بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- خداوندمنان مارا قدر دان لطف ومرحمت خود
قرار ده وبخاطر گناهان این امر بفراموشی در نیایدوهم چنین قدر دان وارزش گذار عظیم پیامبر اکرم صلواته الله علیه والسلام واهلبیت مکرم اش وائمه اطهار اش صلواته الله وسلام الله اجمعین قراردهد وعلم ما رابه خوداش وبه این عزیران روزافزون کند انشا الله که بزرگترین بدبختی ها زمانی شروع میشود که مردم برا ساس هوای نفس به سمت شهوات ورهبران فاسد متمایل میشوند که انها میگویند به دستورات ما-ایمان باورکنید و اگر اخرتی بودبه قدرت ما دراین دنیا وشفاعت ما دراین دنیا ان دنیا توکل کنید- خداوند منان میفرماید من حق هستم اینان هم حق هستند وخلوقات من براساس حق طرح ریزی شدن-چرابراساس وسوسه نفس به سمت باطل میروید که اساس ان بلهولعب وسرگرمی واز حق غافل شدن است-در دعای کتاب قران برسر گرفتن- میفرماید- بار خدایا من ازتو درخواست میکنم- به حق کتاب نازل شد تو- وبه انچه دران است از اسم خاص واسمایی الحسنی نیکو تو-خداوندمنان- انچه باعث خوف ورجا وامید است که درقران است- من را از ازاد شدگان اتش قرار دهی ولی کلا فوز بکار میرود یعنی از بدی به خوبی رفتن ست- درحقیقت تقریبا هدف اساسی از خلقت وهدایت انسان رامطرح میکند- وبعد بعد میفرماید بحق قران یعنی درست بودن مطالب قران- وبه حق کسی قران را برای اولین باربه او فرستادی وبحق کل مومنان که تعریف انها وحمد برای انها درقران کردی که چهارده معصوم علیه السلام در مرتبه نخست هستند-وحق تو که انها میشناسند- به اندازه حق خودات که میشناسی نیست-بعد بهحق ان بزرگوارانان بر انسان یاد میکنم تامورد توجه واقع شویم- بعداز ان صفحه دعای هشتم است بار الهادرحالی دارم شب درا ن سپری میکنم-که در درگاه توهستمو مالک سود زیان خود نیستم =قوانین انرانمیدانم و نمیتوان ام اطمینان داشته باشم که درجریان زندگانی سود میبرم ویا زیان میکنم- وزیان ها وضررها نمیتوانم از خودام دور کنم-در بارگاه تو به ناتوانی وبیچارگی خود اعتراف میکنم- وضعف قوا دارم وکمی چاره کمک کننده-|پس به حضرت محمد صلواته الله علیه واله والسلم-درود بفرست- ودر این شب به انچه وعده کردی به من وبه مومنین ومومنات انچه از امرزش وبخشش گناهان است- وفا کن-و- انچه برمن مرحمت فرمودی تمام وکمال گردان-زیرا من بنده مسکین و وبیچاهره تراز مسکین مستکین هستم ضعیف- فقیر پست وناتوان میباشم- خداوندمنان من راجزو لیست که به انها توجه نمی کونی -ومن را ازیادخود میبری- وبفراموشی دچار میکنیوبخصوص به عطاهائی که به من کردی وهمچنین از احسانت-در انچه به من دادی ونه نومید از اجابت بودم- اگر چه با کندی وتاخیر همراه بود - چه من در نهان باشم- مثلا زندان-ویا در زیان باشم- یا درسختی باشم ویا در اسایش- باشم یابلا - ویا در تنگی ویا درنعمتی قبلا دادی بدرستی شما شنوای دعائی