بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-جناب ابن تیمیه- به تواتر معتقد است- کلمه تواتر از ریشه وتر ات یعنی تک به تک که بفارسی تکرا رمیگویند- به این معنا که یک حدیث از گروه های مختلفی نقل شده باشد که انها همدیگرا نشناسند- راه شناخت هم تواترمیداند- جناب اقای ابوحنیفه یک طلبه بود بدنبال شناخت حدیث – کمی هم خرده شیشه داشت- انسان غالبا درمسائلی نمیخواهد کم بیاورد- مثلا مسائل سیاسی – مدیریت –پزشکی – نصیحت وغیره وقران میفرماید افرادی که علم ندارند سکوت کنند به نفع انان است-تا مسئله بطورکلی روشن شود- تحقیقات رسید به شصت وپنچ حدیث که موثق وصحیح هستند درمابقی احکام خودا ش برای خوداش تفسیر عقلانی میکرد از 65- 35 انمتعلق به امام صادق علیه السلام است چون علم منطق بلد بود وعلم قیاس هم بلد بود- میتوانست اشکال زیادبکند وبرای خوداستنباط میکرد- دراوائل اسلام- مسئله استنباط از طرف رسول اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم مطرح شد- امادرچهار چوب اسلام است بیشتر رد کردن عقاید جاهلی است واحکام جاهلی است ووبعضی ااحادیث در ذات خود به خاطر کلی بودن بسیارمسائل راحل میکند مثلا دراسلام نه به کسی میتوان ضرر زد ونه میتوان فردی به کسی به ضرر بزند- بخشی از ان عقلانی است- یابه عهدوپیمان بیادعمل کرد مگر مخالف دستورعقل واسلام باشد اگر حکم ندانستند- مصالحه میکنند چناچه درمواردقلیلی این مصالحه درست نبود بعد اگر بتوانند تغیر میدهند ومانندان-مردم به نزد ابوحنیفه امدند که مفتی ما باش- ایشان قبول نکرد وگفتند شماخودتان برویدمفتی خود شوید-همین سبک امروزه دربراران اهل سنت ما دراطراف بندرعباس هم حاکم است با این چهارچوب از احکام کتب اول بخاری هرچه صحیح گفته است میتوانیدباستنباط عقلی خود یکی از صحیح ها را انتخاب کنید- انها نپذیرفتند وایشان گفتند من در قیامت بهخداوندمنان خواهم گفت که من مسئول این افراد نیستم- واضافه کرد هرگاه به حدیث صحیحی رسید استباط عقلانی من را کنار بگذارید وبه ان حدیث عمل کنید-ادامه دارد