سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خونِ جوشانِ امام حسین علیه السلام

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی  است- جریان  سلمان رشدی - یک ایه  عبرت است-حضرت علی علیه السلام به شیعیان میفرماید خیل زود دین را به فرزندان یاددهید وگرنه شیاطین به انها دین خودرا یاد دردانشگاه لندن بودم یک چشنواربود نزدیکی من یک دخترم ایرانی بود  از پرسیدم  کدام دبیرستان رفتی گفت ژآندارک ومن گفتم بین دخترا چادی هم بود  ایشان گفت دوتا بودند باصحبتهای خانم استاد وبچه ها چادررها کردند همهانها  درخارج هستند ودیگرحاضر نیستندبه ایران برگردند همین طور دبیرستانی المانها داشتندوکلاس های انجمن ایران امریکا حتی یک فرد نابغه مومن را بچه های ایرانی سرکلاس راه نداند-من ازطرف گروه رفتم وبا بچه هاصحبت کردم وقبول نکردند- اقای سلمان رشدی تادیروز اهل کلکته بود وحال اهل کشمیرشده است؟؟ پدرایشان  تحصیلات خوبی داشته است وزبان انگلیسی خوب صحبت میکرده است وبشدت مذهبی بوده است وفقط یک اشتباه کرده است ایشان دردبیرستان انگلیسی ها  گذاشته است است انجا بادمکراسی  وسکولار وخواندن مجلات سکسی  که پدراش  وقتیکه متوجه میشود اورا مجازات میکند علاقه عبادت نداشته است باز مورد مجازات واقع میشود ودردبیرستان عاشق دختری میشود پدردختر میپذیردوپدران دختر نمیپذیرد ودر  ان دبیرستان کتباسلامی فراوان بوده است منجله بعضی کتب سنی منحرف وجود داشته است- مقدمه دیگر معلوم نیست که این مزخرافت چه کسی درشرق پراکنده است من بالهام از سخنان استدمعزز مرحوم حضرت اقای عبدالله زبرجد رحمت الله تنها کارشیطان است انهم مرغ پلیکان ویا لک لک ویابقول اعراب غرانیق وجالب اسکه درایران هندوستان اعراب غیره همه یکنوع بیان کردند ومتاسفانه درمذاب منطقه امده است کتابی  از دین زردتشت برای من وردند همین مطلب دران است واعراب میخواستندبگردن ایرانی هابی اندازننددرحالیکه درباره بت های خودهم همین گفته اند جریان این است که اگر مرغ ماهی خوارویا لک لک وپیلکان مغز ودل  کسی رابخورد به سمت بهشت پرواز میکندودربهشت است تا ان فرد  درقیامت زنده شود چون مغز وسراو پاک شده است درجای خود قرار میگیرد وفرد بهشتی میشود همین سئوال ازامام صادق علیه السلام کردند ایشان فرمودند خداوندمنان اجلازاناستکه مغز وقلب انسان رادر حوصله یا چنیه دان غرانیق قراردهد  چون یکموادضد چربی در حوصله مرغ ماهی خواراست که بجای صابون ازان استفاده میکردندوتصور میکردندمغز وقلب فرد باصابون میشورد وپاک میشود بت فروش های مکه   وقتیکه متوجه شدند که کردم مکه درحال جذب به رسول اکرم صلواته الله علیه است ایشان دعوت کردند به جائی که سه تبت مهم  لات وعزی ومنات است  گفتنداین سه بت جزو غرانیق هستند- شما اینسه بت رامعاف کنید ودروصف اینها جمله ای  بگوئید درهمین ضمن یک فرد عرب معمولی امد وپرسید جریان چیست انها شرح دادند این مردمعمولی  شروع کرد به ناسزا گفتن  انها که احمقها این حرف ها چیست شاخ پیامبر  اکرم صلواته الله علیه والسلام وهمان لحظه به سجده رفت شیطان هم حاضربود بشکل یک فرد گفت پیامبر نقش خوداش رابازی کرد وتصدیق کرد وحضرت جبرائیل علیه السلام امد وایه برایانها اوردوباز رسول اکرم صلواته الله واله والسلم  سجده کردند  افرادنادان  نوشتندکه پیامبر اکرم صلواته الله علیه حرف انهارا پذیرف که اقای شیطان  انجا بود  شیطان  گفت من اول القا کردم رسول اکرم صلواته اللهعلیه والسلم پذیرفت ولی بعد متوجه خطا شد وانرا نپذیرفت زیرا جبرائیل علیه السلام ایه اورده است این مطلب مسلمانان تاحدی مخفی نگه داشته بودندولی درکتابخانه دبرستان بودوایشان گفت من باخودمن گفتم این چه پیامبری است که گول شیطان را میخورد این دستورا غلیظ وشدید که پدرمن عمل مکیندمال این پیامبر است درحایکه رفتارانگلیسی ه بهمراتب بهتر است اگر ایشان بهاینمدرسه نرفته بود درست مانند  بچه مسلمان ای دیگر اعتقدپیدا میکرد به ان عمل میکرد این باعث شد که ایشان منحرف شودولی  خبرنگاران گفتهاند درگفتمان با یشان هیچگونه منطقی را ندارد وفقط شعار میدهد-آیات شیطانی (به انگلیسی: The Satanic Verses) چهارمین رمان سلمان رشدی نویسنده هندی-انگلیسی است. این کتاب برای اولین بار در سپتامبر 1988 منتشر شد و از زندگی محمد، پیامبر اسلام الهام گرفته شده‌است. رشدی مانند کتاب‌های قبلی‌اش از واقع‌گرایی جادویی استفاده کرد و برای خلق شخصیت‌هایش بر رویدادها و افراد معاصر تکیه کرد. این عنوان به غرانیق اشاره دارد؛ گروهی از آیات قرآنی درباره? سه الهه? بت‌پرستان مکه: لات، عزی و منات.[1] بخشی از داستان که به «آیات شیطانی» می‌پردازد، بر اساس روایت‌های مورخان واقدی و طبری بوده‌است.[1]

آیات شیطانی در بریتانیا بازخوردهای مثبتی دریافت کرد و به مرحله نهایی جایزه ادبی من بوکر 1988 رسید (جایزه نهایی به اسکار و لوسیندا اثر پیتر کری تعلق گرفت) و جایزه ویتبرد را در سال 1988 را برای رمان سال دریافت کرد.[2] این کتاب با جنجال‌های بزرگی روبرو شد و مسلمانان و اندیشمندان دینی آن را به توهین به اسلان، کفرگویی دین‌ اسلام متهم کردند. خشم مسلمانان باعث شد که روح‌الله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی، با صدور فتوایی حکم مرگ رشدی را صادر کند. نتیجه آن چندین سوءقصد نافرجام علیه رشدی - که توسط دولت بریتانیا تحت حمایت پلیس قرار گرفت - و حمله به چندین فرد مرتبط، از جمله قتل هیتوشی ایگاراشی - مترجم ژاپنی کتاب - بود.

داستان کتاب 

رمان در قالب رئالیسم جادویی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشته‌ای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیت‌های اصلی داستان بازگو می‌شود. روایت اصلی، همچون دیگر داستان‌های رشدی، شامل ترک وطن کردگان هندی در انگلستان امروز می‌شود. هواپیمایی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده، بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشه? هندی مسلمان که قهرمان‌های اصلی داستان می‌باشند کشته می‌شوند. نفر نخست جبرئیل فرشته نام دارد، هنرپیشه? سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست و دیگری صلاح‌الدین چمچان فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و به‌عنوان دوبلور در انگلیس فعالیت می‌کند. به‌دنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به‌طرز جادویی نجات می‌یابند. در یک دگرگونی معجزه‌آسا، جبرئیل فرشته واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران می‌دانند) را می‌گیرد و چمچا نیز هویت یک روح پلید.

پس از یافته‌شدن در ساحل، چمچا توسط پلیس به ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر می‌شود، درحالیکه جبرئیل بی‌تفاوت جریان را نظاره می‌کند.

دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش می‌کنند. جبرئیل در جستجوی عشق گمشده? خویش، کوهنوردی با نام الی کن را می‌یابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه می‌افکند. صلاح‌الدین نیز که به‌گونه‌ای معجزه‌آسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، به‌دنبال کینه‌جویی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعه? سقوط از هواپیمای ربوده شده‌است. او این اندیشه را با افروختن آتش حسد در جبرئیل و نابودسازی رابطه‌اش با الی عملی می‌سازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاح‌الدین انجام داده آگاه می‌شود، ولی او را می‌بخشد و حتی جانش را نجات می‌دهد.

هر دوِی آن‌ها به هند بازمی‌گردند. جبرئیل که هنوز از بیماریش رنج می‌برد در یک طغیان حسادتی دیگر الی را به قتل می‌رساند و سپس خودکشی می‌کند. صلاح‌الدین نیز که نه‌تنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شده‌اش به آشتی رسیده، برآن می‌شود که در هند باقی بماند.

بخش‌های روایی رؤیاها 

یک رشته از حکایات رؤیا روایی نیمه جادویی پرداخته‌شده در ذهن بیمار جبرئیل فرشته در درون داستان جای گرفته و با جزئیات مرتبط فراوان و نیز مایه‌های متعارفی از وحی الهی، ایمان و تعصّبات مذهبی و همچنین تشکیکات به‌هم پیوند خورده‌است.

یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری‌است که برای مسلمانان توهین‌آمیز تلقی گردیده‌است. این حکایت شامل بازگویی دگرگون شده? زندگی محمد (در رمان با نام «محوند» یا «پیامبر») در شهر مکه (در رمان با نام «جاهلیه») است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت می‌شود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بت‌های شرک‌آلود دیرینه می‌دهد ولی بعد آن را لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان می‌دارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی می‌گردند که به مخالفت با «پیامبر» می‌پردازند: یکی زن کاهن بی‌دین شیطان‌صفتی با نام «هند» است و دیگری شاعری‌است بذله‌گو، گمان‌مند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمی‌گردد، بال خودرا در یک روسپی‌خانه? زیرزمینی که در آن روسپی‌ها نام همسران پیامبر را بر خویش نهاده‌اند، پنهان می‌سازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی می‌شود که پیامبر در بخش‌هایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده‌است.

بخش دوم داستان عایشه، رعیت هندی را به تصویر می‌کشد که مدعی می‌شود از جبرئیل (فرشته? مقرب) بدو وحی می‌شود. او همه? عوام روستایش را اغفال می‌کند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت به‌سوی مکه کنند، با این ادعا که می‌توانند پیاده از دریای عربی بگذرند. این زیارت هنگامی‌که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید می‌شوند به پایانی مصیبت‌بار می‌انجامد. در این میان شاهدان واقعه، شرح‌های ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزه‌وار این افراد از آب ارائه می‌دهند.

بخش سوم رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر می‌کشد. این شخصیت کنایه‌ای شفّاف به زندگی روح‌الله خمینی در زمان تبعیدش در پاریس دارد ولی همچنین با دست‌مایه‌های اصلی راوی بازگشت‌کننده به شخصیت پیامبر در ارتباط است.

درباره? ریشه کتاب

این کتاب در سبکی شبیه به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده‌و بخشی از آن از یک ماجرای صدر اسلام مشهور به غرانیق الهام گرفته‌است. ماجرای غرانیق که در تعدادی از کتاب‌های تاریخ اسلام به مانند تاریخ طبری آمده‌است شرح آیاتی است که توسط شیطان در دهان محمد پیامبر اسلام در حال خواندن سوره نجم در دوران زندگی در مکه قرار داده می‌شود و محمد سپس توسط جبرئیل از وحی نبودن این آیات و شیطانی بودن آن مطلع می‌گردد. بیشتر مسلمانان دوران معاصر تا پیش از انتشار رمان آیات شیطانی در دهه 1980 میلادی، از این ماجرا اطلاعی نداشتند.[3]

 


ارسال شده در توسط علی

بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 1389
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
مهر 95
آبان 95
آذر 95
دی 95
بهمن 95
اسفند 95
فروردین 96
اردیبهشت 96
خرداد 96
تیر 96
مرداد 96
شهریور 96
مهر 96
آبان 96
آذر 96
دی 96
بهمن 96
اسفند 96
فروردین 97
اردیبهشت 97
خرداد 97
تیر 97
مرداد 97
شهریور 97
مهر 97
آبان 97
آذر 97
دی 97
بهمن 97
اسفند 97
فروردین 98
اردیبهشت 98
خرداد 98
تیر 98
مرداد 98
شهریور 98
مهر 98
آبان 98
آذر 98
دی 98
بهمن 98
اسفند 98
فروردین 99
اردیبهشت 99
خرداد 99
تیر 99
مرداد 99
شهریور 99
مهر 99
آبان 99
آذر 99
دی 99
بهمن 99
اسفند 99
فروردین 0
اردیبهشت 0
خرداد 0
تیر 0
مرداد 0
شهریور 0
مهر 0
آبان 0
آذر 0
دی 0
بهمن 0
اسفند 0
فروردین 1
اردیبهشت 1
خرداد 1
تیر 1
مرداد 1
شهریور 1
مهر 1
آبان 1
آذر 1
دی 1
بهمن 1
اسفند 1
فروردین 2
اردیبهشت 2
خرداد 2
تیر 2
مرداد 2
شهریور 2
مهر 2
آبان 2
دی 2
آذر 2
بهمن 2
اسفند 2
فروردین 3
اردیبهشت 3
خرداد 3
تیر 3
مرداد 3
شهریور 3
مهر 3
آبان 3
آذر 3