بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-من درنیریز بودم منزل یکی از وابستگان- ان خانواده پدر و ودوفرزندپسرشان دراموزش وپرورش بودن وفرزند کارمند دولت- وامی از اموزش وگرورش ودلت گرفته بودند وبا پس اندازها- یک خانه نسبتا بزرگ دربیابان باهمکاری خودشان هم ساختند ک چندی پیش درمرز بیابان است- خانه دوطبقه است با زیربنای زیاد یک حیاط اصلی دارد از طریق یک راهرو درکناردیوار به حیاط خلوت میرود که بزرگ است وشیب به سمت ان طرف است که ثیک حوض نسبتا متوسط دارد ویک باغچه گود کهدران درخت نارج است -که اب باران واب حوضفتند سوار میشود ساختمان دونبش است که انزمان هنوز کوچه دررو خاکی بود- ویک درب اهنشت بام رسیدن به کوچه اصلی داشت که درحدود پنچ سانیتم- بازمین فاصله داشت که اب باران ازان خارج شود درته حیاط یک توالت ویک کاه دانی وجای هیزم داشت که مه حداقل چهار بز وگوسفند نگاه مداشتند وبچه ها انهارا به چر که خیلی نزدیک است میردندوگاهی افرادی ویا همسایه بنوبت میبردند وچندهم خر واسب داشتند- تعدادی اردک ومرغ وخروس بود درحدیث هو اسم خروس امده است وهم اسم گنجشیک برای ربطه جنسی مطرح شده است که ازانها یادبگیرید- واقعاعجیب است که خروس ان به ان بامرغ ها واردک ها رابطه داردوجالب است که هراردکی از اب بیرون بیایداردکهای داخل اب سروصدا میکنند تا اوبرگردد درکنارهم شنا میکنند درهمین موقع یک مارسفید سهمتری از همان فاصله زیردروارد شد همه مجسمه شدند وکاری نمیکردند وفقط تماشا میکردند خروس مداوم صدا میزند- اینمار ااز دیوار کاه دانی رفت خیلی جالب بود که نمیافتاد وتقلای زیادی نمیکندچگونه بالامیرودسئوال است اصلا جمع شد سیخکی بالا رفت وبام رسید ودیوار انجاچهارانگشت بالاتربودوسرازیر شد دوباره صدها شروع شد یکی از افراد خانه امد ومن جریان را گفتم ایشان باا قائی بسیارشیک پوش امد ایشان گفتنددرطول درب تا کناردیوار کاهدانی اهیزم کاغذ ومقوا اتش بزنید وخاکستران را دراین طول بریزید وبه من گفتند که این مار باغ من است- دشمن مار خاکستر است اگردرچشم ویاتنفس کند برای مار خطرناک است اخیرادانشمندان تحقیق کردند که چشم مار نزدیکترین چشم به انسان است ولی ضعیف است بویائی بسیار شگفت انگیز داردتاچندمتری به شکارنزدیکنشوند اورا نمی بیند وحس میکند ایشان فرمودند من روی این مار تحقیق کردم شکارگاه اش درحدود سی وپنچ کیلو متردورتر استده روز یا دوهفته درانجااست وبر میگیردد ودرلانه میماندتا گرسنه شود ودرمطالعات من تاسیصد وپنجاه کیلومتر برای شکارگاه نوشته اندو من اینمار تعقیب کردم هردفعهچه رفتن وچه برگشتن همیشه ازیک راه جدید میرود تا پنجاه مرتبه تغیرمسیر داده است ولی دقیقا به لانه باز میگیردد- یکجناب روحانی نوشتهبود- که مار افکارفرد را میخواند که قصد دشمنی دارد ویاندارد وهمیشه هم دقیق است-من درلندن یک میدان بودکه غذا یماردرست میکرد وخوداش هم انگلیس بودوپوست انواع مار کنده بود و به چوبی که دو پایه داشت اویزان کردهبود وبعضی ازانها.چندش اوربود عضلات درهم پیچیده - درضمن سوپ-ماردست میکرد درست مانندما که اش درست میکنیم ولی دوتا دیگ داشت اولی مداوم حبوابتی وچیز های دیگر اضافه میکرد ومداوم بهم میزد ومقداری با ملاقه بزرگ مثل من در دیگ دوم میریخت ورستوران هم داشت وهمیشن حداقل هشت نفری درحال خوردن سوپ بودند یک دیدن که تعداد توریست زیاد است- که ژاپونی ایستاده استمن دید گفت یک لیوان کوچگ سوپ ماربخور انگلیسی ها برای من اثبات شدکه از ژاپونی ها باهوش تر هستند برا یانکهماانواع سوپ مارداریم به این خوبی درنمی اید- این مغازه دردنیا اول است-من درجوانی ورزشکارهم بودم فقط یک وعده ده سانتیمیترگوشت مارا میجویدم همیشه پرارنرژی بودم- ولی بعدا تحقیقات ژاپون معلوم کرد که انچنانهم که میگویند-حالت دوائی ندارد میگفتند هرعضوی ضعیف باشد گوشت مارانرا قوی میکند ومسائلی هم دارد کسانی هم گوشت گوسفند وگاو خوردند ومارهم خوردن بهداشت بهتری دارند فقط دووعده هفته گوشت ماربخورید