نیست یاهرکاری رادرباره ساختمان تاحدی بلد است- دراعراب دریانورد خوزستان فله یعنی موادی که بسته بندی ندارد- امویان حادیث را فله ای کردند مخصوصا زمان معاویه سپس گفت هرکس حدیث میخواهد این حدیث ولی امروزه عقل من چیز دیگر میگوید انطور که من میفهم بهتر است وان احادیث مال گذشته است وتا امروز همین مرام وجوددارد غرب وامریکاهم همین نحو هستند- پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله السلم تمجید میکردند ولی از لحاظ ادراک مسائل کمترین فرد است- سازمان یافته تمام ارکان واجزا دین را تغیردادند که نمی تواند تصادفی باشد- درادیان ابراهیمی هم بدین طریق عمل کردند-حسادت وبرتری طلبی تکبر قدرت وثروت بدست اوردن- اقای ابوذررا اقای عثمان خواست ایشان میدانست که اقای ابوذر رحمت الله علیه درشام درباره ثروت معاویه اعتراض کرده بود- ایشان فرمودند که مال ازراه حلال ودادن زکات میسر میشود وکنز هم نباید رخ دهد و بیت المال هم وضع اش مشخص است که به چه کسی باید دادتو عثمان هم همین مسئله را داری -عثمان یک یهودی دیگری بنام کعب الاحبار اقای عمر لقب داده بود ویکی دیگر را کعب الاخبار لقب داده بود واز انها خواسته بود که ایشان رابشاگردی بپذیرنند وتعلیماتی را یاد بدهد وایشان وصد دستور ازایشان یاد گرفت که مشکلات مردم را ازان طریق انها حل کند حبر یعنی علامه ایشان جمع است الاحبار- کعب یعنی مکعب مربع ویا مکعب مستطیل باشد عرب کعب میگوید ومهمترین کعب کعبه است زیرا بهترین اشعار سرانجام از بازار عکاظ که چشن شعر درست میکردند دراوائل بهار ومردم برای خرید می امدند وبساط مسابقه اشعار را میانداختند واشعار درانجا مدتها میخواندند- وسپس دهتا ازبهترین در کعبه اویزان میکردند ودرضمن پیمان نامه ها بین دوطرف در چندجای کعبه اویزان میکردند که اگر طرفی پیمان شکنی کردمردم مطلع شوند واز مظلوم دفاع کنند- اقای کعب الاحبار- اقای عثمان کعب الاحبار خواست نظر تو درباره ثروت چیست-؟؟ ایشان گفت فرد هرگاه ذکات سالانه راداد پس ازان تاسال اینده ازهرطریق=یعنی= چه حلال وچه حرام= ثروتی بدست اورد برای او حلال است- واقای حضرت ابوذر علیه السلام با عصا برسرش زد که وگفتتو میخواهی احکام اسلام رابمایاد بدهید- دقیقا انحراف دردین مال عالم نماها است- واقای ابوذر رحمتالله علیه فرمودند علی علیه السلام بطلب وحضرت علی علیه السلام امد ونظرایشان رانپذیرفت-درست مانند منافقین امروزی که دین باید همه راضی کند وگرنه خداوندمنان نبایدماراخلق میکرد مگرهدف اش مسخره کردن ما است باید ما ازندگانی راضی باشیم- مامی توانیم که دین حضرت محمد علیه السلام که دارد ازدست میرود مستحکم کنیم بیانات اقای عمر- دریک است - دریک کانال ماهواری- ریس حزب کومله کردستان میفرماید تنها کرد است که میتواند به یککرد کمک کند وانهم بهترین حزب اش کومله است ایشان علم غیب میدانداست؟؟-دارد یک تعصب احمقانه را جابی اندازد طول تاریخ همین است-حال برگردیم به کتاب تفسیر سوره برائت- بنگارش رهبرمعزز ومعظم جهان اسلام واینمطالب تاحدی درانجا جستجو کنیم گرچه مخالفت با رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم وامامان پاک کافی است ولی ملموس ترشود-میفرماید-روش این تفسیر روش اجتهادی است که درکنار ان بهطور چشمگیری از روش قران بهقران وروایی نیز بهره گرفته شده است- یعنی درتفصیر نمیتوانتنها یک ایه را موردتوجه قراردادوتسیر کرد بلکه با ایات یگری سنخیت دارد هم درهمان موضوع بحث میکند مطابقت داشته باشد وسپس روایت های صحیح که سنخیت دارد انها هم موضوع تاید وبشکافند وبعد ایشان نمونهای نشان میدهدکه دراهل سنت برخلاف عمل کرده است وگاهی شیعیان چون نتواستند معنای دقیق رابفهمند از اهل سنت تقلید کرده اند - بیان میکنند- - مراداز روش اجتهادی کوشش فکری .به کاربردن نیروی عقل درفم ایات ورا ه یابی به مقاصد ان است که اقایان بسیار ضعیف هستند وبی شماری ازانها عقل راقبول ندارند ویکحدیث را ملاک قرار میدهند که مجعول است سپس میفرمایند البته در دایره المعارف ها خیلی مورد اتکا نیست- دران دسته از دایرالمعارف ها ی اسلامی که مولفان ان مستشرقان باشند- استنباط خود مستشرقان باشند- مورد اعتماد نیست اما چون به اتکای موارد فراوان فقهی ولغوی مطلب را مینویسند حسن ظنی به معنای که شده پیدا میشود وبرای انسان مطلب معقولی به نظر میرسد- -- میتواندمنبع مورد استناد باشد نه جمع بندی ونظریه پردازی انها- بعنوان مثال دربارحج ریشه یابی کردند که میرسد به حضرت یعقوب علیه السلام تعابیذر وتفسیر بدست اوردند وتحولات ملاکهای بدست اوردند که دراصل حجاز ازیهود وارد عربستان وپس به خاورمیتنه رفته است و درکشوری تغیراتی داشته است ومثلا حج مصری بهترین نظر است