بسم الله الرحمنالرحیم نیم نگاهی به ام طاووس بهشت بخش پنجم-شما هر دانشگاه در دنیابروید وراجع به ایدولوژی خودتان بخواهید صحبت کنید به شما میگویند هدف خودت راتا انجا که میتوانی جامه وگسترده تعریف کن وحال یک نقطه شروع را انتخاب کن وانرا تعریف جامع کن وشاخص بزن یعنی اصول های استراتژیک وجاده را براساس ان شاخص ها رسم کن وسپس فروعات را برا ساس که متصاد با اصول نباشد بلکه اصول ها انهارا تایئد کن وعلمی هم باشد بیان کن واگر استاد متخصص مدیریت است یاعلوم سیاسی است فروعات رادران قسمت میطلبد وشما نمیتوانید هدف چیزی دیگر باشد واصول چیزی دیگری باشد که ربطی به هم در واقع نداشته باشد هدف ها یا یکی هستند واصول ها یکی هستند واصول های واسطه ممکن است اختلافات جزی د داشته باشند به این میگویند مسیرهای موازی وچناچه هدف های مختلف باشد به ان میگویند مسیرهای عمود برهم در نتجه اصول های انها هم عمود برهم است فرض کنید نقطه شروع یکی باشد و وهدف هم مختلف باشد ولی چند اصل یکی باشد وبقل غربی اول همیدگر تا حدودی درک میکنند وهمدیگررا به راحتی میفهمند ولی همینکه وارد مسیر شدند ان وجه مشترک مداوم کم رنگ میشود تا جائی میرسد که همدیگر را نمیبینند وبعد به جائی میرسد که همدیگررا به راحتی درک نمیکنند مگر انکه تخصص پیدا کنند نمونه ای عرض کنم اگر شما دریکدهکده خاص درمصر بروید وبگوئید که اسلام در باره انکه یک دختر بچه مودب شود از لحاظ اسلامی نه علمی چکار باید کرد میگوید یک ظرف اش را بگیرید وبگذارید ولرم شود وبه دختر بچه را بگوئید انگشت دران بزنید ومداوم بمکد تا اش تمام شود وانوقت دست انرا حنا ببندید واگر باز سئول کنید بچه چطور میشود انرا باهوش کرد میگوید دوبار زیر قاطر بگذارید تا قاطر بشاشد حالا این چگونه بدست امده است من دراینده به خواست خداوند علتاش راشرح میدهم جناب معاویه علیه العنت فهمید که باید موازی باشیعه حرکت کند نه عمد بر شیعه نقش ابوهریره وعمروبن عاص وخوداش ودیگراصحاب همین است چون در خطوط موازی مسئله ودرک پیچیده میشود ونشخیص بشدت مشکل میشود در دو مسیر عمود برهم بسیار کار اسان است واینجا است دوشاخص استراتژیک شیعه که به حق صفویان ازان بعنوان شعار استفاده کردند ودر تما م تصمیمات سیاسی انها اصل بودند که بعد شرح خواهم داد بخوبی مسیر را مشخص میکند ومسیرهای عمود را هم مشخص میکند اندو عبارت اند از اتش زدن خانه حصرت فاطمه سلام الله علیه وواقعه کربلا است لذا سعی فراوان کردند علت انرا از مسیرهای عمود برهم به مسیرهای موازی تبدیل کنند بعنوان مثال میکیند که حضرت علی علیه السلام اول بیعت با جناب ابوبکررا نه پذیرفت زیرا فکر میکردم مردم اورا انتخاب خواهند کرد وجناب خلیفه دوم علت عدم بیعت ایشان را جویا شد وقتیکه دلیل رامتوجه شد فرمودند شما درخانه نشتسیهاید متوجه جریان سیاسی نیستید سری به بیرون بزنید واز مردم سئوال بقرمائید حضصرت به بیرون امدن ومتوجه شدند که مردم ابوکر را بادلائل متقن بر علی علیه السلام برای حکومت ترجیح میدهند وایشان به مسجدامد وامضاداد وفرکودند من نمیدانستم که مردم ابوکرر ا ترجیح میدهند وحق هم با انهاست ومن هیچگونه ترجیحی نسبت به ابوکر ندارم وحضرت رسول اکرم صلوالهالله علیه واله والسلام هیچگونه ویژگی خاصی برای من بیان نکردند ومن حاضرم درخدمت حکومت باشم اولین سئوالی که شیعه دارد پس به ایشان پست داده نشده است ولی به زیدبن ثابت داده شده است برای حضرت فاطمه سالمالله علیها والها گفتند که ایشان یک جوان احساساتی بودهاست ومیخواسته است شوهراش پست داشته باشد وبه حکومت برسد واز طرفی داغ سنگین پدر به بزرگان به خود اجازه نمیدادند وضع رابرای ایشان تحلیل کند وداغ ایشان را بیشتر کنندوزود هم ایشان کوج کردند این را میگویند موازی کردن درمورد کربلا هم میگویند اول مردم کوفه اجتهاد کردند که یزید نامناسب است وامام حسین علیه السلام بهترین گزینه است وزمانی که امام حسین علیه السلام نزدیک کربلا شد به این نتجه رسیدند اجتهاد انان علط است یزید بهتر است حکومت کند ولی مسادل عبادی ومعنویت واخلاق وبعضی احکام از اماحسین اخذ شود وجرئت نداشتند که اینرا به امام بگویند وچند نفری اوباش مانند ابن زیاد وشمر وابن سعد برای انکه به ثروت ومقامی برسند ذهن یزید را مغشوش کردند که امام به این حد بسنده نمیکند ومایل است حکومت را درست بگیرد وجز کشتن امام علیه السلام راهی نیست وبعد یزید فهمید وتوبه کرد وسئوال این است ایابه را امام حسینعلیه بر گشت ویا انکه درمسیری عمود بر ایشان حرکت میکرد ودرانصورت توبه معنا ندارد وروایت میکنند که ایشان حوضی از مس داشت که دران شراب بود ودران داخل ان حوض به درک نائل وبهترین شراب سازان ورقصان ونوازدگان در شام گردامده بودند-ادامه دارد