بسم الله الرحمن الرحیم- نقدی بر مسئله زیارت قبوردر مذهب برادران اهل سنت-شناخت احادیث همیشه زیادمشکل نیست با کمی تعمق به خوبی میتواند درستی ویاجعلی بودن انرا درک کرد- بعنوان مثال مسئله زیارت قبور است برادران اهل سنت به این سه حدیث استنناد میکنن- اولی- من شمارا از زیارت قبرها نهی میکنم؟- پس حالا به زیارت قبور بروید که ان باعث یاداوری مرگ است- دومی اصل را دارد واضافه دارد زیارت انها عبرت وپند است وسومی اصل دارد واضافه ان درزیارت انهانرمی قلب واشک چشمان(توجه شود) وتذکراخرتوجود داردوچیزهائی که شرع ممنوع کرده است نگوید؟- در سه حدیث به نظر میرسد که نهی کلیشده است وسپس امرکلی داده شده است یعنی قانون فسخ اجرا شده است وهرگاه امرفسخ شود باید تغیر کند- درحال انکه تغیری وجود ندارد دوم بعضی احکام بقول حضرت استادوالاگوهر شهید عالیمقام جضرت ایتالله العظمی مطهری رحمت الله علیه میفرمایدندبعضی قوانین زمان دارهستند وبعضی ثابت هستند تابت ها تغیر نمیکنند مثلا دردین ابراهیمی قبلاز اسلام زکوه ومالیات اسلامی بهصورت رسمی اسلامی بود وفرد میبایست به فقرا انفاق کند وچون مالیات زمان دار هست دراسلام تغیر کرده است حال سئوال این است که به زیارت قبر رفتن باعث عبرت میشود ایا عبرت زماندار هست ویا ثابت است ویا نرمی قلب و تذکر به اخرت وهیچگاه پیامبر اکرمنفرمودند که به احکام شرع شود این که همه میدانستند چون همه مسلمان هستندجریان به نظر حقیر چناچه نهی موقت بگیریم سیلی درمدنیه جاری شد وقبرستان بقیع پر ازاب شد واب درقبرها نفوذ کرد وقبرها نشست کردنددراین زمام حضرت فرمود تا بقیع خشک نشود به انجا نروید وهم درمل فرومیروید وهم بی احترامی به مردگان میشود وهمممکن است در داخل قبر بروید بگذارید بقیع خشک شود وقبرها ترمیم واصلاح شود وسپس یروید- درثالث تمام اداین ابراهمی سابق براسلام بهزیارت قبور میرفتندوحتی برای انبیا گریه میکردند وقران انهارا نهی نکرد وچناچه خلاف شرع بود مسلما قران به ان اشاره داشت پس درست است ودرقران مستیقمانهی نشده استوعصر جاهلیت به زیارت مردگان ممیرفتند وانهم ذم نشده است پس برچه اساسی باید نهی کلی شود واحادیث چون زیارت را کلی بیان کرده است شمال زن ومرد میشود وبه چه دلیل وهابیت رفتن زنان را به زیارت قبور منع میکنند؟ اما گریه کردن بر مردگان قران درسوره دخان درمورد فرعونیان میفرماید-": بر مرگ انان هیچ چشم اسمان وزمین نگریست:" پس در این جا گریه کردم موضوعیت پیدا کرد ونگریستن اسمان وزمین بعلت کفر وظلم انان بوده است- به این درفقه گفته میشود نطق وهر نطقی یک منطوقدارد یعنی درجهت عکس اش درست یعنی برای مومنین گریه کنید زیرا اسمان وزمین گریه میکن- واگربهفرمایند گریه کردن کلی است جواب میدهیم دیگرنباید مشروط به ظلم بکند صراحتا میفرمودند که گریه بر مومنین حرام است واگرگفتند مانند شراب جواب میدادیم که درچند مرحله باید بگویند درحالیمه فقط یکمرحله امده است پس ازنوع منطوق دار است ودراین حدیث گریه ذکر شد وپس به جهت وهابیت گریه را منع میکند؟ واین امر درعصر جاهلیت درزمان جنگ وجود داشته است