بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-در وبلاگ پارسی بلاگ که اخیرا همان مقالات در وبلاگ بیان چاپ میشود بنانم- فرهنگ عشق که سریال است- نشان میدهدیک شخصیت عالمی انرا تدوین ونوشته است ولی دریکی از این مقالاتنشان بر ان بود که ایشان درفرهنگ سیاسی کمی ضعف دارد—وایشان ضد کمونیستی میابشد- ولی مطلب بخوبی برای ایشان روشن نیست- ایاشن بطور مطلق ضد سرمایه داری وضود بوژروازی وخرده بورژوازی است- کارگرهم من به ان اضافه میکنم- این طبقات مخلوق هیچ کس نیستند بالاجبار وجود دارند سرمایه دار همان ملک التجار سات پول کلان دارد عمده وارد میکند ویا کارخانه میخرد ویا کارخانه تولید میکند بورژوازی واسطه بین سرمایه دارد وخرده بورژوازی است- خرده بورژوازی یعنی بقال وقصاب- که اصطلاحا بنگاه های خرد اقتصادی دارند گارگر ویا مردم هم که مشخص است درهچی سیستمی نمیتوان یک از انهارا حذف کرد درکمونیست همه اینها وجودارندولی دولتی هستند مثلا شرکت نفت وگاز شوروی پول کلان دارد ولی ودلتی است اید باید سرمایه دار ی حلال وحرام کرد مشکل حضرت علی علیه السلام این بود که معنیا احادیث وقران با نظرایشان زوایه پیدا کرد- پدر من در زمانی که در دبیرستان کالج بود بافردی دوست شد باهم درس میخواندند بعداپدرمن در کالج لیسان زبان انگلیسی گرفت وبعد دردانشگاه تهران لیسانس انگلیس گرفت ایشان از دانشگاه تهران لیسانس حقوق گرفت وبه المان رفت ودکتری گرفت ومترجم اشیانه عقاب استکه ایشان یک نورزی چند روزی مهمان مابود که ترجمه دوم به مراتب بهتراز تجربه اول است وبه ایران بازگشت وجزو حزب توده شد وبهد بقول ایشان زیر زمینی وفهمیدندبایدکار فر هنگی کنند واز جمله مطالب ساواک بر ضد حزب توده ایاشن نقد میکرد وضربه میزد- روزی باخوداش گفت نکنداینها یک سری اطلاعات درست دارند چون تابعیت المان داشت از طریق المان به روسیه رفت- وارد شهر مسکو شد- ایشان میفرمود روز اول د یدم درخیابان صف کشیدند- از کسی پرسیدم این صف برای چیست ایشان گفت شماهم درصف باشید- وقتیه به نزدیک مغازه رسیدم دیدم به هرکسی یک گوجه فرنگی میدهند همانجا میخورد ومال بعضی کال است درسطل اشغال میداندازد واین گوچه فرنگی مال یک کالخوز بود اسمان برسرمن خورد- خودکفائی حرف درستی است ولی خداوندمنان نعمتها را تقسیم کرده است- فرض کنید درشمال ایران خرما بوجود نمیاید نباید گفت بعلت خودکفائی ما خرما نمیخوریم- یا یک درخرما انجا بوجودمیاورذیم هرچه باشدانرا میخوریم- شوروی سیمان خوب داشت وکارخانجا سیمان داشت وکارخانجات خوب سیلوی گندم داشت انرا به ایران میداد- جای ان گوجه فرنگی میخرید- شوروی درهنر پیشرفت محیرالعقول کرد معروف ترین انگتشرها روسها میساختندزیرا دروس دانشگاهی درست انگشتری دویست دلار در روسیه بود درالمان هزار دلار خریده میشد- ایشانمیرود یک انگشتر بخرد یک مغازه طوالانی ویک دخترخانمی پشت خوان نشسته است ومجله میخواند به من گفت نگشتر مشخص کن کمتر از صد دلار انگشتر نبود-من یک انگشتر 120 دلار را انتخاب کردم ایشان به من دادکاملا بیروح- من نپسندیدم- ایشان فرمودند من بایداین مجله بخوانم شما انتخاب کنید بعدمن میایم دیگرمن مجبور شدم حرف نهائی بزنم یک دوست دلاری را انتخاب کردم که درالمان بهمن گفت حداقلهزاردلار می ارزد- خود روس ها نمیتواستند بخرند-؟؟ در داخل مغازه به انگلیسی نوشته بود لطفا تیپ ندهید یعنی انعام ندهید- من از ایشان پرسیدم این چه معنا میدهد ایشان فرمودند غربیان تیپ میدهند معلم میشدانها سوراخ دعا پیدا کردند ولی میگویندما زحماتی که میدهم بایدانعام بدهیم وقبلا پول میدادند وما این پول هار درصندوقی میگذاشتیم وکسی میا یمد انرا میبرد بعدا اینها ساعت میدهند جا کلیدی میدهنددولت انهارا به ما بخشید درهمین موقع یک امریکائی امد بلافاصله ایشان خوش امد گفت وقت گذاشت- ومن از حزب کمونیست توده خارج شدم وبه حزب کمونیست المانی طرفدرار شوروی پیوستم—ادامه دارد