بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است—در اینترنت- به انگلیسی نوشتم—":قدرت ایران:"- عنوان شعاری داشت قدرت نظامی ایران-نوشته بود- دست ایران دربسیار جاهاایجاد کشکمش منطقه ای میکند من جمله سوریه- یمن- درحالیکه در داخال مواجه با نا ارامی های روبه رشد است- اسم سایت – قدرت جهانی اتش است—دربخش یک نگاه عمومی ویژه-مرقوم فرموده بودند-ارتش ایران دقت کنید سیزدهم جهان است!!؟؟-اما-پی دبلیو-ار ایندکس-ایران0.3131-دنبال این اصطلاح رفتم-میزان ازادی گارگران وسرمایه داران وغیره ونبودن نرم افزار گیت هاب درایران که کارگران باهم تشریک مساعی وباهم ارتباط کنندپیدا کنند که از یک شروع میشود وبه پنچ ختم میشود خواستم سئوال کنیم این همه درامریکا برای کنترول اسلحه- به گیت هاب مراجعه کردن چه نتجه گرفتن واعظ بدون وعظ اینهمه برضد پلیسجنایتکارامریکا تظاهرات ده هزارنفری وبیشتر شد ومسلما انها به سایت گیت هاب مرجعه کردن چه نتجه گرفته شد اول خودتان درست کنید بعداز دیگران انتقاد کنید-من دواستاد دردانشگا ه شیراز داشتم- یکی استاد تاریخ بود که از فرانسه دکتری گرفته بود معتقد بود که امریکا-پانصد سال ازلحاظ تمدن از فرانسه عقب تر است- ویک استاد یگر جناب اقای علی سامی که مدتها ریس کاوش تخت جمشید بود- زمانی که احمد شاه از اروپا با کشتی به بوشهر امد واز راه شیراز به تهران میرفت درحافظیه مفاخر استان جلوی ایشان اوردند من جمله ایشان را که یک جوان شانزده ساله بود- احمد شاه خیلی تعجب کرد درحالیکه چشمانش مداوم روی هم میرفت پرسید ایشاناز چه جهت مفاخر هستند-فبرمودند درشعر- درزبان انگلیسی – درادبیات ودرتاریخ وجغرافیای ایران وجهان وسیاست- احمد شاه گفت شعرت رابخواننیم ساعت خواند یک خودنویسی از اروپای خریده بود وپس گفت یک بیان ادبی را بخوان باز نیم ساعت ایشان خواند- وپس دستورداد ماهانه چهارده تومان به ایشان مقرری دهند وفرمود جوان تمام مقالات را برایم به دربار بفرست ودفعه شی نفیس مانند ساعت طلا بر ای ایشان فرستاد- به ایشان گفتند به امریکا برو فرمود سیصدسال دیگرانها به پای انگلستان میرسند وبه هند رفت-چهارده سال درهند السنه شرقی وتاغری ایزان وهند وتمدن شرقرا خواند وباهم مقایسه کرد وفوق لیسانس گرفت- به درخواست دانشگاه ادبیات شیراز که افتتاح شد به شیراز امد تا کتاب های خودرا چاپ نکرد تدریس نکرددر زمان رضا شاه بسیار خفقان بود-تخت جمشید سرسرستون ها بیرون امده بود وجاده عشایر از کنار این تخت جمشید میگذشت به تخت جمشی که میرسیدند مسابقه تیراندازی به سرستون ها شروع میشد-ایشان نامه ای به رضا شاه نوشت که مسیر عشایر تغیر دهید رضا شاه جواب داد دراینموارلد دخالت نکنید ایشان نامه ای به سفیر انگلستان نوشت- رضاشاه ترسید ومسیر عشایر راعوض کرد ایشان فرماسونری شد که درمقابل رضا شاه صریح الهجه باشد فرانسوی ها پی تخت جمشی بردند وتقاضای حفاری کردند ورضاشاه مشورت کرد وهمه گفتند قبول نکن اینها دزد هستند واثارما به یغما میبرند ایشان فرمودند این اثار درایران جلب توجه نمیکند ولی دراوپا جلب توجه میکند انها موزه های مهم دارند افراد گفتند ماهم میتوانیم موزه های بزرگ بسازیم روزی رضا شاه به هیت دولت گفت فرانسویان منرا کچل کردند ومترسم نقشه شومی داشته باشند گفتند هرچه شما صلاح میدانید-از فروتنی ایشان یک دفعه نفرمودند من شاعر هستم- یک دفعه نفرمودند من انگلیسی دان هستم- فقط یک نیم ساعت درخلوت بامن بیان کردن چهارده ساله درهند مطالعه داشتن خانم دکترقریب که به داشگاه شیراز امدند بلافاصله تدریس زبان های شرقی را به ایشان دادند- یک روز در سرکلاس درس دانشچوئی کمونیست- فرمودند این ادبیات گند ایران ضد خلق ایران تخدیر کننده ایران کم نیست که شما زبانهای شرقی یاد میدهید وبه تخت جمشی ومساجد عشق میورزید ازدنیا هیچ خبری ندارید- نیم ساعت ایشان از ادبیات ایران واز حکمت دهای تمدن های دیگر بیان کرد که من درتمام طول عمرم چنین مطالبی نشنیدهام- من اجازه خواستم نمی ساعت من صحبت کنم-فرمودند ده دقیقه- من گفتم این تخت جمشید ایت الهی است که پابرجا میماند- هنرهای مفید باقی مانده است وبشدت پیشرفت کرده است والحاظ مهندسی مابه مراتب بهترازاین میسازیم ولی ایدولوژی انها- بهبایگانی تاریخ رفت وفقط کلامت ارزمن از انها باقی مانده است وماهم عمروزه درجهان چیزی جز ایدلوژی-هرچه داریم مال گذشته است- ایشان بعداز درس دوباره بر سر کلاس امدند وپشت تریبون قرار گرفتند ومن خواستند فرمودناراحت نشوی انها به خارج میروند وانزمان حرف من رامیفهمندِ -بقیه ماجرا بماند بعد