بسم الله الرحمن الرحیم-به امید ان روزبخش دوم- درمورد انسان تمام اجزائ جسم وروح انسان دارای برنامه از قبل است وبقول خارجی ها دارای حافظه خاصی است بعنوان مثال ما به سلول برنامه نمی دهیم بلکه سلول است که به ما برنامه میدهد وچناچه بر خلاف برنامه ان عمل کنیم مرض به سراغ ما میاید- اولین بخش درانسان خود جوش فعال میشود غریزه است باید به ان پاسخی مطابق برنامهاش داد وپس عقل است که خود دارای برنامه است وطبق همان برنامه ازان استفاده کرد وگرنه باز مرض به سراغ ما میاید غریزه دارای دوحالت خاض است هم لذت دارد وهم ایجاد ارامش میکندوخارج حد خود مرض میسازد وعدم ارامش ایجاد میکند ونیازمند مدیریت است این مطلب عقل بخوبی درک میکند ولی مدیریت ان کجا است مدتها فکر میکردند که مدیریت ان درعقل است ولی بعدا درغرب میتوجه بعد دیگری شدند که به ان بخش روح کهکشانی نام دادهاند که بی حد است همان که در اسلام نام ان فطرت است این فطرت درای حافظه است که خود نشان نمیدهد چناچه به مورد برخورد کرد که مطابق حافظه باشد کلیدی میشود که انمورد مورد توجه واقع شود وانسان به ارامش برسد مدتها فکر میرکدند این بخش حافظه ندارد ومیتوان انرابه نحو دلخواه سازمان داد بعد متوجه شدند چناچه مطابق حافظهاش پاسخ نیابد ضربه هائی بسیار خطرناک به روح میزند حتی به جسم وارد میشود این بخش شهودی است بیاد مورد خوداش را به ان عرصه کنند تا پاسخ مناسب دهد ونشانه درست بودن ان مورد ارامش استگرچه ÷س ازنکه ان بخش به ارامش نمیرسد ویا میرسد به نتایجی میرسد ولی مورد را نمیتواند تشخیص دهد وانرا باید درخارج بیابد- سپس عقل روی ان کار کند عجیب است حضرت ایت العظمی علامه دهر اقای سید محمد حسین طباطبائی صاحب ال میزان به ان پی برده است دانشمندان درغرب انمواردرا فقطس توسط پیامبران میتوان شناخت بر ایشان ایرادهای محکمی گرفتند زیرا این بعد سرانجام از علم وحکمت شروع میشود وبه خداوند منان با 99 صفت ختم میشود دلیا ان این است چناچه این تئوری درست باشد همه باید خداپرست بشوند جواب این است انسان مختار است وانسان ها به غریزه بعلت لذت فراوان ان دل میبندند وبه سمت کمال گام نمیزنند زیرا بین ایندو یکی باید مدیریت کند چناچه مدیریت با غریزه باشد بسیارجاها کمال را ازدست میدهد ولی چناچه میدریت با کمال باشد غریزه حد مطلوب خود را پیدا میکندودرسایه کمال قرار میگیردولی نکته اساسی این است درزمانی غریزه میدریت میکند روح ارامش ندارد اگر روح زمانی غریزه مدیریت میکرد ومداوم توسعه پیدا میکرد ویکی ااز خصوصیات بارزغریزه اعتیاد است ارامش بود حرف اقایان درست بودچون خصیصه مهم ارامش است وملاک ارامش است ازمایش در کودک نشان میدهد که اول چشمان خود در زمانی که شیر میخورد میبندند وسپس به مادر توجه میکند وحتی در جلب رضایت مادر است وبعد ازمذتی به جغجغهعلاقمند میشود هنوز دلیل انکه چرا جغجغه ایجاد ارامش میکند معلو م نیست وسپس بازی است بلافاصله پس از غذا از کنار مادر جدا میشود وبه ماشین بازی میپردازد زیرا زمانی که در ماشین سواری بوده است به ارامش رسیده است یک ازمایش کردن یک اطاق خالی که از پنچره ان مناظر زیبای خارج نشان داده میشود فردی درباره ماترلیست که میتوالند انسان را به کمال برساند صحبت میکند وفرد احساس رضایت میکندودفعه بعد همان فرد درهمکان اطاق همان صحبت را میکند درحالیکه عکس حضرت علیه السلام به دیور است سپس افراد میفرمایند که ما در فیلم دوم بیشتر احساس ارامش کردیم میتوان ازمایشکرد کدام جمله حضرت مسیح علیه السلام ارمش بخش است وکدام نیست وانکه نیست اثابت میشود که جعلی است درجائی که احتمالا افریقا بوده است دوتا اروپائی گفتند د راین کوه خدائی است که همان 99 صفت را دارد وبعهضی افریقالئی نسبت به ان تمایل واحساس ارامش کردند وبعد ازمدتی متوجهشدند که ارامش انها کم شده است وگفتند این خداوند در روز به اسمان پر میکشد دیدن که ارامش بیشتر شد میتوان اضافه کرد که این خداوند دراسکمان به همه جا مسلط است مسلما ارامش بیشتر میشود- نمونه ان مانند پیدا کردن غدای خوشمزه ویا منظره بسیار ازام بخش است ادامه دارد