[8/3، 23:19] akkopmn63:
بر در این خانه با دست تهی در می زنم
بی پرو بالم خدارا تا کجا پر می زنم
گریه کرد و یاعلی گفت و به کامم ریخت شیر
بوسه از روی ادب بر پای مادر می زنم
خاک راه دوست را برچهره سازم آبرو
سنگ آل الله را بر سینه و سر می زنم
گرمی جنت بجوشد اززمین و آسمان
من فقط زهرائیم ساغر زکوثر می زنم
هرکسی دارد پناهی هرکسی کوبد دری
من امیر المؤ منین را حلقه بر در می زنم
عبد فرمان اگر سلمان او فرمان دهد
دل به دریا می سپارم پا درآذر می زنم
بارها در می زنم گر بر رویم در وانشد
بار یگر بار دیگر بار دیگر می زنم
از دل گهواره تا تابوت ذکرم یا لی است
دم زحیدر دم زحیدر دم زحیدر می زنم
تا بپوشد در صف محشر سیاهی مرا
رنگ بر پرونده ام از خون اصغر می زنم
خاک راه میثم خرما فروشم میثمم
دم زاهل البیت حتی روز محشر می زنم
درد گناه
عمری تباه کردم عمر گرانبهارا
دیدم ره درست و رفتم ره خطارا
دشمن مرا صدازد از دوست غافلم کرد
دنبال غیر رفتم گم کردم آشنارا
درسینه آه دارم درد گناه دارم
جز توبه نیست درمان این درد بی دوارا
هم مرگ پیش پاو هم عمر رفته از دست
یارب ببخش مارا یارب ببخش مارا
گیرم زدر برانی در پشت در بمانم
غیراز در تو دارم یاسیدی کجارا
من برده ام همیشه کوه گناه بردوش
تو کرده ای هماره با بنده ات مدارا
از خویش نا امیدم لا تقنطوا شنیدم
یأس مرا گرفتی دادی به من رجارا
هرکس زپادر افتد بردامنی زند چنگ
ای خاندان عصمت من دامن شمارا
میثم تمام عالم آرند سر به سجده
هرکس گرفته خاکی تو خاک کربلا را
[8/3، 23:20] akkopmn63: بسم الله الرحمن الرحیم- مداح شهیر غلامرضا سازگار- میثم
[8/3، 23:35] akkopmn63: حمل? آغاز
سینهها مانـده پـر از نال? نشنیده هنوز
مانده خورشید ز غم رویْ خراشیده هنوز
اشک خونین همه را میچکد از دیده هنوز
بدن ختم رسل دفـن نگردیـده هنـوز
چرخْ آبستـن بیــداد ز بیــداد شده
حمله بر مرکز عدل و شرف و داد شده
****
خلـف شـوم سقیفه، حَکمِ نامشروع
سر برآورده و بیدادگری کرده شروع
یافتــه فتنـ? او تـا ابدالدهـر شیوع
کینهتوزان همه در محضر او کرده خضوع
رفته از یـاد هـمه خاطر? روز غدیر
همه در سلسله دیو هوا گشته اسیر
تیرگی آمده انـوار جلی را ببرد
از میـان آینـ? لمیزلـی را ببرد
از دل خلق، تولای ولی را ببرد
باطلی آمده تا حق علی را ببرد
شهر با این خلف شوم، هم آغوش شده
وحی، بیگانه و توحیـد، فرامـوش شده
****
که گمان داشت که امت ز پیمبر ببُرند
در هجوم عطش از ساقی کوثـر ببرند
دل ز تطهیـر و ز صدیقـ? اطهر ببرند
قبله را روی به قبله ز جفا سـر ببرند
یار دشمن شده و پشت به مولا بکنند
حمله بـر بیـت خـداوند تعالی بکنند
****
جانشین نبی آن است که جانش باشد
«هل اتی» در گـرو قرصـ? نانش باشد
آیـ? «بلِّغ» و «تطهیر» به شانش باشد
فتح بدر و احد و خیبـر از آنـش باشد
خصم را نیز بر این نکته بسی اقرار است
که علی یـاور یار است، نه یار غار است
****
آنکه پیوسته خـدا دید و خدا دید علی است
آنکه یک آن به خدا شرک نورزید علی است
آنکه حق دور سرش یکسره گردید علی است
آفتابی کـه درخشیـد و درخشیـد علی است
نه فقط عالم و آدم بـه علی میبالد
به خدا ذات خدا هم به علی میبالد
****
پـای اغیـار کجـا و حـرم یار کجا
خانـ? وحـی کجـا و شرر نار کجا
سینـ? حور کجا و در و دیوار کجا
بازوی بسته کجا، حیـدر کرار کجا
حـرم امـن خـدا در شرر آتش بود
پشت در صورت زهرا سپر آتش بود
باغ، پامال خزان گشت و فدا شد محسن
میـو? نـورسِ از شاخه جدا شد محسن
سپر سین? نامـوس خــدا شــد محسن
حقش از ضرب لگد سخت ادا شد محسن
نه فقط در صدف آن در گران را کشتند
بلکه یک سوم سادات جهان را کشتند
****
زین ستم دست عدو تا صف محشر شد باز
تــا ابـــد کشتــن اولاد علــی شد آغاز
بــه خدایــی خــدای احــد بندهنــواز
سرکشیـد آتـش این فتنه ز دامان حجاز
نه فقط خانـه امالنجبا را سوزاند
حرم محترم کرب و بلا را سوزاند
****
چـه بگویم کـه به اولاد پیمبر چون شد
پس از آن کـشتن اولاد علـی قـانون شد
دامـن دهـر ز خـون همگـان گلگون شد
آسمان، اشکفشان، خاک، محیط خون شد
بشنوید ای هم? امت اسلام به گوش
نال? فاطمه تـا حشر نگردد خاموش
****
با چنین کشته شدن آل پیمبر زنـده است
خط سرخ علوی تا صف محشر زنـده است
شیعه زنده است، همانگونه که حیدر زنده است
کافراننـد همـه ابتـر و کوثــر زنــده است
ای به جـان و تنتان بـاد درود و صلوات
نظم «میثم» همه از خون شما یافت حیات
بهار امامت 4 - غلامرضا سازگار