بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است—درقرن هیجدم در فرانسه فیلسوفان مادی بر اریکه اکادمی علوم فرانسه قرار گرفتند که مهمترین انها جین-باپتیست میرابو- است ایشان ماتریا لیست بود واز ترس کتب ومقاله های خود را به چاب نرساند-مطابق گفته – اقای ویل دورانت کتاب سیستم طبیعت ایشان دربرگیرنده تعریف جامع ماتریالیسم والحاد است -؟؟!!-که جزو هیت –اکادمی علوم فرانسه بود که بعدا اقای – د- هول باش- انکتاب را بازنویسی کرد وبه چاپ رساند- که امکان دارد با کمک اقای -دید رو- بوده- وبا حمایت اقای جک-اندره نایگئون بوده است—که بصورت گمنام در سال 1770- بچاپ رسید- که هستی را برا اساس اصطاحات اصول فلسفه ماده گرایی- تعریف وتوصیف شد—که ذهن هویت مغزی دارد- وروحی درکار نیست- وبدن حیات غیر مادی ندارد- واین جهان توسط قوانین جبری اداره میشود- واراده ازاد یک تصور وابهام است- وسبب علت العلل درکار نیست-هرچه رخ میدهد- بصورت اشکاروباحالت خشن که نمونه ان انسان است رخ میدهد- ودرک دقیق ما وجود خداوندمنان را نفیه میکند- ایشان مترجم هم بود-وکتاب داده های ارو شلیم را به فرانسه ترجمه کرده بود-و- اصرار داشت اعتقاد وایمان به یک وجود متعالی درنتجه- ترس کمبود علم- ویک وجود اله انسان نما- که نقش پدری بازی کند-که از طرفی ازادی انسان را نفیه میکند وهمه چیز را جبری میداند- وازطرفی ازادی را میپذیرد-گرچه اقای –میرابو دانشمند علوم تجربی نبود-اقای-د- هول باش با ادبیات علوم تجربی سعی کرد که فلسفه ایشان را با مطابقت با حقایق شناخته شده طبیعت وعلومتجربی- ان روز- بیان کند- تجارب اقای جان هام- اثبات کرد حیات میتواند بصورت خودکار بدون کنترول نیروی خارجی تکامل پیدا کند- وبدون دخالت اله ها انجام بگیرد- مشکل اقایان این است-که خداوندمنان وروح قابل رویت نیستند وقدرت جهش از ماده به غیرماده- برای انها قابل قبول نیست درنتجه مجبور هستند در چهارچوب مادی باقوانین جبری حیات را توجیه کنند که حیات اصلا از قوانین مادی طبیعت نمی کند- شگفتی نظم درماده-نمیتوان یک دست به خصویات مادی ارجاع داد-ایشان یک تمیز دقیق بین اسطوره- که کم وبیش-کم و بیش بیانگر قوانین دستور داده شده-که بسیارفکورانه –بامنش مهربانی وقلب سلیم- بزرگ است برای جامعه وطبیعت-ونیروهائی که درجهت مردمان واندیشه های مذهبی است رامیاورد- –مذهب زمانی که از اسطوره جدا میشود-یک توان وقدرت- طبیعی فوق طبیعت خود پیدا میکند- وهردورا تباه میسازد- بعنوان مثال- که هرچه موجود است-وموجودی که بصورت انسانی که –درخارج از این طبیعت است- یک تضاد مرگ بار بین قوای داخلی انسان بودن داشتن تعادل بوجود میاورد- کهحتما ازار ومرگ بوجود میاورد—حضرت استادمعزز شهید ایت الله دکتر جناب اقای مرتضی مطهری رحمت الله فرموند –که غرب مسئله خیر وشر ومرگ بخوبی درک نمیکند وانها از طریق اسلام عزیز وفلسفه اسلامی میتواند-مطلب را درک کنندو قابل درک است-ادامه کهانناب اینمطلب درکتاب خوداش اقای -هول بش- توضیح داده است—انتقادکنندکان—اینکتاب در زمان خود بسیار رادیکال بود ولیستی از افراد تکذیب کنندکان که بسیار طولانی بود بوجود اورد—متفکر ممتاز کاتولیک- اقای نیکولاس سیلوستر-برگیر- در تکذیب نامه خود بنام ماتریالیست- تجربه شده وهم چنین اقای ولتر- برعلیه فلسفه سیستم ایشان –درمقاله ای بنام خدا-در کتاب اش بنام لغت نامه فلسفه- جناب فدریک بزرگ دریک مقاله مستحکم نوشت درجوادادن به ایشان- زمانی که گوینده در جمع صحبت میکند- باید گوش های که از حقایق طبیعت وایمان درغفلت هستندواز موهومات لذت میبرند لحاظ کند- او نباید مردم راشوکه کند- ومیباید تا زمانی که وقت کافی بری روشن شدن ودرک کامل کردن-صبر کند- که اجازه دهد که انها توانائی کاملرا پیدا کنند-ان تفکری که فدریک را به شک انداخت که انگیزه نوشتن یک مقاله انتقادی بر علیه کتاب سیستم طبیعت بنویسد – این بود – که کتاب مزبور شامل تنها حمله برمذهب نبود بلکه بر پادشاهی هم حمله میکرد-