بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-مقاله اقای جواد طاهری- که درزمانی-که- دانشجوی فوق لیسانس فلسفه دین در دانشگاه علامه طباطبائی رحمت الله علیه-تز دانشجوئی ایشان ازصفحه57 تا66تبدیل به یک مقاله شده است- که این مقاله به زبان انگلیسی است-که جزوه پاسخ به درخواست ها مذهب است- عنوان مقاله این است که": فکر کردن بعنوان یک واقعیت وحقیقت-برای درک احتمالی ؟؟وجود خداوند باشد- درمبحث گفتمان جدلی برای از شاخه وجود غیر طبیعی وغیرمادی برای اثابت ضرورت-ها-مقدمتا درتاریخ ادیان اثبات شده است علم ازهرنوع بیش از اعجاز مردم رابه سمت خداوندمنان اورده است- درداستان حضرت موسی علیه السلام همه قبطی ها معجزه دیدند ولی فقط سحره یعنی ساحرین چون علم داشتند اعجاز قبول کردند لذا بقول یک عالم- خداوندمنان اول انسان ضعیف خلق کرد که بریا نجات خوداش به تکاپوی وتلاش دستزندودرضمن به علم برسدتا مسئله راحل کند- ودراین را مشکلات گذاشت که بسیارتفکر وتعقل کند وعقلی به اسناسن داده است طبق یک جدیث قدسی به هیچ موجود ی نداده است- دردنیا به اندازه دبستان نیاز است- دربرزخ به اندازه دبیرستان- درقیامت به اندازه دانشگاه ودربهشت بها اندازه علامه شدن- جناب سلمان علیه السلام- که معصوم نبیست اگرحضر ت اسرافیل علیه السلام – ای ابد از ایشان علم بیاموزد به اندازه یک سطل از اقیانوس اب برنداشته است- لذا خداوندمنان وشیطان هردو متد وروش شان یکی است ولی دردوجهت-خداوندمنان مانندماهیگیران- یک جا تور پهن میکنند از فاصله دور نان خشک میرسیدند ته به رسد به تور- این ماهی ها همنی طورنان خشک میخورند وتادرتور می افتند ان احتمالات یک جا تبدیل به یقین میشود-نمونه زیاددارد- ولی خداوندمنان ظن زیادرا هم قبول کرده است- ایشان اثبات خودرا درچندین جمله بیان کرده است ولی شرح مفصلتری به انواع اشکلات داده است- ایشان میفرماید- عینیت وحقیقت مطالب این مقاله دراین است که برای تحقق وجود خداوندمنان است که امکندارد در شناخت وجودخداوندمنان تااندازیهم عذر داشته باشد؟؟-یک متثال بیاورم- انسان ها از اموزش وپرورش و پزشگی ومهندسی سردمیاورنندولی از پلیس وسامانهای اطلاعاتی تاحدی وزرات امورخارجه خیلی جاها باظن قوی ممکن است چیزی بگویند البته این سازمانها اطلاعات زیادی رابدست نمیدهند ولی خداوندمنان اطلاعات زیادی بدست –میدهد-یکی از راه حل ها- خود تفکر کردن است- ما میدانیم هراثری یک موثر میخواهد- فرض کنیم مااین مطلب براساس متریالیست-که مهمتریت چاه برای انسان این است-که - در چاه ماتریالیست بیفتد- مابعداز تجربه فهمد یم- که هراثری – یک موثر میخواهد وطبعا این موثر بایدمادی باشد- اگرغیرمادی باشد مسئله حل شده است پس تفکر کردن ما یکاثر است که یک موثر میخواهد غربیا به ان لزوئم ویانیاز ولی در فلسفه اسلامی به ان ضرورت میگویند-حال صحبت اینجا است که اثبات شده است-که بچه درشکم مادر گاهی دست وپا میزند دلیل انرا محقیقین کشف کردند- که زمانی که دست اش خشک میشود وای اش خشک میشود واین برای بچه درحین بیرون امدن- باعث شکستن میشود لذا بچه دست وپای خودرا تکان میدهد این تفکراز کدام تجربه امده است وبعداز تولد این ادراکهای غیرتجربی ولی درست رااز بچه ها ملاحظه میشود پس دلیل دنیائی ندارد ودلیل غیردنیائی دارد