بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- قبل از انقلاب- درکویت شانزده هزار بیشتر دختر تظاهرات کردند که همسرنداریم وباید فکری بکنید- دونکته رابایدتوجه کرد یک تشو یق صحیح صحیح-ودوم مسئله مادی این دوترا باید بوجود اورد- دراوائل انقلا بیک اقای که دکترا از خارج گرفته بود تصور میکنم درامریکا ریس یکفرقه کمونیست درامریکا بود ایشان درامریکا مسلمان شد سفری به ایران داشت ودریک سالنی درشیراز سخنرانی کرد- سئوال کرد اگر افرادی امدند گفتند-که ماکارنداریم ونسبت به اینده هم ایمانی نداریم شما چه جوابی میدهید- هیچکس جواب ندادمن دستم بالاکردم گفتم رزق برای افراد تعین شده است-توکل کند ایشان فرمودند خطرناکترین جواب همین است که اول کمونیست را میسازد وسپس غرب را میسازد بایدراه حل فوری داشته باشیم- درحالی که حرف شمادرست است- یک دلیل منافقین وکمونیست درایران همین است- وجواب دندان شکن هندوستان بود- البته حکمت هاراپیاده کردن-خوداش جزو قضا وقدر الهی است دولت نتواند بیادمردم عمل کنند واگربرفرض مردم نتواستند مهاجرت بایدبکنندوغیره وقسط سهم مادی هم افراد از منابع طبیعی است که بایدبه فرد داده شود-بعداز انقلاب بهترین ها برای مدارس ایرانی در خارج ازکشور پذیرفته میشدند یک یاز هم فرهنگی-که دردانشگاه تهران خوانده بودشاگرد خصوصی مرحوم علامه استادمحمدتقی جعفری رحمتالله علیه درعرفان وکمی هم مشکلات احادیث عرفانی بوده است- وبعدایشان دراین زمینه تحقیقات داشت ایشان هم به کویت رفت وادبیات تدریس وروانشناسی تدریس میکردند قبلا سطح دبیرستان ها ایرانی از سطح دبیرستان های کویت بالتربود وبعضی از خانواده ای مرفه کویتی بچه های خودشان گرچه اندک بودند به مدارس ایرانی میفرستادند باید کارغرب باشد جلوی انهارا گرفتندوایران یک قانون اورد فقط کویتی دراصل سابقه ایرانی داشتباشد اینهامیتواند شرکت کنندوبعداز انقلاب این بزرگوار مداوم بهانه میاوردند که مدرسه را تعطیل کنند-مداوم از وضع ساختمان وغیره ایراد میگذفتندوهرکس رامثبت میدیند ویزای ایشان یکسال میکردنداز جمله خودایشان بزور دوساله شدند- یک دفعه ایشان یک نقش جغرافیائی میخواست یک نقشه قدیمی ولی سه جزیرهمالایران بودواسم خلیج فارس داشت اینرا بهانهکردند که پاسپورت ایشان را ملغی کندولیبزور بزرگان کویتی که بچه انها دردبیرستان درس میخواند وپدریکیازانها هم ازلحاظ درقبیله خوداش وهم از لحاظ مادی طراز اول بودویک شرکت معظم داشت-گاهی منرابه شرکت دعوت میکرد وتمجید میکرد وبحث عرفانی را به به پیش میکشید -وجوایزی میداد وازدرس من تشکر میکرد- به ما گفته بودند-که هرگز به خانه انها نرویدچون مقرارت خاصی دارند ومسئله ساز میشوند وایشان درطول سال بیش از ده بار به شرکت نمیرفت-ومداوم منرابهمنزل خوددعوت میکرد ومن بهانه میاوردم- تادوساله من تمام شد- تابستان باید بر میکشتم به منزل ایشان رفتم- درب یک دخترخانم چهارده یا پانزده ساله باز کرد- ومن بعداز سلام خواستم بگویم شما فعلانی هستید وباخودم گفتم از خوشان سئوال کنم گفت خیرمن اسم-من فلان است درضمن زن دوم ایشان هستم-خانه ایشان ازکاخ بهتر بود یک بیرونی داشت دوتا اندرونی مقابل هم فوقالعاده شیک وبرجسته نهارکه خوردیم-من گفتم بهترنبود شما یک خانم سیوپن ساله یاچهل ساله میگرفتید درخودمن این است دولت مخفیانه گفته است افرادمتمول با خلاق خوب دوتا زن بگیرند ومن یخواستم یکیاز منشی های زنانهخود که سی وپنج ساله بگیرم ولی یکی ازفامیل به نزد منوگفت همه دختران من شوهر کردند ولی براین دخترم تابحال شوهری نیامده است وفکر میکنم کسی نیا دوما نارحت هستیم ووظیفهتو است که بما کمک کنی ومن قبول کردم برای او همان سبک خانهایدرست کردم برای درمقابلاش درست کردم کار مسلمان بجائی رسیده است- ازترس غرب- وفکر وفرهنگ غرب ایشان میترسد زن دوم بگیردولی بایک خانم غربی -بههرنحوی ارتباط داشته باشد چیزی نمیگویند بلکه غیبا هم تشویق میکنند- یک نکته عرفانی اخیر خواندم-میفرماید شیدائی زیاد بجز برای خالق برای مخلوق جایز نیست ومعصومین شیدایی برای انان باید از مخلوق بالاتر واز خداوندمنان پاینتر باشد جنابی میگفتمن درمسجد الحرام بودم جایگاهی است مشهور به ناودان طلا یکنیم دایره است که قبر اندو عظمت تاریخ حضرت هاجر سلامالله علیها- وفرزنداش حضرت نبی باید گفت حضرت سید اسماعیل علیه السلام دفن است من بافاص2له که مزاحمتی برای انهائیکه طواف میکنند نداشته باشم درحال دعا کردن ومحو حالت افراد بودم وببینم ایا افرادی شیفته هم هست یانیست- یکدفعه یک شیخ مانندی از مدار خارج شد ارام ارام از سمت من خواستندبه خارج بروند یک نگاه به من کردند ویکلبخند ملیح در لبان نقش پیدا کرد و بعدسر ا کج کردندرفتند بیست وپنج سال گذشت دراینمدت ما بابزرگان بودم-کهان حالت برای من تکرارشودوتداعی شودوهرگزبوجود نیامد- اینجا است که امام الخمینی رحمت الله علیه میفرماید اگر علم ما ورفتارما نسبت به امام معصوم علیه السلام موئی بهکوهی شود شاهکار است حال اگرخداوندمنان واقعاقابل دیدن بود چه میشدولی درقیامت کلام ایشان ان چهره را برای فرد مشخص میکند