بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- یک قانون کلی وجود دارد - عادت یاعرف- کار جامعه است نه کار یکنفر- استثنا میتواند کار یکنفر باشد ویا گروه ای کوچک- وانهم علت دار کاسه ای زیر نیم کاسه است- ایشام میفرماید از مرحله الف به مرحله –ب- که کاملا- متضاد مرحله الف باشد درجامعه شناسی گروه ها امکان پذیر نیست- وهرکس بخواهد انجام دهد- شکست میخورد- همیشه درهر مرحله بعدی مقداری از مرحله قبلی دارا است- ومثال ایشان میاعات مانند شراب وسرکه که مقداری همیشه درد مانند دوورد دارد کهمداوم باید درد را پاک کرد وباز تولید میشودتا خالص شود—دیالکتیک هم چنین مگوید -که در مرحله الف مفداری کم تغیر میکند به مرحله وکم کم این تغیرات زیادمیشودتاتبدیل شودبه مرحله ب تز- انتیز تز وسنتز – سنتز یا اخرین تحول بعداز طی مررنسیب ونظم عقل خودنیست حل به مرحله ب تبدیل میشود دلیل انرا این میداند که انسان هرجیز را دوست ندارد کنار میگذارد ودوست داشتن جمعی کاری بسیارسخت است ولی اگرتحقق پیداکرد تغیران مشکل است ارام ارام بایدتغیر کند تا جامعه انرابپذیرد- لذا میفرماید درتعلیم وتربیت بچه- اول باید فرهنگ خانواده را ملاک قرارداد وکم کم انرا به سمت مطلوب کشاند- دوم انسانها درمخالفت با ایده وعقیده دیگران با ملاک عقلی خودبرخورد میکنند- اما اگر با ترفند و حیله که خودانراقبول ندارد- بخواهد انرا ردکند ادم حقه بازی است- ادمی با پرنسیب واصول گرا نیست یک علت خاصی دیگر مثلا پول – مقام وشهوات وترس وغیره حاکم است ولوفیلسوف وسیاست مدارهم باشد- بهائیت- اسلام وبخصوص وشیعه در طول تاریخ دشمنان ومخالفین زیادی داشته است- ولی هرکس بر اساس ا اصولی که درک کرده است مخالفت کرده است- وانجا که ترسیده است دشمنی سخت کرده است- کسی از راه حقه بازی وارد نشده است ولی معاویه تاحدی از راه حقه بازی وارد- شد زیرا نمیخواست اول وارد جنگ شود تاحدی این کار متعلق به یهود بوده است که قدرت جنگیدنرا دراخرگذاشته بودد وحقه بازی میکردند وتاحدی هم- منافقین بعلت ترس جقه بازی میکردند- هیچ کص از مخالفین نیامدند مقداری از یه قران با بخش از ایه قران ویا حدیث ترکیب کند که بیانگران باشد دوره اسلام تمام شده است ویا معنالغات را عوض کند که مطلب هجوی دربیاید—اعراب یک کلمه را بااعراب ای مختلف معنای نزدیکی را درست میکردندبعنوان مثال کلمه خاتم با دواعراب معنای ان وض میشود- اسم فاعل تبدیل به اسم مفعول میشود- وان اسم درفارسی یک کعنای دیگری پیدا میکند که اصلا معنای عربی خودراندارد واز معنای فراسی سو استفاده میکند- خاتم به معنای ختم شده درقران امده است گه بعداز پیامیبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم نبی دیگری نماید نبی در اصطلاح جانشین رسول است رسول صاحب کتاب جدید است- پس زمانی که نبی نمی اید پس رسول هم نمی اید پس کتاب قران اخرین کتاب ات که کتاب بهان ختم میشود نبی نمیتواند قوانین رسول را تغیر ده ولی امام میتواند البته بعضی قواین وبعضی قوانین راهم میتواند گسترش دهد- تمام قوانین کشورعا حتی قانون اساسی شامل این اصل هم هستند- درتمام عرف جامعه این قوانین حاکم هستند—قانون تابع رشد جامعه است—ادبیات هم همینطور است- اول جناب اقای با ب اعاکردارتباط با امام زمان کرد از همان مرحله حقه بازی را شروع کرد وخودرا مستجابالدعو دانست که مشکلات باتوسل به امام الزمان علیه حل میکند وایشان که مقداری درفقربود با نماینده انگلیسی ها درشی راز کهاز خانواده ایروانی هابود که افرادمسلمان ناب بودند تماس گرفت که درقبال پول من درخدمت هستم- وانگلیسی ها به اوگفتند کارهای روسها درشیراز به ما گزارش بده وشایدیکسری راهنمائیهم کردند- وبه او هم گفتهبودند هرگاه دست ات رو شد خودرابه مرحله بالتری بکشان وطرف برور مبهوت کند مردم ساده لوح هستندقبول میکنند- یک مثال بیارم روسها تواسته بودند ارتباط برقی خودرا به دویست هزار ولت برسانند ولی هیچ جا اینرابیان نکردند- درانگلستان میگفتند حداکثرا به سیی هزار ولت رسیدند- امرثیکائی میگفتند باخوشبینی پنچاه هزار ولت رسیدند- روس ها ساکت ب.دند که مردم متوجه بشوند که چقدرانها حقه باز هستند خلاصه روابط شوروی با انگلستان بهبود پیدا کرد قرار شد نمایندگاه صنف های باهم ارتباط داشته باشند واز دانش همدیگر استفاده کند فردی که متخصص نجاری بودبه شوروی رفت تازکا چند فوق دیپلم که وسایل نجاری خودساخته بودندوشاهکار هادی ایجا کرده بودن باز دید کند ویک عکاس همرا اش بود ان دهکده نزدکی شاهرابود وانها برای استقبال سر جاده امدند اتفاق نزدیکی انجا یک پست دویستهزار یبرق بود ایشان به عکاس کسی نفهمدازان عکس بگیر وان عکس بهدا طی یک مقاله در مجله ای درانگلستان چاب کرد- ایشان خودرا تاحد خدای بالابرد دی ان اینبود که کی از خدا نمیتواند دلیل بخواهد وفقط باید معجزه کند که خد ا است-ادامه دارد