بسم الله الرحمنالرحیم نیم نگاهی به ام طاووس بهشت بخش چهارم- برادران اهل سنت تصورانها این است ما باجناب خلیفه دوم بعلل مختلف مسائل شخصی داریم وبههمین دلیل ما شیعه شدیم درحالی که بایدسنی شویم بخصوص روی صحبت من با برادارن کرد است هرگز چنین نیست برادرا در طول تاریخ ایران کرد یک روحیه مستفلی از خودنشان دادند وهمیشه تفکرات انان از جمع ایرانیان جدا بوده است ودر زمان ساسانیان که هردو طرف بشدت معتصب بودند وبسیار جنگجو تقریبا کرد را محاصره کردند روابط انها با قسمت های دیگران قطع میکردند وهرمدت یورش های سنگینی به داخل محدوده کردستان میکردند وکشتار فراوانی ایجاد میکردند وانها مجبور بودند درکوهستانها باشند وخود کفا شوند وتقریبا از علوم ایران کمتر اطلاع داشتند وازتمدن ایرانکمتر بهره بردند وشناختی از ایرانیان در سرزمین های دور دست نداشتند وشانس دیگرانها این بود که امویان وبدنبال ان عباسیان کمتربه انها دسترسی داشت در تحقیقات شده است در زمان خلیفه دوم در مدینه گروهی از ایرانیان انجا به رنگزدن پارچه مشغول بودند وحضرت علی علیه السلام ازکنار انها میگذرد وبه انها میگوید که از رس قرمز استفاه کنید واندازه راهم میدهد واولین بار درتاریخ استفاده از رس قرمز درمدینه وزمان خلیفه دوم وبنام علی علیه السلام بدست میاید وبعدا درکوفه اولینبار کات کبود باز توسط علی علیه السلام به ایرانیان یادشده است شایع است که خلیقه دوم ازرنگرزی ایرانیان باز دید میکند ومگوید این سنگ قرمز خورد کنید وبکار ببرید تا قرمز شود رئیس ایرانیان به ایشان میگوید لطفا در سایه باشید تابرای شما اب خنک بیاوریم ومرکز خلافت شما ازدحام است به انها رسیدگی کنید ایا این مسائل نارحتی خلیفه شد یانه نمیدانم ولی مسائل دیگری هم رخ داد که ایشان دستور دادند که ایرانیان از مدینه اخراج شود ولی تازمان صفویه که بعدا شرح دخواهم داد اکثریت ایرانیان کارهای جناب عمر راپرازحکمت میدانستند وبر عکس حصرت علی راعلیه السلام بر صد امویان وعباسیان وبدون حق میدانستند وحتی در سراسر ایران نام مبارک ایشان زیر کفش خود مینوشتند درحالیمه حصرت علی را بخوبی نمیشناختند بعلت انکه امویان راقبول داشتند ازانها اطاعت میکردند بطوریکه درنیشابور اگر یک نیشابوری شیعه میشد فوری به امویان گزارش میدادند ومیگفتند ما خودانها را میکشیم وشما خودتان رابدنام نکنید وزمانی که عباسیان روی کار امدند بشدت نیشابوری ها گریه کردند ولی اگراین قضایا برای کردها رخ میداد مسلما تحمل نمیکردند واگر کسی از کردها شیعه میشد کاری با نداشتند- سالهای زیادی زجر کشیدند تا زنگرزی وفرش بافی به درجه عالی رسید وعلت ان خواست دربار بود وخود انگلیسی میفرمودند ما اگرانزمان جای شمابودیم هرکس چنین کارهائی نمیکردیم وهمجنین درساختن ساروج براورد هزار سال است وکمترین رای پانصدسال است وعلت ان این بوده است که شاهان میخواستند کاخ خودرا حداقل درکنار رودخانه پراب برپاکنند درحالیکه جند طبقه وارتفاع زیادی داشته یاشند وابزیر زمینی انرا خراب نکند ولی توانستند ساروج بسازی که کنار رودخانه کم اب پاسخ میداد وبدنبال کشف اروج بودند که کنار دریا بتوان از ان استفاده کردوزمانی حضرت علی علیه السلام فرمودند به ایرانیان که میخواهم شهری درکنار بصره بسازم گفتند امکان پذیر نیست ایشان فرمودند من دستور میدهم وشما انرا اجرا کنید ومتاسفانه ان ساروج کشف نشده است چون بندرهاچوبی بود واطاق های کناررودخانه گپر مانند بود ولی متاسفانه اعرابی که پول رسیده بودند بدنبال تنبلی بودند وازحضرت استفاده نمیکردند ولی اشعث بن قیس با ارتباز با امویان باشایع انکه جضرت به اعراب اعتنائی ندارد وفنون رابه ایرانیان یادمیدهد که درجریان حضرت علت انرا برای ایشان روشن کرد طبق اصول تجارت که ایرانیان خود تولید میکردند وخود میفروختند بیادخصوصیات جنی رابرای افراد بیان کنند وراه ضررزدن به کالا رابیان کنند ایرانیان اول از منرجم استفاده میکردندولی مترجمین درک درستی نداشتند درنتجه خود زبانرا یادگرفتند وبعد به کمک اعراب معادل ها بسیار زیبا ودقیق ساخته شد ودران زمان ما باحجم عظیمی ازلغات عربی مواجه هستیم که فبلا نبود واین تنها به ایران بسنده نمیشد بلکه کلیه تمدنا اینجنین عمل کردند که هیچ یک از فنون دراعراب حتی عراق وجود نداشتهاست ومیتوان به خوبی پیدا کرد که هر لغت ازکدام سرزمین امدهاست وزبان عربی بصورت خیره کنندهای غنی شد- مهمترین بحث علمی متعلق به تفسیر است تفسیرهای گوناگونی پیداشد وایرانیان با سعی عجیب که برای انگلیسی تعجب انگیز است که باز میگویند ما دران مدت قدرت کار اینکار ا نداشتیم به اینتجه رسیدند که بهترین تفسیرها متعلق به حضرت علی علیه السلام است ادامه دارد