بسم الله الرحمن الرحیم- ئظریات شخصی است- دو بزرگوار حضرت ایت الله ریشهری که من زمانی که درمکه مشرف بودم متوجه کار خطیر ریاست بعثه که چقدرسخت است ایشان با شجاعت تمام ومدیرت بسیارسطح بالا اداره میکردند انزمان تعداد زیادی ازخانم های شیعه عراقی همراه کاروان بودکه بچه های امنیتی در انجا مخصوصا درمسجد احرام حفاظت میکردند وعراقی ها سخت مانند تیری به پهلو انها میخورد مراقب بودند وبهانها گفته شد دعابرای سرنگونی صدام حسین بکونید وافراد که عربی
بودند باچشمان خیره شده و وحشت کرده نگاه میکردند وبعد از انجا حرکت میکردند وایشان امد ونزد انها نشست تمام کارهای ایشان از یک برجستگی خاصی برخوردار است که انشاالله پاداش خودرا خواهد دید- اماه بزرگواردوم حضرت مرحوم ایت الله محمد فقیه رحمت الله علیه است ایشان یکی از نادرافراد است بسیارخاکی ومرئمی وخوش خنده وبسیارتیز بین وحواس جمع- ریاست امام جمعه شهرستان نیریزی را داشتند- من یکدفعه در نیریز پشت سر ایشان درنماز جماعت بودم دذصف اول نفر پنچم پشت سر ایشان نماز مغرب تمام شد- دوتا نوه ایشان یکدختر ویکی پسر کوچک کنار محراب بودند دختر مهر ایشان برداشت وجناب پسر بزور از ایشان گرفت درجدال بودند توصر میکنم ایشان قران میخواندند برگشتذ گفتندساکت باشیدوروی دست دخترخانم یک ضربه زدند باوراش بسیارسخت است صورت پهن ایشان وبسیار زیبا شدیک جمجه کوچگ وصروت ر تراشیده استخوانی ابروخای پرپشت تیرهوچشمان کوچک که بیشترمن درتبریز چنین دیده بودم اگر درخیابان بودند اصلا تشخیص نمی دادم نماز شروع شد من زمانی کهخواستم تشهد وسلام بدهم- فراموش کردم هرچه فکرکردم چیزی به یاد نیاورد ازبغل دستی پرسیدم تشهد وسلام رابیانگفت فرمودبیادنمیاورم امدم نزل وازمادربچه ها تشهد وسلام را پرسیدم به خانواده این دوبزرگوار تسلیت و تعزیت عرض میکنم وبرای خانواده ایشان صبر وتحمل از خداوندمنان طلب میکنم که درجایگاه رفیعی در اخرت برای ان دویزرگوارمهیا شود انشااالله