بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است با الهام از بیانات استادمعزز حضرت استاد دکترجمشید شفیعی نیا- رحمت الله علیه- میدتیشن از نظر استادمعزز- حرکت از تاریکی به نور است- لذا اسم متیدیشن خودرا مدتیشن نور نامیده است—که نور تمام کمالات را داردواز همه مهمتر ایجاد ارامش میکند ومیتوان به این نتجه رسید- که کمالات ایجادارامش میکنند—درمرحله اول انسان باید احساس ازادی مطلق کند- سپس به ایمان میرسد- زمانی که به ایمان رسید عاشق ایمان میشود- که-مرحله عشق- به ایمان است –وسپس –مرحله ازادی از هرچیز- به جز -ایمان- اسیر عبد –ایمان میشود-مرحله بعد متدیشن-خاک برداری وگند زدائی- درون است از هرچه پلیدی وضد ایمان است- که از تاریکی به نور است در درون خوداش خداومند منان که بینهایت کمالات دارد- که نزدیکی به خداوندمنان هدف او است که حجاب زیادی در درون مطرح است- سئوال- این خداوندمنان بصورت تناسخ در روح مطرح است همانطور که بودائی ها معتقد هستند- درجواب تناسخ اتحاددوروح است- روح فرد وروح ان میدیودوم- که مثلا فرد حلیه گر ی بوده است حالاباروح روباه اتحاد ایجاد کرده است- ایمن اتحاد نحوه اش مشخص نیست وبه نظر میرسد که روح روباه- فعال مایشا است فاعل است وروح فردمنفعل ومطیع روح روباه است- وان روح فرد ازار میدهد- سئوال اینجا است که فرد تصور کنیم خوداش در دنیا یک روباه مانندی بود واز وجدان خودرا فلج کرده بود وممکن است از روح روباه خوشش بیاید وشریک جریانات باشداز کجا معلوم است که درایشان غفلت فراموش میشود وجدان دوباره احیا میشود اگر اراده از فرد سلب شود- سازندگی بوجود نمیاید- درباره خداوند مثال سخت است ولی عرفا فرمودند حلقه از اهن تصور کنید که به نخی وصل است ودرلیوانی قراردارد البته خداوند همان داخل روح است وهم داخل بدن است وهم خارج از روح وبدن است ولی ما به داخل کارداریم- عشق سرمایه است که به حساب خداوندمنان واریز میشود- خداوندمنان اصل وفرع با سرمایه گذاری بیشتری به فرد پس میدهد- خداوندمنان کمک میکند که این حجاب ها بر طرف شود واز کمالات الهی فرد بهرمند- شود-این کمالات ایجا امنیت در فرد میکند- شوق وذوق وجهت به فرد میدهدتاریکی هارا- به نور تبدیل میکند- وبقول مولانا- هرکه جامه زعشقی –چاک شد- او زحرص و جمله عیبی پاک - تبدیل شد- تبدیل به ارغنون میشود ساز ی که احتمالا – ساز چنگ است که فقط یک نوا را سرمیدهد- که ان نوا- انا لله- انا الیه راجعون- ماتوسط خداوندمنان افریده شدیم وبه سمت-او- رجعت میکنیم- که مولانان میفرماید- جسم خاک از عشق بر افلاک شد- کوه در رقص امد وچالا ک شد که اول روسنگینی چو کوه داشته است که بعد عشق اورا سبک وچلالک کرده است که به راحتی عروج به سمت الهی میکند- وبه حریت و.اقعی میرسد که از هرچه ازار واذیت وشر وپلیدی است رهامیشود- وبفکر نجات خود ودیگران است- ان زمان مقام حضرت یوسف را درک میکند ویوسف خودرا میبیند وخداوندمنان بیشمار زیباتراز یوسف درک میکند واین امر اغاز بوجوداوردن شایستگی است که به ملاقات الهی نایل شود