بسم الله الرحمن الرحیم—بخش ششم –سفری به عتبات الا شرف-سه نکته را بیان کنم-درسرداب بغه نور امام حسین علیه السلام برای نماز مغرب وعشا بودم ایرانیان مداوم صلوات طلب میکردند-یک جوان درحدود بیست وپنج سال-مکبر بود یعنی الله اکبر میگفت-فرمودند ایرانیون-جمله ای گفتند ویک نفر ایرانی انرا ترجمه کرد-که لطفاپشت سر صلواته من صلوات بفرستید وزمانی که پیش نماز می ایست برای اقامه دیگر صلوات نفرستید- نکته دوم در ضریح منور هرچه میخواهید صلوات بفرستید-و- سعی کنیدکه متن طولانیتر شودمثلا ام السبطین-اقایان عرب تعجب میکنند یک طلبه سید پاکستانی بهمن گفت معنی سبطین را میدانیدگفت بله امامحسن وامام حسین علیما السلام فرمودند شمما خیلی چیز میفهمید-درصف نماز با جناب اقای مدیر محترم دبیرستان از یکی از شهرستان های رفنسجان کنارهم بودیم وبسیارفردی –فرهیخته بودئ ایشان فرمودند فلانی درباره عرفان حضرت ایت الله شهید دستغیب- رحجمت الله علیه وحضرت اقای ایت الله نجابت رحمت الله چیزی میدانید-من بحث مختصری کردم وایشان فرمودند من قبلا در وادی عرفان بودم ولی درجریان دبیرستان تیر ه وتار شدم-من به ایشان گفتم من مطمن هستم شما بادقت عمل کر دی عرفان ما یک بعدی است عارف نه حد جاری میکند ونه جنگ نمی کند- از مردک کناره میکشد درحالیه عارف هستی امیرالمومنین صلواته الله علیه واله والسلم هم حد اجرا کرد وهم جنگ کرد وهم سرزنش کرد وهم-لعنت کرد وسرسلسله وقطب عرفان است البته بایداعمال ما اجتهادی باشد- ودرست مانند قوانین دادگستری تدوین شده باشد زیرا استباط های افراد مختلف استودرجمع بروز میکند وکار را سخت میکند وبقول شما روح راتیره میکند- ایشان فرمودند عرفان هم چند جور شده است وهم دیگرراقبولنارند- ومن متحیر شدم—چند قطبی اشکال نداردولی نباید دیگران تخطئه کرد ودرجمع کاری انرابروز دادوبایدشخصی باقسی بماند-مانند غربیان-انشاالله دراین زمینها هم بایدکاری دقیق انجام بپذیرد