بسمالله الرحمن الرحیم نیم نگاهی به ام طاووس بهشت بخش هشتم- بعداز سقوط امویان وروی کار امن عباسیان- عباسیان پس از یک زمان کوتاهی توجه جنگ نرم افزاری اعتقادی شدن وچون حیطه وحوزه شیعه محسوب میشدند مورد بی اعتنائی اهل تسنن واقع شدن واز طرفی هم شیعیان انها را ازخوشان نمیدانستند که انها را افرادی میدانستند که مقام خلافت وامامت را غصب کردن وانان اول خطر در بخش تسنن استنباط کردن ومبارزه باانها را شروع کردن وهمان روش امویان را درزورگوئی شروع کردن وخیلی زود فهمیدند امت از زورگوئی وتهدید وتطمیع بهخصوص برای پذیرش حکومت جدید خسته شده است لذا مهاجرت از بغداد به سمت شام شروع شدولی چون با رفتن انان اولا بخش شام تقویت میشد ودوم خراج کمتری بدست میاوردند انها رابرگردانند واز هر بخش وشهری فردی را بنام نقیب که درحقیقت نماینده عباسیان در ان بخش باشد تعین کردن وبه انها پول زیادی دادند وگفتند شما افراد را هرطور میدانید ساکت کنید وانها را اماده پدیرش ما بکنید به هرکس خواستید پول بدهید ویا تهدید کنید وحتی بکشید مادخالتی نمی کنیم مردم که مطلب رافهمیدند بهنزد عباسیان رفتند که شما هماتن رفتار امویان را دارید ودرثانی دین که شوخی بازی نیست که باکشتن وتهدید وتطمیع انسان دینش را تغیر دهد بلافاصله کتاب های نوشته شد که در سرتاسر دوران نگین عباسیان همچنان بشدت ادامه داشت وچهار مذهب هم بوجود اوردند باند امویان پس ازتحقیقات متوجه این حقیقت شدکه شیعیان میگفتند که قوانین امویان تعیر یافته احکام اهلبیت مکرم است وهرگز رسول الله اعظم صلیالله علیه واله والسلم ان احکام رابیان نکرده است تحقیقات انهم همین مطلبیرااثبات کرد واین سئوال مطرح شد برچه اساسی انان دست به تغیر احکام اهلبیت زدند وانرا بنام رسول لله اکرم صلواتالله علیه واله والسلم نسبت دادند درهرحال دریک گیچی سنگینی فرو رفتند به این نتجه رسیدند که انها قادر نیستند که حقایق گذشته را به درستی درک کنند تنها حجت بالغه که میتوان درمقابل خداوند منان راداشت این است دانشمند ترین فرد موجودرابیابند ومطیع اوشمند وخود هم در شناخت دین بکوشند وچناچه نظریان انان با ان شخصیت مختلف بود سکوت کنند تا به حقایق دست پیدا کنند که به نظر حقیر این بهترین استنباط برای همه زمانها وهمه علوم است- واین شخصیت کسی نبود جز امام صادق علیه السلام این موضوع برای عباسیان گران تمام شد حضرت عباس علیه السلام علم کردند واحادیت فراوانی ازتک تک وادیه های عربستان جعل کردن وعلت عدم افشای انها درگذشته ترس از امویان بیان کردند وروی افرادخاصی غلو های زیادی کردند که مقام اهلبیت مکرم الهی پائین بیاید ولی چامعه کم کم بیدارشده بودند وگفتند ما به ادعا توجه نمیکنیم مگر انکه دریک مناظر بامام عزیز شرکت کنند وامام عزیز ضعف راخودرابیان کند وانگاه ما ایشان راهم بعنوان مقتدا خود انتخاب خواهیم کرد کسی حاضر نشد وهمین مطلب ضربه بزرگی به عباسیان بود گرچه از امام صادق علیه السلام رادعوت به مناظر نکردند ولی افرادی کیش کردند که شخصیت ایشان راتحت الشعاع خوداش قراربدهد واماتم علیه السلام باتدبیر بسیار زیبا وبسیار با ارامش بدون جدال وبا اخلاقی بسار نکو وتاثیر گذارتوانست از خانها بگذرد وکم کم موردتوجه واقعشدزمان هارونالرشید مجبور میشود امام موسی بن کاظم علیهتهیت وسلام الله به کاخ دعوت کند با مانورهائئکه بدهد بتواند درخارج وانمود کند که علم اش از امام علیه السلام بالاتر است وامام علیه السلام را مرعوب کرده است ولی حقایق منتشر شد وبه ضرر ایشان تمام شد مامون تاکتیک دیگری زد انهم با شکست روبروشد وبرای امام جواد علیه السلام باز فقط در داخل کاخ وباعدهای معدود وحسابشد جلسلات بر قرار شد که انهم با شکست روبروبود وازامام هادی علیه السلم شمشیررا ازروبستن وهرگز امام را به مناظرهای دعوت نکردن ومداوم امام را موردتهدید وتنبیه قرار میدادند نسبت به امام عسگری صلواتالله علیه چنین رفتاری داشتند با اندکی نرمش که به بهانه پسر عموبودن از فشار جامعه شیعه بکاهند ودر مقابل امام زمان علیه السلام بالاترین اشتباه سیاسی کردند که میبایست نعل وارونه میزدند درست همان اشتباهی را کردند که یزید علیه العنت انراانجام داد شرایط در ان زمان یک شرایطی خاصی است که یک مسئله بنیادینعلم سیاست وان پارادوکس ازادی وایدلوزیبا وحدت است چناچه ازادی بدهند وحدت ازبین میرود وجکومت بسیار شکننده میشود واگرا زادی ندهند جامعه به سمت ایدولوژی خوداش بشدت متعصب میشود واهنین میشود وسرانجام انقلابی میشود ومرز بین ایندو یعنی اصلی هردو را دارا باشد درسکولاریسیم وجود ندارد- ادامه دتارد