بسم الله الرحمن الرحیم—قضاوت الهی- روح انسان قدرت تولید دارد ومیتواند امیال وافکار واعمال خودر بسط دهد- مثل کسی که بتواند هرچقدر خواست پول چاپ کند- ولی دراین دنیا ایا انسان ازاد مطلق است یا ازاد نسبی است وایا ازاد نسبی مغایر انکه خداوند انسان را ازاد افریده است یعنی ازادی به اوداده است هرچقدر بخواهد ازاد است ویا ازادی او درتحت قید واندازه است اگر ازادی انسان درتحت ":قدر":است پس ازاد هستید چه معنا دارد-خداوند این ازادی را تبین کرده است اولاهدف از ازادی دادن این است که مخلوقی را خلق کرده است که در ضمن ازادی به سمت اوبرود وقدرت عشق وعلاقه رابه خداوندمنان وجل وجلاله الشریف مشخص کند- منظوز از ازادی این نیست که هرکاری ولوخلاف عقل و وجدان باشد انجام دهد که انزمان خلقت عبث میشود وعبث شدن بر خلاف حکمت وعلم وعقل است- این مطلب هر انسان بالوجدان درک میکند وتائید هم میکند وبر همین اساس حرکت میکند ولی دررالستای هدفی که برای خود درنظر گرفته است پس روح بی نهایتچیست روح در تخیل به بینهایت به راحتی نائل میشود ولی درعمل پله پله باید برود- اولا مهم ان تخیل است وانسان در راستای ان تخیل حرکت میکند وقدرت دارد که مانورهای مختلف بدهد ولی خداوند هم متقابلا با مانور میدهد این اولین شرط الهی است حال خداوند میفرماید تو میتوانیبه اهدافات درست باشد و.یا غلط باشد ودر راه اهداف ات از عقل کامل استفاده کنی میتوانی حیله وزور وغیره راه خلاف برویولی باید بدانی تو محدود هستی اولا من نامحدود هستم تو هرحیله که بزنی من قبلا بدل اش را اماده کرده ام ویا روح تور تسخیر میکنم که فکر میکنی خودات هستی درحالیکه من تصمیم گرفتم از چه راهی وارد شوئی وتاچه حدود اقدام کنی این سئوال مطرح میشود خوب این فرد گناه عظیمی میخواست بکند خداوندجلوی اورا تاحدی میگیرد ودر وز قیامت هم میگوید من تا این حد انجام دادهام اما جواب دراین دنیا اینچنین است به محض انکه وارد برزخ شد ان تخیل براو حاکم میشود ولی باز درتحت کنترول است ومتوجه میشود به خوبی با تمام شرایط خوب محک خورده است که گاهیث دریچه های از روح جهنمی ویا بهشتی دراین دنیا بر ای باز شده است ویا درخواب ازادی های عمل داده شده است ودر قایمت درمرحله اول درتحت کنترول است زمانی که وارد بهشت شد ویا جهنم شد روح به میزان اصلی اش بر میگردد- و ئر جهنم میخواهد فردی که با اختلاف سلیقه دارد تمام مواد جهنم را درحلق اش کند ولی نمیتواندبا وجود انکه سعی اش را میکند وطرف مخالف هم همین حالت را دارد با وجود انکه قدرت اتش رامیداند وضعف فرد راهم بخوبی میشناسددرانجا عقل و وجدان زایل شده است وسعی باطل همچنان براو حاکم است ا زعذاب سخت است که مرگ میطلبد ولی به فکر فرو نمیرود چنانچه فرورود وبه حقیقت برسد اهل نجات خواهد بود