بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- جناب اقای شجاع الدین- که تخصصص ایشان در رومنس نویسی بودند وکتاب های اعلحضرت همایونی را مینوشتند- وسخنرانی ایشان راتهیه میکردند- ایاز حضرت والا بودند-تحصیل کرده دانشگاه روم هستند اتفاقا شاه سوژه های رومنس زیاد داشتند- که مناسب بود ایشان بنویسنند مجدد الدین هستند-در فرانسه جهش به سیاست کردند پنچ هزار صفحه تحقیقات دراسلام واسلامی انقلابی ایران دارند- ویککتاب دارند هنوز مشرف به دیدن ایشان نشدم نقد قران دارند- و1400 هزارسال اسلام را تبین ونقد کردند- وتویان یک پرکاهی بدست نیامده است- ومتخصص براندازی هم هستند- ایشان سعی کنند که رکورد کینس را بشکنند-خدمت ایشان عرض کنم- تهران بودم با ظریفی قراربود به دانشگاه امام صادق علیه السلام بروبم- ایشان فرمودند من دریک مغازه پولی دادم وکالا اماده شده است بروید بگیرم وبعدبه دانشگاه برویم مغازه تقریبا بینمرکز وجنب تهران بود یک مرکرز شلوغ تجارتی سابق کنار خیابان سر سه راه ایشان پارک کردند ورفتند دداشتند خیابان نسبتا تنگی را اسفالت میکردند- جمعیتی انبوه داشتند تماشا میکردند ویک خانم روی سینی یکمنتق کوچک داشت داشتنداسفند دود میکرد ودودراش رابسه سمت انها میفرستاد-من خیلی تعجب کردم یک اقادی که لبا سشیکی وکلاه شیکی دوره گردی سرشبود وصاحب مغازه بود پرسیدم موضوع چیست؟ فرمودند اززمان رضاشاه تا حال اینجا اسفالت نشده بود ومداوم کسبه نامهنگاری کردند تاکسی ازانجا رد نمیشود چاله های این جا مشهور به کمک فنر شکن است-حال برای اسفالت امدند مردم باور نمیکردند-درشیراز ما قبلا خیابان اریابودیم یکچهاره دارد بنام چهارا اریای دوم مستقیم میرود به میدان اطلسی یا قئم صلواتهالله علیه والسلم این چهاراز ترس ماشین میاییستند تابهم نخورنند وحال یک طرفه شده است بسیار جاده پرتردد است از این خیبان ازطرفی عبور کنید به طرف چندبارباید ایت الکرسی بخوانید شخصا وسط بلوار ایستاده بودم دیدم یک تیکه بسیارکوچک از اسفالت به اندازه جندسانتمتیرمکعب کنده شددرست بهموازات سطح اسافلت به سمت پیاده رو رفت به پای یک دخترنه سال اصابت کرد یک علاقه جدیدی نسبت به فیزیک درمن ایجادشد- بعدفهمیدم این دفعه دوم است قبلابه پاییک خانم بسیارپیر زده است اسفالت به غوزک اسیب رساندهبود و ایشان به بیمارستان بردند انروز بلافاصلهمسئول یک سوپر مارکت که درجنبانطرف خیبان مغازه داشت باقندشکن انبخشی از اسفالت نیمه کنده شده بود کنددرزمان جنگ انجارا دوباره اسفالت کردندومغازه دارها شیرینی میدادند-فاضلاب شهر فقط یک لوله زیر زمینی برای اشراف طبقهداشت ودیک دوجا هم به رودخانه میرخت وبسیارباریک بودومابقه در انتهار شهر رها میشد خلاصه خواب مییبنید خیر باشد