بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- اواز دهل از دور خوش است- براساس سایت رهیافتگان(پایگاه جامع مبلغین وتازه مسلما نان) درباره مسلمان شدن خانم لنه میته سن حانمی از کشور دانمارک- که مفتخر به تشرف اسلام عزیز شدن نام خودرا -سمیرا خادم گذاشتند—سمیرا که برای رسیدن به این پختگی دینی واعتقادی دوران سختی را پشت سر گذاشته وامروز زن جا افتاد های شده است- سمیرا از زنان فعال وپیشرو- درفاعلیت های اسلامی است- کهدتا بحال 22 جلدذ کتاب به زبان دانمارکی ترجمه کرده است ما امروز کمترین مطالعه داریم چه برسد مقاله ای بنویسیم وهیچ گونه سختی را تحمل نمی کنیم قبلا شایعه براین بود که هرجوانی لیسانس ادبیا میکرفت بقول دائی من اسم اش را سوسول میگذاشت- درهمه جهان پیشرفته ادبیات شاخص اش دراما است درایران بعلت خاصی عرفان حافظ است بادید غربی- ایشان درخواست شد بعلت تدریس موفق به اکابر بروند اکابر برای بزگ سالان بود وبعدا اسم اش رامتفرقه گذاشتند-بعلت انکه شبها تشکیل میشد سرشناس ها نمیرفتند وجوانان میرفتند ومداومبا بزرگسان به چالش درگیر میشدند وبزرگسان هم نمیرفتند- ایشان فرستادندو گفتندکلاس باید همیشه تر وتازه- هرکس نی لبک- بلد است باید با جوک وشعر مطلوب رفع خستگی کند ایشان درس را شروع کرد- کلاس برای افراد ازلحاظ امتحان زمان نداشت هرکس هروقت حاضر بهامتحان میشود درسال چهاربار زمان امتحان داشت- برای روزانه هم باید چنین باشد –که درحوزه چنین است- 56 نفر امدند که درمیان انها زنان بیوه ویک خانم نوجوان بیوه هم وجود داشت یک شب ان خانم نوجوان بیوه یک پاکت به ایشان داد که درخانه شخص بخواند ایشان نوشته بود من زنی ثروتمند هستم خانه دارم وماشین دارم- و- حاضر هستم مشوقعه شما شوم- ایشان بفکر افتاد برای این خانم ها دوبرنامه پیاده کند یکی برای عموم ودیگری برای ان خانم نوجوان- برای عموم از دبیران مجرد باسن بالا که بقول ایشان متشخص بودند وازانها خواست هرکس چنین است به اکابر بیاید حتی درکوچه وحل وامدد وبقول ایشان اتفاقاتی افتاد- برای ان دختر خانم- یک دبیرجوان کهتازه لیسانس ادبیات گرفته بود به ایشان گفت سوسول شب به اکابر بیا ونزد ایشان بنشین وبا ایشان رویهم بریز- ومدتی با ایشان باش وسپس ایشان را رها کن- وانجناب هم چنین کرد-ادامه دارد