بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- حزب توده ضربات به حقی خورد- هچل وهفت ترین گرو ه ها حزب توده بود-حال درمائیل اقتصادی انهم درشناخت غرب ویاکارهای جاسوسی ویاضد جاسوسی ربطی به ایدولوژی کمونستی نداشت هرکس بانخبگان کار میکرد به این نتایج میرسید- دراوائل کمونیست یک کارگری را سفیر کبیر شوروی درایرانکردهبود ایشان به وزرات خارجه ایران گفتهبود من بلدنیستم نامه نگاری کنم به من یادبدهید- به ایشان یاددادند ورفت درشوروی استاد شد- وزیر اموزش وپرورش کوبا به ایران امد-ودر بیان کرد منمدافع اول ساحل بودم یک روز جناب فیدل کاسترو منراصدا کرد وفرمودندشما وزیر اموزش وپرورش هستید ببنید جنایت امریکا هیمن جا مشخص است از استادهای فوق دکتر اموزش وگرورش کوبا که در امریکا تحصیل کرده است-کسی مناسب نیست که به اوشغل وزیراموزش وپرورش بدهند اقای فیدل کاسترو به ایشان گفت فقط بی سوادی را ریشه کن- وایشان کرد- وکوبا اولین کشور جهان سوم بودکه موفق شد بیسوادی را ریشه کن کند- واز طرف سازمان ملل متحد جایزه گرفت وطرفداران امریکانتواستند چنین کنند- درایران وحشت پیداشد خانم اشرف پهلوی سازمان پیکار بی سوادی راه انداخت وادعا کرد یکمیلون در ارسع زمان باسواذد کرده است ویکملیون دلار به سازمانملل متحدداد وجایزه گرفت ویکی هم رای حقوق بشر ودیگری برای پیشبرد زنان جزوهیت زنان سازمان ملل متحد شد انزمان گفته بودند که هرکس کارنامه کلاس چهارم پیکار با بیسوادی دارد اصناف به ایشان تخفیف بدهند همسایه مایکمغازه شیرینی فروشی داشت سرکوچه ما مرجوم جناب ایزدی اهل خرامه ایشان بیسواد بود وفقط امضا بلد بود یککتاب کودکستانی که عکس گربه داشت زیر نوشتهبود گربه ومانندویک روزنامها که لغات سطراول یک مقاله را بلد بود هرکس این کارنامه میاورد این کتاب جلوی او میگذاشت ومیگفت بخوان ومیگفتندمافقط امضاکردن واسم خود بنویسم وشماره تلفن رابلدهستم-اما درایران انقلاب شد-نیروی بسیارخوبی که بیشترانان تحصیل کردهبودند ویادانشجو بودند وبعضی از کارگران بسیارمومن بودند که زندان رفته وزجر کشیده درخدمت انقلاب بود درمرحله اول کمیته بوجودامد-که زیرنظر وزرات کشوربود واین جوانان درراس کمتیهای خیابانی بودندودرخیابانها بخصوص نزدیک مساجد وزرات خانه مقررداشتند دزدان حرفه ای بعلت چپاولیکه در اسناد پلیس کردند وساواکی لنهارا میشناختند شروع به دزدی وقتل کردند وبخصوص در زمان جنگمقدس حق برعلیه اطل که تقریبا حکومت نظامی بود این امر شدت پیدا میکرد ساواک حیله های زیادی بلد بود ودراتباط هم یادمیگرفت ومداوم به کمیته ها ضربه میزند مثلا بعنوان افطاریمرغ پلو بانوشابه ای که دران سیانور ریخته بودند میدادنند ما زمان درخیابان اریا بودیم مقررانها روبری مسجد جوکاربود همسایه مسجد انهاهم دراب مرغ سیانور ریخته بودند دونفر پچه کمتیه نزدیک افطار این غذاراوردندیکی ازانها گفتمن نمازی بخوانم بیایم- وقتیکهامد این جوان درحال احتضاربودفقط گفت اینهمسایهداده است تانیروبیاید وبهخانه بروندانها فرار کرده بودند ومن نیدانم اسیرشدندیانشدند ویا باماشینعبور میکردندذومقرر به مسلسل میبستندو انواع کارها کردند- بعدکمتیه کنار رفت سپاه برای هدف تقویت ایمان اسلامی ودرک انقلاب و یاددادن اهداف انقلاب وحل مشکلات جامعه تشکیل شدولی بعلت جنگ مجبور شد در بخش نظامی چه سپاهی وچه پلیس وچه امنیتی شرکت کنئ که بهترین نیروهای مملکت بودند طرز کارانه پنچ نیرو برجسته انتخاب کرده بودند واینها پرودن افراد قابلارزش مطالع میکردندوفردی را انتخاب میکردند وسیم وجیم علمی- سیاسی- اعتقادی میکردند اگررا یمیاوردانتخاب میشد وبعداین فردهم جزو هیت میشد منراهم دعوت کردند - درحدود سیوپنج نفربودند ازمن سئوال کردن جریان رشت را میدانید- گفتم میدانم درزمان شاه ماهی گیری درگیلان برا یکیعده کم درجدودشانزده نفرکارت داشتند ومابقیه قاچاقیماهی میگرفتندوباج میدادند این سنت رژیم بود-دراوائل انقلاب این به هشتادوچهارنفررسید که کارت داشتند ولی قاچاقی به دوهزازتا رسید خوب سرمایه زیادمیخواست خانه هایشان فروخته بودندذولنج خریدهبودند ووام گرفته بودند- درزمان تخم فقط ریزیبه تعدادمحدود اجازه دادند -وبهدیگرا کفتند باید کارت بگیرید وفعلا کارت داده نمیشود انها اعتصاب کردند دو سازمام شیلات بست نشستند به اینها سپاه چندروز فرصت دادکه خارج شوندوگرنه دست بهاقدام خواهدزد وروزنامه مینوشتنداینهارا عوامل ضدانقلاب تحریک کرده است- ازمن پرسیددسپاه عمل کند ویانه نکند ومن گفتم سپاه دخالت نکند واز طرق مرجعیت محیل مردم دخالت کنندومن رد شدم همان زمان شانزدننفراز ان افراد برای سفیر کیبررشدن اناخاب شدن که کی ازانها سفیرایران درالمان شد-حال افرادخاطی حزب توده میخواهند اینها با عوامل ساواک یکی کنند اینکاردرست کار کمونیست هابود چگونه انجا حرفی نمیزنند وانهارافرادانقلابی میدانند دریان اینها مانندساواک عمل کردند- دراوائل انقلاب حزب توده ازادشد مثل برق چنیدن جلد کتب کمونستی که اماده داشتندچاپ کردند- درشیراز مدینی بودبنام فله ستا که دوستاد ارتش وژاندارمری درکنار این میدان بود لذا به این فلکه - فلکهستادگفته میشد که امروز فلکه امام حسین علیه السلام استدرگوشه این فلکه یک ساختمان بسیاربزرگی بودکه متعلق سامان تعاونی دولت بودجنس میفروخت انراتعطیل کردنمدت یاژانس فروش بلیط هواپیما بودوبعد خالی بود هرچه انقلابیون گفتنداین ساختمام بهما بدهید انرادرست میکنیم فیلم ئونمایش وفروش کتا ب وسخنرانی انجام شود ندادند وهمچنان خالی ماند یکروز من به انجارسدم درکنارانحا کهکمی عقب نشنی داشت بساط کتاب های کمونیستی -روری یک چادرشبی پهن کردهبودند گذاشته بودندودودختر خانم یکی تهرانی ویکی شیراز یایستاده بودند یک جناب دبیری زانو زده بود یککتاب را قبلا خریدهبود وهمان کتاب انتخاب کردهبود وی صفحه را نشان میداد میفرمود معنای این جمله چیست دختر تهرانی سراش کج کردهبود ودختر شیراز براق به ان اقا نگاه میکرد همچنلن این جریان ادامه داشت من گفتم مطلبرا میدانم این جمله معناندارد ولی هرچه بخواهیدمیتواندبشود ازیک استادخانم امریکائی دردانشگا ه شیراز-که کتاب یک دانشمندمعروف امریکادی که درباره کمونیست نوشته بودومن میخواندم بیاداوردم که ایشان باسختی ویزا گرفت وبه روسیه رفت بهبمارستانرفت وبهاموزشوگرورش هرجا رفت معنای این جمله راپرسید درگوش ایشان یک جناب دکتر پزشکی فرمودند-خرشجف گفتهاست قوانین پزشکی بااینجملههرجور خواستی ددرست-کنید ایشان گفتهبو یک قانون پزشکی بیاورید وجلوی مندرست کنید قانون پزشکی امریکائی بود و ایشان چیزی گفت وانجناب گفتنداین امرکائی است وهرگز باقوانین شما تهیه نشده است-من تاحدی جریان راگفتم اندختر تهرانی لبخندی برلب اورد وگفت افرین منهمین سئوال درزمانی درس های کمونیستی میخواندم ازمافوق پرسیدم درجواب من ماند واز شوروی سئوال کردند گفتندهرطورخواستید تعبیر کنیدومن مات ومبهوت بودم دختر شیراز ی سخت انتقادکرد چنین چیزی امکان ندارد .ایشان فرمود حقیقت همین است اقای دبیر کتابرا به زمنی گذاشت رفت یکجنابی کناربودحالت مدیر کلی داشت رو کرده به خانم ها وگفت من تازمانی که اینجا هستید منهم هستم هرکس امد میگویم اینها قادربه جواب دادن منطقی نیستند وفردای انروزنبودند اقایان سعی نکنیداز عدم اطلاع مردم سوئاستفاده کنید حقایق بگویئد بیشترمردم به اعتمادخواهند کرد