بسم الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- کتاب معظم له رهبر معزز وجامع اطراف رحمت الله علیه واهل جلالت عزت وکرامت انسان 250 ساله- حلقه دوم انشالله حلقه اول وسوم به چاپ رسیده باشد اگر میزان تکثیر زیاد فراهم نیست از طریق مجازی در دسترس واقع شود انشالله- اولین سئوال من اینبود که چرا معظم له از رسول اکرم صلواته الله علیه شروع نکردند وبعدمن متوجه شدم ان عظمت الهی که امروز روز خلافت الهی ایشان است- خداوندمنان نام ایشان درجهان ساری ورواج دهد ومار پیروان صدیق وجان برکف ایشان قرار دهد انشا الله خانم ظریفی فرمودند خداوندمنان انتقام سردار دلها حضرت شهید مرحوم قاسم سلیمانی را دارد میگیرد خوب دیگران بدانندبرای رسول اکرم صلواته اللهعلیه اله والسلم خلافای برحق اش چه خواهد کرد- ولی بعد متوجه شدم در بیانات ان شاهکار خلقت بیانات سول اکرم صلواته الله علیه واله والسلاممنعکس است بخصوص جنبه سیاسی که نبرد بین سیاست رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم وملعون ابی سفیان لعنت الله علیه ومداوم تکرارشده ومیشود اساس سیاست رهبری است- اخیرا مقاله ای من خواندم که نوشته بود بین اقای ترامپ ورهبر چین جریانی بنام(انگلیسِ_ بارب است که مایه شرم درجهان متمدن امروزی است) یکضرب المثل داریمکهمیگوید اگر سئوال شود اختلاف بین این زن وشوهر چیست میگیوند هردو سنگ نیم من- شدند یعنی اقای ترامپ دلیلی نمی اورد میگویندمنافع من این است بدون دلیل ورهبر چین هم همین میگوید یعن یک تعصب کور بدون دلیل که بر دیگری تحمیل میشود این نشانه تمدن نهائی بشر امروزی است- ان زمان تا نیمه دورن نیمه امامت امام صادق علیه السلام بارب مطرح بود امام سجاد علیه السلام به حج تشریف فرما میشوند یکی از اصحاب معروف ایشان راهم هراه ایشان است افرادکمی درحج بودند دلیلاش تاحدی از اسلام انزمان نارضی بودن وفقط نماز روزه میگرفتند ان صحابه به امام سجاد علیه السلام گفت که امام یک خطبه بخوان همه راجذب کن- امام علیه السلام دوان انگشت خودرا مانند هفت فارسی کردوانکشتان حرکت داد وفرمودندچه میبینی ایشان گفت حیوانات رام ووحشی- امام علیه السلام فرمودند برا ی اینها خطبه بخوانم؟؟ همین صاحبه همراه امام صادق علیه السلام بوددر زمان عباسیان چمعیت عظیم بود وامام صادق علیه السلام بسیارخوشحال بود ان صحابه گفت امام علیه السلام خوشحالی ندارد اینها حیوانات هستند امام فرمودندحیوانات که چنینززری وگریه نمیکنند .پرده معبه به چنین حالتی نمیگرینند اینها تصور کردند که باحکومت عباسی وضعیت دیگرخوب خواهدشد وخداوندمنان یک فرج کرده است انسانهای مستقلی شده بودند نشیبه امام علیه بودندونه شیعه حکومت وامام علیه السلام فرمود حال من بیادچادربزنم وشما انهارابه سمت روانه کنید وچون جمعیت زیدات امکان نیست به همه من گفتگو کنم- انها راترغیب کنید که بعداز حج به مدینه بیایند وشما با افراد رفاقت گنید .احادیث ونظریات مارا بگوید وباما دراتباط تنگا تنگ باشید وعلوم مارا منتشر کنید- عباسیان از چهار جا بشدت میترسیدند اول مدینه- در تاریخ است- دوسال بحث وگفتگو میکردند ومشورت میکردند که والی مدینه را انتخاب- کند که جریانا ت عجیبی داد- یک نکته عرض کنم که گفتند هرکس به ازدواج موقت را میپذیرد از او منصرف باشید وسعی کنید باپول دادن وکنیز داد وشهرت دادن اورا ازاین عمل منصرف کنید اگرمنصرف شد اورا بپذرید شاید غیراز مدینه شیعیان انگشت شماری حاضر به این کاربودنذ این تاثیرفضا ومحیط است نمی پذیرفت ومیفرمودنداگر عمل کنید واینرامنسوخ کنند ومابقه حکت رزاشیعه منسوخ میکنند اینحرف امام علیه السلام ودوم جزیره بغداد منظور ازر جزیره این بود که بغداد دریک محدوده بیضی قرارداستکه سعی میشد که نرا اباد کنند ودر اطرف یجا اب شن است اینهم یک والی داشت که به ان وزیر میگفتند وسوم خراسان به مرکزیت نیشابور وقم- درقوم بیست درص زردتشتیان بارب بودند که دریک قلعه بودند وبیرون نمیامدند- هشتاد صدر جمعیت مسلمانان سنی بودند که بفرمان علی علیه السلام به قم امد بودند وبیست درصد شیعه بودند زمانی عباسیان یک وزیر را کردند والی قم- ایشان روشنفکربود وباشیعیا وسنی ها بحث کرد وفرمودند درباره عباسیان حق باشما است تازمانیکه من هستم هرکارخواستید بکنید- برداران سنی چون خمس ندارد جای ان خراج دارند البته درشیعه خراج موقتی است-درزمان اظطراری وضع میشودانهم بهاندازه کفایت شخصی خدمت امام صادق علیه السلام رسید وگفت امام شیعه کموبد خراج دارد ونمیتواند حکومت خودراازلحاظ اقتصادی بچرخاند شماهم خراج را یک مالیات اسلامی دائمی کنید که بعدا قانون را شیعیان یادبگیرنند امامعلیه السلام فرمودند اگر چنین بایدباشد خداوندمنان بیان میکرد کارخداوند منان ازروی حساب وکتاب است بله اگرهمه زکات وخمس بدهند زیادمی اید وان این است همه بدنبال کارباشند ونخواهند از مالیات اسلامی استفاده کنند درزمان ظهور داریم که فرد خمس وزکات خودرا مانندشمش طلا میکند ود کنار خیابا قرارمیدهدکه هرکس خواست انرابردارد ولی کسی برنمیدارد چون مه خمس وزکات بده هستند- جاسوسان عباسی جریان ان وزیر گزارش دادند وایشان به بغدار طلبیدند وایشان رفت وانها جریان ایشان راگفتند چر اینطور عمل کردی ایشان فرمودند من برای انکه ابروی عباسیان راحفظ کنم مجبوربودم چنین کنم وانها پذیرفتند- ادامه دارد