بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- زمانی که درابادان دبیر بودم در اوائل خدمت به شیراز امدم – ماسه نفربودیم که یک هنرستان خالی کرده بودندکه به تازه دبیران دهند اول قراربود اغمتحان تخصصی بگیرنند- بهم خورد شش هزارنفر دبیر نیاز داشتند من بعلت دستور ساواک فقط ر اموزش وپروش میتوانستیم کار کنیم که بعضی افرادکمونیستهای توبه کننده بودن- روز امتحان فقط ششصدنفربودیم- وکاسه از اعداد اوردند وهرکس یک شماره برداشت وبران اساس حق انتخاب داشتیم ونزدیک ترین جای به شیراز ابادان بود ومن میخواستم به مشهد مقدس بروم— ابادان سهمیه اش دوازده نفربودکه بسیاری از انهااهل درود بودند ورفتن وگفتن اگر در درود بهما جای دادید دراموزش وپرورش باقی میانیم وگرنه رها میکینم گفتهبودند پانزده سال کار کیند بعدبه استخدام شرکت نفت درخواهید امد- قبول نکردند وبعی ها انصراف داند وبعضی ها در درود جای دادند واین هنرستان برای دوازده نفر امده شده بود- ومن درشیراز وسایلی کهنیاز داشتم با کامیون به ابادان فرستادم وخودم با هواپیما به ابادان رفتم- هواپیما از کویت به شیراز امده بود- وبه ابادان میرفتم جای من نزد یک خانم عرب ابادنی بود که ایشان زن چهارم یک شیخ مدرن بود مانندیک مهندس ایرانی دیده میشد من پرسیدم برای چه بکویت رفتید- ایشان فرمودند هفتاد درصد فامیل ادربصره است وسی درصد درکویت ماانجا که میرویم برای ماپول تهیه میکنند و- کلا های دیگر ومیگویند شماد درروری نفت هستید وفقیر هستید ومن میگویم به منزلما بیاید وزندگانی مارا ببند تاکسی دم منزل ایستادکه مقداری از شهر دوربود کاخی بزرگ بود ویک نخلستان که شوهراش برای خودساخته بود من درباره اعراب ابادان شروع به تحقیق کردم کاملاسیاست انگلستان رامن درک کردم درحالی درکویت از شاه تعریف میشد ولی مردم ضد شاه بودن ومیگفتند اعراب درایران استثمار میشوند وهیچگونه انعکاسی درایران نبود این مایه اختلاف بین ایرانی واعراب باشتد به نفع هرسه است وحتی شیوخ عرب ابادانی تحقیقات من نشان میداد دکه اعراب ه روش سنتی خودزندگانی میکنند اگر پدران کشاورز یا دام دارباشند انها چنین هستند ودردهکده باقی میانند ولو پنج نخل خرما داشته باشند هرگز بدنبال مهندس شدن ودکتر شدن وتاجر شدن نیستند وشیوخ هم هیچکمکی به انها ینمیکنند یک جوان بازرس اموزش پرورش برای من تعریف کرد- که به بخش اعراب رفته بود وبه انها گفته بود- که درس عربی را ما فارس ها بای به شما یاد بدهیم ودختربودند وپرسیده بود شما مایل هستید درانیده چکار کنید اکثرا گفته بودند خانه دارد چدنفری گفته بودند به کویت برویم وزبان انگلسی انجا یادبگیریم وبه اگلستان برویم ومدل عکاسی شویم ولی پدران ما مخالف هستند لطفا انهارا راضی کیند ایشان دودستی به سرخودزده بود وگفته بود خاک برسرمن وبرسر این اموزش وپروش وعدچند دختر فارسی هم به ایشان گفته بودند ماهم تحت تایر دختران عرب میخواستیم چنین کنیم—م به سد دوست فرهنگی به شبهه جزیره مینو رفتیم جای دیدنی است ندیک ترین فاصله باعراق دارد درحدود چهار متر یک گردابی دارد بسیار دینید است ابر ا سی سانتیمیتر از سطح قبلی پائین میاورد تافاصلی این اب پانین است وقطر دهانه یه به اندازه سی سانتیمتر دارمشهورترین گرد ابها مال اقیانوس اطلس است به قطر دومتر لذا تنها راه رفتن به امریکا یاز رادریای مانش مستقیم بوده است به امریکا که به شهرنیویرک مشهور شد وامواج بسیار بزرگ وخطرناک دارد که کشتی ها درزمانی که امواج می امده است به پشت کو ه های یخ میرفتند واین امواج درنزدیکی ساحل شدیتر میشده است ویا راه مسلمانان از اسپانیا به برزیل بوده است که درسال سه ما از برزیل به سمت شیلی دریا طوفانی بوده است بطوری که سیاه پوستا ن افریقای غربی باقایق معمولی به برزیل رفت وامد داشتند- وسیاه پوستان برزیل برده نیستند افرادافریقا هستند که انجا مقیم شدن- جناب کریستف کلمب- هرگز قصددر فتین به هند نداشته است ایان میخواسته مردم رافریب بدهد وبرزیل را فتح کند ایشان چندین کشتی سرباز مسلح با لباس رزم واسب همراه خوداش داشته است گرچه به اومسلمان گفته بودند دراین زمان حرکت خطرناک است وشما راه بلدنیستی دفعه ایشان برای انکه مسلمان درک نکنند ازانها کمک نخواست ولی برای دفعات بعد همراه ایشان مسلمانان بودند کشتی ها به طوفان برخورد کردند- وبه کشتی ها به سمت امریکا رفتند ایشان نمیدانست که یادوارد عمق اقیانوس شود- به سمت ساحل رفت درجائی ازدور قایق های پوستی سرخ پوستان رادید کشتی ایشان هم قوی بود وهم باری نداشت خودرا به ساحل رساند ومابقیه همه غرق شدند وتنها سابها خودرانجات دادند وبه ساحل امدند اسبهای امریکا نژاداسپانیائی هستند وکریستوف بخاطر سرخ پوستان نجات پیدا کرد ومدتی انجابود وزبان انها رایاد گرفت به انهاهدایائی ماننداینه وسیگار غیره داد وبهد اسپاینا باز گشت- ادامه دارد